توحید عبادت

فهرست کتاب

ریشه‌های تفکر اصلاح‌طلبی و نوگرایی دینی شریعت

ریشه‌های تفکر اصلاح‌طلبی و نوگرایی دینی شریعت

شریعت سنگلجی از فکر دو تن از مردان اصلاح‌طلب و پرچمداران نوگرایی قبل از خود سرمشق گرفت: یکی از آنها پدرش شیخ حسن سنگلجی، و دیگری آیت الله اسدالله خرقانی بود، و هر دو از شاگردان و یاران حاج شیخ هادی نجم آبادی -یکی از ارکان داعیان فکر اصلاح دینی دورۀ قاجار- بودند.

سید اسد الله خرقانی- که شریعت سنگلجی از درس تفسیر قرآن او بهره گرفته بود - نیز از نزدیکان شیخ هادی نجم آبادی [۱۱]و از طلاب فاضل و خواص درس وی به شمار می‌رفت [۱۲]. زمانی که سید جمال الدین در تهران اقامت داشت، خرقانی هم با وی ارتباط داشت [۱۳].

بنابر آنچه گفته شد، شریعت سنگلجی با یک واسطه شاگرد فکری شیخ هادی نجم آبادی و بعد سید جمال الدین افغانی بوده‌است، و دانستن رویکرد اصلاح دینی این دو استاد، خاستگاه فکری شریعت سنگلجی را نشان خواهد داد» [۱۴].

ناگفته نماند که سید اسد الله خرقانی، که شریعت در درس‌های تفسیر قرآن وی حاضر می‌شد، از علمای روشنفکر و تجددگرای ایران بوده، و از فعالان نهضت مشروطه بود، و مخصوصاً در بحث نظام سیاسی اسلام، آرای جدیدی داشته و معتقد بود که دوران خلفای راشدین عصر طلایی اسلام به شمار می‌رفته، زیرا نظام حکومتی مسلمانان عادلانه، مردمی، شورایی، انتخابی و نزدیک به مردم‌سالاری اسلامی بود، و مسلمانان باید دورۀ صدر اسلام را سرمشقی برای خود در ادارۀ امور سیاسی قرار بدهند.

[۱۱] سید مقداد نبوی رضوی در پاورقی می‌نویسد: [سرهنگ سید ابراهیم سخایی در گفتگو با نگارنده از درس آموزی شریعت سنگلجی نزد سید اسد الله خرقانی یاد کرد، همچنین از قول دکتر محمد جواد مشکور (خواهر زاده و شاگرد شریعت) نقل شده‌است که وی از مجالس تفسیر خرقانی بهره برده بود]. سپس منبع این اطلاعات چنین ذکر می‌کند: (رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران از روى کار آمدن محمد رضا شاه تا پیروزی انقلاب، ص ۸۸۲). [۱۲] یحیى دولت آبادی، حیات یحیى، ص ۵۹ و ۶۰. [۱۳] ناظم الاسلام کرمانى، میرزا محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، ص ۷۹ و ۸۰ ؛ مدرسی چهاردهی، مرتضى، سید جمال الدین و اندیشه‌های او، ص ۱۱۵ و ۱۱۶ ؛ محیط طباطبایی، سید محمد، سید جمال الدین اسد آبادی و بیداری مشرق زمین، ص ۹۵. [۱۴] سید مقداد نبوی رضوی، نگاهى تحلیلى به تکاپوهاى فکرى شریعت سنگلجى»، فصلنامه «امامت پژوهى»، سال اول، شمارۀ ۴ ، ص ۲۶۰.