سوره قصص
سوره قصص آيه ۱
متن آیه:
﴿طسٓمٓ ١﴾
ترجمه:
طا. سین. میم.
توضيحات:
«طسم»: از حروف مقطّعهاند (نگا: بقره / ۱).
سوره قصص آيه ۲
متن آیه:
﴿تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ٢﴾
ترجمه:
اینها آیههای کتاب روشن و روشنگرند.
توضيحات:
«تِلْكَ»: این آیات قرآنی. «الـْمُبِينِ»: آشکار. آشکار کننده (نگا: مائده / ۱۵، یوسف / ۱، حجر / ۱). یعنی قرآن مجید با محتوای روشنش، حق را از باطل و راه را از بیراهه نمودار میسازد و روشنگر راه سعادت انسانها میباشد.
سوره قصص آيه ۳
متن آیه:
﴿نَتۡلُواْ عَلَيۡكَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَفِرۡعَوۡنَ بِٱلۡحَقِّ لِقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ ٣﴾
ترجمه:
ما راست و درست بر تو گوشهای از داستان واقعی موسی و فرعون را میخوانیم، برای (استفاده) کسانی که مؤمنند (و میخواهند در میان انبوه مشکلات، راه خود را بهسوی هدف بگشایند).
توضيحات:
«نَتْلُو»: تلاوت میکنیم. میخوانیم. در رسمالخطّ قرآنی، الف زائدی در آخر دارد. «نَبَإِ»: خبر. داستان (نگا: مائده / ۲٧، انعام / ۳۴ و ۶٧). «مِن نَّبَإِ»: حرف (مِنْ) تبعیضیه است. یعنی گوشهای از این داستان پرماجرا. «بِالْحَقِّ»: راست و درست. عین واقعیت. یعنی آنچه در اینجا آمده است، نه تنها خالی از هرگونه خرافات است، بلکه بیان واقعی مطالب حقیقی است. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»: تأکیدی است بر این حقیقت که مؤمنان هدف اصلی این آیات بوده و ذکر داستان به خاطر آنان و جهت استفاده ایشان است.
سوره قصص آيه ۴
متن آیه:
﴿إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَيَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡۚ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٤﴾
ترجمه:
فرعون در سرزمین (مصر، شروع به) استکبار و سلطهگری کرد، و (در میان) مردمان آنجا (تفرّقه انداخت و آنان) را به گروهها و دستههای مختلفی تبدیل نمود. (هر گروهی و دستهای به دفاع از افراد خود و جنگ و دشمنی با سایرین میپرداخت. فرعون مخصوصاً مردمان مصر را به دو گروه مشخّص قبطیان و سبطیان تقسیم کرد، و) گروهی از ایشان را (که سبطیان یعنی بنیاسرائیل بودند، در برابر قبطیان) ضعیف و ناتوان میکرد. پسرانشان را سر میبرید و دخترانشان را (برای خدمتگذاری) زنده نگاه میداشت. او مسلّماً از زمره تباهکاران (و جنایتکاران تاریخ) بود.
توضيحات:
«عَلا»: سرکشی و قلدری کرد. زورگوئی کرد و بزرگی فروخت (نگا: مؤمنون / ٩۱ و ۴۶، یونس / ۸۳). «شِيَعاً»: جمع شیعة، گروهها و دستهها. طوائف گوناگون. «طَآئِفَةً مِّنْهُمْ»: مراد سبطیان یا بنیاسرائیل است (نگا: بقره / ۴٩). «يَسْتَحْيِي نِسَآءَهُمْ»: (نگا: بقره / ۴٩، اعراف / ۱۲٧ و ۱۴۱، ابراهیم / ۶).
سوره قصص آيه ۵
متن آیه:
﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَنَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ٥﴾
ترجمه:
ما میخواستیم که به ضعیفان و ناتوانان تفضّل نمائیم و ایشان را پیشوایان و وارثان (حکومت و قدرت) سازیم.
توضيحات:
«نَمُنَّ»: تفضّل کنیم و نعمت بخشیم. مشمول مواهب خود نمائیم (نگا: آلعمران / ۱۶۴، نساء / ٩۴، انعام / ۵۳، طه / ۳٧). «أَئِمَّةً»: جمع امام، پیشوایان. سردستگان (نگا: انبیاء / ٧۳، توبه / ۱۲). «الْوَارِثِينَ»: به ارث برندگان. مراد به دست گیرندگان و دریافت کنندگان حکومت و قدرت است (نگا: شعراء / ۵٩).
سوره قصص آيه ۶
متن آیه:
﴿وَنُمَكِّنَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَنُرِيَ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا مِنۡهُم مَّا كَانُواْ يَحۡذَرُونَ٦﴾
ترجمه:
و ایشان را در سرزمین (مصر) مستقرّ گردانیم و سلطه و حکومتشان دهیم، و بر دست مستضعفان، به فرعون و هامان و لشکریانشان چیزی را بنمایانیم که از آن در هراس بودند.
توضيحات:
«نُمَكِّنَ»: مکانت و منزلت بخشیم. سلطه و قدرت دهیم. مستقرّ سازیم و حکومت دهیم. «هَامَان»: وزیر فرعون و مستشار اعظم او بود «مَا»: آنچه. مراد هلاک فرعون و فرعونیان بر دست بنیاسرائیل است (نگا: یونس / ٩۰) که در اینجا به مقدّمات آن اشاره شده است.
سوره قصص آيه ٧
متن آیه:
﴿وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧﴾
ترجمه:
ما به مادر موسی الهام کردیم که موسی را شیر بده، و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را به دریا (گونه نیل) بینداز، و مترس و غمگین مباش که ما او را به تو باز میگردانیم و از زمره پیغمبرانش مینمائیم.
توضيحات:
«أَوْحَيْنَا»: الهام کردیم. پیام دادیم (نگا: نحل / ۶۸، مائده / ۱۱۱، طه / ۳۸، انفال / ۱۲، زلزله / ۵). «الْيَمِّ»: دریا. مراد رودخانه عظیم نیل است (نگا: طه / ۳٩).
سوره قصص آيه ۸
متن آیه:
﴿فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِيَكُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَحَزَنًاۗ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا كَانُواْ خَٰطِِٔينَ ٨﴾
ترجمه:
(کار به جائی رسید که مادر موسی ناچار شد، او را به دریا گونه نیل بیندازد) خاندان فرعون، موسی را (از روی امواج نیل) بر گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مایه اندوهشان گردد! مسلّماً فرعون و هامان و لشکریانشان خطاکار بودند.
توضيحات:
«ءَالُ»: خاندان. دار و دسته. «لِيَكُونَ»: لام این واژه لام عاقبت است؛ نه لام علّت. یعنی سرانجام و عاقبت کار چنین شد. «حَزَناً»: حُزْن و حَزَن به معنی غم و اندوه است. در اینجا به معنی اسم فاعل مُحْزِن است، یعنی: مایه اندوه و سبب غم.
سوره قصص آيه ٩
متن آیه:
﴿وَقَالَتِ ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ قُرَّتُ عَيۡنٖ لِّي وَلَكَۖ لَا تَقۡتُلُوهُ عَسَىٰٓ أَن يَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ٩﴾
ترجمه:
زن فرعون (آسیه هنگامی که دید آنان قصد کشتن کودک را دارند) گفت: او را نکشید، نور چشم من و تو است. شاید برای ما مفید باشد، و یا اصلاً او را پسر خود کنیم. آنان نمیفهمیدند (که دست تقدیر در پس پرده غیب چه بازی میکند).
توضيحات:
«قُرَّةُ عَيْنٍ»: روشنی چشم. مراد مایه سرور و شادمانی است (نگا: طه / ۴۰). (قُرَّةُ) خبر مبتدای محذوف است و اصل آن چنین است: «هُوَ قُرَّةُ عَيْنٍ». «إِمْرَأَةُ فِرْعَوْنَ»: زن فرعون. مراد آسیه، همسر فرعون است که قرآن او را زن باایمانی معرّفی میکند (نگا: تحریم / ۱۱).
سوره قصص آيه ۱۰
متن آیه:
﴿وَأَصۡبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَٰرِغًاۖ إِن كَادَتۡ لَتُبۡدِي بِهِۦ لَوۡلَآ أَن رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٠﴾
ترجمه:
دل مادر موسی تهی (از صبر و قرار) شد، و اگر دل او را (با اعطای صبر و شکیبائی) برجای و استوار نمیداشتیم تا از زمره باورمندان (به وعده خدا) باشد، نزدیک بود (بر اثر ناراحتی و پریشانی، راز) او را آشکار سازد (و فریاد بزند که وای فرزندم!).
توضيحات:
«فَارِغاً»: خالی و تهی. مراد خالی از قوّت و قدرت ضبط خود و تهی از خویشتنداری و شکیبائی (نگا: ابراهیم / ۴۳). «إِنْ... لَتُبْدِي...»: از مصدر ابداء به معنی بیان و اظهار است. «رَبَطْنَا عَلي قَلْبِهَا»: دل او را بر جای و استوار داشتیم (نگا: کهف / ۱۴). «الـْمُؤْمِنينَ»: مراد باورمندان و معتقدان به وعده خدا است، که در اینجا (إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيْكِ...) در آیه هفتم است.
سوره قصص آيه ۱۱
متن آیه:
﴿وَقَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ قُصِّيهِۖ فَبَصُرَتۡ بِهِۦ عَن جُنُبٖ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١١﴾
ترجمه:
(مادر موسی، در پرتو لطف خدا، آرامش خود را بازیافت) و به خواهر موسی گفت: او را پیجوئی و پیگیری کن (تا ببینیم حال و وضع او چه میشود. خواهر موسی دستور مادر را انجام و دورادور موسی را زیر نظر داشت) و او را از جانبی میدید بدون این که آنان بدانند.
توضيحات:
«قُصِّيهِ»: او را دنبال کن. حال و وضع او را بپای. «عَن جُنُبٍ»: از جانبی. از گوشهای. مراد دورادور است. «وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ»: در حالی که فرعون و فرعونیان نمیدانستند که او خواهر موسی است و مشغول دید زدن است.
سوره قصص آيه ۱۲
متن آیه:
﴿وَحَرَّمۡنَا عَلَيۡهِ ٱلۡمَرَاضِعَ مِن قَبۡلُ فَقَالَتۡ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَيۡتٖ يَكۡفُلُونَهُۥ لَكُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ ١٢﴾
ترجمه:
و ما دایگان را از او بازداشتیم (و نگذاشتیم نوزاد پستان زنی را بمکد) پیش از آن (که مادرش را پیدا و به دایگانی موسی ببرند! مأموران در جستجوی دایگان میگشتند. خواهر موسی خود را بدیشان رساند) و گفت: آیا شما را به ساکنان خانوادهای رهنمود کنم که برایتان سرپرستی او را بر عهده گیرند (و وی را شیر دهند و پرورش کنند) و خیرخواه و دلسوز او باشند؟
توضيحات:
«حَرَّمْنَا»: تحریم کردیم. مراد از تحریم، منع کردن و بازداشتن است. «الـْمَرَاضِعَ»: جمع مُرْضِع، زنان شیرده. دایگان. یا جمع مَرْضَع است و اسم مکان و مراد پستان است. یا این که مصدر میمی و به معنی رضاع و شیر دادن است. «نَاصِحُونَ»: دلسوزان. خیرخواهان.
