گفتار چهارم: سپردن مسئولیت به نااهلان
گماشتن فرد مناسب در جایگاه و پست مناسب، از جمله قوانین بسیار مهم و ارزشمندی است که زندگی بشر بدون رعایت آن، هرگز به صلاح نمیانجامد. بر این اساس، آن زمان از تاریخ اسلام که مسئولیتهای کلیدی به افراد شایسته و باکفایت سپرده شدند، از جمله دورانهای شکوفا و طلایی در تاریخ امت اسلام هستند. بزرگترین مشکلی که سبب فساد در نظام زندگی بشر میگردد، این است که پستهای کلیدی و حساس، به افراد بیکفایت سپرده شود؛ افرادی که زندگی بشر را تابع هوسهای خود قرار میدهند و ماشین جامعه را براساس منافع شخصی خود به حرکت در میآورند؛ در این میان، انسانهای شایستهای که بهتر میتوانند جامعه و امور آن را اداره کنند، کنار زده میشوند.
رسولالله ص خبر داده است که از جمله نشانههای رستاخیز، سپردن مسئولیت به افراد ناشایست و نالایق است. در صحیح بخاری از ابوهریره س روایت شده است که: رسولالله ص در مجلسی سخن میگفت که مرد بادیهنشینی وارد شد و پرسید: رستاخیز کی فرا میرسد؟ رسولالله ص به سخنانش ادامه داد و به سؤال او توجهی نکرد. برخی گمان کردند که رسولالله ص سوالِ بادیهنشین را شنید، ولی آنرا ناپسند دید. برخی هم گفتند: رسولالله ص سوال را نشنیده است. وقتی رسولالله ص به سخنانش پایان داد، فرمود: کسی که دربارهی رستاخیز سوال کرد، کجاست؟ آن مرد گفت: ای رسول خدا من هستم. رسولالله ص فرمود:
«إِذَا ضُيِّعَتْ الْأَمَانَةُ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ. قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا يَا رَسُولَ الله؟ قَالَ: إِذَا أُسْنِدَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ» [۲۳۵].
«هرگاه امانتها ضایع شدند، منتظر رستاخیز باش. پرسید: امانتها چگونه ضایع میشوند؟ رسول الله ص فرمود: هرگاه مسئولیتها به افراد بیکفایت سپرده شوند، رستاخیز فرا میرسد».
هر کس با نگاهی ژرف به تاریخ اسلامی بنگرد، به روشنی میفهمد که این بیماری، که در سخنان رسولالله ص بدان اشاره شد، از بزرگترین آفتهاست که دامنگیر امت اسلامی شده و آسیبهای اجتماعی سهمگینی را بر پیکر آن وارد ساخته است. مستبدان بیکفایتی ادارهی امور امت را در دست گرفتهاند که تاب و توان شنیدن سخنان و دیدگاههای مخالف را ندارند. در حدیثی از معاویه س آمده است که رسول الله ص فرمود:
«سَيَكُونُ أَئِمَّةٌ مِنْ بَعْدِي يَقُولُونُ وَلا يُرَدُّ عَلَيْهِمْ، يَتَقَاحَمُونَ فِي النَّارِ كَمَا تَتَقَاحَمُ الْقِرَدَةُ» [۲۳۶].
«پیشوایانی پس از من میآیند که سخنانی میگویند و کسی نمیتواند پاسخشان را بدهد. اینگونه حکام، مانند میمون در دوزخ انداخته میشوند».
برخی از این حکام بهدلیل پرداختن به شهوات و غرق شدن در لذات، از ادارهی امور مسلمانان و رفع مشکلاتشان باز میمانند و برخی دیگر حق را نمیشناسند. این گروه، مردم را به انجام اموری وا میدارند که خودشان به آن کارها آگاه نیستند. در نتیجه، بدعت و گناه در جامعه گسترش مییابد. حدیثی در تایید این مطلب، از عبادهبنالصامت س از رسولالله ص بهشرح زیر روایت شده است:
«سَتَكُونُ أُمَرَاءُ تَشْغَلُهُمْ أَشْيَاءُ يُؤَخِّرُونَ الصَّلَاةَ عَنْ وَقْتِهَا فَصَلُّوا الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا وَاجْعَلُوا صَلَاتَكُمْ مَعَهُمْ تَطَوُّعًا» [۲۳۷].
