سوره نور
سوره نور آيه ۱
متن آیه:
﴿سُورَةٌ أَنزَلۡنَٰهَا وَفَرَضۡنَٰهَا وَأَنزَلۡنَا فِيهَآ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ لَّعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ١﴾
ترجمه:
(این) سوره مهمّی است که ما آن را وحی کردهایم و (احکام) آن را واجب نمودهایم و آیههای واضحی (و دلائل روشنی که دالّ بر قدرت و یگانگی یزدان، و آسمانی بودن قرآنند) در آن فرو فرستادهایم، تا این که پند گیرید.
توضيحات:
«سُورَةٌ»: (نگا: بقره / ۲۳). خبر مبتدای محذوف است و تنوین آن برای تفخیم است. «فَرَضْنَا»: احکام آن را قاطعانه واجب کردهایم. «ءَايَاتٍ بَيِّنَاتٍ»: دلائل واضح و روشن. آیههای روشن. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»: تا این که از آنها پند گیرید و آنها را یادآور شوید و بدانها عمل کنید.
سوره نور آيه ۲
متن آیه:
﴿ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖۖ وَلَا تَأۡخُذۡكُم بِهِمَا رَأۡفَةٞ فِي دِينِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ وَلۡيَشۡهَدۡ عَذَابَهُمَا طَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ٢﴾
ترجمه:
(از جمله احکام سوره، یکی این است که) هر یک از زن و مرد زناکار (مؤمن، بالغ، حرّ، و ازدواج ناکرده) را صد تازیانه بزنید و در (اجرا قوانین) دین خدا رأفت (و رحمت کاذب) نسبت بدیشان نداشته باشید، اگر به روز قیامت ایمان دارید، و باید گروهی از مؤمنان بر (اجرا حکم ناظر، و به هنگام زدن تازیانهها و) شکنجه ایشان حاضر باشند.
توضيحات:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي»: مراد دختر زناکار و پسر زناکار است. چرا که زن زناکار و مرد زناکار برابر سنّت رسول، رجم و سنگسار میگردند. «إِجْلِدُوا»: تازیانه بزنید. مراد زدن به وسیله چیزی است که جِلد، یعنی پوست بدن را درد و الم برساند، بدون این که باعث شکستگی استخوان و یا پاره شدن گوشت بدن گردد. تازیانه هم باید به همه اندامهای لخت بدن بجز رأس و وجه و فرج زده شود. «لا تَأْخُذْكُم بِـهِمَـا رَأْفَةٌ»: مراد این است که حدود خدا را به سبب مقام مردمان، شفاعت و میانجیگری دیگران، لومه این و آن، وسوسه شیطان، و غیره تعطیل و رها نسازید و از آن هم نکاهید. «طائِفَةٌ»: دسته. گروه. بعضی چهار نفر و بالاتر، و برخی ده نفر و بیشتر دانستهاند. یادآوری ۱: زنا به وسیله یکی از این سه چیز ثابت میشود: الف) اقرار به زنا. ب) آبستن شدن زن بیشوهر. ج) شهادت چهار نفر که گواهی دهند که بدون هیچگونه شک و شبههای، زناکاران را در حال عمل جماع دیدهاند و آلات تناسلی آنان را داخل یکدیگر مشاهده نمودهاند (نگا: تفسیرالمراغی). یادآوری ۲: آیه مورد بحث، حکم آیههای ۱۵ و ۱۶ سوره نساء را در صد تازیانه محدود و معین کرده است. یادآوری ۳: عبارت: «أَلشَّيْخُ وَالشَّيْخَة إِذا زَنَيَا فَاجْلِدُوهُـمـا ألْبَتَّةَ، نَكالاً مِنَ اللهِ وَاللهُ عَزِيزٌ حَكيمٌ»! که برخی آن را آیه رجم نام داده و جزو قرآن منسوخالتلاوه بشمار آوردهاند، نه از زمره آیات الهی و نه از جمله احادیث نبوی است (نگا، تفسیر عبدالکریم خطیب، جلد ۱٧ و ۱۸، صفحات ۱۲۱۲ - ۱۲۱٧). یادآوری ۴: مسأله تغریب، یعنی تبعید یک ساله زناکار هم که در بحث زنا مطرح است، بعضی آن را حدیثی منسوخ، و برخی آن را سخنی نادرست بشمار آوردهاند، گروهی هم آن را افزون بر صد تازیانه به صلاح دید حاکم یا قاضی واگذار کردهاند.
سوره نور آيه ۳
متن آیه:
﴿ٱلزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوۡ مُشۡرِكَةٗ وَٱلزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوۡ مُشۡرِكٞۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٣﴾
ترجمه:
مرد زناکار (پیش از دست کشیدن از کار پلشت زنا، و توبهکردن از آلوده دامانی) حق ندارد جز با زن زناکار (فاحشهای که از عمل زشت فاحشهگری دست نکشیده و از آلوده دامانی توبه نکرده باشد) و یا با زن مشرک (و کافری که هنوز بر شرک و کفر ماندگار باشد) ازدواج کند، همانگونه هم زن زناکار (پیش از دست کشیدن از کار پلشت زنا و توبه از آلوده دامانی) حق ندارد جز با مرد زناپیشه (ماندگار بر زناکاری و توبه ناکرده از آلوده دامانی) و یا با مرد مشرک (و کافری که هنوز شرک و کفر را رها نکرده باشد) ازدواج کند. چرا که چنین (ازدواجی) بر مؤمنان حرام شده است.
توضيحات:
«لا يَنكِحُ»: ازدواج نمیکند. نباید ازدواج بکند. برخی نکاح را در اینجا مجاز از وطأ و جماع دانستهاند. «حُرِّمَ»: تحریم شده است. بعضی تحریم را در اینجا ناسزاوار و ناشایست معنی کردهاند. «ذلِكَ»: نکاح زناکاران. زنا. یادآوری: آیه فوق در حقیقت دارای دو معنیاست که چکیده آنها عبارت استاز: الف) مرد زناکار جز با زن زناکار و یا مشرک، و زن زناکار جز با مرد زناکار و یا مشرک ازدواج نمیکند. چنین ازدواجی برای مؤمنان حرام است. ب) مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک، و زن زناکار جز با مرد زناکار یا مشرک زنا نمیکند، و زنا بر مؤمنان حرام شده است (و هرگز به چنین کار زشت و پستی دست نمییازند). ضمناً باید توجّه داشت که عطف (مشرکان) بر (زانیان) در واقع برای بیان اهمّیت مطالب است. یعنی گناه (زنا) همطراز گناه (شرک) است. چرا که برابر برخی از روایات، شخص زناکار در لحظاتی که مرتکب این عمل میشود، مؤمن نمیباشد!
سوره نور آيه ۴
متن آیه:
﴿وَٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ثُمَّ لَمۡ يَأۡتُواْ بِأَرۡبَعَةِ شُهَدَآءَ فَٱجۡلِدُوهُمۡ ثَمَٰنِينَ جَلۡدَةٗ وَلَا تَقۡبَلُواْ لَهُمۡ شَهَٰدَةً أَبَدٗاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٤﴾
ترجمه:
کسانی که به زنان پاکدامن نسبت زنا میدهند، سپس چهار گواه (بر ادّعای خود، حاضر) نمیآورند، بدیشان هشتاد تازیانه بزنید، و هرگز گواهی دادن آنان را (در طول عمر بر هیچ کاری) نپذیرید، و چنین کسانی فاسق (و متمرّد از فرمان خدا) هستند.
توضيحات:
«الـْمُحْصَناتِ»: زنان پاکدامن. تهمتزدن به هر کسی - اعم از مردان و زنان پاکدامن یا عادی - دارای همین حکم است. لیکن به خاطر اهمّیت بیشتر تنها (الـمحصَناتِ) ذکر شده است.
سوره نور آيه ۵
متن آیه:
﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ وَأَصۡلَحُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٥﴾
ترجمه:
مگر کسانی که (قبل از حدّ) توبه کنند، (و پشیمانی خود را اظهار نمایند و دیگر تهمت نزنند، که خداوند از ایشان صرف نظر میفرماید)، چرا که خداوند آمرزگار و مهربان است.
توضيحات:
«إِلاّ الَّذِينَ...»: بعضی این استثناء را مربوط به جمیع کلام، و بعضی آن را به دو جمله «لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً» و «أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» میدانند، و بسیاری آن را تنها به جمله اخیر، یعنی «أُولئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» باز میگردانند. نتیجهاش این است که به وسیله توبه، هم حدّ از آنان ساقط و هم شهادت آنان در آینده مقبول است، و هم حکم فسق در تمام زمینهها و احکام اسلامی از ایشان دور و مطرود است (نگا: زادالّمسیر). بعضی با توجّه به لفظ (أَبَداً) حدّ و فسق را در پرتو توبه ساقط میدانند، ولی شهادت را مردود میشمارند.
سوره نور آيه ۶
متن آیه:
﴿وَٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ أَزۡوَٰجَهُمۡ وَلَمۡ يَكُن لَّهُمۡ شُهَدَآءُ إِلَّآ أَنفُسُهُمۡ فَشَهَٰدَةُ أَحَدِهِمۡ أَرۡبَعُ شَهَٰدَٰتِۢ بِٱللَّهِ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٦﴾
ترجمه:
کسانی که همسران خود را متّهم (به عمل منافی عفّت) میکنند، و جز خودشان گواهانی ندارند (که بر صدق اتّهامشان گواهی دهند، از آنان خواسته میشود که برای این که هشتاد تازیانه نخورند و عقوبت نبینند) هر یک از ایشان باید چهار مرتبه خدای را به شهادت بطلبد که (در این نسبت زنا که به همسرم دادم) راستگو هستم.
توضيحات:
«أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللهِ»: چهار بار به خدا سوگند میخورد و خدا را به گواهی میگیرد.
سوره نور آيه ٧
متن آیه:
﴿وَٱلۡخَٰمِسَةُ أَنَّ لَعۡنَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡهِ إِن كَانَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٧﴾
ترجمه:
در پنجمین مرتبه (باید بگوید:) نفرین خدا بر او باد اگر دروغگو باشد!
توضيحات:
«لَعْنَتَ اللهِ»: نفرین خدا. مراد طرد از رحمت خدا و مستحقّ خشم خدا بودن است، نَعُوذُ بِاللهِ! اگر زن سخن شوهر خود را پذیرفت رجم میگردد. در غیر این صورت او به دفاع از خود به طریق مذکور در آیات ۸ و ٩ زبان به سخن میگشاید.
سوره نور آيه ۸
متن آیه:
﴿وَيَدۡرَؤُاْ عَنۡهَا ٱلۡعَذَابَ أَن تَشۡهَدَ أَرۡبَعَ شَهَٰدَٰتِۢ بِٱللَّهِ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ٨﴾
ترجمه:
اگر زن چهار بار خدا را به شهادت بطلبد (و سوگند بخورد) که شوهرش (در اتّهامی که بدو میزند) دروغگو است (چنین شهادتی) عذاب (رجم) را از او دفع مینماید.
توضيحات:
«يَدْرَأُ»: دفع میکند. برطرف میکند. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «أَن تَشْهَدَ...»: حرف (أَنْ) وصله آن، در موضع رفع است و فاعل فعل (يَدْرَأُ) است. تقدیر چنین است: «يَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذابَ شَهَادَتُـهَا». «الْعَذابَ»: مراد رجم است.
سوره نور آيه ٩
متن آیه:
﴿وَٱلۡخَٰمِسَةَ أَنَّ غَضَبَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَآ إِن كَانَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ ٩﴾
ترجمه:
و در مرتبه پنجم (باید بگوید که:) نفرین خدا بر او باد اگر شوهرش راست بگوید! (در این که من مرتکب زنا شده باشم).
توضيحات:
«الْخَامِسَةَ»: عطف بر (أَرْبَعُ) است. «أَنَّ غَضَبَ»: حرف جرّی مقدّر است و تقدیر چنیناست: «بِأَنَّ غَضَبَ». یادآوری: آیات ۶ تا ٩ برنامه قاعده «لِعَان» در فقه اسلامی است، و چهار حکم قطعی برای این نوع شوهر و همسر در پی خواهد داشت: الف) شوهر و همسر بدون هیچگونه مراسم طلاق، فوراً از هم جدا میگردند و مهریه به زن داده میشود. ب) برای همیشه بر یکدیگر حرام و حق ازدواج مجدّد را نخواهند داشت. ج) حد قذف از مرد و زن برداشته میشود. با این توضیح که اگر مرد از اجرای برنامه لعان سر باز زند تازیانه میخورد، و اگر زن خودداری کند، رجم میشود. د) اگر زن در این ماجرا آبستن و فرزندی بزاید، متعلّق به شوهر نخواهد بود و بلکه منتسب به همسر میگردد (نگا: تفسیر عبدالکریم خطیب، تفسیر نمونه).
سوره نور آيه ۱۰
متن آیه:
﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ وَأَنَّ ٱللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ١٠﴾
ترجمه:
اگر بزرگواری و مرحمت خدا شامل حال شما نمیشد، و او بس توبهپذیر (از بندگان خود) و حکیم (در افعال خویش) نبود (دچار رنج زیاد میشدید، و با احکام و حدود الهی آشنا نمیگشتید).
توضيحات:
«لَوْلا...»: جواب (لَوْلا) محذوف و چه بسا تقدیر چنین باشد: «وَلَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ، وَ رَحْمَتُهُ بِكُمْ، وَ أَنَّهُ تَوَّابٌ حَكيمٌ، لَوْ لا هذا لَعَنِتُّمْ وَ لَـمَـا عَرَفْتُمْ هذِهِ الْحُدُودَ، وَ تِلْكَ الأحْكامَ الَّتي بَيَّنَهَا اللهُ لَكُمْ، و...».
