ویرانگری ها و خیانت های مدعیان تشیع در اسلام

فهرست کتاب

تردید در فرضیۀ امام زمان و تفاوت بزرگ آن با مهدى موعود

تردید در فرضیۀ امام زمان و تفاوت بزرگ آن با مهدى موعود

آقاى منتظرى می‌گوید که: «اصل وجود امام زمان مورد تردید نبوده تا بخواهیم از راه نواب چهارگانه آن را اثبات نمائیم، علاوه براینکه بوسیلۀ براهینى که دلالت می‌کند برلزوم امامت عامه [۶۶۱] در همه اعصار و زمان‌ها به اثبات می‌رسد بوسیلۀ اخبار متواتره که از پیامبر اکرم و ائمۀ معصومین [۶۶۲] نقل شده و از طریق فریقین روایت شده است و به اثبات می‌رسد، و بیش از سه هزار حدیث [۶۶۳] از طرق شیعه و سنى دربارۀ آنحضرت در دسترس است به گونه‌اى که اجمالا در حد تواتر است و موجب قطع و یقین مى‌باشد، شما می‌توانید در این زمینه به صحیح مسلم و سند احمد بن حنبل و جامع الوصول و کنزالعمان [۶۶۴] و سنن ابن ماجه از کتب اهل سنت و غیبت نعمانى، غیبى شیخ طوسى، کمال الدین صدوق و بحار مجلسى از کتب شیعه مراجعه فرمایید..».

من نمی‌دانم که این سخن‌ها را آقاى منتظرى از سر تقیه و تلبیس و فریبکارى گفته است؟ و یا واقعا از آراء و اندیشۀ دیگران بى‌خبر است؟ اما در مورد تردید بر امام زمان همین کافى است که در هیچ مذهبى اصولا پذیرفته نیست و آن را خرافه‌اى مضحک بیش نمی‌دانند که مخصوص امامیه است و همگى متفقند که دست مکر تقیه پیشگان آن را ساخته و پرداخته است، لیکن از آنجائیکه الآن این نظام بقول بانیش نظام و کشور امام زمان است باید این آراء را جدى گرفت، و قیاس چنین شخصیت موهومى با احادیث مهدى مکرى بیش نیست، و حتى احادیث مهدى را نیز کم نیستند کسانى که نپذیرفته و آنها را رد نموده‌اند، از آنجمله مفتى سابق و رئیس محاکم شرعى قطر شیخ عبدالله بن زید آل محمود تألیفى دارد به نام «لا مهدي ينتظر بعد النبي خير البشر» «بعد از پیامبر خیرالبشر نباید به انتظار مهدى نشست»، که در آن می‌گوید: سبب نشأت خرافۀ مهدى موهوم شیعیان هستند که در هرزمان و مکانى جنجالى بپا می‌کنند و عوام را میفریبند، و این بر خلاف ادعاء منتظرى است که می‌گوید: احادیث امام زمان در صحیح مسلم و بین فریقین متفق علیه است، یعنى حتى در میان اهل سنت نیز متفق علیه نیست تا چه برسد بین فریقین، بگذریم از اینکه مهدى موعود اصولا غیر از امام زمان مورد بحث و سؤال و جواب است، و شیخ عبدالله در کتاب مذکور می‌گوید: بعضى از اخبار می‌گوید که: مهدى همان منصور دوانیقى است که گویا بنى عباس در جعل و وضع اینگونه احادیث دست داشته‌اند، و برنامه‌هاى سیاسى آنها تقاضاى چنین دروغهایى را روشن می‌کند [۶۶۵]،

