سورهی صافات
(الف) ۷۲۶- طبرسی در «جوامع» قرائت ﴿بَلۡ عَجِبۡتَ وَيَسۡخَرُونَ١٢﴾[الصافات: ۱۲] را با ضم تاء از علی÷روایت کرده و در «مجمع» گفته است: این قرائت، قرائت اهل کوفه جز عاصم است که وی با فتح خوانده است.
(ب) ۷۲۷- سیاری از عبدالرحمن بن حماد از زیاد کندی از عبدالله بن سنان آورده است که گفت: ابو عبدالله÷این آیه ﴿فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَتَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ١٠٣﴾[الصافات: ۱۰۳]را اینگونه قرائت میکرد: (فلما سلما وتلّه للجبين) و گفت: اینگونه نازل شده است و در قرآن اسلما آمده است.
(ج) ۷۲۸- طبرسی گفته است: از علی و ابن عباس و ابن مسعود و مجاهد و ضحاک و اعمش و جعفر بن محمد÷«سلما»بدون الف و لام مشدد روایت شده است.
(د) ۷۲۹- سیاری از برقی از حماد بن شعیب عقرقونی از ابی کندی از ابی عبدالله÷آورده است که (وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ)را (نادينا نوحاً)خواند.
(ه( ۷۳۰- و علی بن حکم از سیف از داود بن فرقد آورده است که گفت: نزد ابی عبدالله÷«نادينا نوحاً» خواندم.
(و) ۷۳۱- علی بن ابراهیم گفت: سپس خداوند عزّ وجل آل محمد ذکر کرد و فرمود: ﴿وَتَرَكۡنَا عَلَيۡهِ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ١٢٩ سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ يَاسِينَ١٣٠﴾[الصافات: ۱۲۹-۱۳۰] گفت: یس، محمد و آل محمد ائمه است.
(ز) ۷۳۲- فرات گفت: عبید بن کثیر به طور معنعن از ابن عباس روایت کرده است که گفت: منظور از «ال يس» در آیهی فوق، آل محمد است.
(ح) ۷۳۳- از احمد بن حسن به طور معنعن از سلیمان بن قیس عامری روایت شده است که گفت: از علی÷شنیدم که گفت: یس، محمد است و ما، آل وی هستیم.
(ط) ۷۳۴- محمد بن عباس از محمد بن قاسم از حسین بن حکم از حسین بن نصر بن مزاحم از پدرش از ابان بن ابی عیاش از سلیم بن قیس از علی÷روایت کرده است که گفت: همانا پیامبر ياسين است و خداوند دربارهی ما فرموده است: سلام بر آل یس.
(ی) ۷۳۵- و از محمد بن سهل عطار از خضر بن ابی فاطمه بلخی از وهب بن نافع از کادح بن جعفر از جعفر بن محمد÷از پدرش از پدرانش از علی÷آمده است دربارهی آیهی فوق گفت: منظور از «يس» محمد است و ما هم، آل او هستیم.
(یا) ۷۳۶- و از محمد بن سهل از ابراهیم بن داهر از اعمش از یحیی بن وثاب از ابی عبدالرحمن اسلمی از عمر بن خطاب آمده است که میخواند: سلام بر (آل يس) علی÷گفت: ما آل محمد هستیم.
(یب) ۷۳۷- و از محمد بن حسن خثعمی از عباد بن یعقوب از موسی بن عثمان از اعمش از مجاهد از ابن عباس آمده است که (آل يس) را، آل محمد تفسیر نمود.
(یج) ۷۳۸- و از علی بن عبدالله بن اسد از ابراهیم بن محمد ثقفی از رزیق بن مرزوق بجلی از داود بن علیه از کلبی از ابی صالح از ابن عباس آمده است که گفت: سلام بر «آل يس»؛ یعنی، سلام بر آل محمد.
(ید) ۷۳۹- صدوق در «معاني الأخبار» از محمد بن ابراهیم طالقانی از عبدالعزیز بن یحیی جلودی از محمد بن سهل از خضر بن ابی فاطمه از وهیب بنا نافع از کادح از صادق جعفر بن محمد÷از پدرانش از علی÷آورده است: سلام بر (آل يس) و یاسین، محمد است.
