موضع گیری و اعتقاد شیعه نسبت به قرآن

فهرست کتاب

سوره‌ی هود

سوره‌ی هود

(الف) ۳۸۱- طبرسی گفته است: ابن عباس و مجاهد و یحیی بن یعمر روایت کرده‌اند و باز هم از علی‌بن حسین و ابی‌جعفر محمدبن علی÷و زیدبن علی و جعفر بن محمد÷روایت شده است که در باره‌ی آیه‌ی ﴿إِنَّهُمۡ يَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ[هود: ۵] به جای: ﴿يَثۡنُونَ، «يثنوني» بر وزن یفعوعل، قرائت کردند، در «الکشاف» آمده است که این لغت بنای مبالغه است، مانند «احلَولی» از حلاوت و اصل آن از «الثن» است و آن عبارتست از: کلام ضعیف. می‌خواهد بگوید: دل های آنان بر کلام ضعیف پذیرش دارد؛ چنانکه گیاه ضعیف قابل انعطاف است، یا می‌خواهد بگوید: ایمانشان ضعیف و دل هایشان مریض است. یعنی، این آیه در اصل یَثْنَوْنی صُدورُهم به رفع صدور بوده نه ﴿يَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡبه نصب صدور.

(ب) ۳۸۲- سیاری از ابن‌جناده مکنون از ابی‌حمزه از ابی‌جعفر و علی‌بن حسین÷روایت کرده‌اند که این آیه را چنین قرائت کردند: (إلا الذين صبروا – على ماصنعتم به من بعد نبيهم – و عملوا الصالحات)(گویا بین دو خط از قرآن حذف گردیده است).

(ج) ۳۸۳- نعمانی با سند قبلی در تفسیر خود از امیرالمؤمنین در شمارش آیات تحریف شده روایت می‌کند که آیه‌ی بعدی در اصل چنین است: (أفمن كان على بينة من ربه) يعني رسول‌خدا (و يتلوه شاهدٌ منه – وصيه اماماً و رحمة – و من قبله كتاب موسي اُولئك يؤمنون) آن را تحریف کردند و این طور خواندند: ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةً[هود: ۱۷]. پس عبارتی را بر عبارت دیگر مقدم کردند؛ به همین سبب، معنی آیه از بین رفت.

(د) ۳۸۴- علی‌بن ابراهیم از پدرش از یحیی بن ابی‌عمران از یونس از ابی‌بصیر و فضیل از ابی‌جعفر÷روایت کرده است که آیه‌ی فوق چنین نازل شد: (أفمن كان على بينة من ربه – يعني، رسول الله – ويتلوه شاهد منه إماماً ورحمة و من قبله كتاب موسي يؤمنون به). بعد در ترکیب آیه تقدیم و تأخر صورت گرفت.

(ه‍( ۳۸۵- از امام صادق به طور مرسل آمده است که این آیه چنین نازل شد: (أفمن كان على بينة من ربه ويتلوه شاهد منه إماماً ورحمة ومن قبله كتاب موسى).

(و) ۳۸۶- سیاری از محمد بن سنان از بکیر حسانی و عبدالله بسمی از ابی‌یعقوب از ابی عبدالله÷دربارۀ آیه‌ی فوق روایت کرده است که چنین تلاوت کرد: (أفمن كان على بينة من ربه ويتلوه شاهد منه إماماً ورحمة): و ابوعبدالله÷گفت: پس در این جا این عبارت (من ربه ويتلوه شاهد منه إماماً ورحمة)قرار داده شده است.

(ز) ۳۸۷- شیبانی در «نهج‌البيان» عبارات را در مثال‌ها مقدم و مؤخر آورده است، مانند این آیه: ﴿وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا[هود: ۱۷] پس در تألیف آیه در میان کلمات تقدیم و تأخیر نمودند.

(ح) ۳۸۸- سعدبن عبدالله قمی در کتاب «ناسخ القرآن» در باب تحریف آیات گفته: از این باب در سوره‌ی هود این آیه آمده است ﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ وَيَتۡلُوهُ شَاهِدٞ مِّنۡهُ وَمِن قَبۡلِهِۦ كِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا وَرَحۡمَةًتا آخر. ابوعبدالله گفت: نه به خدا سوگند خداوند این چنین نازل نکرد، بلکه چنین است: (أفمن على بينة من ربه ويتلوه شاهد منه إماماً ورحمة ومن قبله كتاب موسى).

(ط) ۳۸۹- سیاری از بکر بن محمد و غیر او نقل کرده است که اسناد را به ابوعبدالله می‌رسانند که آیه‌ی ﴿وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُ[هود: ۴۲] را «ابنها»قرائت کرد؛ یعنی، پسرِ زنش را صدا زد و آن لغت قبیله‌ی طی است.

(ی) ۳۹۰- و با همان اسناد از ابی‌جعفر÷آمده است: نادی نوح ابنه و گفت: این فقط لغت طی است. پس امام یک «الف» را به ضمیر اضافه کرد و آن را «ابنها» نمود.

(یا) ۳۹۱- علی‌بن ابراهیم از احمدبن ادریس از موسی بن اکیل نمیری از علاء بن سباته از ابی‌عبدالله÷درباره‌ی قول خداوند: ﴿وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُروایت کرده است که آن پسر، پسر نوح از همسرش بود و در لغت طی، پسرِ زن به مرد منسوب می‌گردد و به جای «ابنها، ابنه»گفته می‌شود.

(یب) ۳۹۲- عیاشی به نقل از موسی بن علاء بن سباته و دربارۀ آیۀ فوق می‌گوید: آن پسر، پسر نوح نبود بلکه پسر زنش بود از شوهر دیگرش؛ اما در لغت قبیله‌ی طی، پسرِزن را به مرد نسبت می‌دهند.

