ویرانگری ها و خیانت های مدعیان تشیع در اسلام

فهرست کتاب

اوّل- غیر شیعیانی که وجود ابن سبا را ثابت کرده‌اند:

اوّل- غیر شیعیانی که وجود ابن سبا را ثابت کرده‌اند:

۱- ابن حبیب بغدادی (۲۴۵هـ)

ابن حبیب بغدادی ابن سبأ را ذکر کرده او را از فرزندان حبشی‌ها شمرده است [۲۳۸].

۲- جاحظ (۲۵۵ هـ)

جاحظ روایتی از زهربن‌قیس آورده که می‌گوید: وقتی که بعد از ضربت خوردن علی‌ابن‌أبی‌طالب به مدائن آمدم ابن‌السّوداء مرا ملاقات کرد [۲۳٩].

۳- ابن قتیبه (۲٧۶ هـ)

از سبأیه نام برده و می‌گوید که: به ابن سبأ منسوب هستند: «سبأیه از رافضیان هستند که منسوب به ابن سبأ می‌باشند و او اوّلین کس از رافضیان بود که کفر ورزیده و گفت: علی ربّ جهانیان است و علی او و یارانش را در آتش انداخت» [۲۴۰].

۴- طبری (۳۱۰ هـ)

قصّۀ ابن سبأ و فتنه‌انگیزی‌های او را در زمان عثمان بن عفّانس مفصّلاً آورده است که سابقاً بدان اشاره شد.

۵- ابن عبد ربّه (۳۲۸ هـ)

می‌گوید که: ابن سبأ و گروه او سبأیه دربارۀ علی‌بن‌أبی‌طالبس غلوّ کردند و گفتند که: او خالق ماست [۲۴۱].

۶- ابوالحسن أشعری (۳۳۰ هـ)

راجع به سبأیه می‌گوید که: آنها پیروان عبدالله بن سبا بوده و می‌پندارند که علی نمرده و به دنیا باز می‌گردد و می‌گوید که: ابن سبا به علی می‌گفت: تو هستی، تو هستی (یعنی تو خدا هستی!) [۲۴۲].

٧- ابن حبان (۳۵۴ هـ)

ابن حبان در دو موضع از کتابش می‌گوید که: یزید جعفی و محمّد بن‌سائب کلبی از سبأیه و از پیروان عبدالله بن سبأ بودند [۲۴۳].

۸- مطهر بن طاهر مقدسی (۳۵۵ هـ)

از سبأیه یاد نموده و می‌گوید که آنها می‌پندارند نمی‌میرند و علی نمرده است و در میان ابرهاست و اگر صدای رعد را بشنوند می‌گویند: علی خشمگین شده است [۲۴۴].

٩- ملطی (۳٧٧ هـ)

از سبأیه سخن گفته و می‌گوید: آنها پیروان عبدالله بن سبأ می‌باشند که به علی می‌گفت توئی توئی: علی گفت من کیم؟ گفت: خداوند خالق [۲۴۵].

۱۰- بغدادی (۴۲۱ هـ)

سبأیه را فرقه‌ای خارج از اسلام دانسته و می‌گویند آنها پیروان عبدالله ‌بن‌سبا بودند که راجع به علیس غلوّ می‌کرد و او را پیامبر می‌پنداشت و بعدها بیشتر غلوّ نموده و قائل به خدایی علی شد [۲۴۶].

۱۱- ابن حزم اندلسی (۴۵۶ هـ)

در ضمن سخنش از شیعه از ابن سبا یاد نموده و می‌گوید: سبأیه پیروان عبدالله‌بن‌سبأ‌حمیری، یهودی هستند که گفته‌اند: علی زنده است و در میان ابرها می‌باشد [۲۴٧].

۱۲- اسفراینی (۴٧۱ هـ)

از سبأیه سخن گفته و می‌گوید: آنها پیروان عبدالله بن سبأ می‌باشند که علیس او را به ساباط مدائن تبعید نمود [۲۴۸].

۱۳- شهرستانی (۵۴۸ هـ)

راجع به سبأیه نوشته و می‌گوید: آنها پیروان ابن سبأ می‌باشند که علی او را مدائن تبعید کرد [۲۴٩].

