توحید عبادت

فهرست کتاب

۵ سبب کفر بنی‌آدم، غلو در انبیا و صالحین است

۵ سبب کفر بنی‌آدم، غلو در انبیا و صالحین است

‫خداوند می‌‌فرماید: ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا تَغۡلُواْ فِي دِينِكُمۡ[النساء: ۱۷۱]

«اى اهل کتاب در دین خود غلو مکنید».

غلو‬ ‫به معنی تجاوز از حد است مثلاً: غلا السعر (یغلو غلوّاً) یعنی ‫بهای متاع بالا رفت و گران شد و از حد تجاوز کرد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫خداوند تبارک و تعالی در این آیۀ مبارکه اهل کتاب را از‬ ‫غلو نهی فرموده؛ در این میان غلو نصاری نسبت به سایر‬ ‫ملل شدیدتر است، چنانکه عیسی را از مرتبۀ عبودیت و‬ ‫نبوت به رتبۀ الوهیت و خدایی رساندند و پرستش کردند،‬ ‫حتی در حق بعضی از اتباع عیسی ÷که علما و احبار‬ ‫باشند غلو کردند و عصمت در حقشان قائل شده و‬ ‫سخنانشان را از حق و باطل و صدق و کذب اطاعت کردند. خداوند می‌‌فرماید: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ[التوبة: ۳۱]‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ «اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جاى خدا به الوهیت گرفتند»،‬‬‬‬‬‬‬

‫صدوقیه از یهود نیز در حق عُزَیر غلو کردند و به خدایش‬ ‫معترف شدند.‬ ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫رسول اکرمصمی‌‌فرماید:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ «لا تُطْرُونِي كَمَا أَطْرَتْ النَّصَارَى المَسِيْحَ بْنَ مَرْيَمَ، إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ، فَقُولُوا: عَبْدُ اللهِ وَرَسُولُهُ» [۱۱۵]

«مدح بی‌حد در حق من نکنید و گزاف‬ ‫نگویید چنانکه نصاری در حق عیسی پسر مریم گزاف‌گویی کردند [و‬ ‫به مقام خداییش رسانیدند]؛ من بندۀ خدا هستم، مرا بندۀ‬ ‫خدا، و رسول او بخوانید».‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ در زمان پیغمبرصبعضی در حق حضرتش غلو کردند و‬ ‫گفتند: «یا رسول‌الله، اذن بده تو را سجده کنیم»، رسول اکرمصبه سختی از این کار نهی کرد، و حدیث مذکور را در آن‬ ‫حال فرموده است، زیرا سجده منحصر برای ذات ربوبیت است. ﴿وَٱسۡجُدُواْ لِلَّهِ[فصلت: ۳۷]. سجده به غیر خدا شرک‬ ‫است، خواه برای شخص باشد، خواه برای قبر. ولی عجب‬ ‫است که جهّال وقتی به قبر اولیا می‌‌رسند سجده‬ ‫می‌کنند، و حتی بعضی از نادانان متصوفه به مرشد و شیخ‬ ‫خود نیز سجده می‌‌نمایند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫ابن عباس می‌‌گوید:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ «قال رسولُ اللهِ: إِیَّاكُمْ وَالْغُلُوَّ فَإِنَّمَـا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْغُلُوُّ» [۱۱۶]

«رسول اکرمصفرمود: از غلو اجتناب کنید و دوری‬ ‫بجویید، زیرا اقوام سابقه را غلو هلاک کرد».‬ ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ ‫از ابن مسعود نقل است که:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ «إنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: هَلَكَ الْـمُتَنَطِّعُوْنَ. قَالَهَا ثَلاثًا» [۱۱۷]

