قیامت صغری و علایم قیامت کبری

فهرست کتاب

گفتار سوم: نزول عیسی÷

گفتار سوم: نزول عیسی÷

الله در کلام پاک خود به ما خبر داده است که یهودیان، پیامبر او یعنی عیسی÷ را نکشته‌اند. هر چند مدعی آن هستند و نصارا نیز آن را پذیرفته‌اند؛ ولی واقعیت این است که عیسی÷ کشته نشده و الله أ شخص دیگری را به‌شکل او در آورده بود و عیسی ÷ را به آسمان‌ها بالا برد. الله می‌فرماید:

﴿وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَٰكِن شُبِّهَ لَهُمۡۚ وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكّٖ مِّنۡهُۚ مَا لَهُم بِهِۦ مِنۡ عِلۡمٍ إِلَّا ٱتِّبَاعَ ٱلظَّنِّۚ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينَۢا١٥٧ بَل رَّفَعَهُ ٱللَّهُ إِلَيۡهِۚ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا١٥٨ [النساء: ۱۵۷-۱۵۸].

‏«‏و او را نکشته‌اند و بر دار نکشید‌ه‌اند؛ بلکه حقیقت امر بر آنان پوشیده ماند و کسانی که در مورد قتلش با هم اختلاف ورزیدند، در این باره در شک و تردید به‌سر می‌برند و جز پیروى از گمان و وهم، هیچ آگاهى و علمى به آن ندارند و به طور قطع او را نکشته‌اند. بلکه الله، او را به سوی خویش بالا برد؛ و الله، غالبِ باحکمت است».‏

الله در کتابش به این مطلب اشاره فرموده است که عیسی ÷ در آخر کار دنیا از آسمان فرود می‌آید و این یکی از نشانه‌های نزدیک شدن رستاخیز است. می‌فرماید:

﴿وَإِنَّهُۥ لَعِلۡمٞ لِّلسَّاعَةِ [الزخرف: ۶۱].

‏«‏‏قطعاً وجود عیسی خبر از وقوع رستاخیز می‌دهد‏».‏

﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا١٥٩ [النساء: ۱۵۹]

‏«‏و هیچکس از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگ عیسی به او ایمان می‌آورد و عیسی روز قیامت بر ضد ایشان گواه خواهد بود‏».‏

تفصیل این نصوص در حدیث آمده است: رسول‎الله ص برای ما بیان فرمود که هنگام تشدید فتنه‌ی دجال، زمانی‌که مسلمانان به تنگ می‌آیند، الله أ عیسی ‌بن‌ مریم ÷ را به طرف زمین می‌فرستند و او نزدیک «مناره بیضاء» در جانب شرقی دمشق فرود می‌آید. طبرانی در معجم کبیر از اوس‌بن‌اوس روایت می‌کند: رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏يَنْزِلُ عِيسَى ابن‌مَرْيَمَ عِنْدَ الْمَنَارَةِ الْبَيْضَاءِ شَرْقِيَّ دِمَشْقَ‏» [۳۶۳].

‏«‏عیسی ‌بن ‌مریم نزد مناره‌ی بیضاء در شرق دمشق فرود می‌آید».‏

رسول‎الله ص حال او را هنگام نازل شدن چنین شرح داده است. در سنن ابی داود با سند صحیح از ابوهریره س روایت شده است که رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏لَيْسَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ نَبِيٌّ يَعْنِي عِيسَى وَإِنَّهُ نَازِلٌ فَإِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَاعْرِفُوهُ رَجُلٌ مَرْبُوعٌ إِلَى الْحُمْرَةِ وَالْبَيَاضِ بَيْنَ مُمَصَّرَتَيْنِ كَأَنَّ رَأْسَهُ يَقْطُرُ وَإِنْ لَمْ يُصِبْهُ‏» [۳۶۴].

‏«‏میان من و عیسی پیامبری نیست و یقیناً عیسی فرود می‌آید، هرگاه او را دیدید، باید او را بشناسید. او مردی است میان قد، مایل به سرخی و سفیدی است. چنان معلوم می‌شود که از موهای مبارکش آب می‌چکد هر چند که موهایش خیس نشده‌اند.‏»‏

مطلب اول: زمان فرود آمدن عیسی ‌بن ‌مریم ÷

عیسی÷ زمانی که جهادگران اسلام برای نماز فجر صف بسته‌اند و پیش‌امام برای اقامه‌ی نماز ایستاده است، نازل می‌شود. امام از او می‌خواهد که برای اقامه‌ی نماز به جایگاه بیاید؛ اما عیسی ÷ نمی‌پذیرد و می‌گوید: باید تو امام باشی. در حدیث آمده است:

