سوره قمر
سوره قمر آيه ۱
متن آیه:
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١﴾
ترجمه:
قیامت هر چه زودتر فرا میرسد، و (در آن) ماه به دو نیم میگردد.
توضيحات:
«إِقْتَرَبَ»: نزدیک گشته است. ذکر فعل به صورت ماضی، برای تحقق وقوع است (نگا: نجم / ۵٧، انبیاء / ۱ و ٩٧). «إِنشَقَّ»: دو نیم شد. مراد وقوع آن در آینده به هنگام فرا رسیدن قیامت است (نگا: حاقه / ۱۶، رحمن / ۳٧، انشقاق / ۱). اکثر فعلهائی که برای رستاخیز و حساب و کتاب اخروی بکار رفته است، به شکل ماضی است (نگا: نحل / ۱، زمر / ۶۸ و ۶٩ و ٧۰، تکویر / ۱ - ۱۴). «إِنشَقَّ الْقَمَرُ»: ماه به دو نیم میگردد. ماه به دو نیم گشته است. معنی اخیر مبنی بر روایات متعددی است که میگویند پنج سال قبل از هجرت نبوی، اهل مکه از پیغمبر درخواست کردند که ماه را بعنوان معجزه برای ایشان دو نیم سازد و پیغمبر نیز با اشاره انگشت چنین کرد. بسیاری از مفسرین این امر را پذیرفته و بسیاری هم آن را نقد نموده و حادثه را مربوط به آینده میدانند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن، المراغی، المنتخب، المصحف المیسر).
سوره قمر آيه ۲
متن آیه:
﴿وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ ٢﴾
ترجمه:
و اگر مشرکان معجزه بزرگی را ببینند از آن رویگردان میگردند (و بدان ایمان نمیآورند) و میگویند: جادوی گذرا و ناپایداری است.
توضيحات:
«إِن يَرَوْا»: اگر ببینند. اگر بشنوند و بفهمند (نگا: المصحف المیسر). «ءَايَةً»: دلیل و برهانی دالّ بر وحدانیت خدا و صدق پیغمبرش (نگا: اعراف / ۱۴۶). آیه قرآنی. چرا که مشرکان آیات قرآنی را سحر و جادو مینامیدند (نگا: سبأ / ۴۳، زخرف / ۳۰، مدثر / ۲۴). معجزه بزرگ که مراد شقالقمر است. «مُسْتَمِرٌّ»: همیشگی و پیاپی. گذرا و ناپایدار.
سوره قمر آيه ۳
متن آیه:
﴿وَكَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَكُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ ٣﴾
ترجمه:
آنان تکذیب میکنند و بدنبال هواهای خویش میروند. هر کاری هم ثابت و ماندگار میماند (و هیچ چیز در جهان از میان نمیرود، و انسان جزا و سزای کردار بد و نیک خود را میبیند).
توضيحات:
«مُسْتَقِرٌّ»: ماندنی و ثابت. این تعبیر شاید به این حقیقت اشاره دارد که هیچ چیز در این عالم از میان نمیرود. لذا هر کار نیک و بدی ثابت و باقی میماند و انسان مکافات عمل خویش را میبیند. هر کاری به غایتی و نهایتی میرسد که در آنجا آرام و قرار میگیرد، و خوبی یا بدی آن آشکار میگردد. نظیرآیات ۱ و ۲ و ۳ این سوره را در آیات ۱ و ۲ و ۳ سوره انبیاء بخوانید.
سوره قمر آيه ۴
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ ٤﴾
ترجمه:
اخباری که بتوانند موجب بیزاری (و دوری ایشان از گناهها و بدیها) شود به اندازه کافی برای آنان آمده است.
توضيحات:
«الأنبَآءِ»: جمع نبأ، اخبار. مراد خبرهای طوائف و ملل پیشین است که به عذابهای گوناگون دچار آمدهاند و با بلاهای بزرگی ریشهکن گشتهاند، و نیز مراد وجود حقائق کونی و رهنمودهای پیغمبران و سخنان ایشان درباره مکافات و مجازات دنیا و آخرت است. «مُزْدَجَرٌ»: انزجار و ابتعاد از شرّ. دوری گزیدن و بیزاری جستن از گناهان و بدیها. مصدر میمی باب افتعال زجر است.
سوره قمر آيه ۵
متن آیه:
﴿حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ٥﴾
ترجمه:
(این آیات) عبرتهای بسنده و اندرزهای رسائی هستند (که میتوانند در روح و جان شنوندگان و بینندگانی که آماده پذیرش حق و حقیقت باشند، اثر بگذارند) امّا بر حذر داشتنها و بیم دادنها (ی قرآنی برای افراد لجوج بیفایده است و به حال آنان) سودی ندارد.