سوره نور آيه ۱۱
متن آیه:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ جَآءُو بِٱلۡإِفۡكِ عُصۡبَةٞ مِّنكُمۡۚ لَا تَحۡسَبُوهُ شَرّٗا لَّكُمۖ بَلۡ هُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۚ لِكُلِّ ٱمۡرِيٕٖ مِّنۡهُم مَّا ٱكۡتَسَبَ مِنَ ٱلۡإِثۡمِۚ وَٱلَّذِي تَوَلَّىٰ كِبۡرَهُۥ مِنۡهُمۡ لَهُۥ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١١﴾
ترجمه:
کسانی که این تهمت بزرگ را (درباره عائشه، امّالمؤمنین) پرداخته و سرهم کردهاند، گروهی از خود شما هستند، امّا گمان مبرید که این حادثه برایتان بد است، بلکه این مسأله برایتان خوب است (و خیر شما در آن است. چرا که: منافقان کوردل از مؤمنان مخلص جدا، و کرامت بیگناهان را پیدا، و عظمت رنجدیدگان را هویدا میکند، برخی از مسلمانان سادهلوح را به خود میآورد. آنانی که دست به چنین گناهی زدهاند، هر یک به اندازه شرکت در این اتّهام، سهم خود را از مسؤولیت و مجازات آن خواهد داشت و) هر کدام از آنان به گناه کاری که کرده است گرفتار میآید، و کسی که (سردسته آنان در این توطئه بوده و) بخش عظیمی از آن را به عهده داشته است، عذاب بزرگ و مجازات سنگینی دارد.
توضيحات:
«الإِفْكِ»: تهمت بزرگ. دروغ شاخدار (فرقان / ۴). اشاره به تهمت عظیمی است که منافقان به امّالمؤمنین عائشه صدیقه، همسر پاک رسول خدا زدند، و نسبت زنا با یکی از اصحاب جلیلالقدر به نام «صفوان بن معطّل» بدو دادند! چکیده داستان بدین قرار است که: در هر غزوهای رسول خدا زنی را به قید قرعه از میان امهاتالمؤمنین با خود میبرد. در غزوه بنیمصطلق قرعه به نام عائشه افتاد. در برگشت از غزوه، شب هنگام در مکانی، مختصر استراحتی کردند. عائشه صدیقه از کجاوه بیرون میآید و برای قضای حاجت از لشکرگاه دور میشود. وقتی که به کجاوه برمیگردد متوجّه میشود گردنبند او پاره شده است. به دنبال آن به محلّ قضای حاجت برمیگردد و برای یافتن گردنبند مدّتی معطّل میشود. بعد از برگشت میبیند لشکریان حرکت کردهاند. به امید این که طولی نمیکشد مسؤولان کجاوه متوجّه نبودن او در کجاوه میشوند، در جای خود به انتظار مینشیند، ولی تا صبح خبری از کسی نمیشود. عادت هم بر این بوده است که کسی از لشکریان موظّف بوده که در منزلگاه اتراق شبانه بماند و بعد از روشن شدن هوا، آنجا را نگاه کند و اسباب و اثاثیه بجا مانده را جمع و به صاحبانش مستردّ دارد. عهدهدار این وظیفه این بار صحابی مذکور بوده است. سحرگاهان متوجّه یک سیاهی در منزلگاه میشود. وقتی که نزدیک میگردد، چشمش به امّ المؤمنین میافتد. «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إلَيْهِ راجِعُونَ» گویان شتر خود را میخواباند و مادر مؤمنان و عزیزه پیغمبر اسلام بر شتر سوار میگردد، و خویشتن را در راه به رسول خدا و اصحاب میرسانند. این منظره سبب میشود که گروهی به شایعهپردازی مشغول شوند. این شایعه توسّط سردسته منافقان «عبدالّله بن ابي بن سلول» در شهر مدینه میپیچد. این وضع همچنان ادامه پیدا میکند و پس از یک ماه و اندی آیات برائت نازل میگردد و به هر یک از تهمتزنندگان حد قذف، یعنی هشتاد تازیانه زده میشود. «عُصْبَةٌ»: گروه. دسته (نگا: یوسف / ۸ و ۱۴) «الَّذِي تَوَلّي»: کسیکه رهبری کرد. کسی که انجام داد. مرادعبدالّله پسر ابی پسر سلول است. «كِبْرَهُ»: بیشتر آن را.
سوره نور آيه ۱۲
متن آیه:
﴿لَّوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ ظَنَّ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بِأَنفُسِهِمۡ خَيۡرٗا وَقَالُواْ هَٰذَآ إِفۡكٞ مُّبِينٞ١٢﴾
ترجمه:
چرا هنگامی که این تهمت را میشنیدید، نمیبایست مردان و زنان مؤمن نسبت به خود گمان نیک بودن (و پاکدامنی و پاکی) را نیندیشند و نگویند: این تهمت بزرگ آشکار و روشنی است؟
توضيحات:
«بِأَنفُسِهِمْ»: نسبت به خود. این تعبیر اشاره به این است که مؤمنان همه اعضاء یک پیکرند و همگان به منزله نفس واحدند که اگر اتّهامی متوجّه یکی از آنها بشود، انگار متوجّه همه شده است (نگا: حجرات / ۱۱).
سوره نور آيه ۱۳
متن آیه:
﴿لَّوۡلَا جَآءُو عَلَيۡهِ بِأَرۡبَعَةِ شُهَدَآءَۚ فَإِذۡ لَمۡ يَأۡتُواْ بِٱلشُّهَدَآءِ فَأُوْلَٰٓئِكَ عِندَ ٱللَّهِ هُمُ ٱلۡكَٰذِبُونَ ١٣﴾
ترجمه:
چرا نمیبایست آنان (موظّف شوند) چهار شاهد را حاضر بیاورند تا بر سخن ایشان گواهی دهند؟ اگر چنین گواهانی را حاضر نمیآوردند، آنان برابر حکم خدا دروغگو (و مستحقّ تازیانه خوردن) بودند.
توضيحات:
«عِندَاللهِ»: در پیش خدا. برابر قانون و حکم خدا. «لَوْلا»: در این آیه و آیه بالاتر مفید ترغیب و تشویق به انجام کار مابعد خود است که در آیه پیشین: «ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْراً» و در این آیه «جَآءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَآءَ»: میباشد.
سوره نور آيه ۱۴
متن آیه:
﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ لَمَسَّكُمۡ فِي مَآ أَفَضۡتُمۡ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ١٤﴾
ترجمه:
اگر تفضّل و مرحمت خدا در دنیا (با عدم تعجیل عقوبت) و در آخرت (با مغفرت) شامل حال شما نمیشد، هر آینه به سبب خوض و فرو رفتنتان در کار تهمت، عذاب سخت و بزرگی گریبانگیرتان میگردید.
توضيحات:
«أَفَضْتُمْ فِيهِ»: در آن خوض کردید و غوطهور شدید. بدان پرداختید و در آن فرو رفتید (نگا: یونس / ۶۱). از مصدر افاضه و از ماده (فيض).
سوره نور آيه ۱۵
متن آیه:
﴿إِذۡ تَلَقَّوۡنَهُۥ بِأَلۡسِنَتِكُمۡ وَتَقُولُونَ بِأَفۡوَاهِكُم مَّا لَيۡسَ لَكُم بِهِۦ عِلۡمٞ وَتَحۡسَبُونَهُۥ هَيِّنٗا وَهُوَ عِندَ ٱللَّهِ عَظِيمٞ ١٥﴾
ترجمه:
(عذاب گریبانگیرتان میشد) در آن زمانی که به استقبال این شایعه میرفتید و آن را از زبان یکدیگر میقاپیدید، و با دهان چیزی پخش میکردید که علم و اطّلاعی از آن نداشتید، و گمان میبردید این، مسأله ساده و کوچکی است، در حالی که در پیش خدا بزرگ بوده (و مجازات سختی به دنبال دارد).
توضيحات:
«إذْ»: ظرف (لـَمَسَّكُمْ) است. «تَلَقَّوْنَهُ»: آن را دریافت میکردید و پذیرهاش میرفتید. تائی از اوّل فعل حذف شده است. «تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ»: با زبانتان به پخش شایعه و روایت آن برای مردم میپرداختید. «هَيِّناً»: ساده و ناچیز. یعنی انتظار عذاب و مجازات در برابر آن را نداشتید، و یا عذاب و عقاب آن را کم و ناچیز میدانستید. یعنی: در پذیرش شایعه مطالبه دلیل نمیکردید، و در پخش شایعه تکیه بر دلیل نداشتید، و آن را سرسری میگرفتید.
سوره نور آيه ۱۶
متن آیه:
﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ قُلۡتُم مَّا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ١٦﴾
ترجمه:
چرا نمیبایستی وقتی که آن را میشنیدید، میگفتید: ما را نسزد که زبان بدین تهمت بگشائیم، سبحانالله! این بهتان بزرگی است!
توضيحات:
«مَا يَكُونُ لَنَا»: ما را نسزد. شایسته ما نیست. سخنی است گندهتر از دهان ما. «سُبْحَانَكَ»: سخنی است بس غریب و نامعقول! عربها وقتی که چیزی را ببینند یا بشنوند و از آن تعجّب کنند، جملاتی همچون: «سُبْحَانَاللهِ. لآ إِلهَ إِلاّ اللهُ». بر زبان میرانند. «بُهْتانٌ»: باطل و دروغی که شنونده را مبهوت و مدهوش کند (نگا: نساء / ۱۱۲ و ۱۵۶).
سوره نور آيه ۱٧
متن آیه:
﴿يَعِظُكُمُ ٱللَّهُ أَن تَعُودُواْ لِمِثۡلِهِۦٓ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧﴾
ترجمه:
خداوند نصیحتتان میکند، این که اگر مؤمنید، نکند هرگز چنین کاری را تکرار کنید (و خویشتن را آلوده چنین معصیتی سازید. چرا که ایمان راستین با تهمت دروغین سر سازگاری ندارد).
توضيحات:
«يَعِظُكُمْ»: پندتان میدهد. شما را باز میدارد. «أَن تَعُودُوا»: از این که برگردید و دیگربار به تکرار گناه دست یازید. در اصل چنین است: کراهَةَ أَن تَعُودُوا. فِی أَن تَعُودُوا. «أَبَداً»: مراد این است که مادامالعمر. تا زندهاید.
سوره نور آيه ۱۸
متن آیه:
﴿وَيُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِۚ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ١٨﴾
ترجمه:
خداوند آیات (احکام واضح و روشن خود) را برای شما بیان میدارد، و خدا بس آگاه (است و از نیازهای شما و عوامل بدی و خوبی زندگیتان باخبر است) و حکیم است (و به مقتضای حکمتش احکام و قوانین را برایتان وضع میکند).
توضيحات:
سوره نور آيه ۱٩
متن آیه:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ ٱلۡفَٰحِشَةُ فِي ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ١٩﴾
ترجمه:
بیگمان کسانی که دوست میدارند گناهان بزرگی (همچون زنا) در میان مؤمنان پخش گردد، ایشان در دنیا و آخرت، شکنجه و عذاب دردناکی دارند. خداوند میداند (عواقب شوم و آثار مرگبار اشاعه فحشاء را) و شما نمیدانید (ابعاد مختلف پخش گناهان و پلشتیها را).
توضيحات:
«الْفَاحِشَةُ»: (نگا: نساء / ۱۵، انعام / ۱۵۱).
سوره نور آيه ۲۰
متن آیه:
﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ وَأَنَّ ٱللَّهَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ٢٠﴾
ترجمه:
اگر فضل و رحمت الهی شامل حال شما نمیشد، و اگر خداوند (نسبت به شما) مهر و محبّت نمیداشت، (آن چنان مجازات بزرگ و کمرشکنی در برابر تهمت زنا به امّالمؤمنین برایتان در دنیا تعیین میکرد که زندگیتان را تباه میکرد).
توضيحات:
«لَوْ لا...»: جواب (لَوْ لا) محذوف است و تقدیر چنین است: «لَعَاقَبَكُمْ فِيمـَا قُلْتُمْ لِعَائِشَةَ. لَعَجَّلَ عُقُوبَتَكُمْ فِيالدُّنْيَا بِالْـمَعْصِيَةِ. لَـمَسَّكُمْ فِيمـَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذابٌ عَظِيمٌ». «وَإِنَّ اللهَ رَؤُوفٌ رَّحيمٌ»: عطف بر جمله (فَضْلُ اللهِ...) است.
سوره نور آيه ۲۱
متن آیه:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِۚ وَمَن يَتَّبِعۡ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَإِنَّهُۥ يَأۡمُرُ بِٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِۚ وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ مَا زَكَىٰ مِنكُم مِّنۡ أَحَدٍ أَبَدٗا وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَآءُۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٢١﴾
ترجمه:
ای مؤمنان! گام به گام شیطان، راه نروید و به دنبال او راه نیفتید، چون هرکس گام به گام شیطان راه برود و دنبال او راه بیفتد (مرتکب پلشتیها و زشتیها میگردد). چرا که شیطان تنها به زشتیها و پلشتیها (فرا میخواند و) فرمان میراند. اگر تفضّل و مرحمت الهی شامل شما نمیشد هرگز فردی از شما (از کثافت گناه، با آب توبه) پاک نمیگردید، ولی خداوند هر که را بخواهد (از کثافات سیئات، با توفیق در حسنات، و با پذیرش توبه از او) پاک میگرداند، و خدا شنوای (هر سخنی، و) آگاه (از هر عملی) است.