‏«‏وَإِمَامُهُمْ رَجُلٌ صَالِحٌ فَبَيْنَمَا إِمَامُهُمْ قَدْ تَقَدَّمَ يُصَلِّي بِهِمْ الصُّبْحَ إِذْ نَزَلَ عَلَيْهِمْ عِيسَى ابن‌مَرْيَمَ الصُّبْحَ فَرَجَعَ ذَلِكَ الْإِمَامُ يَنْكُصُ يَمْشِي الْقَهْقَرَى لِيَتَقَدَّمَ عِيسَى يُصَلِّي بِالنَّاسِ فَيَضَعُ عِيسَى يَدَهُ بَيْنَ كَتِفَيْهِ ثُمَّ يَقُولُ لَهُ تَقَدَّمْ بخش فَإِنَّهَا لَكَ أُقِيمَتْ فَيُصَلِّي بِهِمْ إِمَامُهُمْ‏»‏ [۳۶۵].

‏«‏پیشوای سپاه اسلام مرد شایسته‌ای است. در همین حال، که امام برای اقامه نماز می‌رود، عیسی ‌بن ‌مریم÷ فرود می‌آید. امام به عقب می‌رود تا عیسی ÷ نماز را اقامه کند. عیسی ÷ دستش را میان شانه‌ی امام می‌گذارد و می‌گوید: پیش برو و برای مردم امامت کن؛ زیرا نماز به قصد امامت تو برگزار شده است. باید امام مسلمانان نماز آنان را اقامه کند‏».‏

این جریان، هنگام آماده شدن مسلمانان برای جهاد در برابر دجال صورت خواهد گرفت. در حدیث ابوهریره س به‌روایت امام مسلم، آمده است: در حالی‌که مسلمانان آماده‌ی جنگ می‌شوند، صفوف نماز را برابر می‌کنند، ‌اقامه‌ی نماز گفته می‌شود. عیسی ÷ فرود می‌آید و آنان را امامت می‌کند. الفاظ حدیث در کتاب الایمان چنین است:

‏«‏كيف انتم اذا نزل ابن‌مريم فيكم و امكم‏»‏ [۳۶۶].

‏«‏شما در چه حالتی خواهید بود، زمانی‌که عیسی ÷ فرود آید و شما را امامت دهد.‏»‏

منظور این نیست که عیسی ÷ آنان را امامت می‌دهد؛ زیرا در حدیث پیش آمده بود که عیسی÷ از جلو ‌رفتن و ایستادن در جایگاه امامت خودداری نمود و امام مسلمان را در جایگاه خود قرار می‌دهد.

در بخاری و مسلم از جابر‌بن‌عبدالله س چنین آمده است:

‏«‏كَيْفَ بِكُمْ إِذَا نَزَلَ بِكُمْ ابن‌مَرْيَمَ فیکم إِمَامُكُمْ مِنْكُمْ‏»‏ [۳۶۷].

‏«‏چه حالی خواهید داشت وقتی عیسی ÷ پایین می‌آید و امام از شما خواهد بود‏»‏

در صحیح مسلم از جابر‌بن‌عبدالله س روایت شده است که رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏لَا تَزَالُ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُقَاتِلُونَ عَلَى الْحَقِّ ظَاهِرِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ قَالَ فَيَنْزِلُ عِيسَى ابن ‌مَرْيَمَ ص فَيَقُولُ أَمِيرُهُمْ تَعَالَ صَلِّ لَنَا فَيَقُولُ لَا إِنَّ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ أُمَرَاءُ تَكْرِمَةَ اللَّهِ هَذِهِ الْأُمَّةَ‏»‏ [۳۶۸].

‏«‏گروهی از امت من همواره برای دفاع از حق می‌جنگد و پیروز می‌شود. این جنگ تا رستاخیز ادامه دارد. عیسی ÷ نازل می‌شود. امیر لشکر به او می‌گوید: بیا نماز را برای ما اقامه کن. عیسی÷ می‌گوید: خیر. برخی از شما پیشوای دیگران است. الله برای این امت احترام ویژه‌ای قایل است‏».‏

مطلب دوم: عیسی÷ بر چه مبنایی حکم می‌کند؟

نصوص گذشته تصریح کرده‌اند که امام در این امت، یکی خواهد بود. اما منظور از حدیث: ‏«‏فأمّکم او أمّهم‏»‏ این نیست که عیسی ÷ در نماز آنان را رهبری می‌کند؛ بلکه منظور آن است که عیسی ÷ با کتاب الله میان آن‌ها حکم می‌کند. یعنی ‏«‏امهم بکتاب الله عزوجل‏»‏ به دستور قرآن و مطابق با هدایت آن، مسلمانان را امر و نهی می‌کند و در حدیثی دیگر تصریح شده است که ‏«‏فامکم منکم.‏»‏ عیسی÷ مطابق با قرآن که کتاب الله است و مطابق با سنت پیامبر ص شما را امامت می‌کند. [۳۶۹]