توضيحات:
«حِكْمَةٌ»: سخنان پندآمیز. اندرزهای سودمند. خبر مبتدای محذوف است و تقدیر چنین است: «هذِهِ الأشْيَآءُ الَّتي جَآءَ بِهَا الْقُرءَانُ حِكْمَةٌ». «بَالِغَةٌ»: رسا. بسنده برای خردمندان. «النُّذُرُ»: (نگا: یونس / ۱۰۱، قمر / ۱۶ و ۱۸ و ۲۱ و ۲۳ و ۳۰ و ۳۳ و ۳۶ و ۳٧ و ۴۱). یا این که جمع نَذیر به معنی مُنذِر، یعنی پیغمبران الهی (نگا: احقاف / ۲۱، نجم / ۵۶). معنی دوم در سوره قمر چندان مناسب نیست.
سوره قمر آيه ۶
متن آیه:
﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ ٦﴾
ترجمه:
بنابراین از ایشان روی بگردان. آن روزی (را خاطر نشان ساز) که فرا خواننده (الهی برای گرد آمدن مردمان در محل حساب و کتاب قیامت ایشان را) بهسوی چیز ناخوشآیندی فرا میخواند.
توضيحات:
«تَوَلَّ عَنْهُمْ»: از آنان روی بگردان. بدیشان اعتناء مکن. به ترک ایشان بگوی. «يَوْمَ»: مفعول به فعل محذوفی است، و یا ظرف فعل (يَخْرُجُونَ) در آیه بعدی است. «يَدْعُو»: فرا میخواند. واو آن در رسمالخط قرآنی، برای تخفیف حذف شده است. «الدَّاعي»: فرا خواننده. مراد اسرافیل است بدانگاه که برای بار دوم در صور میدمد و همگان را بهسوی محکمه دادگاه قیامت فرا میخواند. یاء آن در رسمالخط قرآنی، برای تخفیف حذف شده است. «نُكُرٍ»: ناخوشآیند. ناپسند. مراد کار سخت و نامأنوس است که هول و هراس و دهشت و وحشت قیامت است.
سوره قمر آيه ٧
متن آیه:
﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ ٧﴾
ترجمه:
با چشمانی فروهشته و به زیر انداخته (از شرمساری و خواری) از گورها بیرون میآیند (و به هر سو میروند و میدوند) انگار آنان ملخهای پراکندهاند (که در دستهها و گروههای نامنظم و بیهدف، راهی اینجا و آنجا میشوند).
توضيحات:
«خُشَّعاً»: جمع خاشِع، ذلیل و خوار. فرو افتاده و به زیر انداخته شده. حال ضمیر (و) در فعل (يَخْرُجُونَ) است. «أَبْصَارُ»: فاعل (خُشَّعاً) است (نگا: قلم / ۴۳). «الأجْدَاثِ»: جمع جَدَث، قبرها. گورها. «جَرَادٌ»: ملخ. «مُنتَشِرٌ»: پخش و پراکنده.
سوره قمر آيه ۸
متن آیه:
﴿مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ ٨﴾
ترجمه:
شتابان بهسوی فرا خواننده (الهی، اسرافیل) میروند (و بدو مینگرند و چشم از او بر نمیدارند). کافران میگویند: امروز روز بسیار سخت و هراسانگیزی است.
توضيحات:
«مُهْطِعِينَ»: جمع مُهْطِع، شتابان و دوان. یعنی باشتاب بهسوی اسرافیل میروند و در دادگاه الهی برای حساب و کتاب حاضر میشوند. یا این که به معنی گردن کشنده و خیره نگاه کننده بوده، بدین معنی که انسانها چون صدای وحشتناک و شیپور جمع شدن را میشنوند، فوراً گردن بلند میکنند و بهسوی اسرافیل خیره خیره مینگرند و میدوند (نگا: ابراهیم / ۴۳). «عَسِرٌ»: سخت و دشوار. پر خوف و هراس (نگا: فرقان / ۲۶، مدثر / ٩). «الدَّاعي»: (نگا: قمر / ۶).
سوره قمر آيه ٩
متن آیه:
﴿كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ ٩﴾
ترجمه:
پیش از ایشان، قوم نوح، بنده ما (نوح) را تکذیب کردند (و دروغگویش نامیدند) و گفتند: دیوانهای است و (از میان خردمندان) رانده شده است.
