موضع گیری و اعتقاد شیعه نسبت به قرآن

فهرست کتاب

سوره اسراء (بنی اسرائیل)

سوره اسراء (بنی اسرائیل)

(الف) ۵۰۰- طبرسی در «المجمع و الجوامع» گفته است که حضرت علی (بعثنا عليكم عبيداً لنا) قرائت کرد. (در حالی که در قرآن عباداً آمده نه عبیداً).

(ب) ۵۰۱- سیاری از ابن محبوب از علی بن ریاب از حمران به نقل از ابی جعفر آیه‌ی فوق را چنین خواند: (فبعثنا عليهم عباداً لنا)(در حالی که قرآن فاء ندارد.)

(ج) ۵۰۲- از محمد بن جمهور با اسناد خود از ابی عبدالله÷، مانند آن روایت شده است.

(د) ۵۰۳- و از صفوان از اسحاق بن عمار از ابی بصیر آمده است که ابو عبدالله÷این آیه را چنین قرائت می‌کرد: (فإذا جاء وعد الآخرة لنسوه وجوهكم)با نون نسوه.

(ه‍( ۵۰۴- و از حسین بن جحال از ابی عبدالرحمن بن ابی حماد منقری از ابی عبدالله، مانند آن روایت شده است.

(و) ۵۰۵- عیاشی از عمران از ابی جعفر÷روایت کرده است که این آیه را چنین خواند: (وإذا أردنا أن نهلك قرية أمّرنا مترفيها): با تشدید میم در امرنا که تفسیر آن کثرنا است ـ بسیار گردانیدیم ـ و گفته است: قرائت آن با تخفیف جائز نیست. (در حالی که قرآن با تحفیف است.)

(ز) ۵۰۶- طبرسی گفته است: یعقوب «آمرنا» را با «مد» خوانده است و این قرائت حضرت علی بن ابیطالب و حسن و ابی العالیه و قتاده و جماعتی است. و ابن عباس و ابو عباس نهدی و ابو جعفر محمد بن علی÷«امرنا» با تشدید میم خوانده‌اند.

می‌گویم: اختلاف میان قرائت دو امام مربوط به مطالب موجود در بعضی کتب عامه است، اما نقل آن بدون این که به ناپسندی آن اشاره شود جای شگفت است.

(ح) ۵۰۷- علی بن ابراهیم درباره‌ی قول خداوند: ﴿وَمَا جَعَلۡنَا ٱلرُّءۡيَا ٱلَّتِيٓ أَرَيۡنَٰكَ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلنَّاسِتا آخر آیه گفته است: این آیه هنگامی نازل شد که پیامبر در خواب دید: از منبرش بالا می‌رفت که در نظرش ناپسند آمد و این مطلب به شدت او را غمناک نمود. بعد خداوند آیه را نازل نمود: (وما جعلنا الرؤيا التي أريناك إلا فتنة للناس – ليعمهوا فيها – والشجرة الملعونة في القرآن) همین طور نازل شد و شجره‌ی ملعونه، بنی امیه است.

(ط) ۵۰۸- سیاری از حماد بن عیسی از حسین بن مختار از کسی که او را نامبرده روایت کرده است که گفت: از ابو جعفر شنیدم که آیه‌ی فوق را (وما جعلنا الرؤيا التي أريناك إلا فتنة للناس – ليعمهوا فيها)تلاوت کرد.

(ی) ۵۰۹- و از محمد بن علی از ابن فضیل از ابی حمزه از ابی جعفر÷روایت کرده است که در آیه‌ی فوق: «ليعمهوا فيها» قرائت کرد.

(یا) ۵۱۰- و از حفص اعور اموی از محمد بن مسلم آمده است که گفت: سلام جعفی به نزد ابی جعفر÷داخل شد. وی گفت: خیثمه درباره‌ی این آیه برایم حدیث آورد و آیه را چنین قرائت کرد: (وما جعلنا الرؤيا التي أريناك إلا فتنة للناس– ليعمهوا فيها)بعد ابو جعفر گفت: خیثمه راست می‌گوید.

(یب) ۵۱۱- عیاشی از حریز از کسی که از ابی جعفر شنیده است، روایت می‌کند که آیه را این گونه قرائت کرد: (وما جعلنا الرويا التي أريناك إلافتنة لهم – ليعمهوا فيها – والشجرة الملعونة في القرآن يعني بني أمية)به جای للناس، لهم ذکر کرد و گفت: منظور از ملعونه، بنی‌امیّه است.

(یج) ۵۱۲- سعد بن عبدالله قمی در کتاب «ناسخ و منسوخ قرآن» گفته است: امام صادق، آیه‌ی فوق را مانند آن‌چه ذکر شد، قرائت کرد.

(ید) ۵۱۳- سیاری از حسین بن جحال از ابن فضیل از ابی حمزه از ابن جعفر÷آورده است که این آیه را این چنین تلاوت کرد: (وإن كادوا ليفتنونك عن الذي أوحينا إليك – في علي).

(یه) ۵۱۴- و از محمد بن علی از محمد بن مسلم از ابی البراء از عمرو بن شمر از جابر از ابی عبدالله÷روایت است که آیه‌ی فوق را چنین تلاوت کرد: (وإن كادوا ليفتنوك عن الذي أوحينا إليك – في علي – ليفتري علينا غيره).

