گفتار اول: دود
از جمله نشانههای بزرگ، که پیش از رستاخیز روی میدهند، دخان است. الله ﻷ میفرماید:
﴿بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ يَلۡعَبُونَ٩ فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ١٠﴾ [الدخان: ۹-۱۰]
«بلکه آنان در شک و تردید بهسر میبرند و -با حقیقت توحید- بازی میکنند. پس منتظر روزی باش که آسمان، دودی آشکار بیاورد».
از جمله شواهد صریحی بر این نشانهی بزرگ رستاخیز، حدیثی است که امام مسلم از حذیفه بن اُسید س بهشرح زیر روایت میکند: ما مشغول گفتگو بودیم که رسولالله ص نزد ما تشریف آورد. فرمود: موضوع گفتگوی شما چیست؟ عرض شد: ما دربارهی رستاخیز گفتگو میکنیم. فرمود:
«إِنَّهَا لَنْ تَقُومَ حَتَّى تَرَوْنَ قَبْلَهَا عَشْرَ آيَاتٍ فَذَكَرَ الدُّخَانَ وَالدَّجَّالَ وَالدَّابَّةَ وَطُلُوعَ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَنُزُولَ عِيسَى ابنمَرْيَمَ ÷ وَيَأَجُوجَ وَمَأْجُوجَ وَثَلَاثَةَ خُسُوفٍ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَخَسْفٌ بِالْمَغْرِبِ وَخَسْفٌ بِجَزِيرَةِ الْعَرَبِ وَآخِرُ ذَلِكَ نَارٌ تَخْرُجُ مِنْ الْيَمَنِ تَطْرُدُ النَّاسَ إِلَى مَحْشَرِهِمْ».
«تا ده نشانهی رستاخیز را نبینید، هرگز چنین چیزی برپا نمیشود. سپس نشانهها را اینگونه بیان فرمود: دود، دجال، دابه الأرض، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی ÷، یاجوج و ماجوج و سه خسوف در مغرب، مشرق و جزیره العرب. آخرین نشانه، آتشی است که از یمن ظهور میکند و مردم را بهسوی میدانی سوق میدهد».
ابن مسعود س معتقد است که نشانهی دود روی داده است. امام مسلم در صحیح خود از مسروق س روایت میکند: در حالیکه عبدالله بن مسعود س دراز کشیده بود، نزد ایشان حاضر شدم. مردی آمد و گفت: ای أبوعبدالرحمن -کنیه ابنمسعود س- مرد قصهگویی در محل «ابواب کنده»، ضمن بیانِ داستانی گفت: نشانهی دود در آینده میآید و جان کفار را میگیرد و مسلمانان به اندازهی سرماخوردگی، از آن احساس درد میکنند. عبدالله س با ناراحتی نشست و فرمود: ای مردم! از الله بترسید و براساس علم خود فتوا صادر کنید و اگر در مورد چیزی علم ندارید، بگوید: الله داناتر است. چون سکوت برای شما بهتر است از اینکه از روی جهل سخن بگویید و آنرا به الله نسبت دهید. الله به پیامبرش میفرماید:
﴿قُلۡ مَآ أَسَۡٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ٨٦﴾ [ص: ۸۶]
«بگو: من از شما -در برابر رساندن قرآن و دین الله- هیچ پاداشی نمیخواهم و از مدّعیان -دروغین نبوّت هم- نیستم».
وقتی رسولالله ص ارتداد مردم از دین و ایمان را میدید، دعا کرد: پروردگارا هفت سال قحطی مانند سالهای قحطی یوسف ÷ را بر این مردم نازل کن. راوی میگوید: چنان قحطسالی آمد که مردم را درمانده کرد. حتی مردم در اثر گرسنگی پوست حیوانات و گوشت مردار را میخوردند. هر کس بسوی آسمان نگاه میکرد، آنرا مانند دودی میدید. آنگاه ابوسفیان نزد رسولالله ص آمد و گفت: ای محمد! تو آمدی تا مردم را به بندگی الله و صلهی رحم امر کنی، اینک قوم تو در اثر قحطسالی از بین میروند. دعا کن از این گرفتاری نجات یابند. آنگاه آیات ذیل نازل شد:
﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ١٠ يَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٞ١١﴾ [الدخان: ۱۰-۱۱]
«پس منتظر روزی باش که آسمان، دودی آشکار بیاورد. دودی که مردم را -از هر سو- در برمیگیرد؛ این، عذابی دردناک است».
