ویرانگری ها و خیانت های مدعیان تشیع در اسلام

فهرست کتاب

لفظ شیعه در تاریخ اسلامی:

لفظ شیعه در تاریخ اسلامی:

در تاریخ صدر اسلام لفظ شیعه به معنای لغوی آن که عبارتست از پیروی و یاری و دوستی آمده‌است و در سند تحکیم بین علی و معاویه ب لفظ شیعه به همین معنی آمده‌است که پیروان علی را شیعیان علی و پیروان معاویه را شیعۀ معاویه نام برده‌است و در وثیقۀ تحکیم چنین آمده‌است: این همان چیزی است که علی بن أبی طالب و شیعیان او و معاویۀ‌بن أبی سفیان و شیعیان او دربارۀ آن دادرسی نموده‌اند، و علی و شیعیان او به «حکمیت» عبدالله بن قیس و معاویه و شیعیان او به «حکمیت» عمروبن عاص راضی شده‌اند. و اگر یکی از دو حکم فوت نمود شیعیان و انصار او می‌توانند به جای او کسی دیگر را انتخاب نمایند، و اگر یکی از دو امیر قبل از پایان رسیدن مدت معین دراین قضیه فوت نماید، شیعیان او می‌توانند دیگری را که بدان راضی شوند برگزینند [۴۳].

و حکم بن افلح گفت که: من عائشه را نهی کردم که دربارۀ این دو شیعه چیزی بگوید [۴۴].

و شیخ الإسلام ابن تیمیه این متن تاریخی را نقل نموده تا از آن دلالت تاریخی مهمّی بر عدم اختصاص پیروان علی به اسم شیعه در آنوقت اخذ نماید [۴۵].

و نیز در تاریخ آمده‌است که معاویه به بسربن أرطاة که او را به سوی یمن روانه نمود گفت: برو به سوی صنعاء که ما در آنجا شیعیانی داریم [۴۶] همۀ این متون دلالت دارد بر اینکه در آنوقت لفظ شیعه ویژۀ پیروان حضرت علی نبوده‌است.

و چنانکه از گفتۀ مسعودی [۴٧] شیعی بر می‌آید: آغاز تجمّع فعلی مدّعیان تشیع و آغاز تمییزآنها به این اسم بعد از قتل مظلومانۀ حضرت حسینس آغاز گشته‌است. مسعودی می‌گوید: در سال شصت و پنج هجری شیعیان در کوفه به حرکت در آمدند و جنبش توّابین و سپس جنبش مختار – کیسانیه – پیدا شد. در این وقت بود که شیعه تکوین یافت و برای خودش اصول ویژه‌ای گذاشت که بدان شهرت پیدا کرد.

از تمام این متون به روشنی بدست می‌آید که نام شیعه لقب هر گروهی می‌بوده که به گرد رهبرشان جمع می‌شده‌اند امّا اگر بعضی از شیعیان تجاهل نموده و حقایق تاریخی را پشت سر گذاشته و ادّعا می‌کنند که آنها اوّلین کسانی هستند که در میان این امّت لقب شیعه به خود گرفته‌اند، حقایق تاریخی به ادّعای آنها قلم باطل می‌کشد. بلکه این لقب بعد ازکشته شدن على و یا بعد از کشته شدن حسین بر حسب اختلاف آراء مخصوص آنها متداول گشته‌است [۴۸].

[۴۳] الأخبار الطّوال، دینوری ص ۱٩۶-۱٩۴، تاریخ الطّبری ۵/۵۳-۵۴، محمّد حمیدالله: مجموعة الوثائق السیاسیة ص ۲۸۱-۲۸۲. [۴۴] صحیح مسلم ۲/۱۶۸-۱٧۰، جزئی از حدیث می‌باشد. [۴۵] منهاج السّنّة ۲/۶٧. [۴۶] تاریخ یعقوبی شیعی ۲/۱٩٧. [۴٧] مروج الذّهب: مسعودی ۳/۱۰۰. [۴۸] محمّد ابوزهره: المیراث عند الجعفریة ص ۲۲، د. علی سامی النشار: نشأة الفکر الفلسفی ص ۳۵۲.