دیباچهی کتاب
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
سُبْحَانَ مَنْ دَانَتْ لَهُ السَّمٰوَاتُ وَالْأَرْضُ بِالْعُبُودِيَّةِ، وَأَحْمَدُ مَنْ شَهِدَتْ لَهُ جَمِيْعُ الْخَلاَئِقِ عَلَى اخْتِلاَفِ أَلْسِنَتِهِمْ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ الْـمُجْتَبٰى، أَشْرَفُ الْـمَخْلُوقَاتِ وَأَفْضَلُ الْبَرِيَّةِ، وَأُصَلِّيْ عَلَيْهِ وَآلِهِ كَمَا صَلّٰى عَلَيْهِ هُوَ وَمَلاَئِكَتُهُ أَفْضَلَ صَلاَةٍ وَأَكْمَلَ تَحِيَّةٍ.
رسول اکرمصمیفرماید:
«بَدَأَ الإِسْلاَمُ غَرِيْبًا وَسَيَعُودُ غَرِيْبًا كَمَا بَدَأَ، فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ الَّذِینَ یُصْلِحُونَ ما أفَسَدَهُ النَّاسُ مِنَ السُّنَّةِ» [۴۱]
«اسلام هنگامی ظهور کرد که غریب [۴۲]و ناآشنا بود و دوباره غریب خواهد شد، همان طور که در ابتدا غریب بود. پس خوشا به حال غریبانی که آنچه را که مردم از سنت فاسد کردهاند، اصلاح میکنند».
مردم آن زمان، آن سنخ کلمات را نشنیده بودند، مقاصد اسلام و دستورالعمل مقدس آن در میان اعراب، بلکه همۀ بشر، سخنی تازه و مخالف عقاید و عادات بود، زیرا همگی مُنهَمِک [کوشنده] در پرستش بت، و عبادت سنگ، قبر و آتش بودند، و انبیا و ملائکه را عبادت میکردند:
﴿وَلَا يَأۡمُرَكُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ وَٱلنَّبِيِّۧنَ أَرۡبَابًاۗ أَيَأۡمُرُكُم بِٱلۡكُفۡرِ بَعۡدَ إِذۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ٨٠﴾[آلعمران: ۸۰]
«و [نيز] شما را فرمان نخواهد داد كه فرشتگان و پيامبران را به خدايى بگيريد؛ آيا پس از آنكه سر به فرمان [خدا] نهادهايد [باز] شما را به كفر وامىدارد؟»
چنان که نصاری عیسی را عبادت میکردند و صدوقیه از یهود، عُزَیر را پسر خدا میدانستند. خلاصه همه چیز مورد پرستش بود، جز خدای ربالعالمین، و مقصد مقدس ختمی مرتبتصخواندن مردم به پرستش خدای واحد بود، و چون این دعوت به خدای واحد و برانداختن بتها بر خلاف عقاید و عادات بود، از اینرو سخنان پیغمبر عجیب به نظر میآمد، چنانکه قرآن از قول مشرکین میفرماید:
﴿أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَةَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عُجَابٞ ٥﴾[ص: ۵]
«آیا خدایان را، خدای واحد گردانید؟ این چیزی بس عجیب است».
زمانی که پیغمبرصفرمود: «بگویید: لاَ إلهَ إِلاَّ اللهُتا رستگار شوید» مشرکین در شگفت شدند، و گفتند: «چگونه ما خدای واحد را پرستش کنیم؟ این شخص قصد دارد که ما را از پرستش خدایان باز داشته و عبادت را به خالق جهان منحصر کند».
«وَسَیعُودُ غَرِیبَاً»:به زودی اسلام غریب میشود، چنانکه در اول ظهورش غریب بود. توحید حقیقی و فضائل اخلاقی و سنت مسلّم پیغمبرصاز میان مسلمانان میرود، و به جای آنها شرک و رذائل و بدعت جایگزین میشود، به طوری که اگر کسی دعوت به توحید حقیقی کند، سخنان او عجیب به نظر میآید.