۱۴- سمعانی

به ابن سبا پرداخته و می‌گوید: او از رافضیان بوده و سبأیه با او نسبت دارند [۲۵۰] و علی او را به مدائن تبعید کرد.

۱۵- ابن عساکر (۵٧۱هـ)

چند روایت دربارۀ ابن سبأ و اخبار او نقل کرده که بعضی‌ها از طریق سیف‌بن‌عمر و بعضی از طرق دیگر می‌باشد که سابقاً به آن اشاره شد.

۱۶- نشوان حمیری (۵٧۳هـ)

در مادّۀ سبأیه می‌نویسد: سبأیه (و عبدالله بن سبأ)گفته‌اند که: علی نمرده و نمی‌میرد تا زمین را پر از عدل و داد کند، از آنجا که پر از ظلم و جور شده است [۲۵۱].

۱٧- فخرالدّین رازی (۶۰۶هـ)

از فرق غُلات-افراطیون- سخن گفته و سبأیه را ذکر نموده و می‌گوید: آنها پیروان عبدالله‌بن‌سبأ می‌باشند که می‌پنداشته‌اند علی خدا می‌باشد [۲۵۲].

۱۸- ابن أثیر (۶۳۰هـ)

بعضی از روایات طبری دربارۀ عبدالله‌بن‌سبأ را بعد از حذف اسانید آن نقل کرده است [۲۵۳].

۱٩- شیخ الإسلام ابن تیمیه (٧۲۸هـ)

در چند موضع از کتبش از عبدالله بن سبأ نام برده و می‌گوید که: او، اوّلین فردی است که مذاهب رافضیان را بنا نهاد، و می‌گوید: اصل رافضیان از منافقی زندیق می‌باشد و ابن‌سبأ زندیق، رفض را بنیان نهاد و اظهار غلو کرده دعوای امامت منصوصه را نمود [۲۵۴].

۲۰- مالقی (٧۴۱هـ)

در ضمن سخنش از کشته شدن عثمان، از ابن سبأ نام برده و می‌گوید: در سال سی‌و‌نه‌هجری عبدالله‌بن‌سبأ معروف به ابن سوداء با گروهی بود که بر عثمان شورش کردند [۲۵۵].

۲۱- ذهبی (٧۴۸هـ)

در شرح حال عبدالله بن سبأ می‌گوید: او از غُلات-افراطیون- شیعه و ضالّ و مضلّ (گمراه وگمراه کننده) بوده است [۲۵۶].

۲۲- صفدی (٧۶۴هـ)

در کتاب الوافی از شرح حال ابن سبا نوشته و می‌گوید که: علی او را به مدائن تبعید نمود [۲۵٧].

۲۳- ابن کثیر (٧٧۴هـ)

ابن کثیر از نقش ابن سبا در شورش بر علیه عثمانس سخن گفته و به روایت سیف‌بن‌عمر استشهاد می‌کند که می‌گوید: او یهودی بوده و تظاهر به اسلام می‌نموده است [۲۵۸].

۲۴- شاطبی (٧٩۰هـ)

می‌گوید که: بدعت سبأیه و پیروان عبدالله ابن سبأ از بدعتهای اعتقادی است که راجع به وجود خدای دوّمی با خداوند است [۲۵٩].

۲۵- ابن أبی الغر الحنفی (٧٩۲هـ)

در شرح عقیدۀ طحاویه می‌گوید که: عبدالله‌بن‌سبأ تظاهر به اسلام نموده و می‌خواسته همچنانکه پولس نصرانیت را ویران کرد، اسلام را ویران کند [۲۶۰].

۲۶- جرجانی (۸۱۶هـ)

دربارۀ سبأیه می‌گوید که: آنها پیروان عبدالله‌بن‌سبأ بودند و علی را خدا می‌دانستند، و ابن‌سبأ می‌گفته علی نمرده و ابن ملجم شیطانی را کشته است که به شکل علی درآمده است [۲۶۱].

