اصل دوم: غرض از بعث انبیا و رسل، خواندن خلایق به خدای واحد است
انبیا آمدند تا مردم را به پرستش خدای یکتا وادارند، و توحید در پرستش و تفرید در عبادت را گوشزدشان کنند، زیرا بشر با اینکه بالفطره برای عالم، خالقی قائل است و او را عبادت و پرستش میکند، ولی به واسطۀ عللی از تقالید و تربیت آباء و غیر آن، از فطرت خارج میشود، و غیر از خالق جهان خدایانی توهم میکند، و بتهایی میتراشد:
«كُلُّ مَوْلُودٍ یولَدُ إِلا عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ یهَوِّدَانِهِ أو یمَجِّسَانِهِ أو ینَصِّرَانِهِ» [۴۸]
«هر مولودی به فطرت توحید متولد میشود، سپس پدر و مادرش او را یهودی یا مجوسی یا نصرانی میگرداند».
انبیا و رسل آمدند تا مردم را به فطرت اولیۀ خود برگردانند و به توحید در پرستش، و تفرید در عبادت دعوت کنند.
هر پیغمبری اول چیزی که به گوش مردم خواند این بود:
﴿يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥٓ﴾[الأعراف: ۵۹]
«ای مردم، خدا را بپرستید شما را خداوندی جز او نیست»،
﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ ٥٦﴾[الذاریات: ۵۶]
«جـن و انس را جز بـرای آنکه عبادتِ من کنند نیافریـدم»،
﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾[النحل: ۳۶]
«در هر امتی پیغمبری را مبعوث کردیم که [بگوید:] خدای واحد را بپرستید و از طاغوت [۴۹]بپرهیزد»،
﴿وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ﴾[الإسراء: ۲۳]
«خداوند تو مقرر کرد که جز او را نپرستید»،
﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِكُواْ بِهِۦ شَيۡٔٗا﴾[النساء: ۳۶]
«خدا را بپرستید و چیزی را شریک او نگردانید»،
﴿أَن لَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ﴾[هود: ۲۶]
«که نپرستید جـز خدا را»،
﴿أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ ٣﴾[نوح: ۳]
«خدا را بپرستید و از او بپرهیزید و مرا اطاعت کنید».
تمام این آیات، در حقیقت، دعوت به معنی و جوهر «لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّه» و متحقق شدن به حقیقت پرستشِ واحد قیوم است، نه صرف سخن و لقلقۀ زبان، و معنی «لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّه» اِفراد حق است به الوهیت، و عبادت و نفی پرستش غیر پروردگار و بیزاری جستن از غیر خداست.
جز الف قامتش در دل درویش نیست
خانۀ تنگ است دل، جای یکی بیش نیست
مسلمان واقف به کتاب و سنت و آثار ائمۀ طاهرین†نمیتواند در این اصل کمترین تردیدی به خود راه دهد.
[۴۸] من لا یحضره الفقیه، (۲/۵۰)، وسائل الشیعة، (۱۱/۹۶)، و بحار الأنوار، (۳/ ۲۲)، (۱۰۰ /۶۵). صحیح بخاری (۲/ ۹۷)، صحیح مسلم، (۸/ ۵۲). [مُصحح] [۴۹] راغب در مفردات میگوید: طاغوت، عبادت هر متعدی و هر معبودی غیر از خداست از این جهت است که ساحر و کاهن و صارف از طریق خیر را طاغوت مینامند، و سیوطی در اتقان میگوید: طاغوت به لغت حبشه کاهنست.