سوره قصص آيه ۱۳
متن آیه:
﴿فَرَدَدۡنَٰهُ إِلَىٰٓ أُمِّهِۦ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَ وَلِتَعۡلَمَ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٣﴾
ترجمه:
(مأموران مادر موسی را به قصر فرعون بردند و نوزاد سخت پستان او را مکیدن گرفت و برق خوشحالی از چشمها جستن کرد، و بدین ترتیب) ما موسی را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش (از دیدار او) روشن شود (و غم و اندوهی در دل او نماند) و غمگین نگردد و بداند که وعده خدا راست است، اگر چه بیشتر مردم (چنین) نمیدانند.
توضيحات:
«كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها»: (نگا: قصص / ٩).
سوره قصص آيه ۱۴
متن آیه:
﴿وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَٱسۡتَوَىٰٓ ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَعِلۡمٗاۚ وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٤﴾
ترجمه:
و زمانی که موسی به نهایت قدرت و رشد (جسمانی) خود رسید، و خرد و اندیشهاش کامل گردید، بدو فرزانگی و دانش دادیم، و ما اینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم (و خوبی و نیکی ایشان را با خوبی و نیکی پاسخ داده و آنان را در هر دو جهان یاری میکنیم و خوشبخت میگردانیم).
توضيحات:
«أَشُدَّ»: قدرت و قوّت. مراد رشد و نموّ جسمانی است. «إِسْتَوي»: تکامل و تعادل پیدا کرد و از نظر خرد و اندیشه کامل گردید. «حُكْمـاً»: حکمت. فرزانگی. روشنبینی (نگا: انعام / ۸٩).
سوره قصص آيه ۱۵
متن آیه:
﴿وَدَخَلَ ٱلۡمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفۡلَةٖ مِّنۡ أَهۡلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيۡنِ يَقۡتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِۦ وَهَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦۖ فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ فَوَكَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيۡهِۖ قَالَ هَٰذَا مِنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِۖ إِنَّهُۥ عَدُوّٞ مُّضِلّٞ مُّبِينٞ ١٥﴾
ترجمه:
موسی (از قصر فرعون، رهسپار کوچه و بازار پایتخت مملکت شد) و بدون این که اهالی شهر مطّلع شوند، وارد آنجا گردید. در شهر دید که دو مرد میجنگند که یکی از قبیله او (بنیاسرائیلیها) و دیگری از دشمنان او (یعنی از طائفه قبطیهای جانبدارِ فرعون) است. فردی که از قبیله او بود، علیه کسی که از دشمنانش بود، از موسی کمک خواست (و موسی کمکش کرد) و مشتی بدو زد و او را کشت! موسی گفت: این از عمل شیطان بود (چرا که با وسوسه خود بر سر خشمم آورد و غافلگیرم کرد). واقعاً او دشمن گمراه کننده آشکاری است.
توضيحات:
«الْـمَدِينَةِ»: مراد پایتخت مملکت فرعون است که گویا «منف» یا «مصر» و یا این که «مصرايم» نام داشته است. «عَلي حينِ»: حرف (عَلي) به معنی (في) است. «شِيَعَةِ»: قوم و قبیله. «إِسْتَغَاثَ»: یاری و کمک خواست. فریادرس طلبید. «وَكَزَ»: مشت زد. «قَضي عَلَيْهِ»: او را کشت.
سوره قصص آيه ۱۶
متن آیه:
﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي فَٱغۡفِرۡ لِي فَغَفَرَ لَهُۥٓۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ١٦﴾
ترجمه:
(موسی از کرده خود پشیمان شد و رو به درگاه خدا کرد و) گفت: پروردگارا! من بر خویشتن (با کشتن یک تن) ستم کردم، پس (به فریادم رس و) مرا ببخش. (خدا دعایش را اجابت کرد) و او را بخشید، چرا که خدا بس آمرزگار و مهربان (درباره بندگان پشیمان و توبهکار) است.
توضيحات:
«ظَلَمْتُ نَفْسِي»: (نگا: نمل / ۴۴).
سوره قصص آيه ۱٧
متن آیه:
﴿قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ فَلَنۡ أَكُونَ ظَهِيرٗا لِّلۡمُجۡرِمِينَ ١٧﴾
ترجمه:
گفت: پروردگارا! به پاس نعمتهائی که به من عطاء فرمودهای (و عطاء میفرمائی که مغفرت و مرحمت است)، هرگز پشتیبان بدکاران و بزهکاران نخواهم شد.
توضيحات:
«بِمَآ أَنْعَمْتَ عَلَيَّ»: حرف باء میتواند برای سبب و یا قسم استعطافی باشد. در صورت نخست، یعنی: به سبب نعمتهائی که عطاء فرمودهای که قدرت و قوت و جاه و نعمت و عزّت و دانش و حکمت است. و به سبب لطفی که میفرمائی و مغفرتی که عطاء مینمائی. در صورت دوم، یعنی: تو را سوگند میدهم به نعمتهائی که روا داشتهای این که مرا ببخشی و آمرزش خویش را بهرهام گردانی، که اگر چنین شود، دیگر من...
سوره قصص آيه ۱۸
متن آیه:
﴿فَأَصۡبَحَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا ٱلَّذِي ٱسۡتَنصَرَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَسۡتَصۡرِخُهُۥۚ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰٓ إِنَّكَ لَغَوِيّٞ مُّبِينٞ ١٨﴾
ترجمه:
در شهر، ترسان و نگران، شب را به روز آورد، و ناگهان کسی که دیروز از موسی یاری و مدد خواسته بود، او را به فریاد خواند (چرا که با قبطی دیگری گلاویز شده بود و از عهدهاش بر نمیآمد). موسی بدو گفت: حقاً تو گمراه آشکاری.
توضيحات:
«يَتَرَقَّبُ»: خویشتن را میپائید، و مواظب مأموران بود. چشم به راه گرفتاری و مجازات خویش بود. جمله فعل و فاعل خبر دوم (أَصْبَحَ) یا حال ضمیر مستتر در (خَآئِفاً) است. برخی (أَصْبَحَ) را تامّ بشمار آوردهاند و (خَآئِفاً) و (يَتَرَقَّبُ) را حال اوّل و دوم دانستهاند. «غَوِيٌّ»: گمراه و سرگشته.
سوره قصص آيه ۱٩
متن آیه:
﴿فَلَمَّآ أَنۡ أَرَادَ أَن يَبۡطِشَ بِٱلَّذِي هُوَ عَدُوّٞ لَّهُمَا قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ أَتُرِيدُ أَن تَقۡتُلَنِي كَمَا قَتَلۡتَ نَفۡسَۢا بِٱلۡأَمۡسِۖ إِن تُرِيدُ إِلَّآ أَن تَكُونَ جَبَّارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ ١٩﴾
ترجمه:
و همین که موسی خواست بهسوی کسی که دشمن آن دو بود دست بگشاید و حمله نماید، (مرد قبطی فریاد زد و) گفت: آیا میخواهی مرا بکشی همانگونه که دیروز کسی را کشتی؟ در زمین جز این نمیخواهی که ستمگر زورگوئی باشی، و نمیخواهی که از اصلاحگران باشی.
توضيحات:
«يَبْطِشَ»: حملهور شود. یورش برد. «جَبَّاراً»: زورگو. قدرتمند و قدرتنما. نیرومندی که هر چه بخواهد بکند و از فرمان خدا نافرمانی نماید.
سوره قصص آيه ۲۰
متن آیه:
﴿وَجَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡعَىٰ قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّ ٱلۡمَلَأَ يَأۡتَمِرُونَ بِكَ لِيَقۡتُلُوكَ فَٱخۡرُجۡ إِنِّي لَكَ مِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ ٢٠﴾
ترجمه:
(وقتی که خبر کشته شدن قبطی پراکنده شد) مردی (که از خانواده فرعون بود و ایمان آورده بود) از نقطه دوردست شهر شتابان آمد و گفت: ای موسی! درباریان و بزرگان قوم برای کشتن تو به رایزنی نشستهاند، پس (هر چه زودتر از شهر) بیرون برو. مسلّماً من از خیرخواهان و دلسوزان تو هستم.
توضيحات:
«أَقْصَيالْـمَدينَةِ»: دورترین نقطه شهر. «يَسْعي»: مراد از سعی، سرعت در رفتن است. «الـْمَلأَ»: بزرگان دولت. دولتمردان. «يَأْتَمِرُونَ»: مشاورت میکنند. رایزنی مینمایند. «النَّاصِحِينَ»: (نگا: اعراف / ۲۱ و ٧٩، یوسف / ۱۱، قصص / ۱۲).
سوره قصص آيه ۲۱
متن آیه:
﴿فَخَرَجَ مِنۡهَا خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢١﴾
ترجمه:
موسی از شهر خارج شد، در حالی که ترسان و چشم به راه بود (که هر لحظه حادثهای رخ دهد و فرعونیان او را دستگیر کنند. خدا را به فریاد خواند و) گفت: پروردگارا! مرا از مردمان ستمگر رهائی بخش.
توضيحات:
«خَآئِفاً»: ترسان. «يَتَرَقَّبُ»، انتظار میکشید. چشم به راه دستگیری و وقوع پیآمدها و حوادث بود.
سوره قصص آيه ۲۲
متن آیه:
﴿وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلۡقَآءَ مَدۡيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يَهۡدِيَنِي سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ ٢٢﴾
ترجمه:
و هنگامی که رو به جانب مدین (شهر شعیب) کرد، گفت: امید است که پروردگارم مرا به راستای راه رهنمود فرماید (و ناهمواریها و گرفتاریها را از سر من به دور دارد).
توضيحات:
«تَوَجَّهَ»: روکرد. «تِلْقَآءَ»: جانب. سو. «مَدْيَنَ»: (نگا: اعراف / ۸۵). «عَسي»: امید است. «سَوَآءَالسَّبِيلِ»: (نگا: بقره / ۱۰۸، مائده / ۱۲ و ۶۰ و ٧٧).
سوره قصص آيه ۲۳
متن آیه:
﴿وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدۡيَنَ وَجَدَ عَلَيۡهِ أُمَّةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ يَسۡقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ ٱمۡرَأَتَيۡنِ تَذُودَانِۖ قَالَ مَا خَطۡبُكُمَاۖ قَالَتَا لَا نَسۡقِي حَتَّىٰ يُصۡدِرَ ٱلرِّعَآءُۖ وَأَبُونَا شَيۡخٞ كَبِيرٞ ٢٣﴾
ترجمه:
و هنگامی که به (چاه) آب مدین رسید، مردمان زیادی را دید که بر آن گرد آمدهاند و چهارپایان خود را سیراب میکنند، و آن طرفتر دو زنی را دید که گوسفندان خویش را میپایند (و نمیگذارند به چاه نزدیک شوند و با دیگر گوسفندان بیامیزند). گفت: شما دو نفر چه کار میکنید؟ (چرا گوسفندان خود را دورادور نگاه داشتهاید و آبشان نمیدهید؟). گفتند: پدر ما پیرمرد کهنسالی است و ما گوسفندانمان را آب نمیدهیم تا چوپانان (همگی، گوسفندان خود را) بر میگردانند (و چاه آب خلوت میشود).
