۲- توحید الوهیت و عبادت
آن است که ذات مقدس ربوبی را پرستش کنند، به اقسام پرستشها – چنانکه به تفصیل ذکر خواهد شد- و در این توحید عبادت و یکتاپرستی است که بشر برای خدا شریکی قائل شده است، و خودِ لفظ شریک، دلالت بر این میکند که مشرکین به وجودِ خالق موجودات، اعتراف میکنند.
انبیا و رسل بر تقریر و اثبات توحید به معنی اول- یعنی توحید ربوبیت- موظفند، چنانکه قرآن مجید ادلۀ متقن بر این توحید میآورد. ولی مورد نظر پیغمبران، عموماً، و توجه قرآن، خصوصاً، بر توحید به معنی دوم، یعنی توحید عبادت است، و قطب رحی قرآن و اساس دعوت همین یکتاپرستی است که قرآن بر آن دور میزند، و معنی و حقیقت «لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ» است. خداوند در قرآن میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِي كُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾[النحل: ۳۶]، پس
بعث انبیا برای دعوت به پرستش خدای واحد است، و در هر امتی رسولی مبعوث شد، و امر به پرستش خدای واحد فرمود، چنانکه در کلمۀ ﴿فِي كُلِّ أُمَّةٖ﴾دلالت صریح است بر اینکه بعث رسل در میان همۀ امم، برای توحید در عبادت است، نه برای اثبات خالق جهان؛ زیرا همۀ مشرکین به این معنی معترفند.
و نیز به علت اعتراف مشرکین به خالق جهان است که بعضی از آیات راجع به آفریدگار به صیغۀ استفهام تقریری [۵۱]وارد شده مانند:
﴿هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَيۡرُ ٱللَّهِ﴾[فاطر: ۳]
«آیا آفرینندهای جز خدا هست؟»،
﴿أَفَمَن يَخۡلُقُ كَمَن لَّا يَخۡلُقُ﴾[النحل: ۱۷]
«آیا آنکه میآفریند مانند آنست که نمیآفریند؟»،
﴿أَفِي ٱللَّهِ شَكّٞ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾[إبراهیم: ۱۰]
«آیا در خدا، آفرینندۀ آسمانها و زمین شکی هست؟»،
﴿قُلۡ أَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيّٗا فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾[الأنعام: ۱۴]
«بگو: آیـا جـز خـدا آفرینندۀ آسمانها و زمین را ولی بگیرم؟»،
﴿أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ﴾[فاطر: ۴۰]
«نشانم بدهید، آنان را که عبادت میکنید از زمین چه چیز را آفریدند».
از این بیانات کاملاً روشن میشود که مشرکین بتها را شریک خداوند در آفرینش آسمانها و زمین نگردانیدند، و همچنین نصاری مسیح و مریم را، و ستارهپرستان، ستارهها و ملائکه را آفریدگار و روزیده و زنده کننده و میراننده نگرفته، بلکه شریک در عبادتشان کردند و شفیعِشان قرار دادند و گفتند:
﴿هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِ﴾[یونس: ۱۸]
«اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند».
این توحید بر دو قسم است:
[۵۱] آیاتی را که مولف /ذکر کرده است استفهامات انکاری است نه تقریری. [مُصحح]