توضيحات:
«أُزْدُجِرَ»: رانده شده است. یعنی به عقیده سست کفار، نوح ÷چون دیوانه است، عقلاء او را از میان خود راندهاند (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن) یا جنیان و پریان بدو آسیب رساندهاند و از جامعه انسانیش راندهاند (نگا: روحالبیان). یا این که: (وَازْدُجِرَ) جمله مستأنفهای بوده و معنی چنین است: کافران نوح را از تبلیغ رسالت منع کردند و بازش داشتند و او هم چارهای نداشت جز این که بجای تبلیغ به نجاری پردازد (نگا: هود / ۳۶ و ۳٧ و ۳۸). اغلب تفاسیر بر عقیده دوم هستند.
سوره قمر آيه ۱۰
متن آیه:
﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ ١٠﴾
ترجمه:
تا آنجا که نوح پروردگار خود را بفریاد خواند (و عرضه داشت:) پروردگارا! من شکست خوردهام پس مرا یاری و کمک فرما (و انتقام مرا از ایشان بگیر).
توضيحات:
«أَنِّي مَغْلُوبٌ...»: اصل آن (بِأَنِّيمَغْلُوبٌ...) است و منصوب به نزع خافض است.
سوره قمر آيه ۱۱
متن آیه:
﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ ١١﴾
ترجمه:
پس درهای آسمان را با آب تند ریزان و فراوانی از هم گشودیم. (بگونهای که گوئی درهای آسمان همه باز شده و هر چه آب است فرو میبارد).
توضيحات:
«بِمَآءٍ»: حرف (ب) برای استعانت یا ملابست است. یعنی با ابزاری که آب نام داشت و یا به همراه آب. «مُنْهَمِرٍ»: تند بارنده. سخت ریزان. زیاد و فراوان.
سوره قمر آيه ۱۲
متن آیه:
﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ ١٢﴾
ترجمه:
و از زمین چشمهساران زیادی برجوشاندیم (بگونهای که گوئی تمام زمین یکپارچه به چشمه تبدیل شده است) و آبها در هم آمیختند، برای اجرای فرمانی که (از جانب خدا صادر و) مقدر شده بود.
توضيحات:
«عُيُوناً»: جمع عَین، چشمهها. تمییز است. «إِلْتَقي»: بهم رسید. در هم آمیخت. مراد مخلوط شدن آبهای آسمان، و زمین و نواحی مختلف آن است. «الْـمَآءُ»: جنس آب مراد است. «عَلي أَمْرٍ...»: واژه (عَلي) به معنی لام تعلیل است، یعنی بخاطر (نگا: المصحف المیسر). مراد از (أَمْرٍ) غرق کردن قوم طاغی و یاغی نوح است. «قُدِرَ»: اندازهگیری شده بود. معین و مقدر گشته بود.
سوره قمر آيه ۱۳
متن آیه:
﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ ١٣﴾
ترجمه:
و نوح را بر کشتی ساخته شده از تختهها و میخها، سوار کردیم.
توضيحات:
«ذَاتِ»: دارای. «أَلْوَاحٍ»: جمع لَوْح، تختهها. «دُسُرٍ»: جمع دِسار، میخها.
سوره قمر آيه ۱۴
متن آیه:
﴿تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ ١٤﴾
ترجمه:
این کشتی تحت مراقبت و مواظبت ما حرکت میکرد، برای پاداش دادن به کسی که بدو ایمان آورده نشده بود و تصدیق نگشته بود (و نعمت وجود او کفران شده بود).
توضيحات:
«بِأَعْيُنِنَا»: (نگا: هود / ۳٧، مؤمنون / ۲٧، طور / ۴۸). «جَزَآءً»: برای پاداش به. مفعول له است. «مَنْ»: مراد نوح ÷است. «كَانَ كُفِرَ»: نسبت بدو کفر ورزیده شده بود. بدو ایمان آورده نشده بود. تصدیق نگشته بود. نعمت وجودش ناسپاس مانده بود و کفران شده بود.
سوره قمر آيه ۱۵
متن آیه:
﴿وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ١٥﴾
ترجمه:
ما این داستان را (که بیانگر غرق شدن کافران و نجات مؤمنان است) به عنوان درس عبرتی (در میان ملتها) باقی گذاردیم. آیا هیچ پند گیرندهای هست؟
توضيحات:
«تَرَكْنَاهَا»: برجایش گذاشتیم. آن را باقی گذاردیم. مرجع ضمیر (ها) قصه طوفان نوح است. برخی مرجع آن را (سَفينَة) دانسته و معتقدند که در کوههای آرارات تا صدر اسلام و بلکه تا به امروز، تخته پارههائی از این کشتی مانده است. «ءَايَةً»: عبرت. پند. حال یا مفعول دوم است. «مُدَّكِرٍ»: پند گیرنده. عبرت گیرنده. اسم فاعل باب افتعال (ذکر) است (نگا: یوسف / ۴۵).
