پیشگفتار
الحمد لله واهب الحیاة و سالبها، الـمقیم الاجساد بالارواح و قابضها، الذی خلقنا من تراب و الیه یصیرنا، و من التراب عندما یشاء یقیمنا و یبعثنا.
درود و رحمت بیپایان الله ﻷ بر پیامبر ص و اهل پاک و اصحاب بزرگوار ش و پیروان نیکوی سلف صالح؛ آنانکه با قلبی پرتپش از رستاخیز، زندگی میکردند و برای آن سرای ابدی در تلاش و تکاپو بودند و جهت دستیابی به درجات والای آن، همه چیز را فدا میکردند. تا واپسین هنگامهی زندگی بر این حالت استوار و پابرجا ماندند. رحمت و رضوان الله ﻷ بر آنها باد.
ما با خواست بخشنده و آفرینندهی زندگی، به این جهان قدم گذاشتهایم؛ وقتی بخشندهی زندگی، این امانت را از ما گرفت، رهسپار سرای ابدی میشویم؛ گروهی پا به عرصه مینهند و برخی بار سفر بر دوش میگذارند. همانند امواج دریا، هر موجی در پیِ موج دیگر میآید و مثل جریان رودخانه، که پیوسته در حرکت و تغییر است. آبی که در یک لحظه و در یک نقطه جریان دارد، آبی نیست که چند لحظه گذشته، در نقطهای دیگر جاری بود.
اما روزی فرا میرسد ، حرکت بشریت باز میایستد. روزی که زندگی انسان به پایان خود میرسد و تمام جهان هستی نابود میشود. ستارگان خاموش میگردند، امواج دریاها متوقف میشوند، گیاهان و چشمهها و جویبارها میخشکند.
اما این نابودی، پایان سرنوشت جهان و جهانیان نیست؛ بلکه مرحلهای است که باید سپری شود. روزی فرا میرسد که دوباره زنده میشویم و به عرصهی زندگی قدم مینهیم و با کردار و پیشفرستادهی خود محاسبه میگردیم.
ایمان به زندگی دوباره و ابدی، برای پایهریزی زندگی انسان ضرورتی اساسی است. انسان به گونهای آفریده شده که خواستار خلود و بقاست. از همین رهگذر بود که ابلیس، آدم ÷ را فریب داد تا درخت ممنوعه را مزه مزه نماید. آنگاه که بدو گفت: اگر آنرا بچشی، همراه همسرت به زندگی همیشگی دست مییابی. الله أ میفرماید:
﴿فَوَسۡوَسَ إِلَيۡهِ ٱلشَّيۡطَٰنُ قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡكٖ لَّا يَبۡلَىٰ١٢٠﴾ [طه: ۱۲۰]
«شیطان، وسوسهاش کرد و گفت: ای آدم! آیا تو را به درخت جاودانگی و پادشاهی پایدار و بیزوال راهنمایی نکنم؟».
باور نداشتن رستاخیز و زندگی دوباره، موجب گمراهی نفوس بشری از مسیر واقعی زندگی میگردد. افرادی که زندگی دوباره را نمیپذیرند، بر زندگی گذشته، که مدام در حال کاهش و نابودی است، اشک افسوس و اندوه میریزند. چنین اندوهی، آنها را تا هنگام مرگ به گوشهنشینی و ناراحتی همیشگی میکشاند. اگر در لباس شاعر یا نویسنده باشند، ناراحتی و اندوه خود را در نوشتهها و اشعارشان به تصویر میکشندتا به خود و هممسلکشان تسلی داده باشند؛ اما در حقیقت چنین چیزی تسلی نیست؛ بلکه دردی است که بر دردهای دیگر میافزاید. بیماری را بیشتر و مزمنتر میکند و درمان را به تأخیر میاندازد.
گروهی دیگر از منکران زندگی دوباره، به شکار لذتها و شهوتها میروند. گویا با زمان و زندگی در جنگ و تکاپو هستند. هراس از آن دارند که زندگی به پایان برسد و به لذتها و سرگرمیهای زندگی دنیا دست پیدا نکرده باشند.
دورهی کوتاه زندگی این دنیا، برای مسیر زندگی ابدی ارزش و اعتبار بسیاری دارد. راه رسیدن به سعادت همیشگی و زندگی ابدی در جهان دگر، در گرو تحقق مقام و ارزش حقیقی در وجود خود و دیگران است؛ مقام و ارزشی که روح را زلال و کردار را پا برجا میگرداند و اخلاق را پاک میسازد. روشی اصیل و روشن دارد که در کلام زندگی بخش الهی و سنن و سیرهی صحیح پیامبران الله أ نهفته است.