(یه) ۷۴۰- و از ابی عبدالله بن حسن مؤدی از احمد بن علی اصفهانی از محمد بن ابی عمرو نهدی از پدرش از محمد بن مروان از محمد بن سائب از ابی صالح از ابن عباس آمده است که در بارهی ﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ يَاسِينَ١٣٠﴾گفت: علی آلمحمد است.
(یو) ۷۴۱- و از طالقانی از جلود از محمد بن سهل از ابراهیم بن معمر از عبدالله بن داهر احمری از پدرش از اعمش از یحیی بن وثاب از ابی عبدالرحمن سلمی تا آخر آنچه از تفسیر ماهیار ذکر شد.
(یز) ۷۴۲- و در کتاب «عيون» از علی بن حسین بن شاذویه مؤدب و جعفر بن محمد بن مسرور روایت کرده اند: محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری از پدرش از ریان بن صلت برای ما حدیث آورد و گفت: در مجلس رضا با مأمون و علماء، وی آیات دال بر اصطفاء و برگزیدن را ذکر کرد و مطلب را ادامه داد تا این که گفت: مأمون از امام رضا پرسید: آیا نزد تو چیزی واضحتر از این، در قرآن وجود دارد که بر آل دلالت کند؟ پس او در جواب گفت: آری آیاتی که خداوند دربارهی «ياسين»، به من خبر دادهاند که علماء گفتهاند، منظور از یاسین، محمد است و هیچ احدی در این موضوع شک نکرده است. ابو الحسن گفت: خداوند از این بابت، فضلی نصیب محمد و آل محمد گردانیده که کسی جز عاقلان، حقیقت وصف آن را نمیدانند و آن به اینگونه است که خداوند جز بر پیامبران سلام نکرده است، مثلاً خداوند فرموده است: ﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ٧٩﴾[الصافات: ۷۹]
«و آن درود بر نوح، در میان جهانیان است».
و فرمود: ﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ١٠٩﴾[الصافات: ۱۰۹]«درود بر ابراهیم!».
و فرمود: ﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ١٢٠﴾[الصافات: ۱۲۰] «درود بر موسی و هارون !»
و فرمود: ﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ يَاسِينَ١٣٠﴾[الصافات: ۱۳۰]) یعنی، آل محمد.
(یح) ۷۴۳- احمد بن ابی طالب طبرسی در «احتجاج» در خبری از زندیق که بارها به آن اشاره شده گفته است که امیرالمؤمنین گفت: خداوند با ذکر سلام بر آل یاسین، پیامبر را با این اسم، نامگذاری کرده است. آنچه در سورهی یاسین فرمود: «يس، (وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ) برای این است که خداوند میدانست، آنان سلام بر آل محمد را حذف و ساقط میکنند چنانکه غیر آن را ساقط کردند.
(ط) ۷۴۴- صدوق از عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب از ابی محمد عبدالله بن یحیی بن عبدالله قمی از پدرش از علی بن حسن بن عبدالغنی المغانی از عبدالرزاق از مندل از کلبی از ابی صالح به نقل از ابن عباس در تفسیر گفت: (سلامٌ على آل يس)،سلام از طرف پروردگار جهانیان بر محمد و آل او و سلامت ماندن برای کسانی که آنان را ولیّ خویش در روز قیامت قرار دادند.
(ک) ۷۴۵- و از محمد بن ابراهیم بن اسحاق از عبدالعزیز بن یحیی از حسین بن معاذ از سلیمان بن داود از حکم بن ظهیر از سدی از ابی مالک آمده است: (سلامٌ على آل يس)،گفته: یس، اسم محمد است.
(کا) ۷۴۶- طبرسی در «جوامع» خود، به نقل از ابن عباس، آل یس را آل محمد و «یس» را یکی از اسامی او، دانسته است.