۲٧- مقریزی (۸۱۶هـ)

از حوادث روزگار علی سخن به میان آورده و می‌گوید که: در زمان او عبدالله‌بن ‌وهب ‌بن‌سبأ مشهور به ابن سوداء برخاسته و قائل به وصیت رسول خدا بر امامت علی گردید و اینکه او وصی رسول الله و خلیفۀ اوست و قول به رجعت را نیز او بدعت نهاده است [۲۶۲].

۲۸- ابن حجر (۸۵۲هـ)

اخبار ابن عساکر را دربارۀ ابن سبا نقل نموده و می‌گوید: اخبار او در تاریخ مشهور می‌باشد و بحمدالله بر مبنای روایت نیست، لیکن پیروانی دارد به نام سبأیه که معتقد به خدایی علی می‌باشند و علی آنها را با آتش سوزاند [۲۶۳].

۲٩- اسفراینی (۱۱۸۸هـ)

ضمن شرح فرق شیعه فرقۀ سبأیه را نام برده و می‌گوید: آنها پیروان عبدالله بن سبأ می‌باشند که به امیر المؤمنین علی گفت که: تو حقّا خدا هستی و او آنها را به آتش انداخت [۲۶۴].

۳۰- عبدالعزیز بن ولی الله دهلوی (۱۲۳٩ هـ)

دربارۀ ابن سبأ می‌گوید که: از بزرگترین مصائب اسلام در آن ایام تسلّط شیطانی از شیاطین یهود بر طبقۀ دوّم از مسلمین بود که برایشان تظاهر به اسلام می‌نمود و ادّعای غیرت دینی و محبّت اهل بیت داشت. این شیطان عبدالله بن سبأ از یهودیان صنعاء بود که ابن سوداء نیز شهرت یافته و دعوتش پر از مکر و خباثت و تدریجی بوده‌است [۲۶۵].

بسیاری از محقّقان معاصر نیز وجود ابن سبأ را ثابت کرده‌اند که فقط بعضی از آنها را نام می‌بریم.

۳۱- خیر الدّین زرکلی

در فرهنگ شهیر خود (الأعلام) از ابن سبا نام برده و می‌گوید: او رأس طائفۀ سبأیه بود و قائل به خدایی علی که اصل وی از یمن بوده که تظاهر به اسلام می‌کرده‌است [۲۶۶].

۳۲- عبدالله قصیمى

عبدالله قصیمى در کتاب خود (الصّراع بین الإسلام والوثنيّة) از عبدالله ابن سبأ نام برده و از نقش او در ایجاد بدعت‌ها و ضلالت‌ها خبر داده که چگونه بعضی‌ها را گمراه کرده‌است. می‌گوید: از مشهورترین افرادی که به پندار خود مسلمان شده تا مسلمانان را از دین خود خارج نماید مردی مکار و خبیث از یهودیان یمن بود که به او عبدالله ابن سبا گفته می‌شد که پیروان او از شیعیان سبأیه می‌باشند و ادّعای ربوبیت علی را داشت و علی خواست تا قصاصش کند لیکن او از کلاغ محتاط‌تر بوده و فرار کرد [۲۶٧].

۳۳- عبدالرّحمن بدوی

قضیۀ ابن سبا را در کتاب خود (مذاهب الإسلامیین) تحت عنوان «چگونگی تأثیر یهودیت و مسیحیت بر اسلام» بررسی نموده و بعد از ذکر گفته‌های طبری و بقیۀ مؤرّخین دربارۀ ابن سبا می‌گوید که: از این اقوال روشن می‌شود که:

۱- عبدالله بن سبأ همان ابن سوداء می‌باشد چون مادرش سیاه (سوداء) بوده است.

۲- او از یهودیان اهل صنعاء بوده‌است.

۳- در زمان عثمانس اسلام آورده‌است.

۴- او بود که در زمان عثمان بن عفّان فتنه‌ها بر پا کرد و در شهرهای مصر و عراق و شام و حجاز در صدد شورش بود.

۵- او اوّلین کسی است که گفت: علی وصی رسول خداست و اینکه علی به زمین باز می‌گردد.

و بعد از آن اقوال منکران وجود ابن سبأ را از خاورشناسان و غیره یاد کرده و آنها را رد نموده‌است [۲۶۸].