عدم تقدم عیسی ÷ حکایت از آن دارد که او به عنوان تابع و پیرو نبی مکرم اسلام و به عنوان حاکم براساس قرآن و نه براساس انجیل، می‌آید. زیرا شریعت قرآن ناسخ ادیان گذشته است. الله متعال از تمام پیامبران پیمان گرفته است که هرگاه بعثت محمد ص زنده بماند، به او ایمان بیاورند. الله أ می‌فرماید:

﴿وَإِذۡ أَخَذَ ٱللَّهُ مِيثَٰقَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ لَمَآ ءَاتَيۡتُكُم مِّن كِتَٰبٖ وَحِكۡمَةٖ ثُمَّ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مُّصَدِّقٞ لِّمَا مَعَكُمۡ لَتُؤۡمِنُنَّ بِهِۦ وَلَتَنصُرُنَّهُۥۚ قَالَ ءَأَقۡرَرۡتُمۡ وَأَخَذۡتُمۡ عَلَىٰ ذَٰلِكُمۡ إِصۡرِيۖ قَالُوٓاْ أَقۡرَرۡنَاۚ قَالَ فَٱشۡهَدُواْ وَأَنَا۠ مَعَكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ٨١ فَمَن تَوَلَّىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ٨٢ [آل عمران: ۸۱-۸۲].

‏«‏و آن‌گاه که الله از پیامبران پیمان گرفت: وقتی به شما کتاب و حکمت دادم و سپس پیامبری آمد که آن‌چه را با شماست، تصدیق می‌‌کرد، حتما به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید؛ فرمود: آیا اقرار کردید و پیمان مرا بر این کار پذیرفتید؟ گفتند: پذیرفتیم. فرمود: پس گواه باشید؛ و من هم با شما از گواهانم. لذا کسانی که پس از این پیمان، روی‌‌گردانی کنند، نافرمان و فاسقند».‏

آری، عیسی ÷ به عنوان پیرو رسول‌الله‌ ص و حاکم شریعت قرآن، از آسمان فرود می‌آید و به همین خاطر پشت سر آن مرد صالح نماز می‌خواند. این افتخاری است برای این امت و چه افتخار بزرگی است. در حدیث صحیحی که أبوسعید س آن را روایت می‌کند، آمده است: کسی که عیسی‌بن‌مریم به او اقتدا می‌کند، از امت اسلام است. -‏أبونعیم در کتاب المهدی-‏ [۳۷۰].

امام نووی در رد کسانی که فرود آمدن عیسی ÷ را متعارض با حدیث «لا نبی بعدی» می‌دانند و بر این عقیده‌اند که نزول عیسی ناسخ شریعت اسلام ‌می‌شود، می‌گوید: این استدلال باطل است. زیرا منظور از نازل شدن عیسی ÷، این نیست که عیسی به عنوان نبی و حامل شریعتی که ناسخ شریعت اسلام باشد، فرود می‌آید.

هیچ‌گونه مطلبی در این رابطه، نه در این حدیث و نه در احادیث دیگر، نیامده است. بلکه صحیح این است که عیسی÷ به عنوان حاکم عادل، به شریعت اسلام حکم می‌کند و دستورات فراموش شده‌ی اسلام را زنده می‌نماید [۳۷۱].

مطلب سوم: پایان دادن عیسی به فتنه‌ی دجال

نخستین کاری که عیسی ÷ انجام می‌دهد، مبارزخ با دجال است. عیسی÷ پس از فرود آمدن، به بیت المقدس که در آن‌جا دجال گروهی از مسلمانان را محاصره کرده است، می‌رود.

عیسی ÷ به مسلمانان دستور می‌دهد تا دروازه را باز کنند. در سنن ابن‌ماجه، صحیح ابن‌خزیمه و مستدرک حاکم، از ابوامامه س روایت شده است که رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏عیسی÷ وقتی بر می‌گردد، می‌گوید: دروازه را باز کنید. در حالی دروازه را باز می‌کنند که دجال با هفتاد هزار یهودی با شمشیر مسلح، پشت آن ایستاده‌اند. وقتی دجال، عیسی ÷ را می‌بیند، مانند نمک در آب ذوب می‌شود و پا به فرار می‌گذارد. عیسی ÷ او را تعقیب می‌کند و در دروازه‌ی شرقی، او را می‌گیرد و می‌کشد. الله این‌گونه یهود را شکست می‌دهد»‏ [۳۷۲].

در صحیح مسلم از ابوهریره س روایت شده است که رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏فَإِذَا رَآهُ عَدُوُّ اللَّهِ ذَابَ كَمَا يَذُوبُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ فَلَوْ تَرَكَهُ لَانْذَابَ حَتَّى يَهْلِكَ وَلَكِنْ يَقْتُلُهُ اللَّهُ بِيَدِهِ فَيُرِيهِمْ دَمَهُ فِي حَرْبَتِهِ‏»‏ [۳۷۳].