سوره قمر آيه۱۶
متن آیه:
﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ١٦﴾
ترجمه:
آیا عذاب و عقاب من، و بیم دادنها و برحذر داشتنهای من چگونه بوده است؟! (آیا واقعیت داشته است، و یا افسانه بوده است؟).
توضيحات:
«فَكَيْفَ كَانَ...»: آیه برای تهدید کافرانی است که راه کفار زمان نوح را میسپردند. استفهام برای دریافت اقرار از مخاطبان است. «نُذُرِي»: (نگا: قمر / ۵). ضمیر متکلم (ی) برای تخفیف حذف شده است.
سوره قمر آيه ۱٧
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ١٧﴾
ترجمه:
ما قرآن را آسان ساختهایم، آیا پند پذیرنده و عبرت گیرندهای هست؟
توضيحات:
«يَسَّرْنا»: ساده نمودهایم. آسان ساختهایم. یعنی قرآن لغز و چیستان نبوده و پیچیدگی ندارد و به سادگی قابل آموزش است و تأثیر عمیق و شگفتانگیزی نیز در دلهای آماده دارد. «الذِّكْرِ»: یاد کردن. پند دادن و پند گرفتن.
سوره قمر آيه ۱۸
متن آیه:
﴿كَذَّبَتۡ عَادٞ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ١٨﴾
ترجمه:
قوم عاد (هم پیغمبر خود، هود را) تکذیب کردند. آیا عذاب و عقاب من، و بیم دادنها و برحذر داشتنهای من به چه منوالی بوده است؟!
توضيحات:
«عَادٌ»: (نگا: هود / ۵۰). «نُذُرِي»: (نگا: قمر / ۱۶).
سوره قمر آيه ۱٩
متن آیه:
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ ١٩﴾
ترجمه:
ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شومی که (هفت شب و هشت روز) ادامه داشت، بر آنان وزان و روان کردیم.
توضيحات:
«صَرْصَراً»: تند و سرد. پر سر و صدا و شدید. (نگا: فصّلت / ۱۶). «يَوْمٍ»: مراد آغاز وزیدن طوفانِ بلا و شروع آن است. والاّ هفت شب و هشت روز طوفان باد دوام داشته است (نگا: حاقه / ٧). یا این که مراد از (يَوْمٍ) مطلق زمان است (نگا: آلوسی).
سوره قمر آيه ۲۰
متن آیه:
﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠﴾
ترجمه:
بادی که مردمان را از زمین برمیداشت، بگونهای که گوئی تنههای درختان خرمائی هستند که از جا کنده شده باشند.
توضيحات:
«تَنزِعُ»: برمیداشت. از جا بر میکند. «أَعْجَازُ»: جمع عَجُز، تنهها. «مُنْقَعِرٍ»: از ریشه کنده شده. قلع شده. «كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ...»: مردمان آن روزی به سبب قد بلندی که داشتهاند، به تنه درختان خرما تشبیه شدهاند.
سوره قمر آيه ۲۱
متن آیه:
﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ٢١﴾
ترجمه:
آیا عذاب و عقاب من، و بیم دادنها و برحذر داشتنهای من (درباره مخالفان) چگونه و به چه منوالی بوده است؟!
توضيحات:
سوره قمر آيه ۲۲
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٢٢﴾
ترجمه:
ما قرآن را ساده و آسان ساختهایم، آیا پندپذیر و عبرتگیری هست؟
توضيحات:
سوره قمر آيه ۲۳
متن آیه:
﴿كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ ٢٣﴾
ترجمه:
قوم ثمود نیز بیمدادنها و برحذر داشتنهای (پیغمبر خود صالح) را تکذیب کردند و دروغش نامیدند.
توضيحات:
«النُّذُرِ»: جمع نَذِیر، به معنی إنذار، بیم دادنها و بر حذر داشتنها. جمع نَذِیر، به معنی مُنْذِر، پیغمبران بیمرسان الهی. چرا که تکذیب پیغمبری تکذیب جملگی پیغمبران است (نگا: آلوسی).
