زیارت قبر رسول اکرم و ائمۀ هادین†
اخبار بسیار در فضیلت زیارت آنان در کتب فریقین از ائمه رسیده و پر از نفع دو جهان است و اسرار زیادی در آن میباشد، که این رساله گنجایشِ ذکر آن را ندارد و ما مختصری از آن را ذکر میکنیم.
چنانکه زیارت پیغمبر اکرمصو ائمه† در حال حیاتشان برای زائرین اجر جزیلی دربر داشت، همچنین زیارت آنان بعد از مرگشان متضمن ثواب فراوان خواهد بود، چنانکه بنا بر روایت از رسول اکرمصکه فرمود:
«بر قبور مؤمنین سلام کنید و خداوند روح مؤمن را متوجه بدنش میگرداند و سلام شما را جواب میدهد»،
هنگامی که میت مؤمن سلام زائر را جواب میدهد، چگونه میشود تصور کرد زائر قبر پیغمبر و ائمۀ هادیین سلامشان بیجواب بماند؟ أَشْهَدُ أَنَّكَ تَسْمَعُ سَلامِيْ وتَرُدَّ جَوَابِيْ.
دیگر آنکه بقاع متبرکه محل توجه حقتعالى و مکان نزول رحمت است و دعای داعی سریعاً به هدف اجابت میرسد خصوصاً قبر حضرت أبی عبدالله و إجابةُ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ [۱۵۱].
و از اسرار زیارت قبور پیغمبرصو ائمۀ هادین†این است که هنگامی که انسان وارد بقاع متبرکه گردید یک سلسله فضایل و مکارم اخلاق بر دل وی میریزد، چون شخص زائر با خود حدیث نفس میکند که این بزرگان چه فداکاریها و خدمتها به جامعۀ بشری نمودند، و در محاذات قبر یک دوره تاریخ روشن پر افتخاری را از صاحب قبر میآموزد، البته این تذکر و تدبر در سیرۀ صاحب قبر یک روح اسوهاى به زائرش میدهد، و گویا به زائرش میگوید من کسى بودم موحد و یکتاپرست جز حقتعالى را قاضیالحاجات و رافعالکربات ندانستم، و به کسی از بندگانش متوسل نشدم، دارای عفت و شجاعت و تقوی و فداکاری و حقگویی بودم از ملامت ملامتکننده نترسیدم، امر به معروف و نهی از منکر کردم، زیارت تو وقتی قبول است که به من تأسی کنی، و صاحب صفات کامل و ملکات فاضل گردی که اگر درست دقت شود که هر یک از بقاع متبرکه مدرسه تعلیم و تربیت است، و لب زیارت هم همین میباشد نه اینطور که عامّۀ مردم تصور میکنند.
خود هنگامی که مشرف به روضۀ رسول اکرمصو موفق به زیارت آن عتبۀ عرش مرتبه گردیدم و خود را محاذی با ضریح مقدس دیدم، یک سلسله افکار به من هجوم آورد و عظمت رسول اکرمصچنان مرا گرفت، و کهربایی از قبر مقدس به قلب من خورد تو گویی دیدم حضرت رسول است با آن صورت زیبا و لحن شیرین تلاوت قرآن میکند، و یک دوره تاریخ زندگانی این شخص بزرگ مثل برق بر ذهنم، یاد آوردم آن روز بیکسی و تنهایی و ظلم و جسارتهای آن مردم وحشی را، و آن حالت صبر و بردباری وبزرگواری حضرتش را چنان انقلاب به من دست داد و اعصابم متشنج گردید که هرچه خواستم بگویم: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّـهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ السَّكينَة» نتوانستم بگویم؛ زبانم بند آمده و قلبم شروع به ضربان کرد؛ حالی پیدا کردم که شرحش ممتنع است؛ دیدم آن شخصی که مأمور قبر شریف بود از حالم آگاه شد دستم گرفته به گوشهای نشانید و گفت: «شیخنا تفضل».
خلاصۀ کلام، در زیارت قبور پیغمبر و ائمه خواصی هست که مردم کمی از آن واقفند.
اللهُمَّ ارْزُقْنَا حَجَّ بَیتِكَ الحَرام، وَزِیارَةَ قَبْرِ نَبِیِّكَ وَالْأَئِمَّةِ الطَّاهرین، بِرَحْمَتِكَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
***
[۱۵۱] اصل بر این است که خاصیت استجابت دعا را برای هیچ مکانی اثبات نکنیم مگر اینکه دلیل شرعی صحیحی داشته باشیم، چرا که این امر از امور توقیفی میباشد که بوسیلۀ عقل نمیتوان آن را اثبات کرد. دلایلی بر اینکه دعا در بعضی از اماکن و اوقات به استجابت نزدیکتر است اثبات گردیده است همانند: یک سوم آخر شب، ملتزم –بین حجر الاسود و کعبه- و غیره، اما هیچ دلیل ثابتی از قرآن و سنت صحیح وجود ندارد که قبری را به عنوان جایگاه استجابت دعا تعیین کند. برای توضیح این امر میگوییم: برخی اوقات، دعا نزد قبور نیکان و صالحین بدون قصد و نیت قبلی اتفاق میافتد، همانند کسی که قبر مسلمانی را زیارت میکند و بر او سلام میکند و برای خودش و میت دعا میکند، پس این جایز است، اما گاهی اوقات، شخص با قصد و هدف قبلی، تصمیم دارد پیش قبر معینی برود و نزد آن دعا کند و حاجاتش را از خداوند بخواهد، با این اعتقاد که آنجا مبارک بوده و دعا مستجاب میگردد؛ در این مورد هیچ نص شرعی و معتبری وارد نشده، بلکه از آن نهی نیز شده است، چرا که این امر ممکن است به عبادت صاحب قبر منجر شود، همچنانکه نوعی از قرار دادن قبور به عنوان مساجد به حساب میآید. و امروزه به سبب این نوع از زیارتها و اعتقادها، پرستش قبور و درخواست حاجات از آنها رواج یافته است. [مُصحح]