توضيحات:
«أُمَّةً»: جماعت زیاد. مردمان فراوان. «مِن دُونِهِمْ»: پائینتر از آنان. مکانی نزدیک به جائی که مردمان در آنجا اجتماع کرده بودند. «تَذُودَانِ»: حفاظت و نگهداری میکردند. مراد دور نگهداشتن گوسفندان از قاطی شدن با گوسفندان مردم و رفتن آنها به میان جمعیت است. «مَا خَطْبُكُمـَا»: کارتان چیست؟ مراد این است که چرا گوسفندان خود را با دیگران آب نمیدهید؟ (نگا: طه / ٩۵، حجر / ۵٧، یوسف / ۵۱). «يُصْدِرَ»: برمیگردانند. خارج میکنند. «الرِّعَآءُ»: جمع راعی، چوپانان. «شَيْخٌ»: پیرمرد. «كَبِيرٌ»: کهنسال. سالخورده. یادآوری: مفعولهای افعال «يَسْقُونَ، تَذُودانِ، نَسْقي، يُصْدِرَ» محذوف است.
سوره قصص آيه ۲۴
متن آیه:
﴿فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰٓ إِلَى ٱلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَيَّ مِنۡ خَيۡرٖ فَقِيرٞ ٢٤﴾
ترجمه:
(موسی دلش به حال آنان سوخت، و) گوسفندان ایشان را سیراب کرد. سپس (از فرط خستگی) به زیر سایه (درختی) رفت و عرضه داشت: پروردگارا! من نیازمند هر آن چیزی هستم که برایم حواله و روانه فرمائی.
توضيحات:
«تَوَلّي»: پشت کرد و رفت. «خَيْرٍ»: رزق و روزی. خوبی و نیکی. «إِنِّي... فَقِيرٌ»: هر رزقی که برای من فرستی نیازمند آنم، و هر گونه نیکوئیی که در حق من کنی محتاج بدانم.
سوره قصص آيه ۲۵
متن آیه:
﴿فَجَآءَتۡهُ إِحۡدَىٰهُمَا تَمۡشِي عَلَى ٱسۡتِحۡيَآءٖ قَالَتۡ إِنَّ أَبِي يَدۡعُوكَ لِيَجۡزِيَكَ أَجۡرَ مَا سَقَيۡتَ لَنَاۚ فَلَمَّا جَآءَهُۥ وَقَصَّ عَلَيۡهِ ٱلۡقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفۡۖ نَجَوۡتَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٢٥﴾
ترجمه:
یکی از آن دو (دختر) که با نهایت حیاء گام برمیداشت (و پیدا بود که از سخن گفتن با یک جوان بیگانه شرم دارد) به پیش او آمد و گفت: پدرم از تو دعوت میکند تا پاداش این که (لطف فرموده و آب از چاه بیرون کشیدهای و بدان گوسفندان) ما را آب دادهای، به تو بدهد. هنگامی که موسی به پیش پدر او آمد و سرگذشت خود را برای وی بیان کرد، گفت: نترس که از مردمان ستمگر رهائی یافتهای (و اینجا از قلمرو آنان بیرون است و دسترسی به تو ندارند).
توضيحات:
«عَلَي اسْتِحْيَآءٍ»: با حیاء و شرم. «الْقَصَصَ»: داستان. سرگذشت (نگا: یوسف / ۳).
سوره قصص آيه ۲۶
متن آیه:
﴿قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا يَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَٔۡجِرۡهُۖ إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ ٢٦﴾
ترجمه:
یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر من! او را استخدام کن. چرا که بهترین کسی را که باید استخدام کنی شخصی است که نیرومند و درستکار باشد.
توضيحات:
«يَآ أَبَتِ» ای پدر من! (نگا: یوسف / ۴ و ۱۰۰، مریم / ۴۲ - ۴۵). «إِسْتَأْجِرْهُ»: او را اجیر کن. او را به کار گمار. «إِسْتَأْجَرْتَ»: اجیر کردهای. به کار گماردهای. ذکر فعل به صورت ماضی و اراده معنی به صورت مضارع، اشاره دارد به این که، او آزموده و شناخته شده میباشد. «الْقَوِيُّ»: خبر (إِنَّ) است.
سوره قصص آيه ۲٧
متن آیه:
﴿قَالَ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنۡ أُنكِحَكَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَيَّ هَٰتَيۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِي ثَمَٰنِيَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِكَۖ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَيۡكَۚ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٢٧﴾
ترجمه:
(شعیب - پدر آن دو دختر - به موسی) گفت: من میخواهم یکی از این دو دخترم را به ازدواج تو درآورم، به این شرط که هشت سال برای من کار کنی. سپس اگر هشت سال را به ده سال تمام برسانی، محبّتی کردهای، (و این دو سال اضافه بر تو واجب نیست. به هر حال) من نمیخواهم بر تو سختگیری کنم (و تو را به درازترین مدّت وا دارم). اگر خدا بخواهد مرا از زمره نیکان خواهی یافت (و خواهی دید که من به عهد خود وفا میکنم).
توضيحات:
«تَأْجُرَنِي»: برای من کار کنی. خویشتن را کارگر من گردانی. «حِجَجٍ»: جمع حِجَّة، سالها. «مِنْ عِندِكَ»: از بزرگواری خودت است. کاری است که به اختیار خود میکنی.
سوره قصص آيه ۲۸
متن آیه:
﴿قَالَ ذَٰلِكَ بَيۡنِي وَبَيۡنَكَۖ أَيَّمَا ٱلۡأَجَلَيۡنِ قَضَيۡتُ فَلَا عُدۡوَٰنَ عَلَيَّۖ وَٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٞ ٢٨﴾
ترجمه:
(موسی پذیرفت و) گفت: این قراردادی میان من و تو است. البتّه هر کدام از این دو مدّت را برآوردم (به عهد خود وفا کردهام، و از من خواسته نمیشود که بیش از آن کار کنم) و بر من ستم نمیگردد. خدا هم بر آنچه ما میگوئیم شاهد و گواه است.
توضيحات:
«الأجَلَيْنِ»: دو مدّت. دو سرانجام. «لا عُدْوَانَ عَلَيَّ»: نباید به من ستم شود و بر مدّت افزوده گردد. گناهی بر من نیست، چرا که زمان کار خود را به پایان بردهام. «وَكِيلٌ»: شاهد و گواه. کسی که کار بدو واگذار میشود و حافظ مردمان و مسؤول کار آنان است.
سوره قصص آيه ۲٩
متن آیه:
﴿فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗاۖ قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ٢٩﴾
ترجمه:
هنگامی که موسی مدّت را به پایان رسانید و همراه خانوادهاش (از مدین بهسوی مصر) حرکت کرد، در جانب کوه طور آتشی را دید به خانوادهاش گفت: بایستید. من آتشی میبینم. شاید از آنجا خبری (از راه) یا شعلهای از آتش برای شما بیاورم تا خویشتن را بدان گرم کنید.
توضيحات:
«قَضي»: بسر برد. «أَهْلِ»: خانواده. همسر و سایر همراهان. «ءَانَسَ»: دید. مشاهده کرد (نگا: طه / ۱۰، نمل / ٧). «جَذْوَةٍ»: اخگر سوزان. شعله آتش. «تَصْطَلُونَ»: خود را با آتش گرم کنید (نگا: نمل / ٧).
سوره قصص آيه ۳۰
متن آیه:
﴿فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ مِن شَٰطِيِٕ ٱلۡوَادِ ٱلۡأَيۡمَنِ فِي ٱلۡبُقۡعَةِ ٱلۡمُبَٰرَكَةِ مِنَ ٱلشَّجَرَةِ أَن يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّيٓ أَنَا ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٣٠﴾
ترجمه:
هنگامی که موسی به کنار آتش آمد، از ناحیه سرزمین راست (خود) در منطقه مبارکی (چون کوه طور) از میان یک درخت ندا داده شد: ای موسی! من یزدانم، پروردگار جهانیان.
توضيحات:
«شَاطِئِ»: ساحل. کناره. «الْوِادِي»: (نگا: طه / ۱۲). «الأيْمَنِ»: طرف راست. میمون و مبارک (نگا: تفسیر قاسمی). «مِنَ الشَّجَرَةِ»: از میان درخت. از سوی درخت.
سوره قصص آيه ۳۱
متن آیه:
﴿وَأَنۡ أَلۡقِ عَصَاكَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ يُعَقِّبۡۚ يَٰمُوسَىٰٓ أَقۡبِلۡ وَلَا تَخَفۡۖ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡأٓمِنِينَ ٣١﴾
ترجمه:
و عصای خود را بینداز. وقتی که موسی دید که همسان ماری با سرعت و شدّت حرکت میکند، پشت کرد و پای به فرار گذاشت و پشت سر خود را نگاه نکرد. (بار دیگر ندا داده شد:) ای موسی! برگرد و نترس که تو از زمره افرادی هستی که (از مخاوف و مکاره) در امانند.
توضيحات:
«جَآنٌّ»: (نگا: نمل / ۱۰). «أَقْبِلْ»: رو کن. بیا. «الآمِنِينَ»: جمع آمِن، در امن و امان.
سوره قصص آيه ۳۲
متن آیه:
﴿ٱسۡلُكۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖ وَٱضۡمُمۡ إِلَيۡكَ جَنَاحَكَ مِنَ ٱلرَّهۡبِۖ فَذَٰنِكَ بُرۡهَٰنَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ ٣٢﴾
ترجمه:
دست خود را به گریبانت فرو ببر، بدون این که به عیب و نقصی (همچون بیماری برص مبتلا باشد) سفید و رخشان (بسان ماه تابان) بیرون میآید، و دستهایت را برای زدودن خوف و هراس بهسوی خود (بیار و آنها را) جمع کن (و بر سینهات بگذار، تا آرامش خویش را بازیابی). چرا که این دو (یعنی قلب عصا به اژدها، و ید بیضاء) دو دلیل قاطع و حجّت واضح پروردگارت برای فرعون و اطرافیان او است. بیگمان آنان گروهی هستند که گناهکار (و خارج از فرمان پروردگار) میباشند.
توضيحات:
«أُسْلُكْ»: داخل گردان. فرو ببر (نگا: مدّثّر / ۴۲، حاقّه / ۳۲، مؤمنون / ۲٧). «أُضْمُمْ»: جمع گردان. «جَنَاحَ»: بال. در اینجا مراد دست و ساعد و بازو است که برای انسان به منزله بال پرندگان است. «الرَّهْبِ»: خوف و هراس. «أُضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ»: دستهایت را جمع و بر سینهات بگذار تا قلبت آرامش خود را بازیابد. قاطع و جدّی باش و در ادای مسؤولیت رسالت از هیچ مقام و هیچ قدرتی ترس و وحشت نداشته باش. «ذَانِكَ»: این دو تا. مراد تبدیل عصا به اژدها و ید بیضاء است. «بُرْهَانَانِ»: دو دلیل قاطع و واضح.
سوره قصص آيه ۳۳
متن آیه:
﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلۡتُ مِنۡهُمۡ نَفۡسٗا فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ ٣٣﴾
ترجمه:
گفت: پروردگارا! من از آنان کسی را کشتهام و میترسم که مرا بکشند (و این مأموریت ناتمام بماند).
توضيحات:
«نَفْساً»: کسی. فردی.
سوره قصص آيه ۳۴
متن آیه:
﴿وَأَخِي هَٰرُونُ هُوَ أَفۡصَحُ مِنِّي لِسَانٗا فَأَرۡسِلۡهُ مَعِيَ رِدۡءٗا يُصَدِّقُنِيٓۖ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ٣٤﴾
ترجمه:
برادرم هارون که از من زبان بلیغتر و فصیحتری دارد با من بفرست تا یاور من بوده و (با توضیح گفتارم برای دیگران و پاسخگوئی روشن به شبهات ایشان) مرا تصدیق نماید. چرا که میترسم تکذیبم کنند و دروغگویم نامند.