سوره قمر آيه ۲۴
متن آیه:
﴿فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ ٢٤﴾
ترجمه:
آنان گفتند: آیا از انسانی از خودمان پیروی کنیم که تنها (و بدون قوم و عشیره) هم هست؟ در صورت پیروی از او، ما گمراه و دیوانه خواهیم بود.
توضيحات:
«بَشَراً واحِداً»: انسان تنها و بیقوم و عشیره و از عامه مردم، نه از خاندان بزرگ و قبیله سترگ. یک فرد. ما همه از یک فرد ضعیف پیروی کنیم؟! «سُعُرٍ»: دیوانگی. (مسعور) به معنی مجنون، از این واژه است.
سوره قمر آيه ۲۵
متن آیه:
﴿أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ ٢٥﴾
ترجمه:
آیا از میان همه ما (افراد بزرگ و محترم و دانا و دارا) وحی بدو شده است؟! (نه! چنین نیست). بلکه او بسیار دروغگو و خودخواه است (و با تکبر و جاهطلبی میخواهد بر ما ریاست کند).
توضيحات:
«الذِّكْرُ»: وحی مراد است. «أَشِرٌ»: بسیار مغرور و متکبر. خودخواه و جاهطلب.
سوره قمر آيه ۲۶
متن آیه:
﴿سَيَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡكَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ ٢٦﴾
ترجمه:
فردا خواهند دانست که بسیار دروغگوی متکبر و خودخواه کیست.
توضيحات:
«غَداً»: فردای قیامت (نگا: حشر / ۱۸). زمانی که عذاب دنیوی خدا گریبانگیرشان گردید.
سوره قمر آيه ۲٧
متن آیه:
﴿إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ٢٧﴾
ترجمه:
ما ماده شتر را برای امتحان ایشان خواهیم فرستاد، بنگر و ببین که چه میکند و بر سر آنان چه میآید و بسیار شکیبائی داشته باش (که خدا با تو است، و دستشان را از اذیت و آزارت کوتاه خواهد کرد).
توضيحات:
«مُرْسِلُو»: اصل آن «مُرْسِلُونَ»، و نون جمع در حالت اضافه افتاده است. به معنی: فرستندگان (نگا: فاطر / ۲، قصص / ۴۵). «فِتْنَةً»: امتحان. آزمون. مفعول له است. «إِرْتَقِبْهُمْ»: ایشان را بپا و بنگر. مراقبشان باش. «إصْطَبِرْ»: زیاد تحمل داشته باش. بسی صبر کن.
سوره قمر آيه ۲۸
متن آیه:
﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡۖ كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ ٢٨﴾
ترجمه:
به آنان بگو که آب (چاهی که دارند، به فرمان خدا) میان ایشان و شتر تقسیم شده است (یک روز مال شما و یک روز متعلق به شتر است). نوبت هر کدام که باشد، بر سر آب میرود.
توضيحات:
«قِسْمَةٌ»: تقسیم شده است. مصدر به معنی اسم مفعول است. «بَيْنَهُمْ»: میان ایشان و شتر. استعمال ضمیر (هم) به خاطر تغلیب است. «شِرْبٍ»: نوبت نوشیدن و بهرهبرداری از آب (نگا: شعراء / ۱۵۵). «مـُحْتَضَرٌ»: محل حضور. به صیغه اسم مفعول، وصف نوبت است؛ نه وصف اهل آن.
سوره قمر آيه ۲٩
متن آیه:
﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ٢٩﴾
ترجمه:
قوم ثمود، یار خود (قدار بن سالف) را صدا زدند (که بیا این شتر را بکش). او هم بیباکانه دست بکار شد و شتر را پی کرد.
توضيحات:
«تَعَاطَيا»: کار کشتن را بدست گرفت. دست بکار شد. شمشیر را برگرفت. «عَقَرَ»: نحر کرد. پی کرد.
سوره قمر آيه ۳۰
متن آیه:
﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٠﴾
ترجمه:
آیا عذاب و عقاب من، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای من به چه منوالی بوده است (و به چه شکلی کافران را در بر گرفته است؟!).
توضيحات:
«كَيْفَ كَانَ...»: (نگا: قمر / ۱۶ و ۱۸).
سوره قمر آيه ۳۱
متن آیه:
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ٣١﴾
ترجمه:
ما بر آنان یک صدای سهمناک سر دادیم و ایشان همگی به صورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان در آغل جمعآوری میکند.
