قیامت صغری و علایم قیامت کبری

فهرست کتاب

گفتار ششم: شبهه‌ی معتقدان به مخلوق نبودن روح

گفتار ششم: شبهه‌ی معتقدان به مخلوق نبودن روح

معتقدان به غیر مخلوق بودن روح، اشکالات زیر را مطرح می‌کنند:

اشکال نخست:

﴿وَيَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي [الإسراء: ۸۵]

‏«‏-ای محمّد!- و از تو درباره‌ی روح می‌پرسند؛ بگو: -آگاهی از- روح ویژه‌ی پروردگار من است».‏

این شبهه با چند دلیل رد می‌شود:

نخست: منظور از روح در این آیه، روح انسان نیست؛ بلکه نام فرشته‌ای است؛ زیرا الله می‌فرماید:

﴿يَوۡمَ يَقُومُ ٱلرُّوحُ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ صَفّٗاۖ [النبأ: ۳۸]

‏«‏در آن روزی که جبرئیل و فرشتگان به صف می‌ایستند».

﴿تَعۡرُجُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ إِلَيۡهِ [المعارج: ۴]‏

‏«‏فرشتگان و جبرئیل به‌سوی او بالا می‌روند».

﴿تَنَزَّلُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَٱلرُّوحُ فِيهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمۡرٖ٤ [القدر: ۴]

‏«‏فرشتگان و جبرئیل در این شب به فرمان پروردگارشان برای هر کاری -که الله حکم کرده،- فرود می‌آیند».‏

این تفسیر در نزد علمای سلف امت اسلامی ‌معروف و مشهور بوده است.

دوم: اگر روح را همان روح آدمی‌ بدانیم، -همان‌طور که جمعی از علمای سلف به آن معتقدندـ باز هم در این آیه دلیلی بر مخلوق بودن روح و این‌که بخشی از ذات الله است، وجود ندارد؛ همان‌طور که می‌گویند: این تن‌پوش از جنس آن لباس است. منظور آیه این است که روح به الله منتسب است؛ چون به دستور الله أ شکل گرفت یا با سخن او ایجاد شد. «امر» نیز در برخی از ایات قرآن، معنای مصدر و در برخی دیگر به معنای مفعول به کار می‌رود و در هر دو صورت به مفهوم چیزی می‌باشد که بدان دستور داده شده است:

﴿أَتَىٰٓ أَمۡرُ ٱللَّهِ فَلَا تَسۡتَعۡجِلُوهُۚ [النحل: ۱]

‏«‏به‌طور قطع فرمان الهی فرا می‌رسد؛ پس در آن شتاب نکنید».‏

ممکن است واژه‌ی «مِن» در عبارت ‏«‏مِنْ أَمْرِ رَبِّی‏»‏، برای «آغاز» کاری باشد. البته در معنای بیان جنس نیز به‌ کار می‌رود؛ مثلاً جمله‌ی «بَابٌ مِنَ الحَدِیدِ»، برای بیان جنس و جمله‌ی «خَرَجتُ مِنَ المَکَّةِ» برای آغاز سفر به کار رفته است. بنابراین جمله ‏«‏مِنْ أَمْرِ رَبِّی‏»‏ به معنای جنس امر یا بخشی از آن نیست؛ بلکه مفهوم آغاز کاری را بیان می‌کند؛ یعنی روح از امر الله شکل گرفته و از او صادر شده است. امام احمد نیز در تفسیر ‏«‏وَرُوحٌ مِّنْهُ‏»‏ که در مورد عیسی ÷ است، به این مفهوم اشاره دارد.

آیات ۱۳ سوره‌ی جاثیه و ۵۳ سوره‌ی نحل، این مطلب را برای معانی «مِن» تأیید می‌کند. الله أ می‌فرماید:

﴿وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا مِّنۡهُۚ [الجاثية: ۱۳]

‏«‏و آن‌چه که در آسمان‌ها و آن‌چه که در زمین است، همه را از جانب خود، برای شما مسخر نمود».

﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعۡمَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ [النحل: ۵۳]‏

‏«‏نعمت‌ها‌ی نزد شما، همه از سوی الله است».

تمام چیزهای مسخر شده و نعمت‌ها از جانب الله هستند، نه این‌که بخشی از آن ذات پاک و مقدس باشند. پس می‌توان با صراحت بیان کرد که عیسی÷ هر چند روح الله است، ولی بخشی از ذات الله نبوده و نیست [۱۴۵].

اشکال دوم:

﴿وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي [الحجر: ۲۹]

‏«‏و از روح خود در او دمیدم‏».

﴿فَنَفَخۡنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا [الأنبياء: ۹۱]‏

‏«‏‏و ما از روح خود در وی دمیدیم».

می‌گویند: الله در این دو آیه روح را به خودش نسبت داده است؛ پس روح از الله و بخشی از ذات او می‌باشد.

شارح طحاویه در مورد این اشکال می‌فرماید: باید بدانیم که آن‌چه به واژه‌ی «الله» اضافه می‌شود، دو گونه هستند:

گونه‌ی نخست: صفاتی که قایم به ذات خود نیستند و جدا از ذات الله، وجود ندارند؛ مانند: علم، قدرت، کلام، سمع، و بصر. اضافه کردن چنین صفاتی، اضافه‌ی صفت به موصوف است؛ مثلاً علم الله یا قدرت الله.

گونه‌ی دوم: چیزهایی که جدا از ذات الله هستند؛ مانند: خانه، شتر، بنده و رسول، در آیات ذیل:

﴿نَاقَةَ ٱللَّهِ وَسُقۡيَٰهَا [الشمس: ۱۳]

‏«‏کاری به شتر الله نداشته باشید و او را از نوبت آبش باز ندارید».

﴿تَبَارَكَ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ [الفرقان: ۱]

‏«‏والا مقام و جاوید است کسی که فرقان، -جدا کننده‌ی حق از باطل- را بر بنده‌ی خود نازل کرد».

﴿وَطَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ [الحج: ۲۶]

‏«‏و خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان پاکیزه گردان».‏

این اضافه کردن، اضافه‌ی آفریده به آفریننده است و هدف، بزرگداشت آن آفریده و مشخص کردن آن در میان سایر آفریدگان است.

[۱۴۵] ن.ک: رسالة العقل والروح لابن تیمیه، مجموعة الرسائل المنيرية: (۲/۴۱)