ریاء، از اقسام شرک اصغر
خداوند میفرماید:
﴿فَوَيۡلٞ لِّلۡمُصَلِّينَ ٤ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَن صَلَاتِهِمۡ سَاهُونَ ٥ ٱلَّذِينَ هُمۡ يُرَآءُونَ ٦﴾[الماعون: ۴-۶]
«وای بر نمازگذاران که در نماز خود مسامحه و سهلانگاری میکنند و کسانی که ریا میکنند [و طاعت خود را به جهت ثنا یا فایدۀ دیگر از فوائد دنیا به جای میآورند]».
حقمتعال در مقام مذمت جمع ریاکار میفرماید:
﴿يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا﴾[النساء: ۱۴۲]
«اعمال خود را مینمایانند و یاد نمیکنند خدا را مگر اندکی»،
رسول اکرمصمیفرماید:
«إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیكُمْ الشِّرْكُ الأصْغَرُ. قَالُوا: وَمَا الشِّرْكُ الأصْغَرُ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: الرِّیاءُ. یقُولُ اللهﻷ لَهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ إِذَا جُزِی (جاز) النَّاسُ (العباد) بِأَعْمَالِهِمْ: اذْهَبُوا إِلَى الَّذِینَ كُنْتُمْ تُرَاءُونَ فِی الدُّنْیا فَانْظُرُوا هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمْ جَزَاءً؟!» [۱۲۶]
«بدترین چیزی که بر شما از آن میترسم آن شرک اصغر است، عرض کردند که شرک اصغر چیست؟ فرمود: ریا است؛ وقتی که خداوند روز بازپسین کردارهای بندگان را جزا میدهد میفرماید: شما ای اهل ریا، بروید نزد کسانیکه برای آنها ریا میکردید در دنیا ببینید آیا جزای شما نزد آنها است یا نه؟».
ریا مشتق از رؤیت است، و مراد از ریا طلب منزلت و اعتبار است در دلهای مردم به نشان دادن خصلتهای نیکو از قبیل عبادات و عادات و یا آثاری که دلالت بر صفات نیک کند، و مراد از آن آن است که فعل خیر نباشد، و لیکن از آن پی به امور خیر توان برد، مثل اظهار ضعف و بیچارگی به جهت آنکه بفهماند کمخوراکی را، یا بیداری شب، و یا در راه رفتن متماوت باشد، یعنی خود را به مردگی و بیحالی بزند، و یا لباسی کثیف در بر کند، و امثال آن که این سنخ از اعمال کاشف از زهد و اعراض از دنیا است نزد عامۀ نادان.
ریا در عبادت از گناهان بزرگ و صاحب آن مغضوب پروردگار و ممنوع از رسیدن به سعادت است، علاوه بر آن موجب بطلان عبادت است، خواه در اصل عبادت باشد، یا در وصف لازم آن، و در بطلان عبادت ریاکار فرقی نیست؛ قصدش ریای محض باشد و هیچ نیت قربت نداشته باشد، یا اینکه هر دو با هم منظم باشد، و بالاشتراک باعث بر عمل باشند؛ بلکه اگر قصد قربت هم راجح باشد، و شائبهای از ریا در آن باشد باز عبادت فاسد است، و صاحب آن از عهدۀ تکلیف خود برنیامده است، بلکه حال او بدتر از کسی است که عبادت را ترک نموده باشد.
کلیدِ درِ دوزخ است آن نماز
که در چشم مردم گذاری دراز
اگر جز به حق میرود جادهات
در آتـش فشـانند سـجادهات
و همچنین فرقی نیست در فساد عبادت به قصد ریا میان آنکه در ابتدای عبادت باشد، یا در اثناء عارض شود.
اشک ریای زاهدان ریخت به خانۀ خدا
قحبه به مسجد آورد طفل حرامزاده را
یک قسم از ریا جایز است، و آن ریا در معاصی است؛ به این معنی که گناهان خود را از مردم پنهان کردن، و کراهت از اطلاع آنان داشتن است، و این قسم از ریا جایز بلکه اظهار معاصی قبیح و حرام است، و آنچه گفتهاند که مقتضای اخلاص آن است که باطن انسانی طوری باشد که در ظهور آن قبیحی نباشد، و این است معنی آنچه یکی از اکابر [بزرگان] گفته که بر تو باد به عمل علانیه، یعنی عملی که چون ظاهر گردد شرم و خجالت نداشته باشی؛ این مرتبه از فضیلت، مقامی است بس ارجمند، و هر کس به این منزل نمیرسد، مگر معصومین [۱۲۷]و کمی از برگزیدگان محفل قرب ربالعالمین، سایر اشخاص از گناهان ظاهری و باطنی خالی نمیباشند، به خصوص از افکار باطله و وساوس شیطانیه و آرزوهای دروغ، که حقتعالی بر همه مطلّع و تمامی آن از مردم پنهان است، پس کوشش در پنهان کردن واجب و اظهارش حرام است.
از رسول اکرمصروایت شده:
«هر که مرتکب چیزی از اعمال ناشایسته گردد آن را از مردمان بپوشاند تا خدا نیز او را بپوشاند [۱۲۸]».
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْي الدُّنْیا وَعَذَابِ الآخِرَةِ وَأَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَرِیمِ وَسُلْطانِكَ الْعَظِیمِ وَعِزَّتِكَ الَّتِي لا تُرَامُ وَقُدْرَتِكَ الَّتِي لا یمْتَنِعُ مِنْهَا شَیءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَشَرِّ الأوْجَاعِ كُلِّهَا. وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِي الْعَظِیمِ».
[۱۲۶] بحار الأنوار، (۶۹/۲۶۶)، وص۳۰۳ و۳۰۴، و«مستدرك الوسائل»، نوری طبرسی، (۱/ ۱۰۶)، به نقل از شهید ثانی در مُنْیةِ الْـمُرِیدِ، همۀ آنها از پیامبرص بدون سند روایت کردهاند. و اصل آن در مصادر حدیثی اهل سنت وجود دارد مانند مسند أحمد (۵/۴۲۸). [مُصحح] [۱۲۷] تردیدی نیست که هیچ کس معصوم و بری از خطا و اشتباه نیست. تنها حضرت رسول اکرم در ابلاغ وحی عاری از خطا و اشتباه بودند، آن هم نه با ارادۀ شخصی، بلکه با تأییدات الهی. به علاوه، معصوم بودنِ فرد امتیاز و هنری برای وی محسوب نمیشود، زیرا به باور شیعه، این حالت یک امر اکتسابی و در نتیجه زهد و تهجّد نیست، بلکه حالتی خداداد است که تنها به چهارده نفر عطا شده و ایشان مصون از گناه و خطا هستند. این مانند آن است که چشمان شخصی را کور کنند و بعد به دلیل آنکه او به نامحرم نگاه نمیکند، تقدیسش کنند و او را به خاطرِ این خداترسی و پارسایی گرامی بدارند. (ویراستار) [۱۲۸] شیخ محمد مهدی نراقی در جامع السعادات (۲/۲۹۶) آن را بیان کرده، و آن را به منبع حدیثی معینی نسبت نداده است، اصل آن در موطأ إمام مالك (۲/۸۲۵۸) با این لفظ روایت شده است: «مَنْ أَصَابَ مِنْ هَذِهِ الْقَاذُورَاتِ شَیئًا. فَلْیسْتَتِرْ بِسِتْرِ اللَّهِ». «هر کسی دچار چیزی از این پلیدیها گشت، آن را با پوشش خداوند بپوشاند». [مُصحح]