توضيحات:
«رِدْءاً»: یاور و مددکار. «يُصَدِّقُنِي»: مراد این است که با توضیح گفتارم و ردّ شبهات دیگران، راستی و درستی من روشن شود.
سوره قصص آيه ۳۵
متن آیه:
﴿قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجۡعَلُ لَكُمَا سُلۡطَٰنٗا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيۡكُمَا بَِٔايَٰتِنَآۚ أَنتُمَا وَمَنِ ٱتَّبَعَكُمَا ٱلۡغَٰلِبُونَ ٣٥﴾
ترجمه:
(خدا درخواست موسی را پذیرفت و بدو) گفت: ما بازوان تو را به وسیله برادرت (هارون) تقویت و نیرومند خواهیم کرد، و به شما سلطه و برتری خواهیم داد، و لذا به سبب (قدرت) معجزات ما آنان به شما دسترسی نمییابند و بر شما پیروز نمیگردند. بلکه شما و پیروانتان چیره و پیروزید.
توضيحات:
«سَنَشُدُّ»: محکم و استوار خواهیم کرد. قوّت و قدرت خواهیم داد. «عَضُدَ»: بازو. تقویت بازو، کنایه از تقویت و پشتیبانی شخص است. «سُلْطَاناً»: سلطه و شوکت. تسلّط و قدرت. «أَنتُمَـا»: مبتدا است. «أَنتُمَـا وَ مَنِ اتَّبَعَكُمَـا الْغَالِبُونَ»: (نگا: مجادله / ۲۱).
سوره قصص آيه ۳۶
متن آیه:
﴿فَلَمَّا جَآءَهُم مُّوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَا بَيِّنَٰتٖ قَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّفۡتَرٗى وَمَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِيٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِينَ ٣٦﴾
ترجمه:
هنگامی که موسی با آیات روشن و دلائل قاطع ما به سراغ آنان رفت (و خویشتن را معرّفی کرد و فرمان خدا و معجزههای ید بیضاء و قلب عصا را بدیشان نمود) گفتند: این چیزی جز جادوی دروغ و به هم بافتهای نیست (و سخن خود را به دروغ فرموده خدا مینامی) و ما نشنیدهایم چنین چیزی در میان نیاکان ما بوده باشد (و کسی تا حال خدا را یکی معرّفی و ادّعای توحید کرده باشد).
توضيحات:
«بِئَايَاتِنَا» آیات ما. معجزات ما. دلائل و حجّتهای ما. «بَيِّنَاتٍ»: روشن. حال است. «مُفْتَريً»: سر هم کرده و به هم بافته. مرادشان این بود که موسی در ادّعای خود دروغ میگوید و سخنان و معجزههای او، جادوی خود او است؛ نه فرموده و معجزههائی که خدا فرو فرستاده باشد و بدیشان نموده باشد.
سوره قصص آيه ۳٧
متن آیه:
﴿وَقَالَ مُوسَىٰ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ مِنۡ عِندِهِۦ وَمَن تَكُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِۚ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ ٣٧﴾
ترجمه:
موسی گفت: (آنچه میگویم حقیقت و هدایت است و جادو نیست و) پروردگار من بهتر میداند که چه کسانی هدایت را از سوی او (برای مردم) آوردهاند و چه کسانی سرای آخرت از آن ایشان است. بیگمان ستمکاران رستگار نمیگردند (و به عذاب خدا گرفتار میآیند و از دست مجازات خدا نجات پیدا نمیکنند).
توضيحات:
«عَاقِبَةُ الدَّارِ»: مراد سرانجام خوش و پسندیده سرای جاویدان است که بهشت است (نگا: انعام / ۱۳۵، رعد / ۲۲ و ۲۴). بعضی هم معتقدند که سرانجام سعادتمندانه کار انسان در گشت و گذار همین جهان است و به تبع آن خوشبختی آن جهان جاویدان که بهشت یزدان است. یعنی: سعادت هر دو دنیا (نگا: یونس / ۶۴، نحل / ۳۰، زمر / ۱۰).
سوره قصص آيه ۳۸
متن آیه:
﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَأُ مَا عَلِمۡتُ لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرِي فَأَوۡقِدۡ لِي يَٰهَٰمَٰنُ عَلَى ٱلطِّينِ فَٱجۡعَل لِّي صَرۡحٗا لَّعَلِّيٓ أَطَّلِعُ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُۥ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ ٣٨﴾
ترجمه:
فرعون گفت: ای سران و بزرگان قوم! من خدائی جز خودم برای شما سراغ ندارم. (امّا محض احتیاط و تحقیق بیشتر) ای هامان! آتشی بر گِل بیفروز (و از خشتها آجرهای محکم بساز) و برای من کاخ بزرگی بساز. شاید من خدای موسی را از بالا ببینم، هر چند که من یقین دارم که موسی از زمره دروغگویان است.
توضيحات:
«إِلهٍ»: خداوندگار. پروردگار (نگا: شعراء / ۲٩، نازعات / ۲۴). «مِنْ إِلهٍ»: واژه (مِنْ) برای تعمیم (إِلهٍ) بعد از خود است. «أَوْقِدْ عَلَي الطِّينِ»: مراد تبدیل خشت گلین به آجر پخته است. «هَامَان»: وزیر اعظم یا نخست وزیر فرعون بوده است. «صَرْحَاً»: کاخ بزرگ و بلند (نگا: نمل / ۴۴). «أَطَّلِعُ»: خبر یابم. بنگرم (نگا: کهف / ۱۸، مریم / ٧۸، صافّات / ۵۵). «لَأَظُنُّهُ»: گمانش میبرم. یقین دارم که او.
سوره قصص آيه ۳٩
متن آیه:
﴿وَٱسۡتَكۡبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُۥ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ إِلَيۡنَا لَا يُرۡجَعُونَ ٣٩﴾
ترجمه:
فرعون و سپاهیانش به ناحق در سرزمین (مصر) تکبّر ورزیدند و گمان بردند که (پس از مرگ زنده نمیگردند و) بهسوی ما برگردانده نمیشوند.
توضيحات:
«إسْتَكْبَرَ»: تکبّر نمود. خویشتن را بزرگ پنداشت (نگا: بقره / ۳۴).
سوره قصص آيه ۴۰
متن آیه:
﴿فَأَخَذۡنَٰهُ وَجُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ ٤٠﴾
ترجمه:
پس ما او و سپاهیانش را (به سوی دریا کشاندیم و آنان را) گرفتیم و به دریایشان انداختیم (و نابودشان ساختیم). بنگر که عاقبت کار ستمگران چگونه شد؟ (این، سرنوشت ستمکاران در همه دوران است؛ نه ویژه فرعون و فرعونیان).
توضيحات:
«فَنَبَذْنَاهُمْ»: ایشان را پرت کردیم و انداختیم. «الْيَمِّ»: دریا. «أُنظُرْ»: بنگر. مراد نگاه کردن با چشم ظاهر نیست، بلکه با چشم دل است.
سوره قصص آيه ۴۱
متن آیه:
﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا يُنصَرُونَ ٤١﴾
ترجمه:
و ما آنان را سردستگان و پیشوایانی کردیم که مردمان را بهسوی دوزخ میخواندند و روز قیامت (از سوی کسی) یاری نمیگردند (و ایشان و دنباله روانشان از آتش دوزخ رهائی ندارند).
توضيحات:
«أَئِمَةً»: جمع امام، پیشوایان، مراد سردستگان کفر و ضلال و پیشاهنگان کاروان گمراهان است که در دنیا به آنان خطّ و نشان میدهند و در دنیا پیشاپیش ایشان بهسوی بدبختی حرکت، و در قیامت نیز در جلو پیروانشان به جانب جهنّم راه میافتند و آنان را به دوزخ میکشانند و بدانجا وارد میگردانند (نگا: هود / ٩۸).
سوره قصص آيه ۴۲
متن آیه:
﴿وَأَتۡبَعۡنَٰهُمۡ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ هُم مِّنَ ٱلۡمَقۡبُوحِينَ ٤٢﴾
ترجمه:
در همین جهان در عقبشان نفرین فرستادیم و در روز قیامت هم (زشت سیرتان این جهان) از زمره زشت صورتان (آن جهان) خواهند بود.
توضيحات:
«أَتْبَعْنَاهُمْ»: در پی ایشان روانه کردیم. به دنبالشان آوردیم. «الْـمَقْبُوحِينَ»: زشترویان. روسیاهان (نگا: زمر / ۶۰). طرد شدگان از مرحمت و مکرمت یزدان، و دور افتادگان از بهشت جاویدان.
سوره قصص آيه ۴۳
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ ٱلۡأُولَىٰ بَصَآئِرَ لِلنَّاسِ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٤٣﴾
ترجمه:
ما بر موسی کتاب آسمانی (تورات) نازل کردیم بعد از آن که اقوام روزگاران پیشین را (بر اثر کفر و ظلم و زورشان) نابود کردیم، تا برای مردم مایه بینش و وسیله هدایت و رحمت باشد، و ایشان (در پرتو اوامر و نواهی آن، راه را از چاه باز شناسند و) پندپذیر گردند.
توضيحات:
«الْقُرُونَ الأُولي»: ملّتهای پیشین. اقوام گذشته. «بَصَآئِرَ»: جمع بَصِیرَة، بینش. نور دلها. مفعول له یا حال است.
سوره قصص آيه ۴۴
متن آیه:
﴿وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلۡغَرۡبِيِّ إِذۡ قَضَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَى ٱلۡأَمۡرَ وَمَا كُنتَ مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ ٤٤﴾
ترجمه:
(ای محمّد!) تو در جانب غربی (کوه طور) نبودی در آن دم که ما فرمان (نبوّت) را به موسی ابلاغ کردیم (و بدو کتاب تورات عطاء و وی را برای تبلیغ به پیش مردم فرستادیم) و تو از حاضران (در صحنه تبلیغ و مبارزه موسی با فرعون و فرعونیان) نبودی (تا بر سرگذشت ایشان مطّلع گردی. حال که سرگذشت حقیقی بنیاسرائیل و موسی و فرعون و پیروان آنان را - چنان که باید - برای مردم بیان میداری، چرا باید باور نکنند و به تو ایمان نیاورند؟!).
توضيحات:
«بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ»: مراد قسمت غربی کوه طور با توجّه به موقعیت موسی است. «قَضَيْنَا»: رساندیم. پیام دادیم (نگا: حجر / ۶۶، اسراء / ۴).
سوره قصص آيه ۴۵
متن آیه:
﴿وَلَٰكِنَّآ أَنشَأۡنَا قُرُونٗا فَتَطَاوَلَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡعُمُرُۚ وَمَا كُنتَ ثَاوِيٗا فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ تَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَا وَلَٰكِنَّا كُنَّا مُرۡسِلِينَ ٤٥﴾
ترجمه:
این ما بودیم که اقوام و نسلهائی را (در قرون و اعصار مختلف) آفریدیم و زمانهای طولانی بر آنان سپری شد (و بر اثر مرور زمان، عهدها و پیمانهای خدا را فراموش کردند و رهنمودهای انبیاء را از یاد بردند. ای پیغمبر!) تو در میان اهل مدین اقامت نداشتی تا آیات ما را (که بیانگر سرگذشت ساکنان مدین است) بر اینان (که مردمان مکه و سالها بعد از ایشان میزیند) فروخوانی (و از احوال پیشینیان بیاگاهانی). ولی این ما هستیم که تو را فرستادهایم (و چنین اخباری را از طریق وحی در اختیارت قرار دادهایم).