سبحان الله! طوری اسلام و مقاصد مقدس پیغمبر آخرالزمانصاز میان مسلمانان رفته و گم شده است، که با هیچ مشعل و چراغی نمیتوان آن را پیدا کرد. چنان تاریکی جهل و بتپرستی عالم اسلام را احاطه کرده و غبارِ بدعت روی قرآن را گرفته که با هیچ آبی شسته نمیشود، و با هیچ زبانی نمیتوان مقاصد مقدسش را بیان کرد، و به واسطۀ بیخبر بودن مردم از قرآن و دین، و گمشدن مقاصد سیدالمرسلینصاز هر طرفی مدعیان باطل و غولان ضالّ به جان یک عده مسلمان جاهل افتاده و خود را هادی و راهنما نام نهاده، و نفاق بین مسلمانان افکندهاند، و این مردم نادان بیچاره را به بیابان تاریک و وحشتناک گمراهی میکشانند؛ به ناچار سرانجام آن جز هلاک دنیا و آخرت چیزی نخواهد بود.
﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ عَٰلِمَ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ أَنتَ تَحۡكُمُ بَيۡنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ ٤٦﴾[الزمر: ۴۶]
«بگو بار الها، اى پدیدآورندۀ آسمانها و زمین، [اى] داناى نهان و آشکار، تو خود در میان بندگانت بر سر آنچه اختلاف مىکردند داورى مىکنى».
باید خون گریست؛ چنان اسلام تحریف شده، و خرافات و اباطیل جای حقایق دین را گرفته که اگر کسی دین حقیقی را معرفی کند، مردمی که از علوم دین سطری نخوانده و از قرآن و سنت پیغمبرصو آثار ائمۀ دین†به هیچ وجه با خبر و مستحضر نیستند، بلکه از معارف یقینی و دستور ختمی مرتبتصفرسنگها دور و به سلاسل و اغلال کفر و خرافات مقید، و تحقیقاً خارج از دین، و کافر به شریعت سید المرسلینصهستند، این بیچارۀ واقف به حقیقتِ دین را تکفیر میکنند، و آن عامی نادان خیال میکند که اینان حَمَلۀ [حاملان] دین و مروج شریعت خیرالمرسلینصمیباشند (وای اگر از پس امروز بود فردایی).
البته جمعی که دستور آسمانی را فراموش کرده، و قرآن را پشت سر انداختهاند، و هزاران افتراء به آن زده و میگویند قرآن مُحَرَّف [تحریفشده] و غیر قابل فهم است و هفتاد معنی دارد، چگونه میتوانند هدایت شوند؟
خداوندا، چرا دین تو را خراب میکنند؟ پروردگارا، چرا با دستور تو این گونه بازی میکنند؟
مسلمانان، چشم باز کنید تا این قبیل کلمات شما را فریب ندهد و از قرآن دورتان نکند. از شر این غولان به خدای لایزال پناه ببرید. این مقالات زنادقۀ [کافران] اسلام است که میگویند: «قرآن محرف و غیر قابل فهم است». آنان میخواستند مصادر دینی را از شما بگیرند و به جای آن بدعت و خرافات را جایگزین کنند.
چه شد آن تاج افتخار توحیدی که پیغمبر آخرالزمانصبر فرق امت خود بگذاشت؟ امروزه این تاج، لگدمال اوهام و خرافات شده و بتپرستیها به نام دین اسلام رونق تمام پیدا کرده است. اسلام حقیقی امروزه غریبتر است تا روز ظهورش، و همچنین مسلمان واقعی میان مردم غریب و تنهاست؛ و چگونه غریب نباشد در حالی که مردم در عقاید و عادات، هفتاد و دو فرقه، بلکه بیشتر شدهاند، که هر گروهی تابع شخصی است، و او مذهبی احداث کرده و بدعتی بر بدعتها افزوده است. هریک از مدعیان باطل بر پیکر مقدسِ اسلام لباسهای گوناگون پوشانیده، از هر کوی آوازی ساز، و از هر ناحیۀ نغمه بلند است، یکی دعوی خدایی میکند، دیگری دعوی نبوت، بیچارۀ دیگری دعوی ولایت و امامت، و هر یک مریدان و اتباع دارند، و عُمر عوام را به دستبوسی و پایبوسی و سجدۀ غیر خدا بر باد میدهند. رونق بازار هر یک در مخالفت با خدا و رسولص است، چه قرآن بر ضد مقاصد و هوسهای اینان است. قرآن غیر از اطاعت خدا و اصلاح نفس و تقوا و فضیلت مقصد دیگری ندارد، بنابراین برای ترویج مقاصد و رونق بازارِ خود، باید قرآن را از حجّیت بیندازند تا بتوانند دکان بدعت و ضلالت خود را رونق دهند، و اوهام و خرافات را بر دِماغ [فکر] مردم باز کنند. از اینان است که فردای قیامت رسولاکرمصدر مقابل عدل الهی شکایت خواهد کرد:
﴿وَقَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا ٣٠﴾[الفرقان: ۳۰]
«و پیامبر گفت: بار خدایا، پیروان من این قرآن را کنار گذاشتند».