۳۴- شیخ سلیمان بن حمد العودة

این شیخ پایان نامۀ فوق لیسانس خود را تحت عنوان «عبدالله بن سبأ و تأثیر او در ایجاد فتنه در صدر اسلام» اختیار نموده و همۀ آنچه را که قدماء و معاصران نوشته‌اند بررسی کرده و سپس به این نتیجه رسیده‌است که: ابن سبأ شخصیتی حقیقی بوده و نمی‌توان وجود او را انکار کرد [۲۶٩].

۳۵- دکتر سعدی الهاشمی

ایشان بحثی در ردّ بر منکران وجود ابن سبأ نوشته و می‌گوید که: اجماع محدّثین و علمای جرح و تعدیل و مؤرّخان و فرقه‌شناسان و ادباء و علماء طبقات بر این است که ابن سبا وجود حقیقی داشته‌است، و آراء مخالفان را به شدّت رد نموده و می‌گوید که: عقایدی چون، عصمت و وصیت و برائت از مخالفان (سیاسی) علی و الوهیت علی از بدعت‌های ابن سبا بوده‌است و از کتب موثّق شیعه در این مورد استدلال فراوان آورده‌است و می‌گوید: شیعیان بر اقوال او خرده گرفته‌اند چرا که ائمّۀ شیعه ابن سبأ را لعنت کرده‌اند و ممکن نیست که بر معدوم لعنت بفرستند [۲٧۰].

[۲۳۸] ابن حبیب البغدادی: المحبر ص ۳۰۸. [۲۳٩] البیان و التبیین، جاحظ. [۲۴۰] المعارف: ابن قتیبه ص ۶۲۲. [۲۴۱] العقد الفرید ۲/۲۴۵. [۲۴۲] به مقالات الإسلامیین ۱/۸۶ [۲۴۳] المجروحین ۱/۲۰۸ و ۲/۲۵۳. [۲۴۴] البداء والتّاریخ ۵/۱۲٩ [۲۴۵] التّنبیه والرّدّ علی أهل الأهواء و البدع ص ۱۸. [۲۴۶] الفرق بین الفرق ص ۲۳۳ [۲۴٧] الفصل ۵/۳۶. [۲۴۸] التّبصیر فی الدّین ص ۱۲۳. [۲۴٩] الملل والنّحل ۱/۱٧۴ [۲۵۰] الأسباب ٧/۴۶ [۲۵۱] الحور العین ص ۱۵۴. [۲۵۲] اعتقادات فرق المسلمین والمشرکین ص ۵٧ [۲۵۳] الکامل فی التّاریخ ۳/٧٧. [۲۵۴] مجموع الفتاوی ۴/۴۳۵ و ۲۸/۴۸۳. [۲۵۵] التّمهید والبیان فی مقتل الشّهید عثمان ص ۵۴. [۲۵۶] المغنی فی الضّعفا ۱/۳۳٩ – ۲/۴۲۶ [۲۵٧] الوافی بالوفیات (نسخۀ خطی ۱٧/۲۰) [۲۵۸] البدایة والنهایة ٧/۱۶٧ [۲۵٩] الاعتصام ۲/۱٩٧ [۲۶۰] شرح العقیدة الطحاویة ص ۵٧۸ [۲۶۱] التعریفات ص ۱۰۳ [۲۶۲] الخطط ۲/۳۵۶ [۲۶۳] لسان المیزان ۳/۲٩۰ [۲۶۴] لوامع الأنوار ۱/۸۰. [۲۶۵] مختصر التّحفة الإثنی عشریة ص ۳۱٧. [۲۶۶] الأعلام. [۲۶٧] الصّراع بین الوثنیة و الإسلام ۱/۱۱. [۲۶۸] مذاهب الإسلامیین ۲/۱٩، ۲۰، ۳۶ و ۳٧. [۲۶٩] عبدالله بن سبأ و أثره فی إحداث الفتنة فی صدر الإسلام ص ۱۱۰. [۲٧۰] ابن سبأ حقیقة لا خیال: د. سعدی الهاشمی ص ۵.