ویرانگری ها و خیانت های مدعیان تشیع در اسلام

فهرست کتاب

۱۰- ترور و ایجاد عدم امنیت در جامعه

۱۰- ترور و ایجاد عدم امنیت در جامعه

همه می‌دانیم که نوشته‌هاى بسیارى از مراجع شیعه اصل ترور مخالفان را به هرشکلى از قدیم مجاز میدانند و نظام ملاتاریا هم در داخل و هم در صحنۀ بین المللى در ظرف ۲۵ سال به شکلى روشن آن را پیاده کرده است، و از قدیم هم کتب شیعه از داود بن فرقد نقل می‌کند که می‌گوید که: به ابوعبدالله گفتم: نظر شما راجع به نواصب (در عرف شیعیان یعنى اهل سنت) چیست؟ پاسخ داد: خونش حلال است، لیکن برایت بیم دارم، اگر توانستى او را زیر دیوار انداخته یا در آب غرقش کن تا کسى برعلیه تو شهادت ندهد [۸۱۵]. و در کتاب «رجال کشى» یکى از شیعیان براى امامش تعریف می‌کند که، چگونه بسیارى از مخالفانش (یعنى اهل سنت) را خائنانه ترور کرده است، می‌گوید: بعضى از آنها را به این وسیله می‌کشتم که میرفتم بالاى سقف منزلش و از آنجا او را ترور می‌کردم و بعضى از آنها را، می‌رفتم در منزلش تا بیرون می‌آمد ترورش می‌کردم، و بعضى را در راهى همراهى می‌کردم تا اینکه تنها شده و کسى نمی‌بود او را ترور می‌کردم، و می‌گوید: بدینوسیله سیزده نفر مسلمان را ترور کرده است، چون به زعم او به ولایت على ایمان نداشتند!!

نعمت الله جزائرى خاتمۀ محدثان شیعه می‌گوید که: در روایت‌هاى آنها آمده که: على بن یقطین (که بقول او از خواص شیعه بوده و بقول طبرى زندیق بوده) که وزیر هارون الرشید بود در زندان او که گروهى از مخالفن (اهل سنت) بودند، به مأمورانش دستور داد تا سقف زندان را بر سر زندانیان خراب کردند تا همه کشته شدند که حدود ۵۰۰ نفر بودند، و خواست از خون آنها خلاص شود و به مولانا امام کاظم نوشت که در جواب او نوشت: تو اگر قبل از اقدام به این کار از من سؤال کرده بودى هیچ چیزى به عهدۀ تو نمی‌بود لکن از آنجا که با من مشورت نکرده بودى نسبت به هرخون یک بز دیه بده و بز از خود آنها بهتر است! (به به دست امام هم درد نکند که چه عدالت علوى اجرا می‌کند درست مثل عدالت خمینى و شاه اسماعیل !!)

بنگرید که، چگونه در میان مسلمین زیسته و چگونه از کمترین فرصت بدست آمده سوء استفاده کرده وکسانى را که به افراط‌گرى‌ها و شرکیات و بدعت‌هاى آنها آلوده نیستند ترور می‌کنند، و این‌هم منابع آنها می‌باشد که به این خیانت‌ها هم اقرار می‌کند، و امام جعلى او هم بخاطر اینکه ۵۰۰ مسلمان را کشته او را تأیید می‌کند، ولى چون از او کسب اجازه نکرده باید یک بز دیه بدهد، اما اگر از او و یا مرجع بعد از او اجازه بگیرد که در واقع جهاد فی سبیل الله انجام داده و اجر هم دارد، و لهذا شیخ رافضیان نعمت الله جزائرى در تعلیق این موضوع می‌نویسد که: این دیه ناچیز را بنگر، که برابر با دیۀ برادر کوچک آنها یعنى سگ شکارى که بیست درهم باشد نیست و نه با دیۀ برادر بزرگتر آنها یعنى یهودى و یا مجوسى (زرتشتى) که ۸۰۰ درهم است (کذا) باشد نیست و در آخرت هم نجس‌تر و بدبخت تر (یعنى غیر شیعیان!).

این قول چنان قبیح و زشت است که نیازى به رد کردن ندارد.

[۸۱۵] ابن بابویه / علل الشرائع ص ۲۰۰ الحر العاملى: وسائل الشیعة: ۱۸/۴۶۳ بحار الأنوار ۲٧/۲۳۱.