۵- دعا و استغاثه به غیر خدا
استغاثه، طلب غوث و فریاد خواستن برای برطرف نمودن شدت است، طلب عون و یاری جستن است. بعضی گفتهاند: استغاثه برای مَکروب و غمزده و اندوهناک استعمال شده است، و دعا اعم از آن و غیر آن میباشد، و میان دعا و استغاثه عموم و خصوصِ مطلق است؛ پس هر استغاثهای دعاست، ولی هر دعایی استغاثه نیست.
دعا بر دو قسم است: دعای عبادت و پرستش، و دعای مسئلت و خواهش. دعای مسئلت آن است که داعی آنچه نفع خویش از جلب نفع یا کشفِ ضُرّ است طلب کند، و حقمتعال در قرآنِ کریمش کسی که احدی غیر خدا را در جلب نفع یا کشفِ ضُرّ بخواند، تخطئه میکند؛ چنانکه میفرماید:
﴿قُلۡ أَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَمۡلِكُ لَكُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗاۚ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ﴾[المائدة: ۷۶]
«بگو آیا غیر از خدا چیزى را که اختیار زیان و سود شما را ندارد مىپرستید و حال آنکه خداوند شنواى داناست»،
﴿قُلۡ أَنَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰٓ أَعۡقَابِنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ﴾[الأنعام: ۷۱]
«بگو آیا به جاى خدا چیزى را بخوانیم که نه سودى به ما مىرساند و نه زیانى و آیا پس از اینکه خدا ما را هدایت کرده از عقیده خود بازگردیم»،
﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾[یونس: ۱۰۶]
«و به جاى خدا چیزى را که سود و زیانى به تو نمىرساند مخوان که اگر چنین کنى در آن صورت قطعا از جمله ستمکارانى».
و هر دعای عبادتی مستلزم دعای مسئلت است، و هر دعای مسئلتی مستلزم دعای عبادت؛ چنانکه خداوند میفرماید:
﴿ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ تَضَرُّعٗا وَخُفۡيَةًۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ ٥٥﴾[الأعراف: ۵۵]
«بخوانید (و پرستش کنید) پروردگار خود را از روی زاری و پنهانی، همانا او دوست ندارد از حد گذرندگان را»،
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡكُمُ ٱلسَّاعَةُ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ٤٠ بَلۡ إِيَّاهُ تَدۡعُونَ فَيَكۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَيۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِكُونَ ٤١﴾ [الأنعام: ۴۰-۴۱]
«بگو به ایشان که چه میبینید اگر عذاب خدا بر شما فرود آید یا قیامت شود آیا غیر خدای را میخوانید که آن عذاب از شما بردارد، اگر راستگویانید، بلکه او را میخوانید، پس اگر خواهد ببرد و دفع کند از شما [در دنیا] آنچه او را به کشف آن میخوانید و فراموش میکنید آنچه را شریک حقتعالی قرار داده بودید»،
﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨﴾[الجن: ۱۸]
«و اینکه مساجد مر خدا راست پس دیگری را با خدا مخوانید».
امثال این آیات در قرآن بسیار است که دعای مسئلت مستلزم دعای عبادت است به جهت اینکه سائل باید سئوالش را خالص برای خدایتعالی قرار بدهد.
استغاثه در اسباب ظاهری از امور حسی جایز است؛ مثل اینکه در جنگ بگویی: «ای فلان، به فریاد من برس»، یا وقتی درندهای متوجه شود بگویی: «ای بهمان، به دادم برس»، یا مصیبت دیگری متوجه شود مثل اینکه خانهات آتش بگیرد یا دشمن سرت بریزد فریاد بزنی و استغاثه کنی که: «ای مسلمانان، به دادم برسید». تمامی اینها به اجماع امت سیدالمرسلینصشرک نخواهد بود.
اما استغاثه به قوت و تأثیر در امور معنوی و اموری که غیر از حقتعالی کسی قادر بر آن نیست، مثل اینکه شفاء مرض و یا وفای دین از غیر جهت معین یا طلب رزق یا هدایت و غفران گناه و دخول بهشت و موفق شدن به علم و امثال آن؛ این نحو از استغاثه مختص به ذات ربوبی است و به غیر او شرک است، و جایز نیست استغاثه به نبی یا ولی کنی و بگویی مرا شفا ده، گناهم را ببخش، یا بگویی: «أَسْتَغِیْثُ بِكَ یَا فَلاَن، یا أغِثْنِيْ یا فُلاَن»؛ بلکه باید بگویی: «أَغِثْنِيْ یَا غِیَاثَ الُمسْتَغِیْثِیْنَ».
طبرانی روایت میکند:
«أَنَّهُ كَانَ فِي زَمَنِ النَّبِيِّ غ مُنَافِقٌ يُؤْذِي الْمُؤْمِنِينَ، فَقَالَ بَعْضُهُمْ: قُومُوا بِنَا نَسْتَغِيثُ بِرَسُولِ اللَّهِ غمِنْ هَذَا الْمُنَافِقِ، فَقَالَ النَّبِيُّ غ: «إِنَّهُ لَا يُسْتَغَاثُ بِي، إِنَّمَا يُسْتَغَاثُ بِاللَّهِ»
«در زمان رسول اکرم منافقی بود [مسمى به عبدالله بن أُبَی] که مؤمنین را اذیت میکرد. بعضی از مؤمنین با یکدیگر گفتند برخیزید برویم استغاثه به رسول خدا کنیم. پیغمبر فرمود: «به من نباید استغاثه شود باید به خداوند استغاثه نمود».
نهی رسول اکرمصاز استغاثه به او در امور حسیه اگرچه جایز بود، اما جهت نهی، حمایتِ توحید و تحذیر از شرک و قَرَق [عادت] از توسل به غیر حقتعالی بود که مردم عادت نکنند و استغاثه به غیر خدا کنند.