ویرانگری ها و خیانت های مدعیان تشیع در اسلام

فهرست کتاب

خویشاوندی و دامادی بین ابوبکر صدّیق و عمر و عثمان و آل بیت [۳٧۶]

خویشاوندی و دامادی بین ابوبکر صدّیق و عمر و عثمان و آل بیت [۳٧۶]

ارتباط بین اهل بیت رسول خدا ص و خانوادۀ ابوبکر صدّیق بسیار دوستانه بود، بر عکس آن چیزی که شیعیان ساخته و پرداخته‌اند. اوّلاً: عائشه ل دختر ابوبکر همسر پیامبر بود که علیس می‌گفت: او همسر پیامبر در دنیا و آخرت می‌باشد، ثانیاً: اسماء دختر عمیس همسر جعفربن ابی طالب برادر علی بود، و هنگامی که جعفر فوت کرد ابوبکر صدّیق با او ازدواج کرد و از او فرزندی به نام محمّد آورد که علی وی را بر مصر گماشت و هنگامی که ابوبکرس وفات نمود علیس با اسماء ازدواج نمود و فرزندی به نام یحیی آورد [۳٧٧].

نوۀ ابوبکر صدّیق با محمّد باقر (نوۀ علی) ازدواج کرد که کلینی می‌گوید: مادر ابو عبدالله امّ فروه دختر قاسم بن محمّد بن ابی بکر و مادرش اسماء دختر عبدالرّحمن بن ابی بکر می‌باشد [۳٧۸].

ابن عنبه [جمال الدّین احمد بن علی] شیعی می‌گوید: مادر (جعفر) امّ فروه دختر قاسم بن محمّد بن ابی بکر و مادرش اسماء دختر عبدالرّحمن بن ابی بکر می‌باشد. و لهذا امام جعفر صادق / گفته است: من از دو طرف به ابوبکر می‌رسم [۳٧٩] آیا امام صادق در نسب خود هم تقیه می‌کند؟!

و همچنین قاسم بن محمّد بن ابوبکر که نوۀ ابوبکر صدّیق است، و علی بن حسین بن علی نوۀ علی مرتضی پسر خالۀ یکدیگر بوده‌اند. چنانکه مفید می‌گوید [۳۸۰] و مجلسی نیز بعد از تصحیح روایت مفید این مطلب را تصدیق می‌کند [۳۸۱].

مؤرّخان و نسب شناسان خویشاوندی دیگری را نیز ذکر نموده‌اند و آن ازدواج حفصه دختر عبدالرّحمن بن ابوبکر صدّیق با حسین بن علی بن ابی طالب، بعد و یا قبل از عبدالله بن زبیر می‌باشد. و محمّد بن ابی بکر [از اسماء دختر عمیس] دست پروردۀ [ربیب] علی بود که در عصر خود او را بر امارت مصر گماشت و علیس می‌گفت: محمّد فرزند من از پشت ابوبکر می‌باشد [۳۸۲].

از دوستی و محبّت اهل بیت با ابوبکر صدّیق همین نشان کافی است که فرزندان خود را به نام او نامگذاری می‌کردند و اوّلین فرد در این مورد خود حضرت علی است که یکی از فرزندانش را به نام ابوبکر نامید، چنانکه مفید و یعقوبی و اصفهانی [که همه شیعه هستند] ذکر نموده‌اند [۳۸۳].

آیا این امر جز دلیل محبّت و تقدیر و احترام علی نسبت به ابوبکر می‌باشد؟ خصوصاً آنکه نامگذاری بعد از وفات ابوبکر بوده است [۳۸۴]. آیا کسانی که امروزه ادّعا می‌کنند شیعیان علی هستند از این کار علی پیروی می‌کنند و یا اینکه در عمل شیعۀ ابن سبأ هستند و در ادّعا شیعۀ علی؟

و نباید فراموش کرد که علیس دست به این کار نزد مگر برای اظهار محبّت خود نسبت به ابوبکر و تیمّن به اسم او و اظهار محبت و ولاء به ابوبکر می‌باشد در بنی هاشم قبل از علی کسی وجود نداشته که نام ابوبکر بر فرزند خود گذاشته باشد.

و تنها علی نبود که به این تبرک و اظهار ولاء و محبّت به ابوبکر صدّیق دست زد، بلکه فرزندان علی نیز در حیات او و بعد از او همین کار را کردند. به عنوان نمونه حسن بن علی فرزند فاطمه، چنانکه یعقوبی شیعی نقل می‌کند، یکی از فرزندانش را ابوبکر نام نهاد. اصفهانی می‌گوید: او در کربلاء با برادرش حسین شهید شد [۳۸۵].