(یو) ۵۱۵- شیخ ثقه‌ی‌ سدید محمد بن عباس بن علی بن مروان ماهیار ابو عبدالله بزاز معروف به ابن جحام در تفسیر خود درباره‌ی آن‌چه درباره‌ی اهل بیت نازل شده است و جماعتی از اصحاب و یاران تصریح کرده‌اند که کتابی مثل آن تألیف نگردیده و حدود هزار صفحه است، مطلبی را گفته است که دانشمند جلیل، شیخ شرف الدین، شاگرد محقق کرکی، در کتاب «تأويل آيات باهره» از وی نقل کرده است و جز در این موضع، تا آخر کتاب چیزی از ابن جحام به شیخ شرف الدین نرسیده است و هر گاه در این کتاب چیزی از وی نقل می‌کنیم، فقط با واسطه‌ی او از احمد بن قاسم است که گفت: احمد بن محمد سیاری از محمد بن خالد برقی از ابن فضیل از ابی حمزه از ابی جعفر÷نقل کرده است که در آیه‌ی فوق بعد از (أوحينا إليك، في علي)آورد.

(یز) ۵۱۶- عیاشی از عبدالله بن عثمان بجلی از مردی آورده است که سران قریش نزد پیامبر گرد آمده بودند تا درباره‌ی علی حرف بزنند و عادت پیامبر این بود که نسبت به بعضی از اقوال آنان از خود نرمی نشان دهد، سپس خداوند این آیه را نازل کرد: (لقد كدت تركن إليهم شيئاً قليلاً إذاً لأذقناك ضعف الحياة وضعف الممات ثم لا تجد لك علينا نصيراً – ثم لا تجد بعدك مثل علي ولياً).

(یح) ۵۱۷- عیاشی از محمد بن ابی حمزه خبر آورد و آن را به ابو جعفر رسانده است که گفت: جبرائیل این آیه را این چنین بر پیامبر نازل کرد: (ولا يزيد الظالمين – آل محمد حقهم – إلا خساراً).

(یط) ۵۱۸- محمد بن عباس با اسناد خود از محمد بن خالد برقی از محمد بن علی صیرفی از ابن فضیل از ابی حمزه از ابی جعفر÷روایت کرده است که این آیه را چنین تلاوت کرد: (وننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمه: ولا يزيد ظالمي – آل محمد حقهم – إلا خسارا).

(ک) ۵۱۹- سعد بن عبدالله در همان کتاب گفته که ابو جعفر÷گفته است: این آیه این چنین نازل گردید: (وننزل من القرآن ما...)تا آخر آیه.

(کا) ۵۲۰- و از محمد بن همام از محمد بن اسماعیل علوی از عیسی بن داود از ابی الحسن موسی از پدرش÷آمده است که آیه‌ی فوق را تلاوت کرد و بعد از (الظالمين، آل محمد)را اضافه کرد.

(کب) ۵۲۱- سیاری از وشا و محمد بن علی از ابی حمزه ابی جعفر÷آورده است که گفت: آیه‌ی فوق چنین نازل شد و بعد چنانکه گذشت آن را تلاوت کرد. این اخبار همگی اتفاق دارند بر این که در آیه‌ی فوق، تحریف وجود دارد، اما اختلاف آن اخبار در لفظ زیاده این گونه است، که در بعضی از اخبار به اضافه و در بعضی از اخبار بدون اضافه و در بعضی با حرف جر و در بعضی هم، بدون حرف جر آمده است و ضرری به مقصود نمی‌رساند. ان شاء الله دلیل اختلاف هم، در آخرین باب خواهد آمد.

(کج) ۵۲۲- سعد بن عبدالله در کتاب مذکور از ابی جعفر÷آورده است که گفت: خداوند این آیه را این چنین بر محمد نازل کرد: (فأبي أكثر الناس – بولاية علي – إلاكفوراً).

(کد) ۵۲۳- کلینی از احمد بن مهران از عبدالعظیم حسینی از محمد بن فضیل از ابی حمزه از ابی جعفر÷روایت کرده است که گفت: جبرئیل این آیه را این چنین نازل کرد: «فأبي اكثر الناس – بولاية علي – إلا كفوراً».

(که) ۵۲۴- محمد بن عباس از احمد بن هوذه از ابراهیم بن اسحاق نهاوندی از عبدالله بن حماد انصاری از عبدالله بن سنان (بولاية علي – إلا كفوراً)را روایت کرده است.

(کو) ۵۲۵- سیاری از وشا و محمد بن علی از ابی فضیل از ابی حمزه از ابی جعفر÷آورده است که گفت: جبرئیل این آیه را این چنین بر محمد نازل کرد.سپس آیه را مانند روایت فوق ذکر نمود.

(کز) ۵۲۶- عیاشی از ابی حمزه از ابن جعفر÷آورده است که گفت: جبرئیل این آیه را این چنین نازل کرد و مانند آن را ذکر کرد.

(کح) ۵۲۷- طبرسی گفته است: کسائی به تنهائی: «لقد علمت»را با ضم تاء خواند و سایرین به فتح تا خوانده‌اند و چنین پنداشته‌اند که این قرائت از حضرت علی روایت شده است.

(کط) ۵۲۸- طبرسی گفته است: از علی و ابن سعود و ابن عباس و ابی بن کعب و شعبی و قتاده و عمر بن قائد، قرائت «فرّقناه»با تشدید، روایت شده است.