اما دانشمندانى که احادیث مهدى (بگذریم از روایات امام زمان که یکى از بزرگترین وخطرناکترین دروغها درتاریخ اسلام است) را بطور کلى کذب و جعل دانسته‌اند کم نیستند، مثل دانشمند شهیر و معاصر پاکستانى مولانا أبوالأعلى مودودى و مؤرخ شهیر اسلام و بنیان گذار علم فلسفۀ تاریخ عبدالرحمن ابن خلدون و علامه ابن القیم شاگرد بزرگ شیخ الإسلام ابن تیمیه و امام شاطبى از ائمۀ بزرگ مالکیه و صاحب کتاب الموافقات در اصول فقه که یکى از وصایاى امام محمد عبده خواندن این کتاب است، و فرید وجدى در دائرة المعارف الإسلامیة ص ۸ و امام دار قطنى و امام ذهبى و علامه محمد رشید رضا و بسیارى دیگر... [۶۶۶].

آیا با این همه هردو ادعاء آقاى منتظرى بی‌دلیل و واهى نیست؟ یکى اتفاق بین فریقین در این مورد و دیگرى یکى دانستن دو موضوع متفاوت یعنى مهدى و فرضیه ساختگى امام زمان؟

آیا این را واقعا از بى‌خبرى او دانست یا اینکه بحساب دنیا و خمس و سهم امامى‌که مقلدان غافل را بدان فریفته و دین و دنیایشان را ویران کرده‌اند، که اگر این فرضیۀ ساخته و پرداختۀ روحانیت مکار بهم ریخته شود دیگر برایشان نه بهانه‌اى براى حکومت امام زمانى و ولایت فقیهى خواهد ماند، و نه بهانه‌اى براى استحمار و اغفال دین باوران سادۀ مقلد خود که باور کرده‌اند واقعا على آباد هم شهرى است و امام زمان هم شخصیتى حقیقى!!

کتاب صحیح مسلم را که آقاى منتظرى بدان حواله داده است براى بررسى دلیل ایشان مراجعه نمودم نه اینکه مدعاى ایشان در آنجا نیست بلکه حتى یک حدیث هم در مورد مهدى (که بازهم بگویم: غیر از امام زمان) هم در آنجا نیامده است و حقیقتا انسان در تعجب میماند که واقعا این از بى خبرى بزرگترین مرجع شیعیان است یا از مکر و فریب ایشان؟ آرى صحیح مسلم مخصوصا در (ج ٩ –بشرح امام نووى) که علامت‌هاى قبل از قیامت را ذکر نموده و از فتنه‌هاى داخلى این امت و فتنۀ یأجوج و مأجوج و فتح قسطنطینیه و خروج دجال و نزول عیسى بن مریم روایاتى آورده است لیکن چنین امامى اشاره هم نکرده است آیا واقعا این نقل روایت و احاله دادن به دروغ روشن چرا؟ اگرچه همچنانکه از کتب امامیه هویداست صفات این امام زمان با دجال یهود شباهت‌هاى فراوان دارد که در این مقاله مفصل [۶۶٧] از مقارنۀ اعمال آندو خواهد آمد.

و اما فرق بزرگ بین مهدى که در بعضى از مصادر درجۀ دوم اهل سنت آمده با امام زمان امامیه که ریشه در تلمود یهود دارد چنان واضح است که علماء و محققان مسلمان از قدیم اینرا روشن نموده‌اند.

لیکن این موضوع چون از اصول باورهاى امامیه گشته شاید براى بعضى از هموطنان حق جوى‌ ما این امر پوشیده باشد بنا براین سعى اینجانب در اینست که که انگشت روى این موضوع گذاشته و تاحد توانایى خودم آن را روشن نمایم تا کسانى که بخواهند خود را از سرداب جهل و فریب نجات ندهند حجت تمام شده و روشن شوند.