ارتباط عمیق و تنگاتنگی میان زندگی دنیا و آخرت وجود دارد؛ زیرا زندگی دنیا به مثابه کشت است و زندگی واپسین در حکم درو و برداشت محصول. بنابر این پیوند، لازم است انسان به زندگی رستاخیز و وسایل ضروری برای آن، علم و آگاهی پیدا کند و به گونهای زندگی دنیا را سر و سامان بخشد که در راستای تأمین نیکی و سعادت آخرت گام بردارد.
اما چون زندگی رستاخیز، سری است از اسرار غیب که صاحبان عقل تیزبین و روشن ضمیران عالِم بدان علم پیدا نمیکنند و معرفت آن را حاصل نمی کنند، چه رسد به مردمان عادی و انسانهای غافل. الله ﻷ براساس رحمت و حکمتش عهدهدار بیان اخبار و احوال رستاخیز و سرنوشت محتوم انسانها در آن روز شده است. اخبار رستاخیز و زندگی واپسین را به گونهای به اخبار و احوال این دنیا گره زد که گویی یکی هستند و داستان به هم پیوستهای بیش نیستند، تا در عالمی که آفریدگان بسیاری از جن و انس، در مسیر گمراه کردن بندگان و انحرافشان از راه راست قدم بر میدارند، اصلاح و پیرایش نفس انسانی تحقق یابد.
علومی که الله ﻷ با آنها احوال و اخبار روز نهان را بیان میفرماید، زبان رمز و اشاره نیست؛ بلکه باید در اوج تفصیل و روشنگری باشد، انسان را به یقین برساند و مردم را از شک، وهم و گمان برهاند.
اگر خواننده با نگاهی عمیق و تفکری دقیق به این اثر بنگرد، نصوص صحیح بسیاری را از کتاب الله ﻷ و سنت رسولالله ص خواهد دید که تصویر مفصل و دقیقی از همهی لحظات و رخدادهای رستاخیز، از روز فرا رسیدن مرگ تا سرای ابدی بهشت و جهنم، را به نمایش خواهد گذاشت.
رستاخیز نهان است؛ اما نهانی حقیقی و واقعی. حقیقت و درستی رستاخیز، به راستی و درستی گفتار الله ﻷ و رسول ص بستگی دارد. هر چه اخبار صحیحتر باشد، تصویر رستاخیز صادقتر است. بنابراین، من در این جستار سعی میکنم تنها احادیث صحیح رسولالله ص را نقل کنم؛ هر چند روش منکران احتجاج به حدیث صحیح آحاد را رها کردهام و از احادیث صحیح آحاد هم دلیل میآوردهام.
همچنین، روش تأویلگران منحرف را هم نمیپذیرم و دنبال نمیکنم؛ زیرا آنها از عقل خود داوری میسازند و با آن به محاکمه نصوص میپردازند، میزانها را عوض میکنند، حاکم را محکوم و محکوم را حاکم قرار میدهند، هم خود گمراه میشوند و هم دیگران را گمراه میکنند. پایان کار آنها به جایی میانجامد که بسیاری از احادیث صحیح را دروغ میانگارند. اساس گمراهی آنها در این است که از سنجشهای عقلانی بهره میبرند. که با نگاهی دقیق، خرابی و بیبنیانی آن روشن میشود. اگر با بصیرت به اخبار مربوط به رستاخیز بنگریم، متوجه میشویم که دنیا، رستاخیز نیست و میزان و سنجش ایندو نیز متفاوت است.
چون بحث از این اصل مهم اعتقادی به درازا کشیده شد، مطالب آنرا به سه بخش جداگانهی ذیل تقسیم نمودهام:
بخش یکم: رستاخیز کوچک و نشانههای رستاخیز بزرگ.
بخش دوم: رستاخیز بزرگ.
بخش سوم: بهشت و جهنم.
کتاب نخست از دو باب تشکیل شده است: باب یکم، در مورد مرگ و احوال و سکرات آن، قبر و نعمت و نقمتهای درون آن و در نهایت روح و مسیرش در عالم برزخ بحث میکند.
باب دوم، نشانههای نزدیک شدن رستاخیز را به میان میآورد. برخی از آنها نشانههای بزرگ و برخی دیگر نشانههای کوچک هستند. برخی از نشانههای کوچک رستاخیز رخ دادهاند یا میدهند، اما نشانههای بزرگ رستاخیز، تا کنون رخ ندادهاند. این باب تنها به بحث نشانههای بزرگ رستاخیز اختصاص گرفته است.
در پایان از الله أ میخواهم که این کتاب را برای رهروان راه حقیقت، چراغی فروزان قرار دهد و این تلاش را از هر شرک و ریایی پاک گرداند. رحمت و درود بسیار بر پیامبر خاتم، محمد ص و ال و یاران وفادار او.
دکتر عمر سلیمان اشقر
کویت ششم رمضان سال ۱۴۰۶
مصادف با ۱۴/۵/۱۹۸۶