اگر شخصی را که خداوند متعال به مفاد ﴿وَٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ [۴۳][البقرة: ۲۱۳ و النور : ٤٦] بینایی در دین و آگاهی بر سنت سیدالمرسلینصو فهم و تدبر در کتاب مبین روزی فرموده و بر بدعتها و خرافات آشنایش ساخته است، ارادۀ آن کند که به حول و قوۀ الهی راه راست و صراط مستقیم قرآن را بپیماید، بایستی خود را مهیای قدح [بدگویی] جُهّال و توهین اهل بدعت و ضلال و نفرت مردم سازد. پس این شخص، در دین غریب است، از آن جهت که همراه با دینِ باطل مردم نیست. غریب در تمسک به سنت است، چون بدعت جای آن شایع است. غریب در اعتقاد است، چون شرک و خرافات رواج دارد. غریب در معاشرت است، چون با هوای مردم موافق نیست. رونق بازار ندارد، چون متاعش که توحید و اخلاق است، بیمشتری است.
عشاق تو جز دیدة خونبار نخواهند
غیر از دل آزردة افکار نخواهند
ای بُلهوسان دور شوید از من مسکین
مردان رهش رونق بازار نخواهند
این شخص باید بداند که غیر از خداوند رفیقی ندارد و از مردمش باکی نیست، زیرا جز او کسی کافی نخواهد بود؛ و فرار به خدا کند و از خلق نترسد و صبر بر اذیت مردم کند.
موحد چو زر ریزی اندر بـَــرَش
چو شمشیر هندی نهی برسرش
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است مبنای توحید و بس
اگرچه ظاهراً در این راه تنهاست و از مردم زمان کسی با او مساعد نیست، ولی باید بداند که تنها نیست، زیرا روندگان این راه بزرگانند که سادات بشر بودهاند؛ در این راه، نوح نجی الله÷است؛ در این راه، شیخالانبیاء ابراهیم خلیل÷مشعلدار است، در این راه موسی÷و عیسی÷راه رواند؛ در این راه قافله سالار اشرف مخلوقات خاتمالنبیینصاست؛ این راهی است که مرتضی÷در آن شهید شده است؛ این راهی است که مجتبی÷در آن خون جگر خورده است؛ این راهی است که حسین مظلوم÷در آن فداکاریها کرده است؛ در این راه زینالعابدین÷اسیر شده است؛ در این راه موسی بن جعفر÷به حبس رفته است؛ در این راه حکما و دانشمندان جان دادهاند.
علی÷میفرماید:
«لا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ» [۴۴]
«در راه هدایت به واسطۀ کمیِ اهل آن متوحش نباشید».
در این راه انبیا چون ساربانند
دلیل و رهنمای کاروانند
وز ایشان سید ما گشته سالار
هم او اول هم او آخر در این کار
بر او ختم آمده پایان این راه
بدو منزل شده ادعو الی الله
شده او پیش دلها جمله در پی
گرفته دست جآنها دامن وی
پس با بودن انبیا و قافله سالاریِ ختمی مرتبتصنباید ترسید، خدا را دارد و همراه رسل کرام است، و هیچ وقت گرفتار غولان نخواهد شد.
﴿وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓ﴾[الطلاق: ۳]
«هر که توکل بر خدا کند او برایش کافی است»،
﴿كَتَبَ ٱللَّهُ لَأَغۡلِبَنَّ أَنَا۠ وَرُسُلِيٓ﴾[الـمجادلة: ۲۱]
«خداوند مقرر فرمود: من و پیغمبرانم غلبه خواهیم کرد».
«فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ الَّذِینَ یُصْلِحُونَ ما أفَسَدَهُ النَّاسُ مِنَ السُّنَّةِ»، پس خوشا به حال غربا، کسانی که مقاصد دین را میفهمند و میتوانند توحید و شرک را از هم تمییز دهند و بدعت را از سنت تفکیک کنند، و آنچه را که از سنت پیغمبرصفاسد شده است اصلاح کنند.