سپس الله ﻷ به آنها میفرماید: آیا در رستاخیز هم از این عذاب نجات مییابند:
﴿إِنَّا كَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِيلًاۚ إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ١٥﴾ [الدخان: ۱۵]
«ما، اندکی عذاب را دور میکنیم؛ ولی شما -به کفر- باز میگردید».
سپس میفرماید:
﴿يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ١٦﴾ [الدخان: ۱۶]
«روزی -همچون روز بدر را منتظر باشید- که به عذاب و گرفتنی سخت -شما را- فرو میگیریم؛ همانا ما، انتقامگیرندهایم».
بطشه الکبری، روز بدر بود و آیات دخان و لزام [۳۰۲] و روم [۳۰۳]، پیش از آن روی داد.
ابن مسعود س بر این عقیده است که دخان یادشده در آیهی پیش، روی داده و به پایان رسیده است و عذاب آخرت که کفار بدان گرفتار میشوند، به پایان نمیرسد. آیهی یادشده به صراحت دلالت دارد بر اینکه الله أ این عذاب را برای چند لحظهای از کفار بر میدارد. گروهی از سلف مانند: مجاهد، ابیالعالیه، ابراهیم نخعی، ضحاک و عطیه العوفی دیدگاه ابنمسعود س را دارند و ابنجریر نیز آن را ترجیح داده است [۳۰۴].
ابنکثیر بر این عقیده است که نشانهی دخان، هنوز نیامده است و برای تأیید دیدگاه خود به حدیث ابومالک الاشعری س استدلال میکند و میگوید: رسولالله ص فرمود: الله شما را با سه چیز هشدار میدهد: دابه الأرض، دجال و دخان. دخان برای مومنان مانند سرماخوردگی و ریزش آب بینی اثر میگذارد و کافران چنان بدان دچار میشوند که تمام بدنشان ورم میکند و از سوراخهای بدنشان دود بیرون میآید.
علامه ابنکثیر میفرماید: علیبنأبی طالب، أبوسعید حذری، ابنعباس و حسن بصری ش بر این عقیدهاند که نشانهی دخان، هنوز نیامده است. علامه ابنکثیر با استدلال به دلایل زیر، دیدگاه آنها تأیید میکند:
۱- احادیث صحیح و حسن زیادی دال بر این مطلباند که نشانهی دخان هنوز روی نداده است. آیهی: ﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ١٠﴾ [الدخان: ۱۰]. «منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری را پدیدار میکند».
بر خلاف دیدگاه ابنمسعود س، چیزی خیالی نیست بلکه حقیقت دارد و هر مسلمانی آن را میبیند.
۲- جملهی «یغشی الناس» این مطلب را میرساند که اگر فرض کنیم نشانهی دخان یک خیال است، نباید تنها مخصوص اهل مکه باشد؛ چون لفظ «الناس» همهی مردم را شامل میشود.
امام نووی در شرح مسلم پیرامون این حدیث «لن تقوم الساعه حتي تروا قبلها عشر آيات...» میفرماید: این حدیث، دیدگاه کسانی را تایید میکند که میگویند: دخان نفس کافران را میگیرد و مومنان به اندازهی نتگی نفس بدان دچار میشوند و اینکه نشانهی دخان هنوز نیامده است و نزدیک رستاخیز خواهد آمد. در کتاب «بدء الخلق» هر دو دیدگاه ذکر شده است. گروهی دیدگاه ابنمسعود س را تایید کردهاند و طرفداران دیدگاه دوم، حذیفه، ابنعمر و حسن بصری ش میباشند. حذیفه س آن را از رسولالله ص روایت میکند و مدت آن را چهل روز بیان مینماید. برای جمعبندی و تطبیق این دو حدیث، میتوان گفت که اینها دو جریان جداگانه هستند.
[۳۰۲] ﴿فَقَدۡ كَذَّبۡتُمۡ فَسَوۡفَ يَكُونُ لِزَامَۢا﴾ [الفرقان: ۷۷]. «امّا شما (کفّار، رسالت آسمانی را) تکذیب میکنید و (نتیجه بد) آن ملازم شما خواهد شد». [۳۰۳] ﴿الٓمٓ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ٣﴾ [الروم: ۱-۳]. (الف. لام. میم. رومیان (از ایرانیان) شکست خوردهاند. (این شکست) در نزدیکترین سرزمین (به سرزمین عرب که نواحی شام است، رخ داده است) و ایشان پس از شکستشان پیروز خواهند شد». [۳۰۴] صحیح مسلم: (۴/۲۱۵۷) شماره: (۲۷۹۸).