‏«‏وقتی دشمن الله ، -دجال- عیسی÷ را می‌بیند، مانند نمک ذوب می‌شود. اگر عیسی او را رها کند، ذوب می‌شود تا از بین برود. اما الله توسط عیسی او را به هلاکت می‌رساند و خون دجال را در نیزه‌ی عیسی به مردم نشان می‌دهد».‏

منظور ذوب شدن دجال از دیدن عیسی÷، این است که الله متعال به نَفَس عیسی ÷ بوی مخصوصی عنایت کرده است. هرگاه کافر این بو را استشمام کند، می‌میرد. در حدیث آمده است:

‏«‏فَبَيْنَمَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ بَعَثَ اللَّهُ الْمَسِيحَ ابن‌مَرْيَمَ فَيَنْزِلُ عِنْدَ الْمَنَارَةِ الْبَيْضَاءِ شَرْقِيَّ دِمَشْقَ بَيْنَ مَهْرُودَتَيْنِ وَاضِعًا كَفَّيْهِ عَلَى أَجْنِحَةِ مَلَكَيْنِ إِذَا طَأْطَأَ رَأْسَهُ قَطَرَ وَإِذَا رَفَعَهُ تَحَدَّرَ مِنْهُ جُمَانٌ كَاللُّؤْلُؤِ فَلَا يَحِلُّ لِكَافِرٍ يَجِدُ رِيحَ نَفَسِهِ إِلَّا مَاتَ وَنَفَسُهُ يَنْتَهِي حَيْثُ يَنْتَهِي طَرْفُهُ فَيَطْلُبُهُ حَتَّى يُدْرِكَهُ بِبَابِ لُدٍّ فَيَقْتُلُهُ ثُمَّ يَأْتِي عِيسَى ابن‌مَرْيَمَ قَوْمٌ قَدْ عَصَمَهُمْ اللَّهُ مِنْهُ فَيَمْسَحُ عَنْ وُجُوهِهِمْ وَيُحَدِّثُهُمْ بِدَرَجَاتِهِمْ فِي الْجَنَّةِ‏»‏ [۳۷۴].

‏«‏در حالی‌که دجال مشغول است، الله مسیح‌بن‌مریم را می‌فرستد. عیسی‌ بن‌ مریم نزدیک مناره‌ی سفید در شرق دمشق نازل می‌شود. میان دو پارچه‌ی رنگین با زنگ و زعفران، دست‌هایش را بر روی بال دو فرشته گذاشته است. با پایین گرفتن سرش، آب از موهایش می‌چکد و هرگاه سر را بلند کند، قطره‌های سفید و براقی مانند مروارید از موهایش سرازیر می‌شوند. هر کافری که بوی نَفَس او را استشمام کند، می‌میرد. بوی تنفسش تا وسعت دید دجال می‌رسد. تا این‌که در «باب لد» به دجال می‌رسد و را او به هلاکت می‌رساند. سپس قومی‌ که با خواست الله از دست دجال نجات یافتند، از راه می‌رسند. عیسی بر چهره‌ی آنان دست می‌کشد و درباره‌ی جایگاه‌هشان در بهشت سخن می‌گوید».‏

عیسی ÷، تا دجال نابود شود، او را رها نمی‌کند؛ چون مردم با مشاهده‌ی این صحنه، متوجه می‌شوند که دجال موجود ضعیفی بود و توان مبارزه با بنده‌ای را نداشت. بنابراین، ادعای او در مورد الوهیت دروغی بیش نبود و حقیقت نداشت.

مطلب چهارم: وظیفه‌ی عیسی÷ پس از کشتن دجال و نابودی یاجوج و ماجوج

عیسی ÷، دجال و فتنه‌ی او را پایان می‌دهد. سپس یاجوج و ماجوج در زمان او ظهور و بسیار فتنه برپا می‌کنند. عیسی ÷ در نزد پروردگار دعا می‌کند و دعایش پذیرفته می‌شود. یاجوج و ماجوج می‌میرند. آن‌گاه عیسی ÷ برای انجام رسالتی که برای اتمام آن آمده بود، خود را آماده می‌کند. آن رسالت، حاکم کردن شریعت اسلام و از بین بردن پایه‌های گمراهی و ادیان منحرف است.

در صحیح بخاری و مسلم از ابوهریره س روایت شده است که رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَيُوشِكَنَّ أَنْ يَنْزِلَ فِيكُمْ ابن‌مَرْيَمَ حَكَمًا عَدْلًا فَيَكْسِرَ الصَّلِيبَ وَيَقْتُلَ الْخِنْزِيرَ وَيَضَعَ الْجِزْيَةَ وَيَفِيضَ الْمَالُ حَتَّى لَا يَقْبَلَهُ أَحَدٌ حَتَّى تَكُونَ السَّجْدَةُ الْوَاحِدَةُ [۳۷۵] خَيْرًا مِنْ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا‏»‏ [۳۷۶].

