سورهی کهف
(الف) ۵۲۹- علی بن ابراهیم دربارهی این آیه: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ١ قَيِّمٗا﴾[الکهف: ۱-۲] گفته است: در بین کلمات این آیه، تقدیم و تأخر وجود دارد؛ زیرا معنی آن به این گونه است: (الْحَمْدُ لِله الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ-قيماً- عِوَجَا): بعد حرفی بر حرفی دیگر مقدم شده است.
(ب) ۵۳۰- علی بن ابراهیم گفته است: ابو عبدالله÷گفت: این آیه چنین نازل شد: (وَقُلِ الْـحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ-آل محمّد-نَاراً ).
(ج) ۵۳۱- کلینی از احمد بن مهران از عبدالعظیم از محمد بن فضیل از ابی حمزه از ابی جعفر÷آورده است که گفت: جبرائیل این آیه را این چنین نازل کرد: :(وَقُلِ الـْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ... لِلظَّالِمِينَ-آل محمّد-نَاراً) تا آخر آیه، مانند روایت قبلی.
(د) ۵۳۲- سیاری از برقی از حریز از ربعی از ابی عبدالله÷آورده است که آیهی فوق را همانگونه قرائت کرد، جز این که بعد از آل محمد، حقّهم افزود.
(ه( ۵۳۳- محمد بن عباس از احمد بن قاسم از احمد بن محمد سیاری از محمد بن خالد برقی از حسین بن سیف از برادرش از پدرش از ابی حمزه به نقل از ابی جعفر÷آیهی فوق را همانگونه قرائت کرد جز این که ما بعد آیه (وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ – آل محمّد - نَاراً أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا)را نیز، قرائت نمود.
(و) ۵۳۴- و از محمد بن اسماعیل از عیسی بن داود از ابی الحسن موسی بن جعفر از پدرش روایت کرده است که آیهی فوق را همانگونه تا «أحسن عملاً»قرائت کرد، سپس گفت: به پیامبر گفته شد: «اصدع بما تومر – فی امرة علی – فإنه الحق من ربک – فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر»: پس خداوند ترک ایمان به ولایت علی را با کفر برابر کرده است. سپس ما بعد آیه را اینگونه خواند: (وَقُلِ الْـحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ – لآل محمّد - نَاراً أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا).
(ز) ۵۳۵- سعد بن عبدالله قمی در کتاب «ناسخ قرآن در شمار آیات تحریف شده» گفته است: ابو جعفر گفت: جبرائیل این آیه را این چنین نازل کرد: (وَقُلِ الْـحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ – آل محمّد حقّهم- نَاراً أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا).
(ح) ۵۳۶- علی بن ابراهیم در اول تفسیر خود در مثالی برای تقدیم و تأخیر در تألیف قرآن میگوید: این آیه: ﴿فَلَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ إِن لَّمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَسَفًا٦﴾[الکهف: ۶] در واقع این گونه نازل شده است: ﴿فَلَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِمۡ - أَسَفاً - إِن لَّمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ﴾
(ط) ۵۳۷- طبرسی گفته است: علی بن ابی طالب÷و عکرمه و یحیی بن یعمر، آن (اسفا) را با صاد غیرمعجمه و الف ناقص آوردهاند.
(ی) ۵۳۸- علی بن ابراهیم دربارهی این آیه ﴿وَكَانَ وَرَآءَهُم مَّلِكٞ يَأۡخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصۡبٗا﴾[الکهف: ۷۹] چنین گفت: (وكان وراء هم – اي وراء السفينة- ملك يأخذ كل سفينة – صالحة – غصباً).
(یا) ۵۳۹- سیاری از حماد از ربعی خبری را روایت کرده و آن را به زراره رفع نموده است که به نقل از ابو جعفر÷میگوید: افزودن صالحة بعد از سفينة قرائت امیر المؤمنین÷است.
(یب) ۵۴۰- عیاشی از حریز از ابی عبدالله÷آورده است که وی آیه را چنین قرائت میکرد: (وكان وراءهم – أي وراء السفينة ملك يأخذ كل سفينة – صالحة – غصباً).
(یج) ۵۴۱- کشی در کتاب «رجال» خود در شرح حال زراره از حمدویه بن نصیر از محمد بن عیسی از عبید از یونس بن عبدالرحمن از عبدالله بن زراره و از محمد بن قولویه و حسین بن حسن از سعد بن عبدالله بن هارون بن حسن بن محبوب از محمد بن عبدالله بن زول و دو پسرش حسن و حسین از عبدالله بن زراره آورده است که گفت: ابو عبدالله÷به من گفت: از طرف من به پدرت سلام برسان و به او بگو: من فقط به خاطر دفاع از تو عیبت را میگویم و دوست دارم عیبت را بگویم تا تو را با عیب و نقصت در دین بستایند و با این کار شرّشان را از خود دور کنید؛ زیرا خداوند فرموده است: (أما السفينة فكانت لمساكين يعملون في البحر فأردت أن أعيبها وكان وراءهم ملك يأخذ كل سفينة – صالحة – غصبا) و کلمهی صالحه در آن هم، وجود دارد. خبر.