توضيحات:
«أَنْشَأْنَا»: آفریدیم (نگا: انعام / ۶ و ٩۸). «تَطَاوَلَ»: به درازا کشید. بعد از فوت ایشان، روزگاران زیادی گذشت و زمان امتداد پیدا کرد. «ثَاوِياً»: مقیم. ساکن. «تَتْلُو»: فرو میخوانی. در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد. «مُرْسِلِينَ»: فرستندگان. روانهکنندگان.
سوره قصص آيه ۴۶
متن آیه:
﴿وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلطُّورِ إِذۡ نَادَيۡنَا وَلَٰكِن رَّحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِيرٖ مِّن قَبۡلِكَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٤٦﴾
ترجمه:
تو در کنار کوه طور نبودی بدان گاه که ما (موسی را برای برگزیدن او به عنوان پیغمبر) ندا در دادیم (تا فرمانهای صادره الهی را بشنوی و هم اینک برای دیگران روایت نمائی). ولی (ما این اخبار را به تو میرسانیم) به خاطر مرحمتی که پروردگارت نسبت به تو دارد، تا قومی را (با آنها) بیم دهی که پیش از تو بیم دهندهای (از پیغمبران خدا) بهسوی ایشان نیامده است، شاید مایه عبرت و بیداری آنان گردد.
توضيحات:
«رَحْـمَةً»: مفعول له یا خبر (كانَ) محذوف است. «مَآ أَتَاهُمْ مِن نَّذِيرٍ»: تا حال پیغمبری برای ایشان نیامده است (نگا: سجده / ۳). مراد نیامدن پیغمبری به سرزمین عربستان بدین زودیها است؛ نه از آغاز جهان تا روزگار خاتم پیغمبران (نگا: تفسیر قاسمی، تفسیر آلوسی). چرا که به فرموده قرآن هیچ ملّتی بدون پیغمبر نبوده است (نگا: فاطر / ۲۴).
سوره قصص آيه ۴٧
متن آیه:
﴿وَلَوۡلَآ أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ فَيَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ وَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٧﴾
ترجمه:
هر گاه (پیش از فرستادن تو، ای پیغمبر!) عقوبتی به خاطر اعمالشان گریبانگیرشان میگردید، میگفتند: پروردگارا! چه خوب بود اگر پیغمبری برای ما میفرستادی تا از آیات تو فرمان میبردیم و از زمره مطیعان میگشتیم! (این است که تو را در میان آنان برانگیختیم، همانگونه که سایر پیغمبران را در میان اقوام خودشان برانگیخته و مأمور تبلیغ نمودهایم).
توضيحات:
«لَوْ لا أَنْ...»: واژه (لَوْلا) امتناعیه و جواب آن محذوف است و تقدیر چنین است: «لَوْ لا أَنَّهُمْ يَحْتَجُّونَ بِتَرْكِ الإِرْسالِ إِلَيْهِمْ لَعاجَلْناهُمْ بِالْعُقُوبَةِ». «لَوْ لآ أَرْسَلْتَ...»: واژه (لَوْلا) تحضیضیه است. «بِمـا قَدَّمَتْ أَيْديهِمْ»: حرف (ب) سببیه است. نسبت دادن اعمال به دست، از راه تغلیب است (نگا: بقره / ٩۵، آلعمران / ۱۸۲، نساء / ۶۲). چرا که بیشتر کارها با دست انجام میپذیرد. یادآوری: آیات متعدّدی بیانگر این واقعیت است که سنّت خداوندی بر این است که پروردگار پیش از ارسال پیغمبران، هیچ ملّتی را به خاطر گناهانشان مجازات نفرموده و به عذاب گرفتار نساخته است (نگا: نساء / ۱۶۵، مائده / ۱٩، انعام / ۱۵۶).
سوره قصص آيه ۴۸
متن آیه:
﴿فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ لَوۡلَآ أُوتِيَ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ مُوسَىٰٓۚ أَوَ لَمۡ يَكۡفُرُواْ بِمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُۖ قَالُواْ سِحۡرَانِ تَظَٰهَرَا وَقَالُوٓاْ إِنَّا بِكُلّٖ كَٰفِرُونَ ٤٨﴾
ترجمه:
هنگامی که قرآن از سوی ما به پیش ایشان فرستاده شد، گفتند: چه خوب بود اگر همان چیزهائی که به موسی داده شده بود (که قلب عصا به اژدها و ید بیضاء و نزول کتاب یکجا است) بدو داده میشد. مگر در گذشته چیزهائی را انکار نکردند که به موسی داده شده بود؟ (این بهانهجویان) گفتند: این دو (کتاب تورات و قرآن) جادوهائی هستند که یکدیگر را پشتیبانی و تأکید مینمایند، و گفتند: ما هیچ کدام را قبول نداریم (و منکر هر دو هستیم).
توضيحات:
«الْحَقُّ»: قرآن. «سِحْرَانِ»: دو تا فسون و جادو. مراد تورات و قرآن است. «تَظَاهَرَا»: پشت یکدیگر را گرفتهاند. همدیگر را پشتیبانی و تأکید نمودهاند.
سوره قصص آيه ۴٩
متن آیه:
﴿قُلۡ فَأۡتُواْ بِكِتَٰبٖ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ هُوَ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمَآ أَتَّبِعۡهُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤٩﴾
ترجمه:
بگو: اگر شما راست میگوئید (که این دو کتاب، یعنی تورات و قرآن از سوی خدا نیست) کتابی روشنتر و هدایت بخشتر از آنها را از سوی خدا بیاورید تا من از آن پیروی کنم.
توضيحات:
«أَتَّبِعْهُ»: تا از آن پیروی کنم. مجزوم به جواب امر است.
سوره قصص آيه ۵۰
متن آیه:
﴿فَإِن لَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَيۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥٠﴾
ترجمه:
پس اگر (این پیشنهاد تو را نپذیرفتند و) پاسخت نگفتند، بدان که ایشان فقط از هواها و هوسهای خود پیروی میکنند! آخر چه کسی گمراهتر و سرگشتهتر از آن کسی است که (در دین) از هوی و هوس خود پیروی کند، بدون این که رهنمودی از جانب خدا (بدان شده) باشد؟! مسلّماً خداوند مردمان ستمپیشه را (به سوی حق) رهنمود نمینماید (چرا که کسی که به دنبال باطل رود، به حق راهیاب نمیشود).
توضيحات:
«فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ...»: اگر در آوردن کتابی که خواستهای پاسخت ندادند و از عهده آن برنیامدند.
سوره قصص آيه ۵۱
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ وَصَّلۡنَا لَهُمُ ٱلۡقَوۡلَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ ٥١﴾
ترجمه:
ما سخنان (قرآن) را (در قالب آیات متعدّدی، به اقتضای حکمت) پیاپی فرستادیم و به هم ارتباط و پیوند دادیم تا (درباره وعدهها و پندها و درسهای آن بیندیشند و بدانها ایمان بیاورند و مقاصد و مفاهیم آن را بیاموزند و) یادآور شوند.
توضيحات:
«لَقَدْ وَصَّلْنا»: ارتباط دادیم و متّصل کردیم. یکی بعد از دیگری را فرو فرستادیم. اندک اندک و پیاپی نازل نمودیم و به هم پیوند دادیم (نگا: فرقان / ۳۲). «الْقَوْلَ»: مراد آیات قرآن است.
سوره قصص آيه ۵۲
متن آیه:
﴿ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِهِۦ هُم بِهِۦ يُؤۡمِنُونَ ٥٢﴾
ترجمه:
کسانی که پیش از نزول قرآن، برایشان کتاب (تورات و انجیل را) فرستادیم (و اهل کتاب نامیده میشوند، اگر واقعاً مطالب تورات و انجیل را خوانده و از دل مقاصد آنها را تصدیق کرده باشند، هم اینک محمّد را به عنوان پیغمبر میپذیرند و) به قرآن ایمان میآورند.
توضيحات:
«مِن قَبْلِهِ... هُم بِهِ...»: ضمیر (ه) به قرآن برمیگردد.
سوره قصص آيه ۵۳
متن آیه:
﴿وَإِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦٓ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّنَآ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلِهِۦ مُسۡلِمِينَ ٥٣﴾
ترجمه:
هنگامی که (قرآن) بر آنان خوانده میشود (شتابان ایمان خود را اعلان میدارند و) میگویند: بدان باور داریم، چرا که آن حق بوده و از سوی پروردگارمان (نازل شده) است. ما پیش از نزول قرآن هم مسلمان بودهایم (و نشانههای این پیغمبر را در کتابهای آسمانی خود یافتهایم، و هم اینک که او را بازشناخته و آیات قرآنی را با کتابهای دیگر آسمانی همسو و هماهنگ دیدهایم، آن را با جان و دل پذیرا شدهایم).
توضيحات:
«مِن قَبْلِهِ»: پیش از نزول قرآن و تلاوت آن. «مُسْلِمِينَ»: ایمانداران. فرمانبرداران. مؤمنین به بعثت محمّد و نزول قران بر او.
سوره قصص آيه ۵۴
متن آیه:
﴿أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡتَوۡنَ أَجۡرَهُم مَّرَّتَيۡنِ بِمَا صَبَرُواْ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ ٥٤﴾
ترجمه:
آنان کسانیند که دو بار اجر و پاداششان داده میشود، به سبب این که (در راه ایمان اذیت و آزارها دیدهاند و) شکیبائی کردهاند، و بدیها را با نیکیها از میان برمیدارند (و نه تنها بدیها را با بدیها پاسخ نمیگویند، بلکه در مقابل کردار و گفتار بد مردم، رفتار بایسته میکنند و سخن شایسته میگویند) و از آنچه بدیشان عطاء کردهایم (در راه خیر و صلاح) خرج میکنند و میبخشند.
توضيحات:
«مَرَّتَيْنِ»: دو بار. پاداشی در برابر ایمان به پیغمبران پیشین، و پاداشی در مقابل باور به خاتمالنبیین. «يَدْرَءُونَ...»: (نگا: رعد / ۲۲).
سوره قصص آيه ۵۵
متن آیه:
﴿وَإِذَا سَمِعُواْ ٱللَّغۡوَ أَعۡرَضُواْ عَنۡهُ وَقَالُواْ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَلَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ لَا نَبۡتَغِي ٱلۡجَٰهِلِينَ ٥٥﴾
ترجمه:
و هنگامی که یاوه بشنوند از آن روی میگردانند (و دشنام را با دشنام پاسخ نمیگویند و بلکه) میگویند: اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شما است (و هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت). وداع و بدرودتان باد! ما خواهان (همنشینی با) نادانان نیستیم.
توضيحات:
«اللَّغْوَ»: سخنان پوچ. یاوه سرائی. بیهودهگوئی. «سَلامٌ عَلَيْكُمْ»: وداعتان باد! بدرودتان! (نگا: فرقان / ۶۳). «لا نَبْتَغي»: نمیخواهیم. مراد طالب نبودن معاشرت و مصاحبت است «الْجَاهِلِينَ»: (نگا: بقره / ۶٧).
سوره قصص آيه ۵۶
متن آیه:
﴿إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ٥٦﴾
ترجمه:
(ای پیغمبر!) تو نمیتوانی کسی را که بخواهی هدایت ارمغان داری (و او را به ایمان، یعنی سر منزل مقصود و مطلوب انسان برسانی) ولی این تنها خدا است که هر که را بخواهد هدایت عطاء مینماید، و بهتر میداند که چه افرادی (بر طبق حکمت و عنایت یزدان و برابر اندیشه و تلاش انسان، سزاوار پذیرش ایمان بوده و بهسوی صفوف مؤمنان) راهیابند.