این بندۀ ضعیف فانی که سالها در علوم اسلامی مطالعات عمیق کرده و در تفسیر و حدیث و کلام و فلسفه و فقه و اصول و تاریخ به اندازۀ طاقت بشری خود تحری [حقیقتجویی] و اجتهاد کردهام، و در ملل و نحل و دیانت مطالعاتی کامل نموده و به مفاد: ﴿وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَا...﴾ [۴۵][العنكبوت: ۶۹] هدایت به قرآن شدهام، و تحقیق در دین حنیف اسلام کرده، و به اندازۀ استعداد خود تمییز بین حق و باطل دادهام، و بارهای شرک و اوهام را ریخته، و سلاسل خرافات و اغلال و اباطیل را پاره کرده، و از سرچشمۀ قرآن سیراب شده، و به نورش هدایت یافتهام، چون دیدم مطالبی را که فهمیدهام و به حقانیتش دو شاهد عادل عقل و شرع گواهی داده است، اگر برای تشنگان حقیقت اظهار نکنم، بنا بر حدیث شریف: «إِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي الدِّينِ فَعَلَى الْعَالِمِ أَن يُظْهِرَ عِلْمَهُ، وَإِلاَّ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللهِ» [۴۶]مورد لعن رسولصخواهم گردید، از این جهت دست به کار زدم، و نخست اقدام به امر اهم نمودم، و آن توحید اسلام است که رکن رکین دین و سرمایۀ سعادت دنیا و آخرت است، و بدبختانه در میان مردم معنی دیگر پیدا کرده، و هزار شرک به نام توحید ترویج شده است. از خداوند توفیق و تأیید میخواهم که بتوانم این امر اهم و مقصد اسنی [مهمتر] را که دعوت رسل بر آن مبتنی بوده، در چند کلمه برای برادران فارسی زبان معرفی کنم. امید است که ذخیرۀ روز بازپسین باشد.
شریعت سنگلجی
شوال المکرم ۱۳۶۱
آبانماه ۱۳۲۱
[۴۱] از ابوبصیر روایت شده که امام صادق ÷فرمود: «اسلام غریبانه آغاز شد و دوباره غریب خواهد شد همچنانکه در ابتدا بود، پس خوشا به حال غریبان». (نگا: بحار الأنوار ج۱۳ ص۱۹۴). همچنین ترمذی از عمرو بن عوف روایت کرده که رسول اللهصفرمودند:«همانا دین غریبانه شروع شد و به غربت باز خواهد گشت، پس خوشا به حال غریبانی که اصلاح میگردانند هرآنچه مردمان پس از من، از سنت و روش من به افساد و نابودی کشیدهاند».(جامع ترمذی/ کتاب ایمان حدیث ۲۶۳۰). مسلم نیز در صحیحش، کتاب ایمان، حدیث (۱۴۵) از ابوهریره روایت میکند که رسول الله صفرمودند: «همانا اسلام غریبانه شروع گشت و دوباره غریب خواهد شد همچنان که بود، پس خوشا به حال غریبان». [مُصحح] [۴۲] راغب اصفهانی میگوید: «گفته شده: هر آنچه (از دیدگان و افکار) دور باشد غریب است، و هر چیزی که در بین همجنسهایش بیهمتا و بینظیر باشد غریب است، و سخن رسولاللهصبر این اساس است که میفرماید: «بَدَأَ الإِسْلاَمُ غَرِیبًا وَسَیعُودُ كَمَا بَدَأَ». و همچنان گفته شده: العلماء غُرَبَاءُ، چون علما و دانشمندان تعداد شان در میان جهّال و نادانان کم و اندک است». (مفردات، ص۳۶۴) [۴۳] و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت مىکند. [۴۴] نهج البلاغه (۲/۱۸۱)، و«الغارات»، إبراهیم بن هلال الثقفی، (۲/۳۹۸). [مُصحح] [۴۵] «کسانى که در راه ما مجاهدت کنند، به یقین آنها را به راههاى خود هدایت مىکنیم». [۴۶] در کتاب کافی کلینی(۱/۵۴) از پیامبرصروایت شده که فرمودند: «هنگامی که بدعتها و نوآوریها در میان امت من پدیدار گشت، پس عالِم و دانشمند باید [پرده از علمش بردارد و] علمش را نمایان سازد؛ کسی که چنین نکرد، لعنت خدا بر او باد». و همچنین نگا: کتاب الوسائل (۱۶/۲۶۹-۲۷۱). [مصحح]