باب اول
برای آنچه بر وقوع تغییر و نقصان در قرآن دلالت میکند، استدلال کردهاند.
دلیل اول - شامل چند امر است.
الف) وقوع تحریف در تورات و انجیل به طرزی آراسته و ظریف.
ب) در بیان این که هر آنچه در میان امتهای گذشته روی داده باشد، در این امت نیز، واقع میشود.
ج) در ذکر مواردی که بعضی از افراد این امت از جهت مدح یا ذم و قدح به مانند خودشان در امتهای گذشته تشبیه شدهاند.
د) در بیان اخباری که به طور ویژه بر وقوع تغییر در قرآن مانند تورات و انجیل دلالت میکند.
دلیل دوم – عادتاً چگونگی جمع قرآن مستلزم وقوع تغییر و تحریف قرآن است و خلاصهی احوال کتاب وحی.
دلیل سوم – در بیان باطل نمودن وجود منسوخ التلاوت در قرآن و مثالی که برای آن ذکر میکنند از مواردی است که از قرآن کم شده است.
دلیل چهارم – در بیان این که امیر مؤمنان÷قرآن مخصوصی داشته است که از لحاظ ترتیب با قرآن موجود متفاوت است و در آن اضافهای وجود دارد که نه از احادیث قدسی است و نه تفسیر و تاویل.
دلیل پنجم – عبدالله بن مسعودس، مصحف معتبری داشت و در آن چیزی وجود داشت که در این قرآن موجود نیست.
دلیل ششم – قرآن موجود شامل تمام مصحف اُبَی نمیباشد که نزد ما معتبر است.
دلیل هفتم – ابن عفان وقتی که برای بار دوم قرآن را جمع نمود، بعضی از آیات و کلمات را از آن حذف کرد و در این مبحث کیفیت جمع عثمان و موارد ساقط شده و اختلاف مصحفهای او و ذکر موارد خطا، بیان شده است.
دلیل هشتم – در بیان اخباری که به صراحت بر وقوع نقصان دلالت دارند، و آنچه مخالفان آن را روایت کردهاند.
دلیل نهم – خداوند متعال، اسامی و شمایل اوصیای خود را در کتابهای گذشته ذکر کرده است. پس لازم است آن اوصاف و شمایل را در این قرآن نیز، که محافظ و ناظر بر کتابهای گذشته است، ذکر نماید و ذکر ائمه که در مصحف اول آمدهاند در این کتاب (قرآن) جمع نشده است.
دلیل دهم – اثبات اختلاف قاریان در حروف و کلمات و غیر آنها و باطل نمودن نزول آن بر یک وجه و شرح حال قاریان و اثبات تدلیس در اسناد آنان.
دلیل یازدهم – در بیان اخباری که به طور صریح بر وقوع نقصان در قرآن دلالت دارند.
دلیل دوازدهم – در بیان اخباری که به طور خاصی که به ترتیب سورههای قرآن مرتب کردهایم و در آن جواب شبهههایی است که با استدلال بیان شده است.