(یج) ۳۹۳- طبرسی گفته است که از علی‌ بن ابیطالب و ابی‌جعفر محمدبن علی و جعفر بن محمد و عروه بن زبیر و نادی نوح ابنه روایت شده است.

(ید) ۳۹۴- عیاشی از محمدبن مسلم از ابی‌جعفر÷روایت کرده است که گفت: ﴿وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُدر لغت طی، «ابنها»به نصب الف است و ضمیرها به زن نوح برمی‌گردد؛ اما طبق لغت آنان، پسرِ زن به مرد نسبت داده می‌شود و به جای «ابنها، ابنه»می‌آید.

(یه) ۳۹۵- حمیری در کتاب «قرب الاسناد» از احمدبن اسحاق بن سعد از بکر بن محمد ازدی روایت کرده است که گفت: از ابوعبدالله÷شنیدم که می‌گفت: ﴿وَنَادَىٰ نُوحٌ ٱبۡنَهُطبق لغت طی، چنانکه توضیح داده شد، منظور از «ابنها، ابنه»می‌باشد.

(یو) ۳۹۶- سیاری از محمدبن علی از عبدالرحمن بن ابی‌حماد از عمرو بن شمر از جابر از ابی‌عبدالله÷روایت کرده است که درباره‌ی آیه‌ی فوق گفت: «ابنه»طبق لغت طی، به جای «ابنها»آمده است؛ اما شگفت‌انگیز، این است که در «الکشاف» آمده است: علی÷«ابنها»خواند و ضمیر به همسر نوح برمی‌گردد و محمدبن علی÷و عروه بن زبیر، «ابنه»را به فتح‌ هاء خواندند و باز هم ضمیر به همسر برمی‌گردد؛ یعنی، قصد «ابنها»داشته‌اند؛ اما با فتحه، از آوردن الف خودداری کردند و با این مطلب، مذهب حسن تقویت می‌شود. قتاده می‌گوید: از حسن در این باره سؤال کردم؛ گفت: به خدا قسم پسر نوح نبود. گفتم: خداوند از نوح حکایت کرده است که می‌گوید: این پسرم از اهل من است و تو می‌گویی: پسر او نبود. اهل کتاب هم اختلاف ندارند در این که آن ناخلف، پسر نوح بود. در جواب گفت: چه کسی دینش را از اهل کتاب می‌گیرد. می‌گویم مخالفت در قرائت و غیره در بین امیرالمؤمنین و فرزندان او که حجت هستند، در عقل می‌گنجد همان‌گونه که رؤسای اهل گمراهی در غالب احکام حلال و حرام و آن‌چه رسول بزرگوار آورده است با هم توافق دارند،‌ اما این که این پسر ناخلف، پسر نوح یا پسر همسرش بوده یا نه؟ اقوال مختلفی مانند همین خبرها وجود دارد. کسی که می‌خواهد این‌ها را بداند؛ باید به تفاسیر و کتاب‌های سیره مراجعه نماید.

(یز) ۳۹۷- عیاشی از علی‌بن ابی‌حمزه از ابی‌عبدالله روایت کرده است که آیه‌ی بعدی را چنین تلاوت کرد: (إنا رُسُل ربك لن يصلوا إليك فأسر بأهلك بقطع من الليل ـ مظلماً-)سپس ابوعبدالله گفت: این است قرائت امیرالمؤمنین؛ (گویا مظلما از آیه حذف شده است).

(یح) ۳۹۸- سیاری از سعدان از ابی‌حمزه، مانند آن را به طور همسان روایت کرده است.

(یط) ۳۹۹- عیاشی از ابی‌بصیر از ابی‌جعفر÷آورده است که درباره‌ی آیه‌ی ﴿فَمِنۡهُمۡ شَقِيّٞ وَسَعِيدٞ[هود: ۱۰۵] گفت: در ذکر اهل آتش استثناء هست اما در ذکر اهل بهشت استثناء وجود ندارد و چنین خواند: (وأما الذين سعدوا ففي الجنة خالدين فيها ما دامت السماوات والأرض عطاءً غير مجذوذ)یعنی، قبل از (عطاءً، إلا ماشاء ربك)وجود ندارد و بدین گونه آیه تحریف شده است. نعوذ بالله.

(ک) ۴۰۰- سیاری از حمادبن حریز و سعدان از ابی‌حمزه از ابی‌بصیر از ابی‌جعفر÷در آیه‌ی فوق، مانند خبر قبل را نقل کرد.

(کا) ۴۰۱- از حمادبن عیسی از حریز از ابی‌عبدالله÷آمده است که (عطاءً غيرمجذود)با دال آمده است.

(کب) ۴۰۲- عیاشی گفته است و در روایتی دیگر از حریز از ابی‌عبدالله÷مانند آن را روایت کرده است.

(کج) ۴۰۳- و از ابی‌بصیر به نقل از ابی‌عبدالله÷: (فمنها قائماً وحصيداً): با نصب قرائت کرد و گفت: ای ابامحمد، «حصيد» (و درو کردن جز با آهن) نخواهد بود.ـ در حالی که در قرآن با رفع خوانده می‌شوند. ـ

(کد) ۴۰۴- و در همان مورد روایت دیگری (فمنها قائم وحصيد): و درو جزبا فلز آهن ممکن نیست آمده است.

(که) ۴۰۵- سیاری از ابی‌ایوب از ابی‌بصیر از ابی‌عبدالله÷مانند خبر اول را روایت کرده است.