(کب) ۷۴۷- محمد بن حسن شیبانی در «نهج البيان» گفته است: و در خبرهای ما از امامان ما آمده است که (آل يس) آل محمد است و این مطلب از ابن عباس هم، روایت شده است.
(کج) ۷۴۸- طبرسی گفته است: ابن عامر و نافع و رویس از یعقوب، (آل يس)را به فتح الف و کسر لام، جدا از «يس» قرائت کردهاند و میگوید: ابو علی گفته است: کسی که (آل يس) میخواند، به دلیل این که در قرآن، جدا از «يس» نوشته شده است و جدا نوشتن آل از «يس» دلیل است بر این که آل، همان است که تصغیر آن اُهیل است، بعد گفته است: ابن عباس میگوید: (آل يس) آل محمد است. پایان کلام محمد بن حسن. علامه در «كشف الحق» دربارهی کلام خدا: «سلام بر آل يس»به نقل از ابن عباس گفته است: آل یس، آل محمد است. ناصبی- سنی- گفته است: اگر صحیح باشد، آل یس، آل محمد است و علی هم از آنان است، دلیل این مدعا کجاست؟.
و سید شهید در ردّ او – ناصبی- گفته است: خداوند در آیات متفرقه از این سوره، درود و سلام را به تعدادی از انبیای الهی اختصاص داده است؛ مثلاً فرموده است:
﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰ نُوحٖ فِي ٱلۡعَٰلَمِينَ٧٩﴾[الصافات: ۷۹ ]﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ١٠٩﴾[الصافات: ۱۰۹] ﴿سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِلۡ يَاسِينَ١٣٠﴾[الصافات: ۱۳۰] سپس سوره را با (سلام على المرسلين والحمدلله رب العالمين)به پایان میرساند. و آشکار است سلام بر آل محمّد در اثنای سلام بر انبیاء و مرسلین، خود دلیل صریح است بر این که آنان در درجهی انبیاء و مرسلین هستند و کسی که در درجهی انبیاء و مرسلین باشد، جز امام معصوم کس دیگری نیست؛ حداقل این مطلب، دلیل بر افضل بودن آنان است. چیزی که ابن حجر در «صواعق» خود از فخر الدین رازی نقل میکند که گفته است: اهل بیتص در پنج چیز از سلام، با پیامبران برابرند: اول، السلام عليك أيها النبي. دوم، سلام على آل يس...پایان.
سپس رازی و پیروانش خواستهاند، نور خدا را خاموش کنند و در طنبور خرافات خود، آهنگ دیگری افزودند مثلاً در توجیه آن قرائت که به سه نفر از قاریان هفتگانه نسبت داده شده است، گفتهاند: یاسین، پدر الیاس است؛ پس الیاس، آل یاسین است و سلام بر اوست. رازی این توجیه را به واقعیت نزدیکتر دانسته و باز هم احتمال دادهاند که مراد از آن، قرآن یا کتابهای دیگر یا محمد باشد.
و تصریح اهل کتاب به این که الیاس پسر عاذر پسر هارون است را تکذیب میکنند و در تورات فراوان از آن به لفظ «بیخاس» تعبیر میشود و آنچه در «مجمع البيان» به نقل از ابن عباس و محمد بن اسحاق و غیره آمده است، این است که الیاس پسر یستر بن فخاص بن غیراد بن هارون است و بر کسی که احوال آنان را مطالعه کند، مخفی نمی ماند که الیاس در لشکر موسی÷و عمو زادهی الیسع پیامبر بوده است.
(کد) ۷۴۹- سیاری از محمد بن علی از عمر بن عثمان از کسی که برایش حدیث آورده است از اسحاق بن عمار از ابی عبدالله روایت کرده که این آیه (صافات: ۱۴۷) ﴿وَأَرۡسَلۡنَٰهُ إِلَىٰ مِاْئَةِ أَلۡفٍ أَوۡ يَزِيدُونَ١٤٧﴾[الصافات: ۱۴۷]را چنین قرائت کرد: (وأرسلناه الى مائة ألف ويزيدون).
(که) ۷۵۰- طبرسی میگوید: جعفر بن محمد «ويزيدون»خواند.