‏«‏سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، دیری نپاید که که عیسی‌بن‌مریم به عنوان حاکم عادل از آسمان به نزد شما فرود بیاید. صلیب را می‌شکند و خوک را می‌کشد و به جنگ پایان می‌دهد و ثروت بسیار می‌شود. حتی اگر به کسی مال داده شود، آن را نمی‌پذیرد. در آن روزگار، یک سجده، از دنیا و آن‌چه در آن است، بهتر خواهد بود‏».‏

در حدیثی دیگر که امام مسلم آن را روایت کرده، آمده است:

‏«‏لَيَنْزِلَنَّ ابن‌مَرْيَمَ حَكَمًا عَادِلًا فَلَيَكْسِرَنَّ الصَّلِيبَ وَلَيَقْتُلَنَّ الْخِنْزِيرَ وَلَيَضَعَنَّ الْجِزْيَةَ وَلَتُتْرَكَنَّ الْقِلَاصُ فَلَا يُسْعَى عَلَيْهَا وَلَتَذْهَبَنَّ الشَّحْنَاءُ وَالتَّبَاغُضُ وَالتَّحَاسُدُ وَلَيَدْعُوَنَّ إِلَى الْمَالِ فَلَا يَقْبَلُهُ أَحَدٌ‏»‏ [۳۷۷].

‏«‏فرزند مریم به عنوان حاکم عادل فرود می‌آید. صلیب را می‌شکند و خوک را می‌کشد. -به دین مسیح و یهود پایان می‌دهد و بطلان آن‌ها را اعلام می‌کند- جزیه و مالیات را حذف می‌کند -چون نیازی به آن‌دو نیست و جز اسلام، از دین دیگری را نمی‌پذیرد- و شترها آبستن و ده ماهه رها کرده می‌شوند. حسد و کینه از بین می‌روند. مردم به‌سوی ثروت دعوت می‌شوند، اما کسی پیدا نمی‌شود که آن را بپذیرد‏».‏

در حدیثی دیگر پیرامون نزول عیسی ÷، خروج دجال و مرگ یاجوج و ماجوج آمده است. در پایان دعای عیسی ÷ هنگام شدت و ناراحتی و پذیرش آن دعا و هلاک شدن یأجوج و مأجوج، بیان شده است:

‏«‏ثُمَّ يَهْبِطُ نَبِيُّ اللَّهِ عِيسَى وَأَصْحَابُهُ إِلَى الْأَرْضِ فَلَا يَجِدُونَ فِي الْأَرْضِ مَوْضِعَ شِبْرٍ إِلَّا مَلَأَهُ زَهَمُهُمْ وَنَتْنُهُمْ فَيَرْغَبُ نَبِيُّ اللَّهِ عِيسَى وَأَصْحَابُهُ إِلَى اللَّهِ فَيُرْسِلُ اللَّهُ طَيْرًا كَأَعْنَاقِ الْبُخْتِ فَتَحْمِلُهُمْ فَتَطْرَحُهُمْ حَيْثُ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ يُرْسِلُ اللَّهُ مَطَرًا لَا يَكُنُّ مِنْهُ بَيْتُ مَدَرٍ وَلَا وَبَرٍ فَيَغْسِلُ الْأَرْضَ حَتَّى يَتْرُكَهَا كَالزَّلَفَةِ ثُمَّ يُقَالُ لِلْأَرْضِ أَنْبِتِي ثَمَرَتَكِ وَرُدِّي بَرَكَتَكِ فَيَوْمَئِذٍ تَأْكُلُ الْعِصَابَةُ مِنْ الرُّمَّانَةِ وَيَسْتَظِلُّونَ بِقِحْفِهَا وَيُبَارَكُ فِي الرِّسْلِ حَتَّى أَنَّ اللِّقْحَةَ مِنْ الْإِبِلِ لَتَكْفِي الْفِئَامَ مِنْ النَّاسِ وَاللِّقْحَةَ مِنْ الْبَقَرِ لَتَكْفِي الْقَبِيلَةَ مِنْ النَّاسِ وَاللِّقْحَةَ مِنْ الْغَنَمِ لَتَكْفِي الْفَخِذَ مِنْ النَّاسِ‏»‏ [۳۷۸].