توضيحات:
«خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ»: (نگا: بقره / ۱۶۸ و ۲۰۸، انعام / ۱۴۲). «مَن يَتَّبِعْ...»: جواب شرط محذوف است و تقدیر چنین است: «مَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ يُوقِعْهُ فِي السَّعيرِ» (نگا: حجّ / ۴) یا: «مَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِرْتَكَبَ الْفَحْشَآءَ وَالْـمُنكَرَ». «الْفَحْشَآءِ»: گناهان کبیره. پلشتیها (نگا: بقره / ۱۶٩ و ۲۶۸، نحل / ٩۰). «الْـمُنكَرِ»: معاصی قبیحه. زشتیها (نگا: آلعمران / ۱۰۴، مائده / ٧٩) . «ما زكي»: از کثافات گناه پاک نمیشد. «مِنْ أحَدٍ»: حرف (مِنْ) زائد بوده و واژه (أَحَدٍ) فاعل است.
سوره نور آيه ۲۲
متن آیه:
﴿وَلَا يَأۡتَلِ أُوْلُواْ ٱلۡفَضۡلِ مِنكُمۡ وَٱلسَّعَةِ أَن يُؤۡتُوٓاْ أُوْلِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۖ وَلۡيَعۡفُواْ وَلۡيَصۡفَحُوٓاْۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٌ ٢٢﴾
ترجمه:
کسانی که از شما اهل فضیلت و فراخی نعمتند، نباید سوگند بخورند این که بذل و بخشش خود را از نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا باز میگیرند (به علّت این که در ماجرای افک دست داشته و بدان دامن زدهاند). باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزاد؟ (همان گونه که دوست دارید خدا از لغزشهایتان چشمپوشی فرماید، شما نیز اشتباهات دیگران را نادیده بگیرید و به اینگونه کارهای خیر ادامه دهید)، و خدا آمرزگار و مهربان است (پس خویشتن را متأدّب و متّصف به آداب و اوصاف آفریدگارتان سازید).
توضيحات:
«لا يَأْتَلِ»: سوگند نخورد (نگا: بقره / ۲۲۶) قصور و کوتاهی نکند (نگا: آلعمران / ۱۱۸). در صورتی که به معنی قسم باشد، باید حرف (لا) پیش از (يُؤْتُوا) حذف و تقدیر چنین میشود: «وَلا يَأْتَلِ». «أَن يُؤْتُوا». اگر هم نهی از کوتاهی و ترک احسان باشد، حرف (في) محذوف و تقدیر چنین است: «لا يُقَصِّرُوا فِي أَن يُؤْتُوا». «أُولُوا الْفَضْلِ»: صاحبان فضل و برتری. کسانی که از افزایش تقوا و صلاحیت برخوردارند. «السَّعَة»: فراخی مال و ثروت. فزونی دارائی. «أَن يُؤْتُوا»: این که نبخشند. در این که ببخشند. «لِيَصْفَحُوا»: باید گذشت و چشمپوشی کنند (نگا: بقره / ۱۰٩).
سوره نور آيه ۲۳
متن آیه:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَرۡمُونَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡغَٰفِلَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ لُعِنُواْ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٢٣﴾
ترجمه:
کسانی که زنان پاکدامن بیخبر (از هرگونه آلودگی و) ایماندار را به زنا متّهم میسازند، در دنیا و آخرت از رحمت خدا دور و عذاب عظیمیدارند (اگر توبه نکنند).
توضيحات:
«الْـمُحْصَنَاتِ»: زنان عفیفه و پاکدامن. «الْغَافِلاتِ»: زنان بیخبر از هرگونه آلودگی، پاکدل و سینه بیکینه، بی مکر و نیرنگ (نگا: کشّاف).
سوره نور آيه ۲۴
متن آیه:
﴿يَوۡمَ تَشۡهَدُ عَلَيۡهِمۡ أَلۡسِنَتُهُمۡ وَأَيۡدِيهِمۡ وَأَرۡجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٢٤﴾
ترجمه:
(آنان عذاب عظیمی دارند) در آن روزی که علیه آنان زبان و دست و پای ایشان بر کارهائی که کردهاند گواهی میدهند.
توضيحات:
«أَلْسِنَتُهُمْ»: مراد از به گفتار آمدن زبان، با وجود این که برابر آیات دیگر مهر شده است (نگا: یس / ۶۵)، به نطق آوردن زبان و همه اندامهای دیگر است، به گونهای که تنها خدا میداند (نگا: فصّلت / ۲۰ و ۲۱).
سوره نور آيه ۲۵
متن آیه:
﴿يَوۡمَئِذٖ يُوَفِّيهِمُ ٱللَّهُ دِينَهُمُ ٱلۡحَقَّ وَيَعۡلَمُونَ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ ٱلۡمُبِينُ ٢٥﴾
ترجمه:
در آن روز خداوند جزای واقعی آنان را بیکموکاست بدیشان میدهد، و آگاه میگردند که خداوند حق آشکار است (و روز قیامت در حقّانیت پروردگار شک و تردیدی برای سرسختترین لجوجان هم نمیماند).
توضيحات:
«دِين»: جزاء (نگا: فاتحه / ۴، حجر / ۳۵، شعراء / ۸۲).
سوره نور آيه ۲۶
متن آیه:
﴿ٱلۡخَبِيثَٰتُ لِلۡخَبِيثِينَ وَٱلۡخَبِيثُونَ لِلۡخَبِيثَٰتِۖ وَٱلطَّيِّبَٰتُ لِلطَّيِّبِينَ وَٱلطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَٰتِۚ أُوْلَٰٓئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَۖ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٢٦﴾
ترجمه:
زنان ناپاک، از آنِ مردان ناپاکند، و مردان ناپاک، از آنِ زنان ناپاکند، و زنان پاک، متعلّق به مردان پاکند، و مردان پاک، متعلّق به زنان پاکند. (پس چگونه تهمت میزنید به عائشه عفیفه رزین، همسر محمّد امین، فرستاده ربّالعالمین؟!) آنان از نسبتهای ناموسی ناروائی که بدانان داده میشود مبرّا و منزّه هستند، (و به همین دلیل) ایشان از مغفرت الهی برخوردارند و دارای روزی ارزشمندند (که بهشت جاویدان و نعمتهای غیرقابل تصوّر آن است).
توضيحات:
«الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ، وَ...»: مراد نوریان مر نوریان را طالبند، ناریان مر ناریان را جاذبند، و... «مُبَرَّؤُونَ»: پاکان و بیگناهان. «لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ»: (نگا: انفال / ۴ و ٧۴). یادآوری: هیچ یک از همسران پیامبران به طور قطع انحراف و آلودگی جنسی نداشتهاند، و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط، جاسوسی کردن به نفع کفّار است؛ نه خیانت ناموسی (نگا: تفسیر نمونه، جلد ۱۴، صفحه ۴۲۵، و تفسیرالمیزان عربی، جلد ۱۵، صفحه ۱۰۲).
سوره نور آيه ۲٧
متن آیه:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ بُيُوتِكُمۡ حَتَّىٰ تَسۡتَأۡنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَهۡلِهَاۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ ٢٧﴾
ترجمه:
ای مؤمنان! وارد خانههائی نشوید که متعلّق به شما نیست، مگر بعد از اجازه گرفتن (با زنگ زدن یا در کوبیدن و کارهائی جز اینها) و سلام کردن بر ساکنان آن. این کار برای شما بهتر است (از ورود بدون اجازه و سلام). امید است شما (این دو چیز را به هنگام رفتن به منازل دیگران رعایت و آنها را) در مد نظر داشته باشید.
توضيحات:
«حَتّي تَسْتَأْنِسُوا»: تا خواستار انس و الفت میشوید. مراد اجازه گرفتن مؤدّبانه و دوستانه است. شیوه و وسیله اجازه خواستن هم برابر عرف محلّ متفاوت است. «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»: برخی گفتهاند تعلیل محذوفی است چون: «اُرْشدّتمْ إِلي ذلِكَ». «قيلَ لَكُمْ هذا».
سوره نور آيه ۲۸
متن آیه:
﴿فَإِن لَّمۡ تَجِدُواْ فِيهَآ أَحَدٗا فَلَا تَدۡخُلُوهَا حَتَّىٰ يُؤۡذَنَ لَكُمۡۖ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ٱرۡجِعُواْ فَٱرۡجِعُواْۖ هُوَ أَزۡكَىٰ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ ٢٨﴾
ترجمه:
اگر کسی را در خانهها نیافتید (که به شما اجازه دهد) بدانجاها داخل نشوید تا (کسی پیدا میآید و) به شما اجازه داده میشود. اگر هم به شما (اجازه داده نشد و) گفتند: برگردید، پس برگردید (و اصرار نکنید). این (کار رجوع، زیبندهتر به حالتان و) پاکتر برایتان میباشد. خدا بس آگاه از کارهائی است که میکنید (پس با رهنمودهای او مخالفت نورزید).
توضيحات:
«أَزْكي»: پاکتر. زیبندهتر. شایستهتر (نگا: بقره / ۲۳۲).
سوره نور آيه ۲٩
متن آیه:
﴿لَّيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَدۡخُلُواْ بُيُوتًا غَيۡرَ مَسۡكُونَةٖ فِيهَا مَتَٰعٞ لَّكُمۡۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا تَكۡتُمُونَ ٢٩﴾
ترجمه:
گناهی بر شما نیست که (بدون اجازه) وارد خانههای غیرمسکونی (چون مسجدها و دکانها و مهمانخانهها و هتلها و گرمابهها) شوید. چرا که (اماکن عامّه هستند و برای گروه مخصوصی بنا نشدهاند و) شما حق استفاده از آنها را دارید. خدا میداند آنچه را که آشکار میسازید و آنچه را که پنهان میدارید (و کارهای ظاهر و باطن شما در برابر علم او یکسان و نمایان است).
توضيحات:
«غَيْرَ مَسْكُونَةٍ»: مراد منازل متروکه و اماکن عامّه است. «مَتَاعٌ»: بهرهمندی. حق استفاده. مصدر میمی و به معنی استمتاع است (نگا: المصحف المیسّر، و روحالمعانی). کالا و امتعه.
سوره نور آيه ۳۰
متن آیه:
﴿قُل لِّلۡمُؤۡمِنِينَ يَغُضُّواْ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِمۡ وَيَحۡفَظُواْ فُرُوجَهُمۡۚ ذَٰلِكَ أَزۡكَىٰ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا يَصۡنَعُونَ ٣٠﴾
ترجمه:
(ای پیغمبر!) به مردان مؤمن بگو: (آنان موظّفند که از نگاه به عورت و محلّ زینت نامحرمان) چشمان خود را فرو گیرند، و عورتهای خویشتن را (با پوشاندن و دوری از پیوند نامشروع) مصون دارند. این برای ایشان زیبندهتر و محترمانهتر است. بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است (و سزا و جزای رفتارشان را میدهد).
توضيحات:
«يَغُضُّوا»: فرو گیرند. برگیرند. پائین اندازند. مراد دوری از چشمچرانی و نظربازی است. مجزوم و جواب (قُلْ) است. «مِنْ»: حرف تبعیضیه است و بیانگر این واقعیت است که هنگام روبرو شدن با زن نامحرم، مؤمن باید نگاه خود را کم و کوتاه کند. نه به طور کلّی چشمان خود را بربندد، و نه بدو خیره بنگرد. «فُرُوجَهُمْ»: مراد حفظ قُبُل و دُبُر از زنا و لِواط است، و پوشاندن آنها با لباسهائی که نازک بدننما نبوده و به گونهای چسب بدن نباشد که اندامهای برجسته را نشان دهد.
سوره نور آيه ۳۱
متن آیه:
﴿وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ يَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَيَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡيَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّۖ وَلَا يُبۡدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوۡ ءَابَآئِهِنَّ أَوۡ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآئِهِنَّ أَوۡ أَبۡنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوۡ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ إِخۡوَٰنِهِنَّ أَوۡ بَنِيٓ أَخَوَٰتِهِنَّ أَوۡ نِسَآئِهِنَّ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُنَّ أَوِ ٱلتَّٰبِعِينَ غَيۡرِ أُوْلِي ٱلۡإِرۡبَةِ مِنَ ٱلرِّجَالِ أَوِ ٱلطِّفۡلِ ٱلَّذِينَ لَمۡ يَظۡهَرُواْ عَلَىٰ عَوۡرَٰتِ ٱلنِّسَآءِۖ وَلَا يَضۡرِبۡنَ بِأَرۡجُلِهِنَّ لِيُعۡلَمَ مَا يُخۡفِينَ مِن زِينَتِهِنَّۚ وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ٣١﴾
ترجمه:
و به زنان مؤمنه بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) فرو گیرند (و چشمچرانی نکنند) و عورتهای خویشتن را (با پوشاندن و دوری از رابطه نامشروع) مصون دارند و زینت خویش را (همچون سر، سینه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردنبند، بازوبند) نمایان نسازند، مگر آن مقدار (از جمال خلقت، همچون چهره و پنجه دستها) و آن چیزها (از زینتآلات، همچون لباس و انگشتری و سرمه و خضاب) که (طبیعةً) پیدا میگردد، و چارقد و روسریهای خود را بر یقهها و گریبانهایشان آویزان کنند (تا گردن و سینه و اندامهائی که احتمالاً از لابلای چاک پیراهن نمایان میشود، در معرض دید مردم قرار نگیرد) و زینت (اندام یا ابزار) خود را نمودار نسازند مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدران شوهرانشان، پسرانشان، پسران شوهرانشان، برادرانشان، پسران برادرانشان، پسران خواهرانشان، زنان (همکیش) خودشان، کنیزانشان، دنباله روانی که نیاز جنسی در آنان نیست (از قبیل: افراد مخنث، ابلهان، پیران فرتوت، اشخاص فلج)، و کودکانی که هنوز بر عورت زنان آگاهی پیدا نکردهاند (و چیزی از امور جنسی نمیدانند)، و پاهای خود را (به هنگام راه رفتن به زمین) نزنند تا زینتی که پنهانش میدارند (جلب توجّه کند و صدای خلخال پاهایشان به گوش مردم برسد و) دانسته شود. ای مؤمنان! همگی بهسوی خدا برگردید (و از مخالفتهائی که در برابر فرمان خدا داشتهاید توبه کنید) تا رستگار شوید.