بد نیست بدانیم همانطور که توطئۀ امامت و وصایت اولین بار در تاریخ اسلام از طرف عبدالله بن سبأ یهودى به ظاهر مسلمان مطرح شد اندیشۀ امام زمان نیز آرام آرام ساخته و پرداخته شده که بازهم دنبالۀ همان توطئه جهت تخریب اندیشۀ اسلامى و از بین بردن قدرت و سلطۀ اسلام بوده است، پس اجازه بدهید که اجمالا نگاهى به عقیدۀ مسیح منتظر (موعود) یهودیان نموده و سپس بعد از روشن شدن آن مقارنه‌اى علمى و تاریخى بین آن و منتظر امامیه نماییم تا ببیننیم که آیا واقعا سه هزار روایت مورد اشارۀ آقاى منتظرى مثل سه هزار کلاغ است که با یک کلوخ میرمد یا نه؟ و از آنجائیکه تشابه شدیدى بین دو طرز تفکر و باور موجود بین امامیه و یهود در مورد امام زمان و مسیح منتظر وجود دارد ناچارم که ابتدا به بررسى عقیدۀ مسیح منتظر یهود بپردازم تا روشن شود که باور امام زمان از کجا ریشه گرفته است و تا چه حد اعمال او عینا به مسیح یهودیان مشابهت دارد؟.

[۶۶۱] این امامت عامه ربطى به امامت افراد معینى ندارد بلکه امامت همگانى و مشترک است یعنى هر مؤمنى حق دارد با کار و کوشش و بنا به استفاده از استعداهاى خدادادیش کاندید امامت و رهبرى گردد و لهذا خداوند به آنها آموخته است که از او تقاضا نمایند که ﴿وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا ٧٤ «بارخدایا ما را امام تقوى پیشگان قرار بده». [۶۶۲] بعد از پیامبران وحى قطع شده و کسى نمی‌تواند معصوم باشد و ادعاى عصمت بر غیر از پیامبران غلوى بیش نیست و خود حضرت على می‌فرماید: من بالا تر از این نیستم که اشتباه و خطا نکنم خطبۀ۲۱۶ نهج البلاغه. [۶۶۳] دروغ که باکثرت روات راست نمی‌گردد و این عوام فریبى همچنان در میان روحانیون امامیه رواج دارد که براى ترساندن مردم و در واقع فریب آنها به تعداد روات میافزایند که مثل چهل کلاغ که بایک کلوخ می‌رمند مگر چند ملیون تهرانى نگفتند که: عکس خمینى را در ماه دیدند آیا این دروغ بخاطر کثرت دروغگویان و فریب خوردگان شیطان راست شد؟ [۶۶۴] اسماء این کتب که احتمالا اشتباهى چاپ شده است عبارتند از: مسند احمد نه سند احمد و جامع الأصول نه جامع الوصول و کنزالعمال نه کنزالعمان و غیبة طوسى نه غیبى. [۶۶۵] لا مهدی ینتظر بعد النبی خیر البشر ص ٧. [۶۶۶] مصلح فقید علامه آیة الله ابوالفضل برقعى که هم مدرسه‌اى خمینى بوده و از احفاد امام رضا می‌باشد در این مورد تألیف مستقلى دارد بنام بررسى علمى در احادیث مهدى که در آن سه جلد کتاب بحار مجلسى را که در مورد امام زمان مزعوم می‌باشد بررسى کرده و ضعف آن احادیث را حتى با معیار مذهب امامیه و مخالفت آنها را با قرآن ثابت کرده است که اینجانب این کتاب را به عربى ترجمه کرده‌ام و شاید مثل بقیۀ کتب ایشان به غیر از فارسى زودتر چاپ شود چون تمام کتب اصلاحى ایشان در ایران امام زمانى! ممنوع النشر می‌باشد، می‌توانید به مقدمۀ آن کتاب در موارد مذکور مراجعه بفرمایید. [۶۶٧] منبع اساسى اینجانب در این بحث و بررسى کتاب بذل المجهود فی إثبات مشابهة الرافضة للیهود تألیف آقاى عبدالله الجمیلى می‌باشد که از ص ۲۲٧ تا ۲٧۴ ج ۱ بحث مفصلى در این مورد می‌نماید.