توضيحات:
«هَشِيمِ»: گیاه خشک و خرد شده. «الـْمُحْتَظِرِ»: کسی که آغلی را برای گوسفندان و حیوانات درست میکند که مانع خروج آنها یا حمله حیوانات وحشی گردد، یا این که علوفه چهارپایان را در آن انبار میکند. «هَشِيمِ الْـمُحْتَظِرِ»: علوفه خشک موجود در آغل شخص آغلدار.
سوره قمر آيه ۳۲
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٣٢﴾
ترجمه:
ما قرآن را (برای یادگیری) ساده و آسان نمودهایم، آیا پندپذیری و عبرتگیری هست؟
توضيحات:
«وَلَقَدْ يَسَّرْنَا...»: (نگا: قمر / ۱٧).
سوره قمر آيه ۳۳
متن آیه:
﴿كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ ٣٣﴾
ترجمه:
قوم لوط نیز بیم دادنها و بر حذر داشتنهای (پیغمبر خود لوط) را تکذیب کردند.
توضيحات:
«كَذَّبَتْ... بِالنُّذُرِ»: (نگا: قمر / ۲۳).
سوره قمر آيه ۳۴
متن آیه:
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّيۡنَٰهُم بِسَحَرٖ ٣٤﴾
ترجمه:
ما بر آنان تندبادی که ریگها را به حرکت در میآورد گماشتیم (و همگان را هلاک ساختیم) جز خاندان و پیروان لوط را که ما سحرگاهان ایشان را نجات دادیم (و از آن سرزمین بلازده رهائیشان بخشیدیم).
توضيحات:
«حَاصِباً»: بادی که سنگریزه را بردارد و پرت کند و ریگها را جابجا سازد (نگا: اسراء / ۶۸، عنکبوت / ۴۰). «بِسَحَرٍ»: در بامدادان. در سحرگاهان.
سوره قمر آيه ۳۵
متن آیه:
﴿نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَن شَكَرَ ٣٥﴾
ترجمه:
این نعمتی بود از جانب ما (به آل لوط). ما اینگونه کسی را پاداش میدهیم که شکرگزار باشد.
توضيحات:
«نِعْمَةً»: مفعول له است.
سوره قمر آيه ۳۶
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ٣٦﴾
ترجمه:
لوط ایشان را از گرفتار کردن و کیفر دادن ما بیم داد، ولی آنان بر شک و گمان خود نسبت به بیم دادنها و بر حذر داشتنها افزودند (و بدانها باور نکردند و بیراهه رفتند).
توضيحات:
«بَطْشَةَ»: فرو گرفتن و گرفتار ساختن. حمله کردن و کیفر دادن (نگا: دخان / ۱۶). «تَـمَـارَوْا»: شک کردند و گمان ورزیدند. «النُّذُرِ»: (نگا: قمر / ۵ و ۲۳ و ۳۳).
سوره قمر آيه ۳٧
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَيۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٧﴾
ترجمه:
و با لوط درباره مهمانانش سخن گفتند (و از او خواستند آنان را در اختیار ایشان برای انجام کار منافی عفت بگذارد). ما چشمانشان را کور کردیم، (و بدیشان گفتیم:) بچشید عذاب و عقاب مرا، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای مرا.
توضيحات:
«رَاوَدُوهُ»: با او گفتگو کردند. «رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ»: مراد این است که از لوط خواستند که از جانبداری مهمانان دست بردارد و ایشان را در اختیار آنان بگذارد، تا هر چه خواستند از اعمال منافی عفت نسبت بدیشان روا دارند (نگا: هود / ٧۸، حجر / ۶۸). «طَمَسْنَا»: از میان برداشتیم. محو و نابود کردیم (نگا: نساء / ۴٧، یونس / ۸۸، یس / ۶۶). «نُذُرِ»: (نگا: قمر / ۳۰).
سوره قمر آيه ۳۸
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ ٣٨﴾
ترجمه:
بامدادان عذاب پیاپی و کوبنده و پایدار به سراغ ایشان آمد.
توضيحات:
«صَبَّحَهُمْ»: در فاصله طلوع فجر صادق و طلوع خورشید به سروقتشان آمد. «صَبَّحَ»: از مصدر تصبیح، بامدادان به پیش کسی آمدن. «بُكْرَةً»: صبح زود. اول صبح. «مُسْتَقِرٌّ»: دائم و همیشگی، چرا که عذاب دنیوی ایشان با عذاب برزخی آنان اتصال پیدا کرد. پیاپی و کاری، زیرا تا آنان را از میان نبرد، ادامه داشت (نگا: قمر / ۳، نمل / ۴۰).