توضيحات:
«لايُبْدِينَ»: نمایان نسازند. پدیدار نکنند. «زِينَتَهُنَّ»: زینت زنان دو قسمت است: الف) خِلقتی و سرشتی که اندام او است ب) زیورآلات و وسائل آرایش. از اندامهای بدن زن جز پنجه دستها و صورت، همه باید پوشیده شود. از زیورآلات و وسائل آرایش آنچه متعلّق به پنجه دستها و صورت است میتواند پیدا باشد، و جز زینتآلات و وسائل آرایش این دو عضو، بقیه نباید نمایان گردد. با توجّه بدین نکته که هنگام استعمال و بودن آنها بر اعضاء ممنوع است؛ نه به تنهائی و جدای از اندامها. «خُـمُر»: جمع خِمار، روسری. چارقد. «جُيُوب»: جمع جَیب، گریبان. یقه. قسمت بالای سینه. «نِسَآئِهِنَّ»: مراد زنان مؤمنه خدمتگزار یا همدم و دوست بانوان است. امّا زنان کافره، مورد اختلاف بوده، برخی ایشان را همچون مردان نامحرم و بیگانه میدانند. «مَا مَلَكَتْ أَيْمـانُـهُنَّ»: مراد کنیزان و بردگان زن است. امّا بندگان و بردگان مرد، محلّ اختلاف است. جمهور معتقد به منع هستند (نگا: المصحفالمیسّر). «الإِرْبَة»: رغبت و اشتهاء. حاجت و نیاز. «غَيْرِ أُولي الإِرْبَة»: افرادی که قدرت زناشوئی ندارند و میل جنسی در آنان فرو مرده است. «الطِّفْلِ»: اطفال. واژه (طِفل) بر یکی و بیشتر دلالت مینماید. در اینجا معنی جمع دارد. «لَـمْ يَظْهَرُوا عَلي عَوْراتِ النِّسَآءِ»: مراد بچّههائی است که هنوز از امور جنسی بیخبرند، و احساس زناشوئی به دلشان راه پیدا نکرده است و عورت و غیر عورت در نظرشان یکی است. «لـَمْ يَظْهَرُوا»: آگاهی نیافتهاند. توانائی پیدا نکردهاند (نگا: توبه / ۸، کهف / ۲۰).
سوره نور آيه ۳۲
متن آیه:
﴿وَأَنكِحُواْ ٱلۡأَيَٰمَىٰ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰلِحِينَ مِنۡ عِبَادِكُمۡ وَإِمَآئِكُمۡۚ إِن يَكُونُواْ فُقَرَآءَ يُغۡنِهِمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٣٢﴾
ترجمه:
مردان و زنان مجرّد خود را و غلامان و کنیزان شایسته (ازدواج) خویش را (با تهیه نفقه و پرداخت مهریه) به ازدواج یکدیگر درآورید (و به فقر و تنگدستی ایشان ننگرید و نگران آینده آنان نباشید. چرا که) اگر فقیر و تنگدست باشند (و ازدواجشان برای حفظ عفّت و دوری از گناه انجام گیرد) خداوند آنان را در پرتو فضل خود دارا و بینیاز میگرداند. بیگمان خداوند دارای نعمت فراخ (بوده و) آگاه (از نیات همگان) است.
توضيحات:
«أَنكِحُوا»: مردان را همسر، و زنان را شوهر دهید. مراد سهل و ساده و بیریا و تکلّف گرفتن ازدواج و پرداخت مخارج آن و تهیه مهریه و نفقه است. «الأَيَامي»: جمع أیم، مردان و زنان بیوه. در اینجا مراد مردان و زنان مجرّد است اعم از پسر و دختر و بیوه. «الصَّالِحِينَ»: شایستگان. مراد کسانی است که میتوانند ازدواج کنند و به وظائف زناشوئی اقدام نمایند. اهل تقوا و صلاح. «عِبَاد»: غلامان. «إِمَآء»: جمع أَمَة، کنیزان. «مِنكُمْ»: از خودتان. مراد مردان و زنان و غلامان و کنیزان مسلمان است؛ نه غیر مسلمان. چرا که ازدواج با کفّار صحیح نیست (بقره / ۲۲۱).
سوره نور آيه ۳۳
متن آیه:
﴿وَلۡيَسۡتَعۡفِفِ ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغۡنِيَهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱلَّذِينَ يَبۡتَغُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِمَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ فَكَاتِبُوهُمۡ إِنۡ عَلِمۡتُمۡ فِيهِمۡ خَيۡرٗاۖ وَءَاتُوهُم مِّن مَّالِ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ ءَاتَىٰكُمۡۚ وَلَا تُكۡرِهُواْ فَتَيَٰتِكُمۡ عَلَى ٱلۡبِغَآءِ إِنۡ أَرَدۡنَ تَحَصُّنٗا لِّتَبۡتَغُواْ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَمَن يُكۡرِههُّنَّ فَإِنَّ ٱللَّهَ مِنۢ بَعۡدِ إِكۡرَٰهِهِنَّ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣٣﴾
ترجمه:
آنان که امکانات ازدواج را ندارند (و قادر به پرداخت مهریه و نفقه نمیباشند) باید در راه عفّت و پاکدامنی تلاش کنند، تا خداوند از فضل و لطف خود ایشان را دارا کند (و وسیله رفع نیازشان را فراهم سازد). کسانی که از بردگانتان خواستار (آزادی خود با) عقد قرارداد شدند، با ایشان عقد قرارداد ببندید اگر خیر (و صلاحیت بر پای خود ایستادن در زندگی آزاد و امانت در پرداخت اقساط بازخرید) در ایشان سراغ دیدید، (در راه آزادی کمکشان کنید) و از مال و ثروت خدا که خدا به شما داده است بدیشان بدهید. همچنین کنیزان خود را (با جلوگیری از ازدواج ایشان) وادار به زنا نکنید، اگر آنان خواستند (با ازدواج با مردان دلخواه خود، شخصیت مستقلّی بهم رسانند و همچون آزادگان تشکیل خانواده دهند و) عفیف و پاکدامن باشند. (ای مؤمنان! با جلوگیری از ازدواج، کار کنیزان را به خودفروشی نکشانید) تا بدین وسیله خواهان مال و دارائی زودگذر دنیا بوده (و بگوئید ازدواج آنان با دیگران باعث کمکاری ایشان و کاستی رونق و کاهش بهایشان میگردد). هرکس ایشان را (با منع ازدواج) وادار (به زنا و خودفروشی) کند، اگر از واداشتن آنان توبه کند (و راه ازدواج کنیزان و رفاه حال ایشان را به وسیله موافقت با ازدواج فراهم سازد) خدا آمرزگار و مهربان است (و او را میبخشد و مورد لطف و محبّت قرار میدهد).
توضيحات:
«لِيَسْتَعْفِفْ»: باید با سعی و رنج خواستار پاکدامنی شود. مثلاً با روزه گرفتن، سرگرم مطالعه و ورزش شدن، پرداختن به اعمال مفید طاقتفرسا، دوری از اماکن پر رفت و آمد زنان، و راههای حلال دیگر، خویشتن را از بند شهوت موقّتاً برهاند و منتظر لطف خدا بماند. «نِكاحاً»: امکانات ازدواج. مخارج ازدواج. اسم آلت است، یعنی چیزی که به وسیله آن ازدواج رو به راه میشود. مانند (رکاب) که وسیله سوار شدن بر اسب است (نگا: تفسیر قاسمی). «الْكِتَاب»: مکاتبه. عقد کتابت. قرارداد و سند آزادی. «خَيْراً»: مراد قدرت بر کسب و کار و صلاحیت زندگی مستقلّ، و صداقت و امانت در پرداخت اقساط بهای خود است. «مَالِ اللهِ...»: مراد پرداخت بهای آنان از محلّ زکات بیتالمال (نگا: توبه / ۶۰)، یا صدقه و بخشش صاحب برده و دیگر مؤمنان است. «فَتَيَاتِكُمْ»: فَتَیات، جمع فَتاة، مراد کنیزان است. «الْبِغَآءِ»: زنا. میتواند مراد سبب آن باشد که جلوگیری از ازدواج است و آیه برابر این نظریه معنی شده است. «تَحَصُّناً»: تعفّف. پاکدامنی. «عَرَضَ الْحَيَاةِ»: (نگا: نساء / ٩۴). یادآوری: معنی آیه به طریقی که بیان شد، تنها نظریه عبدالکریم خطیب در «التفسیر القرآنی للقرآن» است. بقیه تفاسیر مورد استفاده، آیه را تا اوّل «وَلا تُكْرِهُوا...»: به همان شکل معنی، و از آن به بعد نظرشان بدینگونه است: کنیزان خود را به خاطر فراچنگ آوردن کالای زودگذر دنیا وادار به زنا و خودفروشی نکنید، اگر آنان خواستند پاک و پاکدامن بمانند، و هرکس آنان را بر این کار وادارد (سپس پشیمان گردد) خداوند آمرزگار و مهربان است (و از او درمیگذرد و مشمول مرحمت خود قرار میدهد). فقط برخی از مفسّران مغفرت و مرحمت را شامل صاحبان بردگان، و گروهی شامل کنیزان وادار شده به زنا، و دستهای هم شامل مالک و مملوک دانستهاند.
سوره نور آيه ۳۴
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ ءَايَٰتٖ مُّبَيِّنَٰتٖ وَمَثَلٗا مِّنَ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۡ وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ ٣٤﴾
ترجمه:
(در این سوره) آیههای روشن و بیانگر (احکام الهی)، و سرگذشت مهمّی همچون سرگذشت پیشینیان، و اندرز بزرگی جهت پرهیزگاران، برایتان فرو فرستادهایم (تا به مقرّرات دینی خود آشنا، و از این سرگذشت بیدار و هوشیار، و از این اندرز پرحکمت درس زندگی بیاموزید).
توضيحات:
«مُبَيِّنَاتٍ»: به صورت لازم، یعنی صفت مشبّهه، و به صورت متعدّی، یعنی اسم فاعل به کار رفته است. واضح. توضیح دهنده (نگا: نور / ۴۶، طلاق / ۱۱). «مَثَلاً»: نمونه. مثلی از امثال. در اینجا مراد سرگذشت تهمت زدن به عائشه است که خدا او را همچون مریم و یوسف تبرئه فرمود (نگا: نساء / ۱۵۶، مریم / ۲۸، یوسف / ۲۵). «مَوْعِظَةً»: اندرز بزرگی که این داستان در لابلای خود دارد. یادآوری: چه بسا مراد از (آياتٍ) همه آیههای سورههای دیگر، و (مَثَلاً) به معنی مثلی از امثال، و (مَوْعِظَةً) به معنی پندی از پندها باشد و هدف تنها آیههای این سوره و فقط مسأله افک نباشد.
سوره نور آيه ۳۵
متن آیه:
﴿ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ مَثَلُ نُورِهِۦ كَمِشۡكَوٰةٖ فِيهَا مِصۡبَاحٌۖ ٱلۡمِصۡبَاحُ فِي زُجَاجَةٍۖ ٱلزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوۡكَبٞ دُرِّيّٞ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٖ مُّبَٰرَكَةٖ زَيۡتُونَةٖ لَّا شَرۡقِيَّةٖ وَلَا غَرۡبِيَّةٖ يَكَادُ زَيۡتُهَا يُضِيٓءُ وَلَوۡ لَمۡ تَمۡسَسۡهُ نَارٞۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٖۚ يَهۡدِي ٱللَّهُ لِنُورِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَيَضۡرِبُ ٱللَّهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ لِلنَّاسِۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ ٣٥﴾
ترجمه:
خدا روشنگر آسمانها و زمین است (و او است که جهان را با نور فیزیکی ستارگان تابان، و با نور معنوی وحی و هدایت و معرفت درخشان، و با شواهد و آثار موجود در مخلوقات فروزان کرده است). نور خدا، به چلچراغی میماند که در آن چراغی باشد و آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حباب درخشانی که انگار ستاره فروزان است، و این چراغ (با روغنی) افروخته شود (که) از درخت پربرکت زیتونی (به دست آید) که نه شرقی و نه غربی است (بلکه تک درختی است در سرزمین باز و بلندی که از هر سو آفتاب بدان میتابد. به گونهای روغنش پالوده و خالص است) انگار روغن آن بدون تماس با آتش دارد شعلهور میشود. نوری است بر فراز نوری! (نور چلچراغ و نور حباب و نور روغن زیتون، همهجا را نورباران کردهاند. به همین منوال هم نور تشریعی وحی و نور تکوینی هدایت و نور عقلانی معرفت پردههای شک و شبهه را از جلو دیدگان همگان به کنار زده، و جمال ایزد ذوالجلال را بر در و دیوار وجود به تجلّی انداختهاند. امّا این چشم بینا و دل آگاه است که میتواند ببیند و دریابد). خدا هر که را بخواهد به نور خود رهنمود میکند (و شمعک نور خرد را به چلچراغ نور اَحَد میرساند و سراپا فروزانش میگرداند). خداوند برای مردمان مثلها میزند (تا معقول را در قالب محسوس بنمایاند و دور از دائره دریافت خرد را - تا آنجا که ممکن است، با کمک وحی و در پرتو دانش - به خرد نزدیک نماید) و خداوند آگاه از هر چیزی است (و میداند چگونه مخلوق را با معبود آشنا گرداند).