توضيحات:
«إِنَّكَ لا تَهْدِي...»: مراد این است که پیغمبر، تبلیغ و ارائه طریق مینماید و بس. توفیق هدایت و ایصال به مطلوب در دست خداوند است (نگا: بقره / ۲٧۲، یونس / ۴۳، ابراهیم / ۴).
سوره قصص آيه ۵٧
متن آیه:
﴿وَقَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفۡ مِنۡ أَرۡضِنَآۚ أَوَ لَمۡ نُمَكِّن لَّهُمۡ حَرَمًا ءَامِنٗا يُجۡبَىٰٓ إِلَيۡهِ ثَمَرَٰتُ كُلِّ شَيۡءٖ رِّزۡقٗا مِّن لَّدُنَّا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٥٧﴾
ترجمه:
(مشرکان مکه به پیغمبر عرض کردند) و گفتند: اگر همراه تو هدایت را پذیرا شویم (و از برنامه توحیدی اسلامی پیروی کنیم، قبایل نیرومند عرب به جنگ ما برمیخیزند و) ما را از روی زمینمان میربایند (و نابودمان مینمایند. پس هر چند به حقّانیت اسلام معترفیم، ولی برای حفظ جان و مال و مقام خود حاضر به قبول ایمان نیستیم!). مگر ما حرم پر اَمن و امانی را برای ایشان فراهم نیاوردهایم که محصولات و میوهجات فراوانی (از نواحی مختلف) بهسوی آن آورده میشود؟! (وقتی که در حال کفر، ایشان را از امنیت و مواهب زندگی برخوردار میگردانیم، چگونه آنان را با وجود ایمان و اطاعت از فرمان، در دست دیگران رها میگردانیم؟! این محصولات و ثمرات) داده ما است (بدیشان...) و لیکن بیشتر آنان (این را) نمیدانند.
توضيحات:
«الْهُدي»: هدایت و رهنمود. مراد دین اسلام است. «نُتَخَطَّفْ»: ربوده میگردیم. از میان برداشته میشویم. «أَوَلَـمْ نُمَكِّنْ»: آیا برای ایشان قرار ندادهایم و نساختهایم؟ واژه (نُمَكِّنْ): در اینجا به معنی (نَجْعَلْ) است. «ءَامِناً»: دارای امن و امان. دارای امنیت. «يُجْبي»: جمعآوری و حمل میشود. «كُلِّ»: در اینجا برای تکثیر و به معنی فراوان و زیاد است. «رِزْقاً»: داده و عطاء. حال (ثَمَرَاتُ) یا مفعول له است.
سوره قصص آيه ۵۸
متن آیه:
﴿وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةِۢ بَطِرَتۡ مَعِيشَتَهَاۖ فَتِلۡكَ مَسَٰكِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡكَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِيلٗاۖ وَكُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِينَ ٥٨﴾
ترجمه:
چه مردمان زیادی را نابود ساختهایم که در زندگی خود (همچون اینان) مست و مغرور (جاه و مال و زر و زور) شدهاند و طغیان و سرکشی پیشه ساختهاند. این خانههای ایشان است که بعد از آنان (روی آبادی به خود ندیده است و) جز مدّت اندکی منزل و مأوی نگشته است، (و آن هم سکونت موقّت مسافران و سیاحان به هنگام رفت و آمدشان از این مناطق بوده است). و ما خودمان مالک و صاحب (املاک و دیارشان) شدهایم.
توضيحات:
«كَمْ أَهْلَكْنا مِن قَرْيَةٍ...»: (نگا: اعراف / ۴). «بَطِرَتْ»: سرمست و مغرور شده است. طغیان و سرکشی کرده است. کفران کرده و ناسپاس گذاشته است (نگا: انفال / ۴٧). «مَعِيشَتَهَا»: مفعول فیه است و حرف جرّ (في) محذوف است. در اصل چنین است: بَطِرَتْ فِی مَعِیشَتِها. «لَـمْ تُسْكَنْ... إلاّ قَلِيلاً»: جز مدّت کمی، یا جز بخش اندکی، و یا این که جز توسّط افراد معدودی، روی آبادی به خود ندیده است و ساکنانی نداشته است. «الْوَارِثِينَ»: مالکین. صاحبان (نگا: حجر / ۲۳، انبیاء / ۸٩، قصص / ۵).
سوره قصص آيه ۵٩
متن آیه:
﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ حَتَّىٰ يَبۡعَثَ فِيٓ أُمِّهَا رَسُولٗا يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَاۚ وَمَا كُنَّا مُهۡلِكِي ٱلۡقُرَىٰٓ إِلَّا وَأَهۡلُهَا ظَٰلِمُونَ ٥٩﴾
ترجمه:
پروردگار تو هرگز شهر و دیاری را ویران نمیسازد مگر این که در کانون و مرکز آنجا پیغمبری را برانگیزد تا آیات ما را بر اهالی آن فرو خواند، و ما شهر و دیاری را نابود نکرده و نابود نمیگردانیم مگر این که ساکنان آنجا ستمکار باشند.
توضيحات:
«الْقُري»: جمع قَرْیة، شهرها و آبادیهای بزرگ (نگا: انعام / ۱۳۱). «أُمِّهَا»: مرکز آن. کانون و پایتخت آن. «يَتْلُو»: الف زائدی در رسمالخط قرآنی در آخر دارد. «حَتّي يَبْعَثَ فِي أُمِّها رَسُولاً»: این بخش، اشاره به این واقعیت است که لزومی ندارد در هر شهر و روستائی پیغمبری مبعوث گردد. همین که در یک کانون بزرگ که مرکز اخبار و محل اندیشمندان و پایتخت بزرگان یک قوم است پیغمبری برانگیخته شود، کافی و بسنده است. «وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ»: این بخش، بیانگر این مطلب است که ظلم سبب ویرانی است، و ظالمان بدون کیفر و مجازات نمیمانند.
سوره قصص آيه ۶۰
متن آیه:
﴿وَمَآ أُوتِيتُم مِّن شَيۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتُهَاۚ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٦٠﴾
ترجمه:
آنچه به شما داده شده است، کالای این جهان و زینت آن است (و زودگذر و همراه با ناگواریها و رنجها و دردها است) ولی آنچه در نزد خدا (در آن سرا است) بهتر و جاودانهتر است. آیا نمیدانید (که باقی با فانی و محدود با نامحدود، یکسان نیست؟!).
توضيحات:
«مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا»: کالای زندگی دنیوی است و تنها در مدّت عمر کوتاهتان از آن استفاده میکنید و بس. «خَيْرٌ وَ أَبْقي»: خوبتر و پایدارتر. مراد خوب و سرمدی است.
سوره قصص آيه ۶۱
متن آیه:
﴿أَفَمَن وَعَدۡنَٰهُ وَعۡدًا حَسَنٗا فَهُوَ لَٰقِيهِ كَمَن مَّتَّعۡنَٰهُ مَتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ هُوَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ ٦١﴾
ترجمه:
آیا کسی که بدو وعده نیکو دادهایم، و بدان خواهد رسید (که نعمت فراوان و نامحدود آن جهان و بهشت جاویدان است) همسان کسی است که کالای زندگی این جهان را بدو دادهایم (و از نعمت ناپایدار و آمیزه به غصّه و رنج آن بهرهمندش ساختهایم) و سپس در روز قیامت از زمره احضارشدگان (برای حساب و کتاب، و گرد آورده شدگان در عذاب و عقاب دوزخ) است؟!
توضيحات:
«لاقِيهِ»: رسنده بدان است. «الْـمُحْضَرِينَ»: احضار شدگان. گرد آورده شدگان. مراد کسانی است که فرشتگان آنان را به پای حساب و کتاب میآورند و برای عذاب حاضرشان میگردانند (نگا: روم / ۱۶، صافّات / ۵٧).
سوره قصص آيه ۶۲
متن آیه:
﴿وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٦٢﴾
ترجمه:
روزی (را خاطر نشان ساز که) خدا ایشان را فریاد میدارد و میگوید: انبازهائی که برای من گمان میبردید کجایند؟! (ای مشرکان! حالا که حجابها و پردهها کنار رفتهاند و هنگامه حساب و کتاب و گرفتاری و درماندگی است، بگوئید بتها و خدا گونههای انس و جنّی که میپنداشتید و میپرستیدید بیایند و شما را از عقاب و عذاب آفریدگار برهانند).
توضيحات:
«أَيْنَ»: کجا؟ کو؟
سوره قصص آيه ۶۳
متن آیه:
﴿قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَغۡوَيۡنَآ أَغۡوَيۡنَٰهُمۡ كَمَا غَوَيۡنَاۖ تَبَرَّأۡنَآ إِلَيۡكَۖ مَا كَانُوٓاْ إِيَّانَا يَعۡبُدُونَ ٦٣﴾
ترجمه:
کسانی که (سردستگان کفر و ضلال بوده و) فرمان عذاب درباره آنان مسلم شده است، میگویند: پروردگارا! ما اینان را گمراه ساختهایم. از آنجا که خودمان گمراه بودهایم ایشان را هم گمراه نمودهایم. ما از اینان در پیشگاه تو بیزاری میجوئیم (و میگوئیم: ایشان شهوات و آرزوهای خود را پرستش کردهاند و) ما را عبادت نکردهاند!
توضيحات:
«حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ»: مستحقّ عذاب شدهاند (نگا: نمل / ۸۲). «أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَـا غَوَيْنَا»: ایشان را گمراه ساختهایم، چرا که خودمان گمراه بودهایم. مراد این است که اغواگران میگویند: پیروان ما به میل خود به دنبال ما آمدهاند و به محض این که وسوسه ما با شهوات ایشان موافقت داشته است، از ما اطاعت نمودهاند. لذا هر دو گروه یکسان و برابریم (نگا: مائده / ٧٧). «مَا... يَعْبُدُونَ»: عبادت، در اینجا علاوه از پرستش، معنی اطاعت نیز دارد.
سوره قصص آيه ۶۴
متن آیه:
﴿وَقِيلَ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَۚ لَوۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ يَهۡتَدُونَ ٦٤﴾
ترجمه:
(به پرستش کنندگان گول خورده) گفته میشود: انبازهای خود را (که معبودهای دروغینند) به فریاد خوانید (تا شما را یاری کنند). آنان ایشان را به فریاد میخوانند، ولی پاسخی بدانان نمیدهند. (در این هنگام) عذاب را (با چشم خود) میبینند (و آرزو میکنند:) کاش! هدایت یافته و راهیاب میبودند (و امروز گرفتار چنین مجازات شدید نمیشدند).
توضيحات:
«أُدْعُوا»: فرا خوانید. به کمک طلبید. «لَوْ أَنَّهُمْ...»: حرف (لَوْ) برای تمنّی است. یا برای شرط است و جواب محذوف است که (لَـمّـا رَأَوُا الْعَذابَ) است.
سوره قصص آيه ۶۵
متن آیه:
﴿وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٦٥﴾
ترجمه:
(خاطرنشان ساز) روزی را که خداوند مشرکان را فریاد میدارد و میگوید: به پیغمبران چه پاسخی دادید؟
توضيحات:
«أَجَبْتُمْ»: پاسخ دادید (نگا: مائده / ۱۰٩).
