موضع گیری و اعتقاد شیعه نسبت به قرآن

فهرست کتاب

سوره‌ی الرَّحمن

سوره‌ی الرَّحمن

(الف) ۸۵۳- طبرسی از رضا÷روایت کرده است که او آیه‌ی سی و نه از سوره‌ی رحمن را این چنین قرائت کرده است: (فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ- منكم- إِنسٌ وَلَا جَانٌّ)

(ب) ۸۵۴- علی بن ابراهیم گفت: در آیه‌ی سی و نه سوره‌ی رحمن (فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ- منكم- إِنسٌ وَلَا جَانٌّ)کلمه‌ی «منكم»؛ یعنی، از شیعیان. من نیز، گفتم: در دلیل هفتم ذکر شد، این که این کلمه‌ی «منكم» با شیوه‌های مختلف ساقط است و در بعضی از نسخه‌ها آمده که اگر «منكم» در آن نباشد، عذاب خداوند بر مخلوقاتش ساقط می‌شود و از گناهان انسان و جن پرسیده نمی‌شود؛ پس روز قیامت چه کسی مجازات می‌شود؟ بعضی از اهل تفسیر، کسانی که در رأی خود استبداد به کار می‌برند برای رفع اشکال تلاش کرده‌اند؛ یکبار نفی مسأله را به وقت خاصی تخصیص می‌دهند و بار دیگر نفی را بر نفی استفهام حمل می‌کنند؛ حتی اگر از روی توبیخ سؤال کنند. و گاهی با سؤال از آنان که از چه حزبی هستند، بهشتی یا جهنمی. چون همه دارای نشانه‌های مشخص هستند؛ دسته‌ی اول، با سیمای سفید و دسته‌ی دیگر، با چهره‌ی سیاه و تو آگاهی به این که آن‌چه به معصوم نسبت داده نشود در حکمِ معدوم است (ارزشی ندارد).

(ج) ۸۵۵- عبدالله بن جعفر حمیری در سندی نزدیک از محمد بن عیسی روایت کرده و گفته است: ابراهیم بن عبدالحمید در سال (۱۹۸) در مسجد الحرام با من سخن گفت و اشاره کرد که بر ابوعبدالله÷داخل شدم، مصحفی را برایم بیرون آورد، من نیز، آن را باز کردم، چشمم به مکانی افتاد که در آن جا نوشته شده بود: (هذه جهنّم التي بها تكذبان تصليان‌ها ولا تموتان ولا تحييان)یعنی، اولین.

(د) ۸۵۶- محمد بن حسین صفار از ابراهیم بن هاشم و او از سلیمان دیلمی یا از سلیمان و او از معاویه دهنی و او از ابو عبدالله÷درباره‌ی این آیه روایت کرده است: (يعرف المجرمون بسيماهم فيؤخذ بالنواصي والأقدام). گفت: ای معاویه، درباره‌ی این آیه، چه می‌گویند؟ گفتم: گمان می‌برند که خداوند، مجرمان را با سیمایشان در روز قیامت می‌شناسد، در نتیجه امر می‌کند که پیشانی و پاهایشان گرفته می‌شوند و در آتش جهنم انداخته می‌شوند. به من گفت: چگونه خداوند تبارک و تعالی برای شناخت مخلوقاتش در حالی که خودش آنان را خلق کرده است، احتیاج به چیزی دارد؟ گفتم: فدایت شوم! این چنین نیست؛ اگر قائم ما قیام کند، خداوند سیمایی به او می‌دهد و او را مأمور می‌کند تا پیشانی و پاهای کافران را بگیرد، سپس آنان را با شمشیر بزند. ابو عبدالله÷این آیه را قرائت نمود: (هذه جهنّم التي بها تكذبان تصليان‌ها ولا تموتان ولا تحييان)

(ه‍( ۸۵۷- علی بن ابراهیم روایت کرده است که ابو عبدالله÷آیه‌ی چهل و سه سوره‌ی الرّحمن را این چنین، قرائت کرده است. (هذه جهنّم التي بها تكذبان تصليان‌ها ولاتموتان ولاتحييان)

(و) ۸۵۸- طبرسی روایت کرده از ابو عبدالله÷منقول است که همین آیه را چنین، قرائت کرده است.

(هذه جهنّم التي بها تكذبان تصليان‌ها ولاتموتان ولاتحييان)

(ز) ۸۵۹- سیاری از برقی و او از نضر و او از عاصم روایت کرده که ابو عبدالله÷گفته است: این آیه‌ی «هذه جهنم »تا آخر...، این چنین نازل گشته است.

(ح) ۸۶۰- و از محمد بن عیسی و او از ابراهیم بن عبدالحمید روایت شده و گفته است: بر ابو عبدالله÷داخل شدم، مصحفی را نشان داد که از اول تا آخر، آن‌چه با اسناد ذکر شد، در آن مکتوب بود.

(ط) ۸۶۱- سعد بن عبدالله قمی در کتاب «ناسخ القرآن» چیزهایی را که از استادانش روایت کرده، گفته است که صادق÷، این آیه‌ی چهل و سه را چنین قرائت نمود: (هذه جهنم التي كنتم بها تكذبان اصلياها فلاتموتان فيها ولاتحييان).

(ی) ۸۶۲- و از داود بن اسحاق و او از جعفر بن فرط و او از ابو عبدالله÷و خلف بن حماد و او از مغیره بن بویه، به طور مرفوع از ابو عبدالله روایت کرده که آیه‌ی ۷، ۸ و ۹ را چنین خوانده است: (وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَ- خفض- الْمِيزَانَ. ‏أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ- و أقيموا اللسان‏).

(یا) ۸۶۳- طبرسی روایت کرده است که پیامبر و جحدری و مالک بن دینار و حسن، دو کلمه‌ی «رفرف» و «عبقری» را در آیه‌ی‌ هفتاد و شش (رفارف)و (عباقري)قرائت کرده‌اند.