توضيحات:
«أَللهُ نُورُ السَّمـَاوَاتِ وَ الأَرْضِ»: این جمله را سهگونه میتوان معنی کرد: الف) خدا روشنگر هستی است. چرا که خداوند با پرتو لطف خود جهان را از نیستی به هستی آورده است و آن را پدیدار کرده است. هر یک از مخلوقات را در پرتو نور هدایت تکوینی و تشریعی و خرد خدادادی به راه و روش و کار و وظیفه خود آگاه و آشنا فرموده است. پیوسته هم جهان و جهانیان را در پرتو نور خود میپاید و مراقبت مینماید. ب) خدا نور هستی است. مگر نه این است که. نور، خود ظاهر و ظاهر کننده اشیاء است؟ همه چیز در پرتو نور دیده میشود و نور رمز بقاء است؟ همه هستی نور است؟ به همین منوال خدا برای چشمهای بینا و دلهای آگاه، آشکار است، و او هستی را پدیدار کرده است و همه چیز هستی بر وجود پایدار او دلالت دارد. بدون وجود خدا دنیا لحظهای برجای نمیماند. همه انوار هستی از نور او مایه میگیرد و به نور پاک او منتهی میگردد. ج) خدا هدایت دهنده هستی است. او است که جهان را میگرداند. و انسان را با وحی و عقل و دانش رهنمود، و حیوان را با غریزه رهبری، و زمین را و زمان را و همه چیز جهان را به گونهای به وظیفه خویش آشنا و در مسیر خود هدایت فرموده است، و سراسر جهان را نظم و نظام بخشیده و همه ذرّات زمین و کرات آسمان را همچون حلقههای زنجیر به هم پیوند داده است. «مِشْكَاةٍ»: چراغدان. قندیل. چلچراغ. «مِصْبَاحٌ»: چراغ. فتیله. «زُجْاجَةٍ»: شیشه. حباب چراغ. لامپ. «دُرِّيّ»: فروزان چون درّ. «لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ»: این درخت نه در قسمت شرقی باغ است و نه در قسمت غربی. ولی اصل این است که این درخت، درخت معمولی نیست. چرا که متعلّق به مکانی و محدود به جهتی نمیباشد. تنها ضربالمثل است و بس. «زَيْتُهَا»: روغن آن. روغن شگفتی است که از جنس این روغنهای معروف نیست. خود به خود تابان و درخشان و سوزان است! لذا نه نور خدا نور معمولی، و نه چلچراغ هستی چلچراغ معمولی، و نه روغن آن که هدایت وحی (نگا: نساء / ۱٧۴) و سرشت (نگا: بقره / ۱۴۸) و دانش (نگا: انعام / ۱۲۲، نور / ۴۰) است روغن معمولی است. ابوالاعلی مودودی؛ معتقد است که در این مثال، خداوند خود را به (مصباح) و جهان را به (مِشکاة) تشبیه فرموده است و مرادش از (زُجاجَة) پردهای است که خداوند خویشتن را در فراسوی آن از چشم خلائق پنهان کرده است. ولی این پرده نه تنها نهان نمیدارد، بلکه بر شدّت ظهور نیز میافزاید (نگا: تفسیر سوره نور، صفحه ۱٩۸).
سوره نور آيه ۳۶
متن آیه:
﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ ٱللَّهُ أَن تُرۡفَعَ وَيُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ يُسَبِّحُ لَهُۥ فِيهَا بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ٣٦﴾
ترجمه:
(اگر در جستجوی این نور پرفروغ هستید، آن را بجوئید) در خانههائی که خداوند اجازه داده است برافراشته شوند و در آنها نام خدا برده شود (و با ذکر و یاد او، و با تلاوت آیات قرآنی، و بررسی احکام آسمانی آباد شود. خانههای مسجد نامی که) در آنها سحرگاهان و شامگاهان به تقدیس و تنزیه یزدان میپردازند.
توضيحات:
«فِي بُيُوتٍ»: مراد از (بیوت) مساجد است و جار و مجرور میتواند متعلّق به فعل محذوفی باشد و تقدیر چنین است: «إِذا أَرَدْتُمْ إِلْتِمـَاسَ هذَا النُّورِ فَالْتَمِسُوهُ في بُيُوتٍ» (نگا: تفسیر عبدالکریم خطیب). یا این که: هذِهِ الْمِشْکاة، یا: هذَا الْمِصْبَاحُ، یا: «هذِهِ الشَّجَرةُ الـْمُبَارَكَةُ فِي بُيُوتٍ». بعضی هم این جار و مجرور را متعلّق به فعل (يُسَبِّحُ) میدانند. در این صورت (فيها) برای تأکید بوده و زائد است. «يُسَبِّحُ»: (نگا: بقره / ۳۰). فاعل آن (رِجالٌ) در آیه بعدی است. «بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»: (نگا: رعد / ۱۵).
سوره نور آيه ۳٧
متن آیه:
﴿رِجَالٞ لَّا تُلۡهِيهِمۡ تِجَٰرَةٞ وَلَا بَيۡعٌ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَإِقَامِ ٱلصَّلَوٰةِ وَإِيتَآءِ ٱلزَّكَوٰةِ يَخَافُونَ يَوۡمٗا تَتَقَلَّبُ فِيهِ ٱلۡقُلُوبُ وَٱلۡأَبۡصَٰرُ ٣٧﴾
ترجمه:
مردانی که بازرگانی و معاملهای، آنان را از یاد خدا و خواندن نماز و دادن زکات غافل نمیسازد. از روزی میترسند که دلها و چشمها در آن دگرگون و پریشان میگردد.
توضيحات:
«تَتَقَلَّبُ»: به حیرت و اضطراب میافتد (نگا: احزاب / ۱۰، غافر / ۱۸).
سوره نور آيه ۳۸
متن آیه:
﴿لِيَجۡزِيَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا عَمِلُواْ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٣٨﴾
ترجمه:
تا این که خداوند برابر بهترین کارهایشان پاداششان را بدهد و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید، چرا که خداوند هرکس را که خود بخواهد بیحساب از مواهب خویش بهرهمند میسازد.
توضيحات:
«لِيَجْزِيَهُمْ...»: تا پاداششان دهد. لام آن متعلّق به (يُسَبِّحُ) یا (لا تُلْهِيهِمْ) یا به محذوفی که سوق کلام بر آن دلالت دارد. یعنی آنچه بیان شد انجام میدهند، تا این که خدا پاداششان دهد. لام عاقبت است، یعنی تا سرانجام خدا پاداش کارهای نیک ایشان را عطاء فرماید. «أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا»: (نگا: توبه / ۱۲۱، نحل / ٩۶).
سوره نور آيه ۳٩
متن آیه:
﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَعۡمَٰلُهُمۡ كَسَرَابِۢ بِقِيعَةٖ يَحۡسَبُهُ ٱلظَّمَۡٔانُ مَآءً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَهُۥ لَمۡ يَجِدۡهُ شَيۡٔٗا وَوَجَدَ ٱللَّهَ عِندَهُۥ فَوَفَّىٰهُ حِسَابَهُۥۗ وَٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ ٣٩﴾
ترجمه:
کافران اعمالشان به سرابی میماند که در بیابان بیآب و علفی شخص تشنهای آن را آب پندارد. امّا هنگامی که به سراغ آن رود، اصلاً چیزی نیابد، مگر خدا را که (او را بمیراند و) به حساب او برسد و سزای (عمل) وی را به تمام و کمال بدهد. خداوند در حسابرسی سریع است (و محاسبه بندهای او را از محاسبه بنده دیگر باز نمیدارد).
توضيحات:
«قِيعَةٍ»: (قِيعَة) و (قاع) به معنی بیابان بی آب و علف است. کویر. فلات. «الظَّمْئَانُ»: تشنه. «جَآءَهُ»: به مکانی بیاید که سراب را در آنجا آب میدید. «شَيْئاً»: اصلاً. چیزی. «وَجَدَ اللهَ عِندَهُ»: خدا را در نزد سراب بیابد. خدا را در کنار خود حاضر بیابد. در هر صورت مراد این است که اجل مقدّر خدا در میرسد و خدا به حسابش میرسد. هدف از خود مثل هم، این است که کافران در دنیا به دنبال جهان سرابگون در تک و پویند و سرانجام چیزی نمیجویند، و در آخرت نیز اعمال نیکی هم اگر داشته باشند بیفایده بوده و رنجشان برباد است، و عذاب سرمدی خدا برایشان آماده است (نگا: آلعمران / ۱٧٧، فرقان / ۲۳).
سوره نور آيه ۴۰
متن آیه:
﴿أَوۡ كَظُلُمَٰتٖ فِي بَحۡرٖ لُّجِّيّٖ يَغۡشَىٰهُ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ مَوۡجٞ مِّن فَوۡقِهِۦ سَحَابٞۚ ظُلُمَٰتُۢ بَعۡضُهَا فَوۡقَ بَعۡضٍ إِذَآ أَخۡرَجَ يَدَهُۥ لَمۡ يَكَدۡ يَرَىٰهَاۗ وَمَن لَّمۡ يَجۡعَلِ ٱللَّهُ لَهُۥ نُورٗا فَمَا لَهُۥ مِن نُّورٍ ٤٠﴾
ترجمه:
یا (اعمال آنان) بسان تاریکیهائی در دریای ژرف موّاجی است که امواج عظیمی آن را فرا گرفته باشد و بر فراز آن امواج عظیم، امواج عظیم دیگری قرار گرفته باشد (و موجهای کوه پیکر بر یکدیگر دوند و به بالای همدیگر روند) و بر فراز امواج (خوفناک دریا) ابرهای تیره خیمه زده باشند. تاریکیها یکی بر فراز دیگری جای گرفته (و آن چنان ظلمتی و وحشتی پدید آمده باشد که مسافر دریا) هرگاه دست خود را به در آورد (و بدان بنگرد، به سبب تاریکی وحشتزای بیرون و هراس دل از جای کنده درون) ممکن نیست که آن را ببیند. (آری! نور حقیقی در زندگی انسانها فقط نور ایمان است و بدون آن فضای حیات تاریک و ظلمانی است. نور ایمان هم تنها از سوی خدا عطاء میگردد) و کسی که خدا نوری بهره او نکرده باشد، او نوری ندارد (تا وی را به راه راست رهنمود کند و بر راستای راه بدارد).
توضيحات:
«ظُلُمـاتٍ»: این آیه شریفه اشاره به طوفانهای دریائی دارد. در دریاهای پرآب و اقیانوسهای فراخ، هنگامی که طوفانها در میگیرد امواج خوفناکی با درازا و پهنا و بلندای گوناگون به راه میافتد. به گونهای که چینها بالای چینها روان و طبقهها فوق طبقهها دوان میگردد و گردبادهای دریائی جلو نور خورشید را میگیرد. طوفانها هم به نوبه خود ابرهای انباشته و ستبری را ایجاد مینماید و تاریکی هوا بر تاریکی آبها میافزاید و بالاخره ظلمت تا بدانجا حکمفرما میگردد که با وجود سلامت چشمها رؤیت اشیاء ناممکن میشود (نگا: المنتخب). کسی که گرفتار چنین محیطی شود کی از آن رها و بهسوی نجات راه پیدا میکند؟ کافران و منافقان محروم از نور خدا هم در تاریکیهای کفر و شرک و معاصی گرفتارند. دلهایشان دستخوش امواج حیرت بوده، و ابرهای شک بر دلهایشان خیمه زده، و در نتیجه با ظلمات عقیده غلط و کردار بد و گفتار نادرست، راهی گور تاریک و دشت محشر تاریک و دوزخ تاریک میگردند و بالاخره در دنیا و آخرت در ظلمات بسر میبرند. «لُجِّيٍّ»: منسوب به (لُجَّة)، دارای آب زیاد با عمق بسیار و سطح موّاج.
سوره نور آيه ۴۱
متن آیه:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلطَّيۡرُ صَٰٓفَّٰتٖۖ كُلّٞ قَدۡ عَلِمَ صَلَاتَهُۥ وَتَسۡبِيحَهُۥۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ ٤١﴾
ترجمه:
(ای پیغمبر!) مگر نمیدانی که همه کسانی و همه چیزهائی که در آسمانها و زمین بسر میبرند، و جملگی پرندگان در حالی که (در هوا) بال گستردهاند، سرگرم تسبیح (خدا و فرمانبر اوامر) او هستند؟! همگی به نماز و تسبیح خود آشنایند (و برابر فرمان تکوینی یا تشریعی، و یا الهام الهی، به وظیفه خویش در زندگی آگاهند، و به زبان قال یا حال بیانگر عظمت و جبروت پروردگار و نمایانگر قدرت و حکمت آفریدگارند)، و خدا دقیقاً آگاه از کارهائی است که انجام میدهند.