شیعیان امروزی نه تنها جرأت این کار را ندارند بلکه از اظهار این معلومات تاریخی نیز طفره رفته و دورى می‌کنند.

و حسین بن علی نیز یکی از فرزندانش را ابوبکر نام گذاشت که مسعودی مؤرّخ شیعی می‌گوید: او با پدرش حسین در کربلا به شهادت رسید [۳۸۶].

و گفته شده است که: زین العابدین فرزند حسین نیز کنیۀ ابوبکر داشته است [۳۸٧].

و نوۀ علی یعنی حسن بن حسن بن علی یکی از فرزندانش را چنانکه اصفهانی نقل می‌کند، ابوبکر نام گذاشته است [۳۸۸].

و امام هفتم شیعیان یعنی موسی بن جعفر ملقّب به کاظم، آنچنانکه اصفهانی نقل می‌کند یکی از فرزندانش را ابوبکر نام نهاده است [۳۸٩]. و امام موسی کاظم یکی از دخترانش را نیز به نام دختر ابوبکر یعنی عائشه نام گذاشت [۳٩۰]. و جدّش علی بن الحسین یکی از دخترانش را عائشه نامید [۳٩۱]. و علی الهادی [امام دهم شیعیان] چنانکه مفید نقل می‌کند یکی از دخترانش را عائشه نام نهاد [۳٩۲]. و در میان بنی هاشم بسیاری دیگر نام ابوبکر بر خود نهادند، مثل برادرزادۀ علی عبدالله بن جعفر طیار که یکی از فرزندانش را ابوبکر نام نهاد [۳٩۳].

آیا همۀ این افراد تقیه نموده‌اند؟ آیا این نشانی محبّت و دوستی است یا علامت بغض و کینه که شیعیان مدّعی آن هستند؟ آیا این دلیل آن نیست که شیعیان تغییر روش داده و راه ائمّه را به کنار گذاشته و دنبال افکار و اعمال ابن سبأ رفته‌اند؟

[۳٧۶] منبع اصلی این بحث کتاب: الشیعة وأهل البیت از احسان الهی ظهیر می باشد ص ٧۸-۸۰ و کتاب الشّیعة والتّشیع نیز از ایشان می باشد ص ۳۵-۴۰. [۳٧٧] مجالس المؤمنین: شوشتری – شیعی، حقّ الیقین: مجلسی و ارشاد: مفید ص ۱۸۶. [۳٧۸] کافی کلینی – کتاب الحجّة ج ۱ ص ۴٧۲. [۳٧٩] ولّدنی ابوبکر مرّتین، عمدة الطّالب ص ۱٩۵. [۳۸۰] الإرشاد: مفید ص ۲۵۳ و مثل او نیز منتهی الآمال: عباس قمی ج۲/۳. [۳۸۱] جلاء العیون (فارسی) ص ۶٧۳ و ۶٧۴. [۳۸۲] جلاء العیون (فارسی) ص ۶٧۳ و ۶٧۴. [۳۸۳] مفید: الإرشاد ص ۱۸۶، تاریخ الیعقوبی ج ۲ ص ۲۱۳، مقاتل الطّالبیین: ابوالفرج اصفهانی ص ۱۴۲ و مجلسی: جلاء العیون ص ۵۸۲ – کشف الغمّة ج ۲/۶۴. [۳۸۴] الشّیعة وأهل البیت ص ۸۰-۸۱. [۳۸۵] تاریخ الیعقوبی ۲/۲۲۸، منتهی الآمال ۱/۲۴۰ ومقاتل الطّالبیین: اصفهانی ص ٧۸. [۳۸۶] التّنبیه والأشراف: مسعودی ص ۲۶۳. [۳۸٧] کشف الغمّة ۲/٧۴. [۳۸۸] مقاتل الطّالبیین: اصفهانی ص ۱۸۸. [۳۸٩] مقاتل الطّالبیین: ص ۵۶۱ و ۵۶۲. [۳٩۰] الإرشاد: مفید ص ۳۰۲ و ۳۰۳، فصول المهمّة ص ۲۴۲، کشف الغمّة ۲/۲۳٧. [۳٩۱] کشف الغمّة ۲/٩۰. [۳٩۲] کشف الغمّة ۲/٩۰ و الفصول المهمّة ص ۲۸۳. [۳٩۳] مقاتل الطّالبیین: ص ۱۲۳.