«پیغمبرصسه مرتبه پشت سر هم فرمود:‬ «‫غلوکنندگان و کسانی که از حدود تجاوز کردند هلاک شدند».‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ ‫در عیون اخبار‌الرضا÷روایت شده:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬ «قَالَ الْمَأْمُونُ للرضَّا: بَلَغَنِي أَنَّ قَوْماً يَغْلُونَ فِيكُمْ وَيَتَجَاوَزُونَ فِيكُمُ الْحَدَّ؟! فَقَالَ الرِّضَا ÷: حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ÷قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لا تَرْفَعُونِي فَوْقَ حَقِّي فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ‏ وَتَعَالَى اتَّخَذَنِي عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَنِي نَبِيّاً. قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى:﴿مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤۡتِيَهُ ٱللَّهُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحُكۡمَ وَٱلنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَادٗا لِّي مِن دُونِ ٱللَّهِ وَلَٰكِن كُونُواْ رَبَّٰنِيِّ‍ۧنَ بِمَا كُنتُمۡ تُعَلِّمُونَ ٱلۡكِتَٰبَ وَبِمَا كُنتُمۡ تَدۡرُسُونَ ٧٩ وَلَا يَأۡمُرَكُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ أَرۡبَابًاۗ أَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡكُفۡرِ بَعۡدَ إِذۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ٨٠[آل عمران: ۷۹-۸۰] وَقَالَ عَلِيٌّ ÷: «يَهْلِكُ فِيَّ اثْنَانِ وَلا ذَنْبَ لِي، مُحِبٌّ مُفْرِطٌ وَمُبْغِضٌ مُفْرِطٌ، وَإِنَّا لَنَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِمَّنْ يَغْلُو فِينَا فَيَرْفَعُنَا فَوْقَ حَدِّنَا كَبَرَاءَةِ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ÷مِنَ النَّصَارَى». قَالَ اللَّهُ :﴿يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَيۡسَ لِي بِحَقٍّۚ إِن كُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥۚ تَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِي وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِي نَفۡسِكَۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُيُوبِ ١١٦ مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِي بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمۡۚ وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ١١٧[المائدة: ۱۱۵-۱۱۶] وَقَالَ : ﴿لَّن يَسۡتَنكِفَ ٱلۡمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبۡدٗا لِّلَّهِ وَلَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ ٱلۡمُقَرَّبُونَ[النساء: ۱۷۲]، وَقَالَ : ﴿مَّا ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُ وَأُمُّهُۥ صِدِّيقَةٞۖ كَانَا يَأۡكُلَانِ ٱلطَّعَامَ[المائدة: ۷۵]. وَمَعْنَاهُ أَنَّهُمَا كَانَا يَتَغَوَّطَانِ. فَمَنِ ادَّعَى لِلأنْبِيَاءِ رُبُوبِيَّةً أَوِ ادَّعَى لِلأئِمَّةِ رُبُوبِيَّةً أَوْ نُبُوَّةً أَوْ لِغَيْرِ الأئِمَّةِ إِمَامَةً فَنَحْنُ مِنْهُ بِرَاءٌ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ!...» [۱۱۸].‬