توضيحات:
«أَلَـمْ تَرَ»: مگر نمیبینی؟ مراد از دیدن در اینجا، مشاهده کردن با دیده بیرون یا بینش درون است (نگا: بقره / ۲۴۳ و ۲۴۶ و ۲۵۸، آلعمران / ۲۳، نساء / ۴۴ و ۴٩ و ۵۱ و ۶۰ و ٧٧). «مَنْ»: کسانی که. چیزهائی که. «صَآفَّاتٍ»: بال گسترندگان. بالها صاف نگاه دارندگان. حال است. «صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ»: نماز و تسبیح خود. دعا و نیایش و تسبیح و تنزیه پدید آورنده خود (نگا: رعد / ۱۳ و ۱۵، اسراء / ۴۴، حجّ / ۱۸، انبیاء / ٧٩). «الطَّيْرُ»: پرندگان. ذکر (الطَّيْرُ) بعد از (مَنْ) ذکر خاصّ بعد از عام است و اشاره به ویژگیهای شگرفی است که در خلقت پرندگان نهفته است. از آنجا که این آفریدهها برخلاف قانون جاذبه به هوا بلند میشوند و برِآسا به این سو و آن سو میدوند، و آگاهیهای دقیق و عجیبی از مسائل هواشناسی و وضع جغرافیائی زمین به هنگام مسافرت و مهاجرت از قارهای به قارهای و حتّی از قطبی به قطب دیگر زمین دارند، و از دستگاههای هدایتکننده مرموز و راهیاب در دل شبهای تار و برفراز خشکیها و آبهای بسیار برخوردارند، و به خاطر ویژگیهای دیگر، قرآن روی پرندگان تکیه فرموده است.
سوره نور آيه ۴۲
متن آیه:
﴿وَلِلَّهِ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ ٤٢﴾
ترجمه:
مالکیت آسمانها و زمین (و فرماندهی مجموعه جهان هستی) از آن خداوند است، و بازگشت (همگان در روز قیامت برای حساب و کتاب و سزا و جزا) بهسوی یزدان است.
توضيحات:
«مُلْك»: (نگا: آلعمران / ۱۸٩، مائده / ۱٧ و ۱۸ و ۴۰ و ۱۲۰). «الـْمَصيرُ»: (نگا: بقره / ۲۸۵، آلعمران / ۲۸، مائده / ۱۸).
سوره نور آيه ۴۳
متن آیه:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُزۡجِي سَحَابٗا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيۡنَهُۥ ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ رُكَامٗا فَتَرَى ٱلۡوَدۡقَ يَخۡرُجُ مِنۡ خِلَٰلِهِۦ وَيُنَزِّلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن جِبَالٖ فِيهَا مِنۢ بَرَدٖ فَيُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ وَيَصۡرِفُهُۥ عَن مَّن يَشَآءُۖ يَكَادُ سَنَا بَرۡقِهِۦ يَذۡهَبُ بِٱلۡأَبۡصَٰرِ ٤٣﴾
ترجمه:
مگر نمیدانی که خداوند ابرها را آهسته (به سوی هم) میراند، سپس آنها را گرد میآورد، بعد آنها را متراکم و انباشته میسازد، آن گاه میبینی که باران از لابلای آنها بیرون میریزد، و نیز خدا از آسمان، از ابرهای کوه مانند آن، تگرگهای بزرگی را فرو میآورد، و هرکس را بخواهد با آن زیان میرساند، و هرکس را بخواهد از زیان آن به دور میدارد. درخشش برق (حاصل از اصطکاک) ابرها (آن اندازه نیرومند است) نزدیک است چشمها را (خیره و) از میان بردارد. (هر یک از این پدیدهها دلیل بر قدرت خدا و موجب ایمان به آفریدگار آنها است).
توضيحات:
«يُزْجِي»: آهسته و آرام سوق میدهد و میراند (نگا: إسراء / ۶۶). «سَحَاباً»: ابرها. این واژه از لحاظ لفظ مفرد، و از نظر معنی جمع است (نگا: اعراف / ۵٧، نور / ۴۰). «يَؤَلِّفُ»: گرد میآورد و به هم متّصل میگرداند. «رُكَامّا»: متراکم. انباشته (نگا: انفال / ۳٧، طور / ۴۴). «الْوَدْقُ»: باران. «السَّمَآءِ»: مراد ابر آسمان است. «مِن جِبَالٍ»: مراد ابرهای کوه پیکر است. کسی میتواند شباهت کوهها و ابرها را درک کند که با هواپیما بر فراز تودههای عظیم ابرها پرواز نماید و قلهها و درهها و پستیها و بلندیهای ابرها را بنگرد و منظره ناهمواریها را از بالا مشاهده نماید. (مِنْ جِبالٍ) بدل از (مِنَ السَّمَآءِ) است. «بَرَدٍ»: تگرگ. نکره آمدن آن اشاره به بزرگی دارد و حرف (مِنْ) پیش از آن تبعیضیه است. «سَنَا»: درخشندگی. پرتو. اینجا اشاره به رعد و برقهای شدیدی است که گاهی در یک دقیقه چهل بار آذرخش در میگیرد و چه بسا کشتیبانان و خلبانان را - به ویژه در مناطق گرمسیر - دچار مشکلات و سوانحی میسازد (نگا: تفسیرالمنتخب).
سوره نور آيه ۴۴
متن آیه:
﴿يُقَلِّبُ ٱللَّهُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبۡرَةٗ لِّأُوْلِي ٱلۡأَبۡصَٰرِ ٤٤﴾
ترجمه:
خدا شب و روز را (با کوتاه و دراز کردن، و گرم و سرد نمودن، و یکی را ظاهر و دیگری را محو ساختن، و دیگر حوادث و فعل و انفعالها) دگرگون مینماید. واقعاً در این (کار تغییر احوال) عبرت بزرگی برای کسانی است که چشم داشته باشند (و بنگرند و بیندیشند و نتائج گشتوگذار و تغییر تدریجی شب و روز که سرچشمه پیدایش فصول چهارگانه و عامل اصلی حیات موجودات زنده است در مدّ نظر دارند).
توضيحات:
«يُقَلِّبُ»: دگرگون میسازد. زیر و رو میگرداند. تغییر میدهد. میبرد و میآورد. «أُولي الأبْصَارِ»: دارندگان چشم. مراد خردمندان و اندیشمندانی است که در فراسوی دوربین دیدهها، خردها میگمارند و همهچیز را با دقّت زیر نظر میدارند.
سوره نور آيه ۴۵
متن آیه:
﴿وَٱللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَآبَّةٖ مِّن مَّآءٖۖ فَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰ بَطۡنِهِۦ وَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰ رِجۡلَيۡنِ وَمِنۡهُم مَّن يَمۡشِي عَلَىٰٓ أَرۡبَعٖۚ يَخۡلُقُ ٱللَّهُ مَا يَشَآءُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٤٥﴾
ترجمه:
خداوند هر جنبندهای را از آب آفریده است (ولی با این که اصل همه آنها آب است، دارای انواع گوناگون و استعدادهای مختلف و طرز زندگی متفاوت شگفتانگیزی هستند) گروهی از آنها بر شکم خود راه میروند (همچون: ماهیها و خزندگان) و گروهی از آنها بر روی دو پا راه میروند (مانند: انسانها و پرندگان) و دستهای بر روی چهار پا راه میروند (از قبیل: چهارپایان. تازه جنبندگان و جانداران، منحصر به اینها نیستند و بلکه چهرههای بسیار متنوّع و اشکال مختلف دیگر دارند، و) خدا هرچه را بخواهد میآفریند. قطعاً او بر هر چیزی توانا است.
توضيحات:
«کلَّ دَآبَّةٍ»: هر جنبندهای. همه جنبندگان. «مِن مَّآءٍ»: از آب ویژهای که منی است، یا از آب معمولی. تنکیر (مَآءٍ) در اینجا بیانگر افراد نوعی یا افراد شخصی، یا هر دو است. و تعریف آن در سوره انبیاء آیه ۳۰ که میفرماید: (وَ جَعَلْنا مِنَ الـْمَآءِ كلّ شَيْءٍ حَيٍّ) بیانگر جنس است (نگا: تفسیر آلوسی). منظور از خلقت موجودات زنده از آب این است که خداوند دانا و توانا، نخستین جوانه حیات را در اعماق یا سواحل دریاها پدیدار فرموده است؛ یا این که مراد از چنین آبی منی است، و اگر هم برخی از جانداران از راه تقسیم سلولها به وجود میآیند؛ نه از راه نطفه منی، از قبیل: تک سلولیها، حکم بالا جنبه نوعی دارد؛ نه عمومی. و یا این که مراد این است که آب ماده اصلی موجودات زنده است و قسمت عمده جسم آنها آب بوده و بدون آن قادر به ادامه حیات خود نمیباشند. «يَخْلُقُ اللهُ مَا يَشَآءُ»: این بخش از آیه، بیانگر این واقعیت است که جانداران منحصر به سه گروه خزندگان و دوپایان و چهارپایان نبوده و بلکه حیواناتی وجود دارد که به گونه دیگری و دارای پاهای بیشتری، و یا ساختار و شیوه حیات شگفتتری میباشند.
سوره نور آيه ۴۶
متن آیه:
﴿لَّقَدۡ أَنزَلۡنَآ ءَايَٰتٖ مُّبَيِّنَٰتٖۚ وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٤٦﴾
ترجمه:
ما (از طریق وحی) آیههای روشن و روشنگری را فرو فرستادهایم (که هم خود واضح بوده و هم بیانگر احکام دینی و امثال زندگی و اسرار کونی میباشند) و خداوند هرکه را بخواهد (در پرتو تلاش شخص و توفیق الهی) به راه راست رهنمود میکند.
توضيحات:
«مُبَيِّنَاتٍ»: روشن. روشنگر (نگا: نور / ۳۴).
سوره نور آيه ۴٧
متن آیه:
﴿وَيَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ يَتَوَلَّىٰ فَرِيقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧﴾
ترجمه:
(از جمله کسانی که خدا توفیق هدایت قرینشان نفرموده است، منافقانی هستند که پرتو ایمان به دلهایشان نتابیده است، ولی دم از ایمان میزنند) و میگویند: به خدا و پیغمبر ایمان داریم و (از اوامرشان) اطاعت میکنیم، امّا پس از این ادّعاء، گروهی از ایشان (از شرکت در اعمال خیر همچون جهاد، و از حکم قضاوت شرعی) رویگردان میشوند، و آنان در حقیقت مؤمن نیستند.
توضيحات:
«وَمَآ أُولئِكَ...»: مشارالیه کسانی است که (ءَامَنَّا وَ أَطَعْنَا) میگویند. «بِالْـمُؤْمِنينَ»: معرفه آمدن (مُؤْمِنينَ) اشاره بدان دارد که اینان مؤمنان زبانی بوده؛ نه مؤمنان راستین و مخلصی که تو میشناسی و قرآن معرّفی فرموده است: «إِنَّمـَا الـْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ ءَامَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لـَمْ يَرْتابُوا». (نگا: حجرات / ۱۵).
سوره نور آيه ۴۸
متن آیه:
﴿وَإِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُم مُّعۡرِضُونَ ٤٨﴾
ترجمه:
هنگامی که ایشان بهسوی خدا و پیغمبرش فرا خوانده میشوند تا (پیغمبر، برابر چیزی که خدا نازل فرموده است) در میانشان داوری کند، بعضی از آنان (نفاقشان ظاهر میشود و از قضاوت او) رویگردان میگردند. (زیرا که میدانند حق به جانب ایشان نیست و پیغمبر هم دادگرانه عمل میفرماید، و حق را به صاحب حق میدهد).
توضيحات:
«دُعُوا»: دعوت شدند. فرا خواهنده شدند. «إلَي اللهِ»: مراد بهسوی قرآن خدا است. «لِيَحْكُمَ»: تا داوری کند. مرجع ضمیر (رسول) است. جائز است که ضمیر به مدعوّ الیه مفهوم از کلام، یعنی (الله) و (رسول) برگردد. در هر صورت پیغمبر قاضی بوده و اطاعت از او، اطاعت از خدا است (نگا: نساء / ۸۰). «مُعرِضُونَ»: رویگردانان از حکم پیغمبر.
سوره نور آيه ۴٩
متن آیه:
﴿وَإِن يَكُن لَّهُمُ ٱلۡحَقُّ يَأۡتُوٓاْ إِلَيۡهِ مُذۡعِنِينَ ٤٩﴾
ترجمه:
ولی اگر حق داشته باشند (چون میدانند داوری به نفعآنان خواهد بود) با نهایت تسلیم بهسوی او میآیند.
توضيحات:
«مُذْعِنينَ»: اذعان کنندگان. گردن نهادگان. با فروتنی و شتاب پذیرای حکم شوندگان. حال است.
سوره نور آيه ۵۰
متن آیه:
﴿أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَمِ ٱرۡتَابُوٓاْ أَمۡ يَخَافُونَ أَن يَحِيفَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ وَرَسُولُهُۥۚ بَلۡ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٥٠﴾
ترجمه:
آیا در دلهایشان بیماری (کفر) است؟ یا (در حقّانیت قرآن) شک و تردید دارند؟ یا میترسند خدا و پیغمبرش بر آنان ستم کنند؟ (بلی! ایشان دچار بیماری کفر و گرفتار شک بوده و از داوری پیغمبر که برابر احکام الهی است هراسناک میباشند. خوب میدانند که خدا و رسول ستمگر نبوده و حق کسی را حیف و میل نمیکنند) بلکه خودشان ستمگرند.
توضيحات:
«أَفِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ...»: استفهام جنبه مبالغه در نکوهش و توبیخ را دارد. «إرْتَابُوا»: دچار شک و گمان شدهاند. «يَحِيفَ»: ستم کند. بهسوی یکی از دو طرف دعاوی گرایش نماید.