‏«‏سپس پیامبر الله، عیسی ÷ و یارانش از آسمان فرود می‌آیند. به‌اندازه یک وجب از زمین را نمی‌یابند که بوی بد یاجوج و ماجوج و کشته‌شدگان، آن را پر نکرده باشند. عیسی ÷ و یارانش به سوی الله دعا می‌کنند. الله پرندگانی که گردن‌های بسیار درازی دارند، را به یاری آن‌ها می‌فرستد. آن همه اجساد بدبوی را برداشته و به جاهای دور می‌اندازند. سپس الله با نازل کردن باران، زمین را چنان شستشو می‌دهد و چنان صاف و براق می‌کند که گویی آینه است. سپس به زمین امر می‌شود: میوه‌های خود را بیرون بیاور و خیر و برکت خود را برگردان. در آن روز، یک انار چند نفر را سیر می‌کند. در سایه‌ی آن استراحت می‌کنند. شیر چنان پربرکت می‌شود که تعداد زیادی از مردم، از شیر یک شتر می‌خورند. شیر گاو برای یک قبیله و شیر یک گوسفند برای گروهی کفایت می‌کند».‏

مطلب پنجم: چکیده‌ی نصوص در مورد عیسی ÷

۱- فرود آمدن عیسی ÷ در آخر زمان، با نصوص بسیاری از پیامبر ص که به حد تواتر رسیده‌اند، ثابت می‌شود. بنابراین، تکذیب این رویداد، در واقع تکذیب رسول‎الله ص است؛ زیرا سخنان رسول‎الله ص صادق‌اند و در آن دروغی وجود ندارد. در قرآن کریم نیز در یک مورد، به نزول عیسی÷ اشاره شده است:

﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا لَيُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكُونُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا١٥٩ [النساء: ۱۵۹].

‏«‏‏و کسی از اهل کتاب نیست مگر این‌که پیش از مرگ خود به عیسی ایمان می‌آورد و روز رستاخیز گواه بر آنان خواهد بود‏».‏ ‏

ابوهریره س در تایید حدیثی مربوط به نازل شدن عیسی ÷ به عنوان حاکم عادل، فرمود: اگر بخواهید، می‌توانید آیه‌ی ﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ را تلاوت کنید.

۲- این‌که عیسی ÷ برای تحکیم [۳۷۹] شریعت اسلام می‌آید، در مباحث گذشته درباره‌ی جزئیات این مساله و دلایل آن، به اندازه‌ی کافی سخن گفته شد.

۳- همه‌ی ادیان را پایان می‌دهد و سوای اسلام، دین دیگری را نمی‌پذیرد.

برای همین منظور، صلیب که رمز انحراف نصرانیت است، را می‌شکند. خوکی که اسلام آن را حرام قرار داده است، می‌کشد. جزیه را حذف می‌کند و از یهود و نصارا جزیه را نمی‌پذیرد و سوای اسلام، دین دیگری را نمی‌پذیرد. در حدیثی مرفوع از ابوهریره س با سند صحیح روایت شده است:

‏«‏فَيُقَاتِلُ النَّاسَ عَلَى الْإِسْلَامِ فَيَدُقُّ الصَّلِيبَ وَيَقْتُلُ الْخِنْزِيرَ وَيَضَعُ الْجِزْيَةَ وَيُهْلِكُ اللَّهُ فِي زَمَانِهِ الْمِلَلَ كُلَّهَا إِلَّا الْإِسْلَامَ‏»‏ [۳۸۰].

‏«‏برای مسلمان شدن با مردم می‌جنگد، صلیب را می‌شکند، خوک را می‌کشد، جزیه را حذف می‌کند و الله در زمان ظهور او، سوای اسلام، تمام ادیان را از بین می‌برد‏».‏

نپذیرفتن جزیه، نسخ به حساب نمی‌آید؛ چون رسول‎الله ص فرمود: جزیه تا زمان نزول عیسی÷ پذیرفته می‌شود و پس از آن پذیرفتنی نیست. امام نووی درباره‌ی ‏«‏ویضع الجزیه‏»‏ می‌فرماید: بدین معناست که جزیه را قبول نمی‌کند و چیزی جز اسلام از کفار پذیرفته نمی‌شود و هر کس جزیه را پرداخت کند، از او پذیرفته نمی‌شود. امام أبوسلیمان خطابی هم این دیدگاه را پذیرفته است.

اشکال: بنا بر این اصل، می‌توان گفت: این جریان، مخالف با حکم امروزی اسلام است. زیرا امروز اگر کافر اهل کتاب جزیه بپردازد، پذیرفتن آن واجب است و کشتن اهل کتاب جایز نیست و نمی‌توان او را به پذیرفتن اسلام مجبور کرد.

پاسخ: این حکم همیشگی ‌نیست. بلکه تا زمان نزول عیسی ÷ است. خود رسول‎الله ص در احادیث صحیح درباره‌ی منسوخ شدن آن، خبر داده است. بنابراین ناسخ آن عیسی÷ نیست؛ بلکه رسول‎الله ص می‌باشد؛ چون عیسی÷ طبق شریعت اسلام حکم می‌کند [۳۸۱].

