معنای تشيّع در كتب اماميّه اثنا عشريّه:
۱- شیخ و عالم شیعی سعدبن عبدالله قمی [۴٩] میگوید: شیعیان پیروان علی در زمان پیامبرص میباشند که بعد از پیامبر به سوی علی رفته و قائل به امامت او گشتهاند [۵۰] و نوبختی [۵۱] نیز همین الفاظ را تکرار میکند.
اینست تعریف تشیع در مهمترین و قدیمیترین کتب شیعه که مخصوص فرق و مذاهب میباشد، و این تعریف هیچ اشارهای به اصول تشیع در نزد اثناعشری نمینماید که در نظر آنها لبّ و اساس تشیع است، مثل نصّ بر علی و فرزندانش، جز اینکه فقط به امامت علی اشاره نموده بدون اینکه یادی از فرزندانش نماید.
و این تعریف ، بسیارى از مدعیان تشیع را که بعدها اصول و فروعى بدان اضافه نموده و امروزه بدان مشهور گشتهاند بطور کلى از میدان تشیع بیرون مینماید، و لهذا برحسب مقیاس امامیه اثناعشرى این تعریف کامل نیست اگرچه قمى و نوبختى آن را گفته باشند،
امّا عجیب اینجاست که این تعریف بدون هیچ دلیلی منطقی فرض نموده که شیعیان علی در زمان پیامبر اکرم وجود داشتهاند، و از آنها نام هم میبرد [۵۲] لیکن هیچ دلیلی از قرآن و سنّت و وقایع درست تاریخی بر این مدّعا نیست، بلکه خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلۡإِسۡلَٰمُۗ﴾ [آل عمران: ۱٩] «دین نزد خدوند اسلام است» و نه تشیع و نه چیزی دیگر و یاران رسول خدا که به گرد او بودند همگی یک ملّت و یک گروه و یک دسته و یک طائفه بودند که ولاء و محبت همۀ آنها برای رسول خداص بود.
دوّمین تعریف را از تشیع، شیخ و عالم بزرگ شیعه در زمان خود یعنی شیخ مفید بدست میدهد که میگوید: لفظ شیعه به اتباع امیرالمؤمنین به عنوان ولاء و اعتقاد به امامت بلا فصل او بعد از رسول خدا – صلوات الله وسلامه علیه وعلی آله – و نفی امامت دیگران میباشد [۵۳].
باز هم در این تعریف اگرچه شامل امامیه و جارودیه از فرق شیعه میگردد و امّا بقیۀ فرق شیعه از آن جمله شیعیان زیدیه را شامل نمیشود و در این تعریف ایمان به امامت اولاد علی نیست.
اگرچه مفید در این تعریف بر مسألۀ نصّ و وصیت انگشت نمیگذارد ولی میبینیم که شیخ شیعیان طوسی [۵۴] وصف تشیع را به اعتقاد به امامت علی به وصیت پیامبر و به ارادۀ خدا میداند [۵۵]. طوسی در تعریف خود اعتقاد بر نصّ را اساس تشیع میشمارد. تعاریف متعدّد دیگری نیز در کتب اسماعیلیه و بقیۀ شیعیان آمدهاست.
تعریف امام ابن حزم از تشیع: دقیقترین تعریف از تشیع، گفتۀ ابن حزم [۵۶] میباشد که میگوید: هرکس که قائل به أفضلیت علی از بقیۀ صحابه رسول خدا و أحقّیت او و فرزندانش به امامت باشد او شیعی است اگرچه در بقیۀ امور با آنها اختلاف داشتهباشد و اگر در این مورد با آنها اختلاف نماید او شیعی نخواهد شد [۵٧].
[۴٩] سعدبن عبدالله القمی از علمای بزرگ امامیه و کثیر التّصنیف میباشد که در سال ۳۰۱ هـ و به قولی در سال ۲٩٩ فوت نمودهاست: الطّوسی الفهرست: ص ۱۰۵، الأردبیلی/ جامع الرّواة ۱/۳۵۵. [۵۰] المقالات و الفرق ص ۳ و ۱۵. [۵۱] حسن بن موسی نوبختی فیلسوفی است متکلّم و از امامیه بوده که بعد از سال ۳۰۰ هـ وفات یافته است. نگاه شود به طوسی: فهرست ص ٧۵، القمی: الکنی والألقاب ۱/۱۴۸، ذهبی: سیر أعلام البغداد ۱۵/۳۲٧. [۵۲] مثل مقداد بن اسود و سلمان و ابوذر و عمّاربن یاسر... المقالات و الفرق ص ۱۵، فرق الشّیعة نوبختی ص ۱۸. [۵۳] أوائل المقالات: ص ۳٩. [۵۴] ابوجعفر محمدبن الحسن بن علی الطّوسی ملقّب به شیخ الطّائفه رئیس فقهای شیعه است، وی در سال ۳۸۵ تولد و در سال ۴۶۰ وفات یافت: الفهرست ج۲/ ص ۳۵٧، لسان المیزان: ابن حجر ۵/۱۳۵. [۵۵] تلخیص الشّافی ۲/۵۶. [۵۶] ابوعلی محمّد علی بن أحمد بن سعید بن حزم ظاهری امام اندلس (اسبانیا) میباشد که در سال ۳۸۴ در قرطبه تولد و در سال ۴۵۶ هـ وفات یافت: المقری/ نفخ الطّیب ۲/۲۸۳. [۵٧] الفصل: ۲/۱۰٧.