سوره نور آيه ۵۱
متن آیه:
﴿إِنَّمَا كَانَ قَوۡلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ أَن يَقُولُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٥١﴾
ترجمه:
مؤمنان هنگامی که بهسوی خدا و پیغمبرش فرا خوانده شوند تا میان آنان داوری کند، سخنشان تنها این است که میگویند: شنیدیم و اطاعت کردیم! و رستگاران واقعی ایشانند.
توضيحات:
«إِنَّمـَا كَانَ قَوْلَ...»: واژه (إِنَّمـا) برای حصر است. یعنی مؤمنان تنها یک سخن دارند که پذیرش و اطاعت است. واژه (قَوْلَ) خبر مقدّم (كانَ)، و اسم آن (أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا) است.
سوره نور آيه ۵۲
متن آیه:
﴿وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَخۡشَ ٱللَّهَ وَيَتَّقۡهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَآئِزُونَ ٥٢﴾
ترجمه:
و هرکس از خدا و پیغمبرش پیروی کند و از خدا بترسد و از (مخالفت فرمان) او بپرهیزد، این چنین کسانی (به رضایت و محبّت خدا و نعیم بهشت و خیر مطلق دست یافتگان و) به مقصود خود رسیدگانند.
توضيحات:
«يَتَّقْهِ»: اصل این فعل (يَتَّقِهِ) است و برای تخفیف قاف را ساکن کردهاند زیرا دو کسره پشت سر هم ثقیل میباشد. «الْفَآئِزُونَ»: (نگا: توبه / ۲۰، مؤمنون / ۱۱۱).
سوره نور آيه ۵۳
متن آیه:
﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَئِنۡ أَمَرۡتَهُمۡ لَيَخۡرُجُنَّۖ قُل لَّا تُقۡسِمُواْۖ طَاعَةٞ مَّعۡرُوفَةٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ ٥٣﴾
ترجمه:
آنان مؤکدانه سوگندهای مغلّظه یاد میکنند که اگر بدیشان دستور دهی (جان بر کف بهسوی میدان جهاد) بیرون میروند (و از خانه و کاشانه و اموال و اولاد خود در میگذرند). بگو: سوگند یاد نکنید. اطاعت شناخته شدهای است (که شما دارید. هرگز قول به فعل در نیامده است. گفتار چیزی نیست، کردار نشان دهید) چرا که قطعاً خدا از آنچه میکنید آگاه است.
توضيحات:
«جَهْدَ أَيْمـانِهِمْ»: نهایت تأکید و مبالغه در سوگندهایشان دارند (نگا: مائده / ۵۳، انعام / ۱۰٩، نحل / ۳۸). «لَيَخْرُجَنَّ»: بیگمان از خانه و کاشانه و اموال و اولاد خود میگذرند. جان بر کف بهسوی پهنه کارزار میروند. «طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ»: اطاعت شما شناخته شده است. یعنی عالِم بیعمل بوده و قول را به فعل تبدیل نمیکنید (نگا: نساء / ۸۱، توبه / ۸). با توجّه بدین معنی (طَاعَةٌ) مبتدا و (مَعْرُوفَةٌ) خبر آن است، یا این که (طَاعَةٌ) خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است: «طَاعَتُكُمْ طَاعَةٌ». آنچه از شما خواسته میشود اطاعت معلوم و مشخّصی است که اطاعت صادقانه و خالصانه است. در این صورت (طَاعَةٌ) خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین میشود: «أَلـْمَطْلُوبُ مِنكُمْ طَاعَةٌ مَّعْرُوفَةٌ».
سوره نور آيه ۵۴
متن آیه:
﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيۡكُم مَّا حُمِّلۡتُمۡۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهۡتَدُواْۚ وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ ٥٤﴾
ترجمه:
بگو: از خدا و از پیغمبر اطاعت کنید (اطاعت صادقانهای که اعمالتان بیانگر آن باشد). اگر سرپیچی کردید و رویگردان شدید، بر او (که محمّد و پیغمبر خدا است) انجام چیزی واجب است که بر دوش وی نهاده شده است (و آن تبلیغ رسالت است و از عهدهاش هم برآمده است و کار خود را کرده است) و بر شما هم انجام چیزی واجب است که بر دوش شما نهاده شده است (که اطاعت صادقانه و عبادات مخلصانه است) امّا اگر از او اطاعت کنید هدایت خواهید یافت (و به خیر و سعادت جهان نائل میگردید. در هر حال) بر پیغمبر چیزی جز ابلاغ روشن و تبلیغ آشکار نیست (و به وظیفه خود هم عمل کرده است).
توضيحات:
«تَوَلَّوْا»: پشت کردید. روی گردان شدید. در اصل (تَتَوَلَّوْا) میباشد. «حُـمِّلَ»: بر دوش او نهاده شده است. مسؤول و موظّف شده است «الْبَلاغُ»: ابلاغ رسالت. تبلیغ قوانین دین (نگا: آلعمران / ۲۰، مائده / ٩۲ و ٩٩).
سوره نور آيه ۵۵
متن آیه:
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡٔٗاۚ وَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٥٥﴾
ترجمه:
خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده میدهد که آنان را قطعاً جایگزین (پیشینیان، و وارث فرماندهی و حکومت ایشان) در زمین خواهد کرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همانگونه که پیشینیان (دادگر و مؤمن ملّتهای گذشته) را جایگزین (طاغیان و یاغیان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاریخ) کرده است (و حکومت و قدرت را بدانان بخشیده است). همچنین آئین (اسلام نام) ایشان را که برای آنان میپسندد، حتماً (در زمین) پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نیز خوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدّل میسازد، (آن چنان که بدون دغدغه و دلهره از دیگران، تنها) مرا میپرستند و چیزی را انبازم نمیگردانند. بعد از این (وعده راستین) کسانی که کافر شوند، آنان کاملاً بیرون شوندگان (از دائره ایمان و اسلام) بشمارند (و متمرّدان و مرتدّان حقیقی میباشند).
توضيحات:
«الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنكُمْ...»: مراد مؤمنان صدر اسلام به طور خاصّ، و همه مؤمنان متّصف به دو صفت ایمان و عمل صالح به طور عام، در تمام ازمنه و امکنه است. «لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ»: قطعاً ایشان را جانشین و جایگزین دیگران میسازیم و حکومت و ریاست را به دست آنان میسپاریم. مراد این است که در هر عصر و زمان پایههای ایمان و عمل صالح در میان مسلمانان مستحکم شود، آنان صاحب حکومتی ریشهدار و پرنفوذ خواهند شد. «الأرْضِ»: مراد از آن تمام روی زمین نیست، بلکه تسمیه جزء به اسم کلّ است. برخی ارض را شامل سراسر کره زمین دانستهاند و در انتظار روزی و روزگاری هستند که حکومت جهانی در دست مسلمین خواهد بود - إن شَآءَ اللهُ-. «الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ»: مراد همه ملّتهای پیشین است که دارای ایمان و عمل صالح بودهاند و در روی زمین حکومت پیدا کردهاند (نگا: اعراف / ۱۳٧، یونس / ۱۴، قصص / ۵ و ۶). «لَيُمَكِّنَنَّ»: پابرجا و مستقرّ میدارد. «دِينَهُمْ»: دین مورد نظر، آئین اسلام است. «مِن بَعْدِ خَوْفِهِمْ»: به دنبال خوف و هراس مسلمانان در اوائل عهد رسول است (نگا: انفال / ۲۶). «كَفَرَ»: کفر ورزید. کفران نعمتِ خلافت کرد. «بَعْدَ ذلِكَ»: بعد از آگاهی از این وعده. بعد از حصول آنچه وعده داده میشود. «الْفَاسِقُونَ»: مرتدّان. خارج شوندگان از طاعت خدا. سرکشان از فرمان یزدان. افراد کاملاً فاسق و سر به کفر و طغیان نهاده.
سوره نور آيه ۵۶
متن آیه:
﴿وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ ٥٦﴾
ترجمه:
نماز را (در وقت معین و با خشوع و خضوع لازم) بخوانید، و زکات را (به مستحقّان آن) بپردازید، و از پیغمبر اطاعت کنید، تا این که (از سوی خدا) به شما رحم شود (و مشمول رضایت و عنایت او گردید).
توضيحات:
«لَعَلَّكُمْ تُرْحَـمُونَ»: تا به شما رحم شود. به امید رحمت و عنایت خدا به خود.
سوره نور آيه ۵٧
متن آیه:
﴿لَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مُعۡجِزِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ وَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُۖ وَلَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ ٥٧﴾
ترجمه:
گمان مبر که کافران درمانده کنندگان (خدا) در زمین باشند (و بتوانند از چنگال مجازات الهی فرار کنند و از قلمرو قدرتش بیرون روند. نه تنها در این جهان از مجازات خدا مصون نیستند) بلکه در آخرت جایگاهشان دوزخ است و چه بد جایگاهی است!
توضيحات:
«مُعْجِزِينَ»: درماندهکنندگان. گاهی انسان در تعقیب کسی است و او از دستش فرار میکند و هرچه کوشش مینماید به او دسترسی پیدا نمینماید و از قلمرو قدرتش بیرون میرود، و این امر او را ناتوان میسازد، امّا خدا کسی نیست که بتوان از قلمرو قدرت او بیرون رفت و وی را درمانده کرد و از دست کیفرش خود را به دور داشت. (مُعْجِزين) مفعول دوم است. «مَأْوَاهُمْ»: مکانی که سرانجام کافران در آن منزل میگزینند.
سوره نور آيه ۵۸
متن آیه:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِيَسۡتَٔۡذِنكُمُ ٱلَّذِينَ مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ وَٱلَّذِينَ لَمۡ يَبۡلُغُواْ ٱلۡحُلُمَ مِنكُمۡ ثَلَٰثَ مَرَّٰتٖۚ مِّن قَبۡلِ صَلَوٰةِ ٱلۡفَجۡرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ ٱلظَّهِيرَةِ وَمِنۢ بَعۡدِ صَلَوٰةِ ٱلۡعِشَآءِۚ ثَلَٰثُ عَوۡرَٰتٖ لَّكُمۡۚ لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ وَلَا عَلَيۡهِمۡ جُنَاحُۢ بَعۡدَهُنَّۚ طَوَّٰفُونَ عَلَيۡكُم بَعۡضُكُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٥٨﴾
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! باید بردگان شما و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیدهاند (ولی مسائل جنسی و عورت و غیر آن را تمییز و تشخیص میدهند، به هنگام ورود به اطاقهای خواب مردان و همسران) در سه وقت اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و در نیمروز هنگامی که لباسهای (معمولی) خود را در میآورید، و بعد از نماز عشاء. (این اوقات) سه وقت (ویژه خلوت و آشکار شدن) عورت شما است. بعد از این سه وقت بر شما و آنان گناهی نیست بدون اجازه وارد شوند. (آنان خدمتکاران و کوچکان شما هستند و مشکل است هر بار در سایر اوقات اجازه بگیرند). ایشان دور و بر شما در رفت و آمدند و شما نیز دور و بر ایشان در رفت و آمدید (و با صفا و صمیمیت خانوادگی به یکدیگر خدمت مینمائید). اینگونه (صریح و روشن) خداوند آیهها را برای شما توضیح و تبیین میکند (تا خویشتن را در پرتو احکام قرآنی، متأدّب به اخلاق اسلامی کنید) و خداوند بس آگاه و کاربجا است.
توضيحات:
«الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمـَانُكُمْ»: مراد بردگان و خدمتکاران است (نگا: زادالمسیر، المنتخب). «الَّذِينَ»: از راه تغلیب مراد پسران و دختران است. «لـَمْ يَبْلُغُوا»: نرسیدهاند. «الْحُلُمَ»: احتلام. مراد زمان بلوغ است. «مَرَّاتٍ»: دَفَعات. مراد اوقات اجازه گرفتن است. «الظَّهِيرَةِ»: وقت ظهر. هنگام گرمای نیمروز. «عَوْراتٍ»: جمع عورت، شرمگاه. مراد اوقاتی است که معمولاً میان زن و شوهر خلوت میگردد، و ستر عورت مراعات نمیشود. «بَعْدَهُنَّ»: غیر از آن سه وقت. «طَوَّافُونَ»: جمع طَوَّاف، صیغه مبالغه است و به معنی بسیار گردندگان است، ولی مراد رفت و آمد و داخل شدن و بیرون رفتن و دور و بر یکدیگر پلکیدن برای خدمت و معاشرت و مخالطت است. خبر مبتدای محذوف بوده و تقدیر چنین است: «هُمْ طَوَّافُونَ». «بَعْضُكُمْ»: مبتدا است و خبر آن جار و مجرور (عَلي بَعْضٍ) است که مُتعلّق آن محذوف و تقدیر چنین است: «بَعْضُكُمْ طَائِفٌ عَلي بَعْضٍ». جمله (بَعْضُكُمْ عَلي بَعْضٍ) بدل از جمله (طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ) است.
سوره نور آيه ۵٩
متن آیه:
﴿وَإِذَا بَلَغَ ٱلۡأَطۡفَٰلُ مِنكُمُ ٱلۡحُلُمَ فَلۡيَسۡتَٔۡذِنُواْ كَمَا ٱسۡتَٔۡذَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦۗ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٥٩﴾
ترجمه:
هنگامی که کودکان شما به سن بلوغ رسیدند (در همه اوقات برای ورود به مکانی که پدر و مادر در آنجا استراحت میکنند، و یا منزل اختصاصیی که آنان در آنجا بسر میبرند) باید اجازه بگیرند، همانگونه که اشخاصی که پیش از آنان بودهاند (هنگامی که به سن بلوغ رسیده و اینک مردان و زنان بزرگسال بشمارند) اجازه گرفتهاند. خداوند این چنین (روشن و ساده) آیات (احکام شریعت) خود را توضیح داده و تبیین میکند (تا متأدّب به آداب اسلامی شوید). و خداوند بس آگاه (از احوال آفریدههای خود و) دارای حکمت است (در قانونگذاری برای بندگانش).