سوره قمر آيه ۳٩
متن آیه:
﴿فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ ٣٩﴾
ترجمه:
پس بچشید عذاب و عقاب مرا، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای مرا.
توضيحات:
«فَذُوقُوا...»: (نگا: قمر / ۳٧).
سوره قمر آيه ۴۰
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٤٠﴾
ترجمه:
ما قرآن را (برای یاد گرفتن) ساده و آسان نمودهایم، آیا پندپذیری و عبرتگیری هست؟
توضيحات:
«وَلَقَدْ يَسَّرْنَا...»: (نگا: قمر / ۱٧ و ۳۲).
وره قمر آيه ۴۱
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ ٤١﴾
ترجمه:
بیدار باشها و هوشدارها (یکی پس از دیگری) به سراغ فرعونیان آمد.
توضيحات:
«النُّذُرُ»: (نگا: قمر / ۵ و ۲۳ و ۳۳ و ۳۶). «ءَالَ فِرْعَوْنَ»: خاندان و بستگان و همه پیروان فرعون.
سوره قمر آيه ۴۲
متن آیه:
﴿كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِيزٖ مُّقۡتَدِرٍ ٤٢﴾
ترجمه:
آنان همه آیات ما را تکذیب کردند، و ما هم ایشان را گرفتار کردیم و کیفر دادیم بسان گرفتار ساختن و کیفر دادن خدائی چیره و پیروز و قدرتمند و زبردست.
توضيحات:
«ءَايَاتِ»: آیههای کتاب آسمانی و معجزات پیغمبران.
سوره قمر آيه ۴۳
متن آیه:
﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ ٤٣﴾
ترجمه:
(ای قریشیان!) آیا کافران شما بهتر از آنانی هستند که برایتان روایت کردیم، (مثل: قوم نوح، عاد، ثمود، لوط، فرعون؟!). یا این که برای شما اماننامهای در کتابها (از سوی خدا) نازل شده است (مبنی بر این که کافرانتان را عذاب نمیرسانیم؟!).
توضيحات:
«أَكُفَّارُكُم...»: استفهام انکاری است و برای تهدید و سرزنش قریشیان است، و بدیشان میفهماند که میان کافران معاصر و میان کافران پیشین تفاوتی نیست و چه بسا شما هم به سرنوشت دردناک ایشان گرفتار آئید. «بَرَآءَةٌ»: امان نامه. مصونیت از عذاب الهی. امان. «الزُّبُرِ»: جمع زَبور، به معنی مزبور، یعنی مکتوب است. مراد کتابهای آسمانی است (نگا: آلعمران / ۱۸۴، نحل / ۴۴، شعراء / ۱٩۶).
سوره قمر آيه ۴۴
متن آیه:
﴿أَمۡ يَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِيعٞ مُّنتَصِرٞ ٤٤﴾
ترجمه:
یا این که میگویند: ما جمعیت متحد و نیرومند شکستناپذیری هستیم و همدیگر را یاری میدهیم و از دشمنان خود انتقام میگیریم.
توضيحات:
«جَـمِيعٌ»: جمعیت متحد (نگا: شعراء / ۵۶). «مُنتَصِرٌ»: نیرومند شکستناپذیر. یاری دهنده همدیگر. انتقام گیرنده (نگا: کهف / ۴۳، قصص / ۸۱، ذاریات / ۴۵).
سوره قمر آيه ۴۵
متن آیه:
﴿سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَيُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ٤٥﴾
ترجمه:
جمعیت ایشان به زودی شکست میخورند و پشت میکنند و میگریزند.
توضيحات:
«يُوَلُّونَ الدُّبُرَ»: پشت خواهند کرد و خواهند گریخت (نگا: آلعمران / ۱۱۱، حشر / ۱۲). در جنگ بدر چنین شد.
سوره قمر آيه ۴۶
متن آیه:
﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ٤٦﴾
ترجمه:
بلکه موعدشان قیامت است، و قیامت بلای آن عظیمتر و تلختر (از کشتن و اسارت این جهانی برای ایشان) است.
توضيحات:
«أَدْهَيا»: دارای بلای اعظم، بگونهای که نجات از آن ممکن نیست. «أَمَرُّ»: دارای مرارت و تلخی بیشتر.
سوره قمر آيه ۴٧
متن آیه:
﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ ٤٧﴾
ترجمه:
قطعاً گناهکاران، گمراه و دیوانه و گرفتار آتشند.