۴- خوشحالی عمومی، چیرگی اسلام و امنیت:

نصوص گذشته حاکی از خیر و برکت بزرگ آن روزگار هستند. الله متعال امنیت بسیاری را به امت اسلام ارزانی می‌بخشد. در نصوص گذشته بیان شد که کینه چگونه از میان مردم رخت بر‌می‌بندد و تمام بشر بر بندگی الله اتفاق خواهند کرد. در حدیث ابوامامه س در این‌باره چنین آمده بود: رسول‎الله ص فرمود: عیسی ÷ در امت من حاکم عادل خواهد بود، صلیب را می‌شکند، خوک را می‌کشد، جزیه را بر‌می‌دارد، صدقه را رها می‌کند، به دنبال گوسفند و شتر بیرون نمی‌رود، کینه برداشته می‌شود. زهر هر گزنده‌ی زهرآگینی برداشته می‌شود. حتی نوزاد دستش را در دهان مار می‌گذارد و آسیب نمی‌بیند. گرگ محافظ گوسفندان می‌گردد. زمین پر از صلح و آشتی می‌شود. مردم بر توحید جمع می‌شوند، غیر از الله چیزی دیگر پرستش نمی‌شود. جنگ‌ها پایان می‌پذیرند. قریش قدرت خود را پس می‌گیرد. زمین گیاهش را مانند دوران آدم می‌رویاند. چند تن بر یک خوشه انگور جمع می‌شوند و از همان یک خوشه انگور سیر می‌خورند، چند نفر بر یک انار جمع می‌شوند و یک دانه انار آن‌ها را سیر می‌کند. گاو و اسب و سایر دام‌ها، بسیار ارزان می‌شوند [۳۸۲].

مطلب ششم: زندگی راحت پس از عیسی ÷

آن‌گونه که وضعیت زندگی مردم آن زمان در نصوص گذشته بیان شد، یک وضعیت استثنایی در تاریخ بشر محسوب می‌گردد. زیرا مردم در نهایت سلامتی، امنیت و رفاه به سر می‌برند و در این زندگی به همدیگر غبطه می‌خورند. پیامبر ص می‌فرماید:

‏«‏طوبى لعيش بعد المسيح، طوبى لعيش بعد المسيح يؤذن للسماء في القطر و يؤذن للأرض في النبات، فلو بذرت حبك على الصفا لنبت، و لا تشاح و لا تحاسد و لا تباغض، حتى يمر الرجل على الأسد و لا يضره، و يطأ على الحية فلا تضره و لا تشاح و لا تحاسد و لا تباغض‏»‏ [۳۸۳].

‏«‏زندگی پس از نزول عیسی ÷، بسیار با آسودگی خواهد بود. به آسمان اجازه‌ی باریدن و به زمین اجازه رویانیدن داده می‌شود. حتی اگر تخم را بر سنگ خارا بکارند، می‌روید. تا این‌که اگر از کنار شیری بگذرد یا مار سمی را لگد کند، آسیبی نمی‌بینند. در آن روزگار بخل، حسد و کینه وجود نخواهد داشت‏».‏

مطلب هفتم: مدت اقامت عیسی ÷ بر روی زمین

عیسی÷ چهل سال می‌ماند. همان‌طور که در حدیث صحیح آمده است:

‏«‏فيمكث في الأرض أربعين سنة، ثم يتوفى، فيصلي عليه المسلمون‏»‏ [۳۸۴].

‏«‏چهل سال در زمین می‌ماند. سپس می‌میرد و مسلمانان بر وی نماز می‌خوانند‏».‏

عیسی÷ در مدت این چهل سال، بر حکم اسلام زندگی می‌کند. رو به قبله نماز می‌خواند. در مباحث گذشته، جریان اقتدا کردن به امام مسلمانان را توضیح دادیم. عیسی ÷ زیارت خانه‌ی الله را نیز انجام می‌دهد. در صحیح مسلم از ابوهریره س روایت شده است که رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏لَيُهِلَّنَّ ابن‌مَرْيَمَ بفَجِّ الرَّوْحَاءِ حاجّا أو مُعْتَمِرا، أو لَيَثْنِيَنَّهما‏»‏ [۳۸۵].

‏«‏عیسی برای حج یا عمره و یا برای هر دو، در مسیر روحاء احرام می‌بندد‏».‏

روحاء، میان مدینه و وادی الصغراء نام جایی است بر سر راه مکه از مدینه و بنابر گفته‌های گوناگون، در فاصله‌ی چهل یا ۳۶ یا ۳۰ مایلی از مکه قرار دارد [۳۸۶].

مطلب هشتم: فضیلت همراهی عیسی ÷

در مسند احمد از ثوبان س روایت شده است که رسول‎الله ص فرمود:

‏«‏عِصَابَتَانِ مِنْ أُمَّتِي أَحْرَزَهُمَا اللَّهُ مِنْ النَّارِ عِصَابَةٌ تَغْزُو الْهِنْدَ وَعِصَابَةٌ تَكُونُ مَعَ عِيسَى ابن‌مَرْيَمَ عَلَيْهِمَا السَّلَام‏»‏ [۳۸۷].