(ید) ۵۴۲- سیاری در روایت دیگری: به جای صالحه، صحیحه آورده است.
(یه) ۵۴۳- طبرسی گفته است که سعید بن جبیر گفت: ابن عباس به جای (ورائهم، أمامَهُم)میخواند. مطلب را ادامه میدهد تا این که میگوید: اصحاب ما از ابی عبدالله نیز، روایت کردهاند که او صالحه را بعد از سفینه قرائت میکرد و این قرائت از ابی جعفر نیز، روایت شده است و گفته است: این قرائت امیر المؤمنین است. بحث این قرائت در طرق عامه نیز، ذکر شد.
(یو) ۵۴۴- سعد بن عبدالله در همان کتاب مذکور گفته است: امام صادق کلمهی صالحه را بعد از سفینه قرائت کرده است.
(یز) ۵۴۵- و در همان منبع آمده است که امام صادق÷بعد از (فكان أبواه مؤمنين وطبع كافراً)را نیز، قرائت میکرد.
(یح) ۵۴۶- علی بن ابراهیم بعد از قرائت این آیه: (فكان أبواه مؤمنين ـ وطبع كافرا)گفت: این آیه چنانکه خوانده شد، نازل گردید.
(یط) ۵۴۷- عیاشی از حریز از کسی که او را نام برده است به نقل از یکی از امامان، (وطبع كافراً)را به آیهی قبلی افزوده است.
(ک) ۵۴۸- سیاری از برقی از حریز از ربعی از ابی عبدالله÷روایت کرده است که در آیهی قبل، (وطبع كافراً)را هم، قرائت کرد.
(کا) ۵۴۹- و در روایتی دیگر، (وكان كافرا)آورد و گفت: در قرائت علی÷هم، اینگونه آمده است.
(کب) ۵۵۰- طبرسی گفته است: سعید بن جبیر گفت: ابن عباس (وأمّا الغلام فكان كافراً وكان أبواه مؤمنين)قرائت میکرد.
(کج)۵۵۱- سیاری از حماد از ربعی در حدیثی که آن را به زراره رفع نموده است، به نقل از ابی جعفر÷این آیه را ﴿وَمَا فَعَلۡتُهُۥ عَنۡ أَمۡرِي﴾[الکهف: ۸۲] را چنین خواند: (وما فعلته يا موسي)بعد گفت: در قرائت امیر المؤمنین چنین است.
(کد) ۵۵۲- و از ابن محبوب از عبدالله بن غالب از سعد بن طریف از اصبغ بن نباته از امیر المؤمنین آمده است که این آیه:
﴿قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوۡفَ نُعَذِّبُهُۥ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِۦ فَيُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا نُّكۡرٗا٨٧ وَأَمَّا مَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُۥ جَزَآءً ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَسَنَقُولُ لَهُۥ مِنۡ أَمۡرِنَا يُسۡرٗا٨٨﴾[الکهف:۸۷-۸۸] را چنین تلاوت کرد
(امّا من ظلم نفسه – ولم يومن بربه – فسوف نعذبه - بعذاب الدنيا – ثم يرد الى ربه – فيعذبه في مرجعه – فيعذبه عذابا نكرا).
﴿ثُمَّ أَتۡبَعَ سَبَبًا٨٩﴾[الکهف: ۸۹] هم چنین قرائت نمود: (ثم أتبع ذو القرنين الشمس سبباً).
(که) ۵۵۳- و از ابن سیف از برادرش از پدرش از ابی بصیر از ابی عبدالله آمده است که این آیه را چنین قرائت کرد: (هل أتبعك على أن تعلمن فما علمت رُشدا).
(کو) ۵۵۴- طبرسی گفته است: ابوبکر به روایت اعشی و برجمی به نقل از او و زید از یعقوب، آیهی بعدی را چنین قرائت کرد: (أفحسب الذين كفروا)یعنی، حسب را با رفع حرف باء و سکون حرف سین خوانده است و آن قرائت امیر المؤمنین و ابی یعمر و حسن و مجاهد و عکرمه و قتاده ضحاک و ابن ابی لیلی است و این از حروفی است که ابوبکر بر خلاف عاصم آنها را اختیار کرده است و طبق گفتهی خود، آن را از قرائت امیر المؤمنین گرفته و در قرائت عاصم داخل نموده است و قرائت او را پیراسته است. قاریان دیگر، حسب را با کسر سین و فتح باء خواندهاند.
(کز) ۵۵۵- سیاری از ابن سیف از برادرش از پدرش از مردی به نقل از ابی عبدالله÷آورده است که وی «افحسْب»را با سکون (سین) قرائت نمود و گفت: امیر المؤمنین این چنین خواند.