«حکامی میآیند که به کارهایی مشغول میشوند و نماز را به تاخیر میاندازند. نماز را بهموقع ادا کنید و همراه با آنان، نماز را با نیت نفل بخوانید».
در حدیث امسلمه ل که امام مسلم و ابوداود آنرا نقل کردهاند، چنین آمده است:
«سَتَكُونُ أُمَرَاءُ فَتَعْرِفُونَ وَتُنْكِرُونَ فَمَنْ عَرَفَ بَرِئَ وَمَنْ أَنْكَرَ سَلِمَ وَلَكِنْ مَنْ رَضِيَ وَتَابَعَ لَم یَبرَأ» [۲۳۸].
«حکامی میآیند که برخی از اعمالشان را میپذیرید و برخی دیگر را نمیپسندید. هر کس بشناسد [۲۳۹]، - از گناه آن اعمال- بهدور است و هر کس آن را ناپسند بداند، جان سالم بهدر میبرد. اما کسی که خشنود شود و از آنها پیروی کند، خود را – از گناه اعمالشان- دور نکرده است» [۲۴۰].
روایتی دیگر در مسند امام احمد و معجم طبرانی از ابنمسعود س آمده است که در آن رسولالله ص فرمود:
«حکامی در آینده بر شما مسلط خواهند شد که نماز را به تاخیر میاندازند و بدعتها را رواج میدهند. ابنمسعود س گفت: ای رسول خدا! تکلیف ما در آن صورت چیست؟ رسولالله ص فرمود: از من میپرسی که تکلیف تو چیست؟ کسی که از الله ﻷ نافرمانی کند، هیچگونه حق اطاعتی بر دیگران ندارد».
مشاهده میکنیم که رسولالله ص اجازهی قیام و شورش در برابر حکام نافرمان را نداده است؛ زیرا این شورش موجب خونریزی و کشتار مردم بیگناه میشود. البته عدم قیام تا زمانی است که حکام به احکام عمومی اسلام عمل کنند و پایبند ظاهر شرع باشند.
در سنن نسائی، مسند ابنحبان با سند صحیح از عرفجه بن شریح س نقل شده است که رسولالله ص فرمود:
«نَّهَا سَيَكُونُ بَعْدِي هَنَاتٌ وَهَنَاتٌ فَمَنْ رَأَيْتُمُوهُ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ أَوْ يُرِيدُ يُفَرِّقُ أَمْرَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص كَائِنًا مَنْ كَانَ فَاقْتُلُوهُ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ عَلَى الْجَمَاعَةِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ مَعَ مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ يَرْكُضُ» [۲۴۱].
«پس از من، تبعیضها و ترجیحاتی را خواهید دید. اما شما هر کسی را دیدید که از جماعت مسلمانان خود را جدا میکند یا قصد ایجاد دودستگی در امت اسلام را دارد، هر کس که باشد، گردن او را بزنید. زیرا دست الله ﻷ همراه جماعت است و شیطان با کسانی راه میرود که دودستگی ایجاد میکنند».
[۲۳۵] جامع الاصول: (۱۰/۳۹۶) شماره: (۷۹۰۴). [۲۳۶] سلسلة الأحاديث الصحيحة : (۴/۳۹۸)، شماره: (۱۷۹۰). طبرانی در معجم کبیر و اوسط و ابویعلی، روایت کردهاند. [۲۳۷] صحیح جامع الصغیر (۳/۲۰۵) [۲۳۸] قبلی، همان [۲۳۹] منظور این است که: هر کس آن عمل زشت را بشناسد و با عمل خوب اشتباه نگیرد، سپس اگر توانست آنرا تغییر دهد و اگر نتوانست آن را ناپسند بداند. در نتیجه، از گناه آن عمل، چیزی بعه او نمیرسد. [۲۴۰] صحیح جامع الصغیر (۳/۲۱۶). [۲۴۱] قبلی، (۳/۲۰۶).