‏«‏دو گروه از امت من از آتش دوزخ در امان‌اند. گروه نخست کسانی هستند که در برابر هندوها جهاد می‌کنند و گروه دوم آنان‌که عیسی ÷ را همراهی می‌کنند».‏

[۳۶۳] صحیح الجامع الصغیر: (‏۶/۳۲۱‏)‏ شماره: (‏۸۰۲۵).‏ [۳۶۴] ابن‌ماجه، حاکم و جامع التفسیر: (‏۶/۲۲۷).‏ [۳۶۵] ابن‌ماجه، ابن‌خزیمه و حاکم با سندد صحیح حدیث را روایت کرده اند، به جامع الصغیر (‏۶/۲۷۷‏)‏ نگاه کنید. [۳۶۶] مسلم کتاب (الفتن) باب (فتح القسطنطنیة) (‏۴/۲۲۲۱‏)‏ شماره (‏۲۸۹۷‏)‏ و در کتاب (الایمان) باب (نزول عیسی‌بن‌مریم) (‏۱/۱۳۶‏)‏ شماره (‏۱۵۵).‏ [۳۶۷] صحیح بخاری کتاب احادیث الانبیاء، باب نزول عیسی‌بن‌مریم. فتح الباری (‏۶/۴۹۱‏)‏ و مسلم کتاب (الایمان: باب (نزول عیسی) (‏۴/۱۳۷‏)‏ شماره (‏۱۵۶).‏ [۳۶۸] صحیح مسلم کتاب الایمان، باب نزول عیسی (‏۴/۱۳۷‏)‏ شماره (‏۱۵۶).‏ [۳۶۹] قبلی: (‏۴/۱۳۷‏)‏ شماره: (‏۱۵۶).‏ [۳۷۰] صحیح جامع الصغیر: (‏۵/۲۱۹‏)‏ شماره: (‏۵۷۹۶).‏ [۳۷۱] شرح نووی بر مسلم: (‏۸/۷۶).‏ [۳۷۲] صحیح جامع الصغیر: (‏۶/۲۷۵‏)‏ شماره: (‏۷۷۵۲).‏ [۳۷۳] صحیح مسلم، کتاب الفتن، باب فتح القسطنطنیة: (‏۴/۲۲۲۱‏)‏ شماره (‏۲۸۹۷).‏ [۳۷۴] قبلی، باب ذکر الدجال (‏۴/۲۲۵۳‏)‏ شماره (‏۲۹۳۷).‏ [۳۷۵] علت این‌که یک سجده از دنیا و آن‌چه در آن است، خوشایند‌تر می‌باشد، این است که مردم با دیدن عیسی ÷ و آیات دیگر، به یقین می‌رسند که رستاخیز فرا می‌رسد. [۳۷۶] صحیح بخاری، کتاب احادیث الانبیاء، باب نزول عیسی ‌بن ‌مریم÷ فتح الباری (‏۶/۴۶۰‏)‏ و در دو جای دیگر: ۱ـ کتاب المظالم، باب کسر الصلیب. فتح الباری (‏۵/۱۲۱‏)‏ ۲ـ کتاب البیوع، باب قتل الخنزیر. فتح الباری (‏۴/۴۱۴‏)‏ و صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب نزول عیسی÷ (‏۴/۱۳۵‏)‏ شماره (‏۱۵۵).‏ [۳۷۷] صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب نزول عیسی÷ (‏۴/۱۳۵‏)‏ شماره (‏۱۵۵).‏ [۳۷۸] قبلی، کتاب الفتن، باب ذکر الدجال (‏۴/۲۲۵۴‏)‏ شماره (‏۲۹۳۷).‏ [۳۷۹] حاکم کردن. [۳۸۰] صحیح الجامع الصغیر: (‏۵/۲۲۶‏)‏ شماره: (‏۷۷/۵۸).‏ [۳۸۱] شرح امام نووی بر صحیح مسلم (‏۲/۱۹۰).‏ [۳۸۲] صحیح الجامع الصغیر: (‏۶/۲۷۶‏)‏ شماره: ۷۷۵۲).‏ [۳۸۳] سلسله الاحادیث الصحیحه: (‏۴/۵۵۹).‏ شماره: (‏۱۹۲۶).‏ [۳۸۴] صحیح الجامع: (‏۵/۹۰‏)‏ شماره: (‏۵۲۶۵).‏ [۳۸۵] صحیح الجامع الصغیر: (‏۶/۱۰۰‏)‏ شماره: (‏۶۹۵۵‏)‏ . [۳۸۶] لوامع الانوار البهیه: (‏۲/۱۱۳).‏ [۳۸۷] صحیح الجامع: (‏۴/۳۵‏)‏ شماره: (‏۳۹۰۰).‏