توضيحات:
«الَّذِینَ مِنْ...». مراد مردان و زنان، یعنی افراد بزرگسال است.
سوره نور آيه ۶۰
متن آیه:
﴿وَٱلۡقَوَٰعِدُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ ٱلَّٰتِي لَا يَرۡجُونَ نِكَاحٗا فَلَيۡسَ عَلَيۡهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعۡنَ ثِيَابَهُنَّ غَيۡرَ مُتَبَرِّجَٰتِۢ بِزِينَةٖۖ وَأَن يَسۡتَعۡفِفۡنَ خَيۡرٞ لَّهُنَّۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ٦٠﴾
ترجمه:
زنان از کار افتادهای که (به سن و سال نازائی رسیدهاند و بر اثر سالخوردگی جاذبه جنسی را کاملاً از دست دادهاند و) میل به ازدواج (با مردان، و مردان نیز رغبت به ازدواج با آنان را) ندارند، اگر لباسهای (حفظ حجاب مذکور در سوره نور آيه ۳۱، و سوره احزاب آیه ۵٩) خود را از تن به در آورند (و با جامههای معمولی با دیگران معاشرت کنند) گناهی بر آنان نیست (چرا که به علّت فرتوت بودن و کهنسال شدن، همچون دختران نابالغ گشتهاند) در صورتی که (هدف آنان خودآرائی و نمایش وسائل آرایش در برابر مردم نبوده و به بهانه برداشتن لباس حجاب) زینت را نشان ندهند. (با همه این احوال، چون پیران سرمشق جوانان هستند) اگر عفّت را رعایت کنند (و خویشتن را بپوشانند) برای ایشان بهتر است، و خداوند شنوا و دانا است (و لذا آنچه را میگویند میشنود، و آنچه را در دل دارند و در سر میپرورانند میداند).
توضيحات:
«الْقَوَاعِدُ»: جمع قاعد. زنان پیر و فرتوتی که از حیض باز ایستادهاند و نازا شده و میل زناشوئی و جاذبه جنسی را کاملاً از دست داده باشند. «لا يَرْجُونَ نِكاحاً»: امیدی به ازدواج ندارند، چرا که دیگر بدانان رغبتی نیست و آتش دلدادگی و دلباختگی خودشان در دلشان فرو مرده است. «أَن يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ»: این که لباسهای خود را زمین بگذارند. مراد (خـِمـار) و (جَلابيب) مذکور در سوره نور آيه ۳۱، و سوره احزاب آیه ۵٩ است که روسری و چارقد و مقنعه و جامههای رویین میباشد. «غَيْرَ»: حال است. «مُتَبرِّجاتٍ»: خارجشوندگان از حشمت. زنان آرایش کرده و زینت و زیبائی خود را نشان دهنده. «يَسْتَعْفِفْنَ»: عفّت پیشه کنند. مراد حفظ حجاب برابر سوره نور آيه ۳۱، و سوره احزاب آیه ۵٩ است.
سوره نور آيه ۶۱
متن آیه:
﴿لَّيۡسَ عَلَى ٱلۡأَعۡمَىٰ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡأَعۡرَجِ حَرَجٞ وَلَا عَلَى ٱلۡمَرِيضِ حَرَجٞ وَلَا عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ أَن تَأۡكُلُواْ مِنۢ بُيُوتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ ءَابَآئِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أُمَّهَٰتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ إِخۡوَٰنِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أَخَوَٰتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أَعۡمَٰمِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ عَمَّٰتِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ أَخۡوَٰلِكُمۡ أَوۡ بُيُوتِ خَٰلَٰتِكُمۡ أَوۡ مَا مَلَكۡتُم مَّفَاتِحَهُۥٓ أَوۡ صَدِيقِكُمۡۚ لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَأۡكُلُواْ جَمِيعًا أَوۡ أَشۡتَاتٗاۚ فَإِذَا دَخَلۡتُم بُيُوتٗا فَسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ تَحِيَّةٗ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُبَٰرَكَةٗ طَيِّبَةٗۚ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٦١﴾
ترجمه:
بر (اشخاص صاحب عذر چون) کور و لنگ و بیمار، و بر خود شما (تندرستان) گناهی نیست که در خانههای (فرزندان) خودتان، یا خانههای پدران، مادران، برادران، خواهران، عموها، عمّهها، دائیها، و خالههای خود، یا خانههائی که کلیدهای آنها در اختیار شما است (و نگاهبانی و مواظبت آنها به شما واگذار شده است) و یا خانههای دوستانتان غذا بخورید. همچنین بر شما گناهی نیست که به طور دستهجمعی و یا جداگانه خوراک تناول نمائید. هر وقت داخل خانهای شدید بر همدیگر سلام کنید، سلام پربرکت (و لبریز از خیر و ثواب فراوان، و تقویتکننده پیوند موجود میان دلهای مردمان، و درود) پاکی که به فرمان خدا مقرّر است (و موجب صفا و صمیمیت میگردد). اینگونه (کافی و وافی و واضح) خداوند آیهها (ی احکام محکمه و شرائع مبرمه خود) را برایتان توضیح میدهد و تبیین میکند تا این که (بیندیشید و در پرتو خرد، احکام و مواعظ مندرج در آیات را) بفهمید (و بدانها عمل کنید).
توضيحات:
«حَرَجٌ»: گناه (نگا: توبه / ٩۱، احزاب / ۳۸). «بُيُوتِكُمْ»: خانههای خود. مراد خانه فرزندان است. چرا که به فرموده پیغمبر، فراچنگ آورده اولاد فرا چنگ آورده پدر بشمار است: الف)« اِنَّ أَطْيَبَ ما يَأْكُلُ الْمَرْءُ مِنْ كَسْبِهِ ، وَ إِنَّ وَلَدَهُ مِنْ كَسْبِهِ». ب) «أَنْتَ وَ مالُكَ لأبِيكَ». (نگا: تفسیر آلوسی). «لَيْسَ عَلي الأعْمي...»: طبق برخی از روایات، اهل مدینه پیش از آن که اسلام را پذیرا شوند، افراد نابینا و شل و بیمار را از حضور بر سر سفره غذا منع میکردند و با آنان همغذا نمیشدند. اسلام این عمل را نکوهش فرمود. «مَفَاتِحَ»: جمع مِفْتَح، کلیدها (نگا: انعام / ۵٩). «مَا مَلَكْتُم مَّفَاتِحَهُ»: خانههائی که کلیدهای آنها در اختیار شما است. مراد خانههائی است که نگاهبانی و مواظبت آنها به شما واگذار شده و شما را مراقب و متصرّف در آنها نمودهاند. «أَن تَأْكُلُوا جـِميعاً أَوْ اَشْتَاتاً»: این که گروهی یا تنها غذا بخورید. برخی از اعراب مانند قبیله کنانه، و جمعی از مسلمانان در آغاز اسلام از غذا خوردن تنهائی، ابا داشتند، قرآن بدانان تعلیم میدهد که غذا خوردن به صورت جمعی و فردی هر دو مجاز است. «فَسَلِّمُوا عَلي أَنفُسِكُمْ»: بر خودتان سلام کنید. مراد از «خودتان»، «هـمديگر» است (نگا: بقره / ۵۴) و در اصل منظور ساکنان منازل است، اعم از بیگانگان یا خویشان و اهل خانواده. از قبیل: پدر و مادر و برادر و خواهر و همسر و پسر و دختر (نگا: آلعمران / ۶۱). اگر هم به هنگام ورود به خانهای، کسی در آنجا نباشد، باید بر خویشتن سلام کرد و گفت: «أَلسَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلي عِبَادِ اللهِ الصَّالِحينَ». «مِنْ عِندِاللهِ»: از سوی خدا مقرّر است و برنامه اسلامی است. «تَحِيَّةً»: درود و سلام. مفعول مطلق است برای (سَلِّمُوا) از غیر لفظ خود، همچون قَعَدْتُ جُلُوساً. «طَيِّبَةً»: پاک. مایه خوشحالی و سرور.
سوره نور آيه ۶۲
متن آیه:
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَإِذَا كَانُواْ مَعَهُۥ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ جَامِعٖ لَّمۡ يَذۡهَبُواْ حَتَّىٰ يَسۡتَٔۡذِنُوهُۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَسۡتَٔۡذِنُونَكَ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۚ فَإِذَا ٱسۡتَٔۡذَنُوكَ لِبَعۡضِ شَأۡنِهِمۡ فَأۡذَن لِّمَن شِئۡتَ مِنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمُ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٦٢﴾
ترجمه:
مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و پیغمبرش ایمان دارند و هنگامی که در کار مهمّی (چون جهاد) با او باشند، بدون اجازه وی (به جائی) نمیروند (و تک و تنها رهایش نمیکنند). کسانی که از تو اجازه میگیرند آنان واقعاً به خدا و پیغمبرش ایمان دارند. پس هرگاه از تو برای انجام بعضی از کارهای خود اجازه خواستند، به هرکس از ایشان که میخواهی (و صلاح میبینی) اجازه بده، و از خدا برای آنان آمرزش بخواه. بیگمان خدا بخشایشگر و مهربان است (و با مغفرت و رحمت خود، اجازه خواستن و به دنبال مصالح خویش رفتن ایشان را که نوعی قصور در چنین اوقات بشمار است میبخشد).
توضيحات:
«أَمْرٍ جَامِعٍ»: کار مهمّی که مردمان برای مشورت و یا شرکت در آن گرد میآیند، از قبیل جهاد و جمعه و جماعت و عیدین. «إسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللهَ»: مراد طلب بخشش قصور آنان در تشخیص مهمّ و مهمّتر است.
سوره نور آيه ۶۳
متن آیه:
﴿لَّا تَجۡعَلُواْ دُعَآءَ ٱلرَّسُولِ بَيۡنَكُمۡ كَدُعَآءِ بَعۡضِكُم بَعۡضٗاۚ قَدۡ يَعۡلَمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمۡ لِوَاذٗاۚ فَلۡيَحۡذَرِ ٱلَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنۡ أَمۡرِهِۦٓ أَن تُصِيبَهُمۡ فِتۡنَةٌ أَوۡ يُصِيبَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ ٦٣﴾
ترجمه:
(ای مؤمنان!) دعوت پیغمبر را در میان خویش (برای اجتماع و شرکت در کارهای مهمّ) همسان دعوت برخی از برخی از خود بشمار نیاورید (چرا که فرمانش فرمان خدا و دعوتش دعوت پروردگار است). خداوند آگاه از کسانی است که در میان شما خویشتن را میدزدند و پشت سر دیگران خود را پنهان میدارند (تا پیغمبر آنان را نبیند و از انصراف و گریز ایشان نپرسد و کاری بدانان حوالت نکند). آنان که با فرمان او مخالفت میکنند، باید از این بترسند که بلائی (در برابر عصیانی که میورزند) گریبانگیرشان گردد، یا این که عذاب دردناکی دچارشان شود (اعم از قحطی و زلزله و دیگر مصائب دنیوی، و دوزخ و دیگر شکنجههای اخروی).
توضيحات:
«دُعَآءَ»: دعوت. فراخواندن برای کار مهمّی. «يَتَسَلَّلُونَ»: خود را میدزدند. خویشتن را کنار میکشند و پشت دیوار و پشت سر مردم خویش را پنهان میسازند. آهسته و پنهانی راه خود را در پیش میگیرند. «لِوَاذاً»: پناه بردن. یکی در پشت دیگری خویشتن را قائم کردن. مصدر باب مفاعله است و حال بوده و به معنی (مُلاوِذينَ) است.
سوره نور آيه ۶۴
متن آیه:
﴿أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ قَدۡ يَعۡلَمُ مَآ أَنتُمۡ عَلَيۡهِ وَيَوۡمَ يُرۡجَعُونَ إِلَيۡهِ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْۗ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ٦٤﴾
ترجمه:
هان! (ای مردمان!) آنچه در آسمانها و زمین است متعلّق به خدا است. او آگاه است از آنچه شما (هم اینک) بر آن هستید (و چه نوع عقیده و هدف و روشی دارید) و آگاه است از آن روزی که انسانها در آن بهسوی او بازمیگردند، و ایشان را از اعمالی که انجام دادهاند آگاه میسازد (و جزا و سزا و پاداش و پادافره کردار و رفتار و گفتارشان را میدهد) و خداوند از هر چیزی آگاه است (و احوال و اوضاع و موافقت و مخالفت و اخلاص و نفاق کسی بر او پنهان نمیماند).
توضيحات:
«قَدْ يَعْلَمُ»: حتماً میداند. حرف (قَدْ) در اینجا برای تحقیق است (نگا: تفسیر آلوسی). «يَوْمَ»: مفعول به و عطف بر (ما) است، و یا عطف بر (أَلآنَ) مقدّر است و تقدیر چنین است: «مَآ أَنتُمْ عَلَيهِ الآنَ وَ يَوْمَ». و یا این که ظرف است و معنی چنین میشود: خداوند آگاه است از آنچه شما بر آن هستید، و در روزی که انسانها بهسوی او باز میگردند، ایشان را از آنچه کردهاند باخبر میسازد. یادآوری: در این آیه سه بار بر روی علم خدا نسبت به اعمال انسانها تکیه شده است، تا ما متوجّه باشیم که خدا به طور دائم مراقب ما است و چیزی از اعمال پنهان و آشکار ما بر او مخفی نمیماند.