‫«مأمون به حضرت رضا ÷عرض کرد: به من‬ ‫رسیده است که قومی در حق شما غلو کرده و از حد تجاوز می‌‌نمایند، فرمود: پدرم موسی ‌بن جعفر ÷‬ ‫از پدرش محمد بن علی ÷از پدرش علی ‌بن الحسین ÷از‬ ‫پدرش حسین‌ بن علی ÷از پدرش علی ‌بن ابی‌طالب ÷مرا‬ ‫روایت کرد که گفت: رسول خداصفرمود: «مرا از مرتبۀ‬ ‫خود بالاتر نبرید زیرا که خداوند متعال نخست مرا بندۀ‬ ‫خود قرار داد و آنگاه به مقام پیغمبری رسانید، خداوند‬ ‫می‌فرماید: "بشری را سزاوار نیست که خداوند به او کتاب‬ ‫و حکم نبوت مرحمت فرماید، و او به مردم بگوید بندۀ من‬ ‫باشید، و مرا غیر از خدا بپرستید، لکن باید بگوید که در‬ ‫علم و عمل کامل باشید زیرا که شما متعلمین و دارسین‬ ‫کتابید، و به شما امر نمی‌‌کند که فرشتگان و پیغمبران را‬ ‫خدایان خود قرار دهید. آیا بعد از اسلام شما را به کفر امر‬ ‫می‌کند؟" حضرت علی ‌بن ابی‌طالب ÷فرمود: ‬دو طایفه‬ ‫دربارۀ من هلاک می‌‌شوند و مرا گناهی نیست: یک دسته‬ ‫مردمی که در دوستی من غلو می‌‌کنند، و دستۀ دیگر‬ ‫آنانی که در دشمنی من افراط می‌‌نمایند. ما از دست‬ ‫کسانی که غلو کرده ما را مانند عیسی از حد خودمان بالاتر‬ ‫می‌برند بیزاری می‌‌جوییم، خداوند می‌‌فرماید: "ای عیسی، ‫آیا تو، به مردم گفتی که مرا و مادر مرا خدایانی غیر از‬ ‫خدای جهان بگیرید؟ گفت: تو از شرک منزه هستی، مرا‬ ‫نسزد که آنچه سزاوار نباشد بگویم و اگر گفته‌ام تو‬ ‫دانسته‌ای. آنچه را که در ضمیرم پنهان است می‌دانی، و‬ ‫من آنچه را که پنهان داری نمی‌دانم. تو دانای پوشیده‌هایی.‬ ‫به مردم جز آنچه را که امر کردی نگفتم که خداوند‬ ‫پروردگار من و خودتان را بپرستید، مادامی که در میانشان‬ ‫بودم شاهد حالشان بودم، و وقتی که در گذشتم تو مراقب‬ ‫آنان بودی، تو هر چیز را می‌بینی". خداوند می‌فرماید:‬ ‫"عیسی و فرشتگان مقرب از اینکه بندۀ خدا باشند عار‬ ‫ندارند و استنکاف نمی‌کنند" و نیز خداوند می‌فرماید:‬ ‫"عیسی ‌بن مریم جز رسولی بیش نبود که پیش از او‬ ‫رسولانی رفتند و مادر او نیکوکار بود و هر دو غذا می‌خورند" یعنی قضای حاجت می‌‌کردند. پس هر که از‬ ‫برای انبیا ربوبیتی و یا نبوتی یا برای ائمه نبوتی یا از‬ ‫برای غیر ائمه امامتی دعوی کند ما در دنیا و آخرت از او‬ ‫بیزاریم».‬ ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ [۱۱۵] نگا: «خلاصۀ عبقات الأنوار»، سید حامد نقوی (وفات ۱۳۰۶ هـ)، (قم: مؤسسة البعثة، ۱۴۰۵ هـ)، (۳/۳۰۱). وأصل آن در مصادر أهل سنت می‌باشد، نگا: صحیح بخاری، كتاب أحادیث الأنبیاء، ح (۳۲۶۱)، و مسند أحمد (۱/۱۲۴) به روایت عمر بن الخطاب سبصورت مرفوع. و محمد بن محمد بن الأشعث فی كتاب «الأشعثیات» [كه «الجعفریات» هم نامیده می‌شود] (ص ۱۸۱): از جعفر بن محمد از پدرانش روایت کرده که رسول الله صفرمودند: «لا تَرْفَعُونِی فَوْقَ حَقِّی فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّخَذَنِی عَبْداً قَبْلَ أَنْ یتَّخِذَنِی نَبِیاً». «مرا از آنچه حقم است بالاتر نبرید، همانا خداوند متعال قبل از اینکه مرا پیامبر بگرداند، مرا بنده‌ای قرار داده است». [مُصحح] [۱۱۶] مجلسی در بحار الأنوار (۴/۳۰۳) از ابو محمد از پدرانش(ع) روایت می‌کند که گفت: امیرالمومنین(ع) فرمود: «لا تَتَجَاوَزُوا بِنَا الْعُبُودِیةَ ثُمَّ قُولُوا مَا شِئْتُمْ وَلا تَغْلُوا وَإِیاكُمْ وَالْغُلُوَّ كَغُلُوِّ النَّصَارَى فَإِنِّی بَرِی‏ءٌ مِنَ الْغَالِین..». ‏«ما را از درجه بندگی بالاتر نبرید و سپس هرچه خواستید بگویید و همانند غلو نصاری، غلوّ نکنید، همانا من از کسانی که غلوّ می‌کنند بری و بیزار هستم». و در مصادر أهل سنت، ابن ماجه همانند آن را در سنن خود (۲/۱۰۰۸) ح(۳۰۲۹) و أحمد در مسندش (۱/۳۴۷) روایت کرده‌اند و لفظ حدیث: عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صغَدَاةَ الْعَقَبَةِ وَهُوَ عَلَى نَاقَتِهِ «الْقُطْ لِى حَصًى»... (إلى قوله:) ثُمَّ قَالَ: «یا أَیهَا النَّاسُ إِیاكُمْ وَالْغُلُوَّ فِى الدِّینِ، فَإِنَّمَا أَهْلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمُ الْغُلُوُّ فِى الدِّینِ». [مُصحح] [۱۱۷] صحیح مسلم (۲۶۷۰) وسنن أبی داود (۴۶۱۰) ومسند أحمد (۱/۳۸۶). [مُصحح] [۱۱۸] عیون أخبار الرضا، شیخ صدوق، (۲/۲۰۰ – ۲۰۱)، و بحار الأنوار، مجلسی (۲۵/۱۳۵). در مستدرک حاکم از یحیی بن سعید روایت شده که گفت: نزد علی بن حسین بودیم که قومی از اهل کوفه آمدند، علی فرمودند: یا أَهْلَ الْعِرَاقِ أَحِبُّونَا حُبَّ الْإِسْلَامِ، سَمِعْتُ أَبِی یقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ: «یا أَیهَا النَّاسُ، لَا تَرْفَعُونِی فَوْقَ قِدْرِی، فَإِنَّ اللَّهَ اتَّخَذَنِی عَبْدًا قَبْلَ أَنْ یتَّخِذَنِی نَبِیا». «ای اهل عراق، آن طور كه اسلام را دوست دارید، ما را نیز دوست داشته باشید. شنیدم که پدرم می‌گفت، رسول اللهصفرمود: «ای مردم، مرا از جایگاهم بالاتر نبرید، همانا خداوند متعال قبل از اینکه مرا پیامبر بگرداند، مرا بندۀ [خود] قرار داده است». (المستدرك ۳/۱۷۹). [مُصحح]