سوره قصص آيه ۶۶
متن آیه:
﴿فَعَمِيَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَنۢبَآءُ يَوۡمَئِذٖ فَهُمۡ لَا يَتَسَآءَلُونَ ٦٦﴾
ترجمه:
در این هنگام (بر اثر حیرت و دهشت) همه خبرها از یادشان میرود (و جملگی دچار فراموشی میشوند و سخنی برای گفتن نخواهند داشت و حتّی از هول و هراس) نمیتوانند چیزی از یکدیگر هم بپرسند.
توضيحات:
«عَمِيَتْ»: کور میگردد. مراد مخفی شدن و از یاد رفتن است. این فراموشی از شدّت حیرت بدیشان دست میدهد. «لا يَتَسَآءَلُونَ»: نمیپرسند. مراد این است که نمیتوانند بر اثر هول و هراس از یکدیگر هم سؤال بکنند.
سوره قصص آيه ۶٧
متن آیه:
﴿فَأَمَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَعَسَىٰٓ أَن يَكُونَ مِنَ ٱلۡمُفۡلِحِينَ ٦٧﴾
ترجمه:
(آنچه گذشت درباره مشرکانی است که بر شرک مردهاند) و امّا کسانی که (در دنیا) توبه کرده و ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده باشند، امید است که از زمره رستگاران گردند.
توضيحات:
«عَسي»: امید است. این واژه نسبت به خدا به معنی محقّق و مسلّم و حتمی است.
سوره قصص آيه ۶۸
متن آیه:
﴿وَرَبُّكَ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ وَيَخۡتَارُۗ مَا كَانَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ٦٨﴾
ترجمه:
پروردگار تو هر چه را بخواهد میآفریند، و هر کس را بخواهد برمیگزیند، و مردمان (پس از صدور فرمان خدا درباره چیزی و کسی) حق انتخاب و اختیار ندارند. خداوند بسی منزّهتر و بالاتر از آن است که چیزی را انباز او کنند.
توضيحات:
«الْخِيَرَة»: حق انتخاب. گزینش. مراد این است که انسان در برابر حکم خدا، صاحب اختیار نبوده و حق چانه زدن ندارد (نگا: احزاب / ۳۶).
سوره قصص آيه ۶٩
متن آیه:
﴿وَرَبُّكَ يَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا يُعۡلِنُونَ ٦٩﴾
ترجمه:
(ای پیغمبر!) پروردگار تو آگاه است از آنچه سینههایشان (از کینهها در خود) پنهان میدارد، و از آنچه آنان آشکار میسازند (و به صورت اعتراضها و طعنهها بروز میدهند).
توضيحات:
«تُكِنُّ»: پنهان میدارد (نگا: نمل / ٧۴).
سوره قصص آيه ٧۰
متن آیه:
﴿وَهُوَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلۡأُولَىٰ وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٧٠﴾
ترجمه:
پروردگار تو الله است و خدائی جز او نیست، و هر گونه سپاس و ستایشی بدو تعلّق دارد چه در این جهان و چه در آن جهان، و فرماندهی و داوری از آن او است، و بازگشت همه شما بهسوی او خواهد بود. (او خالق، و او حاکم، و او قاضی است).
توضيحات:
«الأُولي»: این جهان. «الآخِرَۀ»: آن جهان. «الْحُكْمُ»: فرماندهی. داوری و دادرسی.
سوره قصص آيه ٧۱
متن آیه:
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلَّيۡلَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِضِيَآءٍۚ أَفَلَا تَسۡمَعُونَ ٧١﴾
ترجمه:
بگو: (ای مردم!) به من بگوئید اگر خداوند شب را تا روز قیامت همیشه ماندگار کند (و روز روشن را به دنبال آن نیاورد) بجز خدا کدام خدا است که بتواند برای شما روشنائی بیاورد؟ (و روز روشنی پدیدار کند تا در آن به تلاش بپردازید و کسب و کار کنید؟). آیا نمیشنوید؟ (باید که بشنوید و بنگرید و کرنش برید اگر عاقلید).
توضيحات:
«أَرَأَيْتُمْ»: چه میبینید و نظرتان چیست؟ مرا خبر دهید و به من بگوئید. «سَرْمَداً»: دائمی و همیشگی. ماندگار و پایدار.
سوره قصص آيه ٧۲
متن آیه:
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلنَّهَارَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِلَيۡلٖ تَسۡكُنُونَ فِيهِۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ ٧٢﴾
ترجمه:
بگو: مرا خبر دهید، اگر خداوند روز را تا روز قیامت جاودانه و دائمی کند (و شب تاریک را به دنبال آن نیاورد) بجز خدا کدام خدا است که بتواند برای شما شبی را بیاورد تا در آن بیارامید (و خستگی کار روزانه را از تن به در کنید؟). مگر نمیبینید (که دچار چه اشتباه بزرگی هستید؟ مگر شب و روز دو نشانه سترگ بر وجود خدای بزرگ نیستند؟).
توضيحات:
«تَسْكُنُونَ»: بیارامید. به استراحت بپردازید (نگا: یونس / ۶٧).
سوره قصص آيه ٧۳
متن آیه:
﴿وَمِن رَّحۡمَتِهِۦ جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَلِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٧٣﴾
ترجمه:
این از لطف و مرحمت الهی است که شب را و روز را برای شما آفریده است تا در آن بیارامید و (در این، به تلاش معاش بپردازید و) فضل خدا را بجوئید، و سپاسگزار (الطاف و مراحم او) باشید.
توضيحات:
«فِيهِ»: در شب.
سوره قصص آيه ٧۴
متن آیه:
﴿وَيَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ ٧٤﴾
ترجمه:
روزی (را خاطر نشان ساز که) خدا ایشان را فریاد میدارد و میگوید: انبازهائی که برای من گمان میبردید کجایند؟!
توضيحات:
سوره قصص آيه ٧۵
متن آیه:
﴿وَنَزَعۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ فَعَلِمُوٓاْ أَنَّ ٱلۡحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ ٧٥﴾
ترجمه:
(در آن روز، ما) از هر امتی گواهی (از میانشان برگزیده و) بیرون میکشیم و (به پیش خود احضار میکنیم، و خطاب به مشرکان) میگوئیم: دلیل خود را (بر شرک و کفر دنیوی) بیاورید. پس آنان خواهند دانست که حق با خدا است، و چیزهائی که به هم میبافتند (و انباز و بت و دستاندرکار جهان مینامیدند، از دستشان به در رفته است و) از ایشان گم و ناپدید گشته است.
توضيحات:
«نَزَعْنَا»: نزع به معنی بیرون کشیدن است. ولی در اینجا مراد برگزیدن و احضار کردن است. «شَهِيداً»: گواه. مراد پیغمبر هر قومی است (نگا: بقره / ۱۴۳، نساء / ۴۱ و ۴۲). «أَنَّ الْحَقَّ لِلّهِ»: حق با خدا است. آنچه خدا فرموده است، حق و حقیقت است. الوهیت حق خدا است و بس.
سوره قصص آيه ٧۶
متن آیه:
﴿إِنَّ قَٰرُونَ كَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيۡهِمۡۖ وَءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِي ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ ٧٦﴾
ترجمه:
قارون از قوم موسی بود و (بر اثر داشتن دارائی فراوان) بر آنان فخر فروشی کرد (و چون ثروتمندترین فرد بنیاسرائیل بود، از ایشان خواست که او را فرمانده و خویشتن را فرمانبردارش بدانند). ما آن اندازه گنج و دفینه بدو داده بودیم که (حمل صندوقهای) خزائن آن بر گروه پر زور و با قدرت سنگینی میکرد (و ایشان را دچار مشکل مینمود). وقتی (از اوقات) قوم او بدو گفتند: (مغرورانه) شادمانی مکن، که خدا شادمانان (سرمست از غرور) را دوست نمیدارد.
توضيحات:
«بَغي»: سرکشی کرد. تکبّر ورزید. خود را بزرگتر از دیگران دید و دیگران را پائینتر از خویش. «الْكُنُوزِ»: جمع کنْز، گنجینه. دفینه. «ما»: چیزی که. مقداری که. موصول است و به معنی (ألَّتي) است. «مَفَاتِحَ»: جمع مَفْتَح، به فتح میم، مخزن. خزینه. صندوق و ظروف گنج (نگا: انعام / ۵٩، نور / ۶۱). «تَنُوأُُ»: سنگینی میکند. به رنج و مشقّت میاندازد. «الْعُصْبَةِ»: جماعت زیاد. گروه فراوان (نگا: یوسف / ۸). «أُولِي الْقُوَّةِ»: زورمندان. قدرتمندان. «الْفَرِحِينَ»: افراد شادمان. مراد کسانی است که بر اثر فرا چنگ آوردن اموال و داشتن مادیات فراوان مغرور و متکبّر شوند و از باده پیروزی سرمست گردند و از خوشحالی در پوست نگنجند.
سوره قصص آيه ٧٧
متن آیه:
﴿وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٧٧﴾
ترجمه:
به وسیله آنچه خدا به تو داده است، سرای آخرت را بجوی (و بهشت جاویدان را فرا چنگ آور) و بهره خود را از دنیا فراموش مکن (و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از امتعه و لذائذ حلال استفاده بکنی و به خویشتن برسی)، و همانگونه که خدا به تو (بخشیده است و در حق تو) نیکی کرده است، تو نیز (به دیگران ببخش و بدیشان) نیکی کن، و در زمین تباهی مجوی که خدا تباهکاران را دوست نمیدارد.
توضيحات:
«إِبْتَغِ»: بطلب. بجوی. «وَابْتَغِ فِيمـَا»: مراد این است که نعمت دنیا باید وسیله باشد؛ نه هدف. به عبارت دیگر ثروت دنیا را باید در راه فراچنگ آوردن بهشت خدا به کار انداخت.
سوره قصص آيه ٧۸
متن آیه:
﴿قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓۚ أَوَ لَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَأَكۡثَرُ جَمۡعٗاۚ وَلَا يُسَۡٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ ٧٨﴾
ترجمه:
(قارون) گفت: این مال در سایه آگاهی و دانشی که دارم به من داده شده است (و مرا فراهم گشته است. خودم آن را به دست آوردهام و خودم هم میدانم چگونه آن را مصرف کنم). مگر ندانسته است که خداوند نسلهای (قرون و اعصار) زیادی را نابود کرده است که از او قدرت بیشتری، و در گردآوری (دارائی مهارت) زیادتری داشتهاند. (بگذار مجرمان چون او در فسق و فجور و کبر و غرور خود فرو روند. در قیامت همه چیز عیان است و حاجت به بیان نیست، و لذا) گناهکاران از گناهانشان سؤال (تحقیق و ترحیم) نمیشود، (بلکه سؤال توبیخ و تحقیر از ایشان میگردد).
توضيحات:
«عَلي عِلْمٍ عِندِي»: در پرتو دانشی که دارم. در سایه آگاهی و به سبب علمی که مرا است. «الْقُرُونِ»: (نگا: یونس / ۱۳، قصص / ۴۳ و ۴۵). «قُوَّةً»: مراد نیروی مادی است. «جَـمْعاً»: گردآوری. توان بهرهوری و استفاده از سرمایه در بازرگانی و کشاورزی و راههای دیگر اقتصادی برای افزایش دارائی مراد است. «لا يُسْأَلُ...»: در آخرت گناهکاران از گناهانشان پرسشی نمیشود که برای تحقیق باشد و بخواهند حال ایشان را هم مراعات دارند و مِهری بدانان ورزند، زیرا همه چیز روشن است. بلکه سؤال توبیخ و تهدید مطرح است که خود یک نوع مجازات روانی برای گناهکاران است (نگا: حجر / ٩۲، نحل / ۵۶، صافّات / ۲۴). برخی هم احتمال دادهاند که چنین امری مربوط به مجازات دنیوی است که چون عذاب الهی فرا رسد، مجال پرسش و پاسخ نیست و عذاب الهی همان و نابودی همان (نگا: تفسیر نمونه).
