از چیزهایی که در جاهلیت شوم میگرفتند عطسه است
اهل جاهلیت اگر عطسهای میشنیدند دست از کار باز میداشتند؛ روزی که قصد شکار میکردند، پیش از بیدار شدن مردم حرکت میکردند که مبادا از کسی عطسهای صادر شود و مانع از رفتن به شکار گردد.
اگر عطسه از کسی که او را دوست میداشتند صادر میشد، میگفتند: «عُمْراً و شبَاباً» [باعث عمر و جوانی باشد]و اگر شخصی که مورد بغض ایشان بود عطسه میکرد میگفتند: «وَرْياً وقُحَاباً»، [مبتلا به دردِ کبد و سرفه شوی].وقتی کسی عطسهای از شخصی میشنید و شوم میگرفت میگفت: خدا کند شومی عطسهات بر خودت باشد؛ آنها به عطسۀ شدید بیشتر فال بد میزدند.
هنگامی که آفتاب نبوت از افق عربستان طالع شد، خداوند متعال به واسطۀ پیغمبرش این موهومات جاهلیت را باطل و مردم را از تشائُم و تطیُّر به عطسه نهی صریح فرموده و تشریع کرد که به جای نفرینی که به عطسه کننده میکردند برای او طلب رحمت کنند و تبریک بگویند، و چون نفرین بر عطسه کننده نوعی از ظلم بود دعا به لفظ رحمت تشریع شد، و امر شد که شنوندۀ عطسه، برای عطسه کننده تَشمیت [دعای عطسه گفتن] و طلب مغفرت کند و مراد از تشمیت گفتن: «یَرْحَمُكَ اللهُ». بعضی تشمیت را با سین مهمله «تسمیت» خواندهاند، یعنی: تکریم و احترام.
خلاصه، شوم گرفتنِ عطسه که شایع است، از کارهای دورۀ جاهلیت بوده که اسلام آن را باطل کرده است. نبی اکرمصفرمود که خداوند عطسه کننده را دوست دارد:
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْعُطَاسَ، وَیَكْرَهُ التَّثَاؤُبَ. فَإِذَا تَثَاءَبَ أَحَدُكُمْ فَلْیَسْتُرَهُ مَا اسْتَطَاعَ، فَإِنَّهُ إِنْ فَتَحَ فَاهُ فَقَالَ آه آه، ضَحِكَ مِنْهُ الشَّیطَانُ» [۱۱۰]
«خداوند عطسه را دوست و خمیازه را مکروه میدارد، پس وقتی یکی از شما خمیازه میکشد، باید هر قدر ممکن است مخفی بدارد، زیرا وقتی که دهانش را باز کرده و آه آه گفت، شیطان میخندد».
چون عطسه باعث نشاط، و خمیازه علامت کسالت و سستی است.
[۱۱۰] نوری طبرسی در «مستدرك الوسائل»، ح (۹۷۴۶)، (۸/ ۳۸۴) تنها دو جملۀ اول آن را به نقل از كتاب «الجعفریات» روایت کردهاست. ولفظ آن: حَدَّثَنِی مُوسَى حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِی ÷ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ اللَّهَ ﻷیحِبُّ الْعُطَاسَ وَیكْرَهُ التَّثَاؤُب». یعنی: رسول اللهصفرمود: «همانا الله متعال عطسه را دوست دارد و از خمیازه بدش میآید». حدیث به طور کامل در مصادر أهل سنت و با الفاظ بسیار نزدیک به آنچه مولف ذکر کرده وجود دارد. نگا: صحیح بخاری (۵۸۶۹) و سنن أبی داود (۵۰۳۰) و سنن ترمذی (۲۷۴۶)، و صحیح ابن خزیمه (۲/۶۲)، همۀ آنها، این حدیث را با سند خودشان از ابوهریره سروایت کردهاند. [مُصحح]