توضيحات:
«فِي ضَلالٍ وَسُعُرٍ»: گمراه و دیوانهاند (نگا: قمر / ۲۴). در گمراهی و آتشند. «سُعُرٍ»: دیوانگی و جنون. آتش سراپا شعله.
سوره قمر آيه ۴۸
متن آیه:
﴿يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ٤٨﴾
ترجمه:
روزی داخل آتش، بر رخساره، روی زمین کشیده میشوند (و بدیشان گفته میشود:) بچشید لمس و پسوده دوزخ را.
توضيحات:
«يُسْحَبُونَ»: روی زمین کشانده میشوند (نگا: غافر / ٧۱). «مَسَّ»: لمس. پسوده. مراد رنج و الم و گرمی و حرارت آتش دوزخ است. «سَقَرَ»: اسم خاص دوزخ است و غیر منصرف.
سوره قمر آيه ۴٩
متن آیه:
﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ ٤٩﴾
ترجمه:
ما هر چیزی را به اندازه لازم و از روی حساب و نظام آفریدهایم.
توضيحات:
«بِقَدَرٍ»: به اندازه لازم. از روی حساب و اندازهگیری دقیق و برابر نظم و نظام محکم و استوار (نگا: رعد / ۸، حجر / ۱٩ و ۲۱، فرقان / ۲).
سوره قمر آيه ۵۰
متن آیه:
﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ كَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ ٥٠﴾
ترجمه:
(نه تنها اعمال ما از روی حکمت است، بلکه توأم با نهایت قدرت است. چرا که) فرمانی بیش نیست، (و چنان با سرعت انجام میگیرد که انگار همسان با یک چشم برهم زدن، و) همانند یک نگاه سریع و با عجله است.
توضيحات:
«أَمْرُنَا»: فرمان ما برای پیدایش چیزی و انجام کاری. «إِلاّ وَاحِدَةٌ»: مگر یک بار. جز یک کلمه (نگا: یس / ۸۲). «لـَمْحٍ»: نگاه سریع. چشم به هم زدن. «طَرفةالعين».
سوره قمر آيه ۵۱
متن آیه:
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ ٥١﴾
ترجمه:
ما اشخاص همچون شما را (در روزگاران پیشین) نابود و هلاک ساختهایم، آیا پند پذیرنده و عبرت گیرندهای هست؟!
توضيحات:
«أَشْيَاعَكُمْ»: پیروان شما. مراد امثال و همگون در پیروی از کفر و شرک و معاصی است (نگا: سبأ / ۵۴).
سوره قمر آيه ۵۲
متن آیه:
﴿وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ ٥٢﴾
ترجمه:
هر کاری را که کردهاند، در کتابها و نامههای اعمال (با دست فرشتگان مأمور، ثبت و ضبط و) موجود است.
توضيحات:
«الزُّبُرِ»: کتابها (نگا: قمر / ۴۳). مراد نامههای اعمال و پروندههای کردار و رفتار و گفتار انسان است که توسط فرشتگان مأمور و مراقب، نگارش و نگاهداری میگردد (نگا: انفطار / ۱۰ و ۱۱ و ۱۲).
سوره قمر آيه ۵۳
متن آیه:
﴿وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ ٥٣﴾
ترجمه:
هر کار کوچک و بزرگی (که در دنیا کردهاند، در دفاتر مخصوص) نوشته شده است.
توضيحات:
«مُسْتَطَرٌ»: مکتوب. نوشته شده.
سوره قمر آيه ۵۴
متن آیه:
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ ٥٤﴾
ترجمه:
قطعاً پرهیزگاران در باغها و کنار جویباران بهشتی جای خواهند داشت.
توضيحات:
«نَهَرٍ»: نهر. رودبار. جویبار. مفرد است و مراد جمع، همچون واژه (طفل) در (حج / ۵، نور / ۳۱). فراخی جا و مکان و وفور نعمت.
سوره قمر آيه ۵۵
متن آیه:
﴿فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ ٥٥﴾
ترجمه:
در مجلس راستینی (که یاوهسرائی و بزهکاری در آن جائی ندارد... در) پیشگاه پادشاه بزرگ و توانائی (که آفریدگار و خداوندگار همه کائنات است).
توضيحات:
«مَقْعَدِ»: مجلس. جایگاه. «صِدْقٍ»: حق. راستین. «مَقْعَدِ صِدْقٍ»: مجلس حق. مجلس راستی و درستی خالی از دروغگوئی و بیهودهگوئی. «مَلِيكٍ»: پادشاه بزرگ. صیغه مبالغه است. «مُقْتَدِرٍ»: بسیار باقدرت و قوّت.