سوره قصص آيه ٧٩
متن آیه:
﴿فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِي زِينَتِهِۦۖ قَالَ ٱلَّذِينَ يُرِيدُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا يَٰلَيۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ ٧٩﴾
ترجمه:
(قارون به اندرز پندگویان وقعی ننهاد و بلکه هوس قدرت و جنون ثروت او را بر آن داشت که با آرایش هر چه بیشتر، دارائی خود را به نمایش گذاشت و) با تمام زینت خود در برابر قوم خویش نمایان گردید (و زر و زیور و قدرت و شوکت خویشتن را در معرض دیدگان مردمان قرار داد). آنان که طالب زندگی دنیا بودند، گفتند: ای کاش! همان چیزهائی که به قارون داده شده است ما هم میداشتیم. (چه ثروت سرشاری! و چه جاه و جلالی!). واقعاً او دارای بهره بزرگ و شانس سترگ است.
توضيحات:
«فِي زِينَتِهِ»: در میان جاه و جلالش. با تمام زر و زورش (نگا: هود / ۱۵، احزاب / ۲۸). «حَظٍّ»: بهره و نصیب. شانس و بخت. سعادت و خوشبختی.
سوره قصص آيه ۸۰
متن آیه:
﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَيۡلَكُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗاۚ وَلَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ ٨٠﴾
ترجمه:
و کسانی که دانش و آگاهی داشتند (به افرادی که عاشقان زرق و برق دنیا بودند و بزرگواری را در زر و زور میدیدند) گفتند: وای بر شما! (چه میگوئید و سعادت را در چه میجوئید؟) اجر و پاداش خدا (که بهشت جاویدان است) بسی والاتر و بهتر (از این چیزها) است برای کسانی که ایمان داشته باشند و کارهای شایسته انجام دهند و این (بهشت یزدان هم) جز نصیب شکیبایان نمیگردد.
توضيحات:
«أُوتُوا الْعِلْمَ»: دانایان و فرزانگان. «لا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ»: به بهشت خدا جز شکیبایان برده نمیشوند و بدان رسانده نمیشوند. این نصیحت جز به دل شکیبایان فرو نمیرود و کسی جز ایشان آن را پذیرا نمیشود. ضمیر (ها) به (مَثُوبَة) و (جنّة) مفهوم از ثواب، و یا به (مَقالَة) و (كَلِمَة) علماء آگاه از احوال دنیا و آخرت بر میگردد.
سوره قصص آيه ۸۱
متن آیه:
﴿فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ ٨١﴾
ترجمه:
سپس ما او را و خانهاش را به زمین فرو بردیم، و گروه و دستهای نداشت که او را در برابر خدا یاری دهند (و وی را از عذاب الهی برهانند)، و خود نیز نتوانست خویشتن را کمک کند.
توضيحات:
«خَسَفْنَا»: فرو بردیم (نگا: نحل / ۴۵، اسراء / ۶۸). «مِن دُونِ اللهِ»: در مقابل خدا (نگا: کهف / ۴۳). «الْـمُنتَصِرِينَ»: یاری دهندگان.
سوره قصص آيه ۸۲
متن آیه:
﴿وَأَصۡبَحَ ٱلَّذِينَ تَمَنَّوۡاْ مَكَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَقُولُونَ وَيۡكَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَيَقۡدِرُۖ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا لَخَسَفَ بِنَاۖ وَيۡكَأَنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ٨٢﴾
ترجمه:
آنان که دیروز آرزو میکردند به جای او باشند، (هنگامی که این صحنه دلخراش را دیدند) گفتند: وای! انگار خدا روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گسترش میدهد و برای هر کس که بخواهد روزی را تنگ و کم میگرداند (و چرا ما از این واقعیت غافل بودیم که داشتن و نداشتن مادیات، وسیله آزمایش مردمان است و بس؟!). اگر خداوند بر ما منت نمینهاد (و تفضّل نمیفرمود، آرزوی دیروزی ما را برآورده میکرد، و امروز همچون قارون) ما را (به دل زمین) فرو میبرد. وای! انگار کافران رستگار نمیگردند (و حتماً عذاب خدا دیر یا زود گریبانگیرشان میشود).
توضيحات:
«وَيْكَأَنَّ»: وای! مثل این که. این کلمه را بعضی بسیط میدانند، و برخی مرکب از (وَيْ) و (كَأَنَّ) یا (وَيْكَ) و (أَنَّ). واژه (وَيْ) یا (وَيْكَ) اسم الفعل و برای تعجّب و ندامت به کار میروند، و در اینجا معنی ندامت و پشیمانی دارند. «يَقْدِرُ»: تنگ میکند. کم میگرداند (نگا: رعد / ۲۶، اسراء / ۳۰).
سوره قصص آيه ۸۳
متن آیه:
﴿تِلۡكَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٨٣﴾
ترجمه:
ما آن سرای آخرت را تنها بهره کسانی میگردانیم که در زمین خواهان تکبّر و استکبار نیستند و فساد و تباهی نمیجویند (و دلهایشان از آلودگیهای مقامطلبی و شهرت طلبی و بزرگبینی و تباهکاری، پاک و پالوده است)، و عاقبت از آن پرهیزگاران است.
توضيحات:
«تِلْكَ الدَّارُ...»: آن سرای آخرت که بهشت جاویدان است و بارها وصف آن را شنیدهاید. «عُلُوّاً»: برتری جوئی. مراد تکبّر و استکبار و خود بزرگ بینی است (نگا: اسراء / ۴، نمل / ۱۴). «الْعَاقِبَةُ»: سرانجام، به معنی وسیع کلمه. از قبیل: سرانجام کار. پیروزی در این جهان. بهشت و نعمتهای آن جهانی.
سوره قصص آيه ۸۴
متن آیه:
﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَى ٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّئَِّاتِ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ٨٤﴾
ترجمه:
هر کس کار نیکی انجام دهد، پاداشی بهتر از آن دارد، (که اجر مضاعف است، و این افزایش بستگی به میزان عمل و اخلاص و حسن نیت و صفای قلب دارد) و هر کس کار بدی انجام دهد، به کسانی که کار بد کنند، جز اعمال آنان، کیفر ایشان نیست (و کیفرشان درست به اندازه گناهشان است).
توضيحات:
«مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ»: مراد از حَسَنة، هر گونه کار نیک است که پاداش مضاعف دارد (نگا: انعام / ۱۶۰، بقره / ۲۶۱). یا این که مراد ایمان و عمل صالح است که جزای آن بهتر از خود آن است که رضا و خوشنودی خدا است که همه خوشیها را به همراه دارد (نگا: توبه / ٧۲، مائده / ۱۶). «لا یجْزَی... إِلاّ مَا کانُوا یعْمَلُونَ»: در برابر سیئات و معاصی، کیفری جز کیفر همان عملی را که انجام دادهاند دامنگیرشان نمیگردد (نگا: انعام / ۱۶۰، یونس / ۲٧).
سوره قصص آيه ۸۵
متن آیه:
﴿إِنَّ ٱلَّذِي فَرَضَ عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لَرَآدُّكَ إِلَىٰ مَعَادٖۚ قُل رَّبِّيٓ أَعۡلَمُ مَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ وَمَنۡ هُوَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٨٥﴾
ترجمه:
همان کسی که (تبلیغ) قرآن را بر تو واجب گردانده است، تو را به محلّ بازگشت بزرگ (قیامت) برمیگرداند (و میان تو و تکذیبکنندگانت داوری مینماید و به مقام محمود و بهشت موعودت میرساند). بگو: پروردگار من (از همه) بهتر میداند که چه کسی هدایت را از سوی او آورده است، و چه کسی در گمراهی آشکار بسر میبرد.
توضيحات:
«فَرَضَ»: واجب گردانده است. مراد تبلیغ قرآن و عمل به آن و رساندن اوامر یزدان به مردمان است (نگا: نور / ۱، مائده / ٩۲ و ٩٩). «رَآدّ»: برگرداننده. «مَعَادٍ»: زادگاه و جایگاه که مراد مکه است. روز رستاخیز یا محشر و میعادگاه حساب و کتاب که برای پیغمبر ورود به بهشت را به دنبال دارد. بهشت که محلّ برگشت مؤمنان بدان است. تنوین مَعادٍ، برای تعظیم است. «مَن جَآءَ بِالْهُدي»: مراد خود پیغمبر است.
سوره قصص آيه ۸۶
متن آیه:
﴿وَمَا كُنتَ تَرۡجُوٓاْ أَن يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبُ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۖ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرٗا لِّلۡكَٰفِرِينَ ٨٦﴾
ترجمه:
تو این امید را نداشتی که کتاب (بزرگ قرآن) برای تو فرستاده شود، لیکن رحمت پروردگارت چنین ایجاب کرد و (خواست با ارسال قرآن برای خاتم پیغمبران، این مسؤولیت سنگین را به تو سپارد. به شکرانه این نعمت بزرگ هرگز) پشتیبان کافران مباش (و یاور و همدست ایشان مشو).
توضيحات:
«أَمْ كُنتَ تَرْجُو»: چشم به راه نبودی. امیدوار نبودی. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی در آخر (تَرْجُو) موجود است. «إِلاّ»: لیکن (نگا: قصص / ۴۶). «إِلاّ رَحْـمَةً مِّن رَّبِّكَ»: لیکن رحمت پروردگارت ایجاب کرد و شامل تو شد. مگر به خاطر رحم پروردگارت نسبت به تو و امت تو. «إِلاّ رَحْـمَةً»: (نگا: اسراء / ۸٧). «ظَهِيراً»: پشتیبان (نگا: قصص / ۱٧). مسلّماً پیغمبر هرگز از کفّار پشتیبانی نمیکرده است، ولی این دستور در مورد او تأکید است، و در مورد دیگران بیان یک وظیفه مهمّ.
سوره قصص آيه ۸٧
متن آیه:
﴿وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بَعۡدَ إِذۡ أُنزِلَتۡ إِلَيۡكَۖ وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ٨٧﴾
ترجمه:
کافران تو را از آیات خداوند باز ندارند، پس از آن که بر تو نازل شده است، و (مردم را) بهسوی پروردگارت دعوت کن، و از زمره مشرکان مباش.
توضيحات:
«لا يَصُدُّنَّكَ»: تو را باز ندارند. «عَنْ ءَايَاتِ اللهِ»: از ترتیل و تبلیغ و عمل به آیات خدا.
سوره قصص آيه ۸۸
متن آیه:
﴿وَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ ٨٨﴾
ترجمه:
همراه الله معبود دیگری را به فریاد مخوان. جز او هیچ معبود دیگری وجود ندارد. همه چیز جز ذات او فانی و نابود میشود. فرماندهی از آن او است و بس، و همگی شما بهسوی او برگردانده میشوید (و به حساب و کتاب اقوال و اعمالتان رسیدگی میکند و در میانتان داوری خواهد کرد).
توضيحات:
«لا تَدْعُ»: به فریاد مخوان. مپرست. «وَجْهَهُ»: (نگا: انعام / ۵۲، کهف / ۲۸). «الْحُكْمُ»: فرماندهی و حاکمیت. داوری و قضاوت.