ب- عبودیت خاص
عبارت از طاعت و محبت ارادی و پیروی اوامر حقتعالی است، و دربارۀ صاحبان آن آن است که خداوند میفرماید:
﴿يَٰعِبَادِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ ٦٨﴾[الزخرف: ۶۸]
«ای بندگان من، امروز ترسی بر شما نیست و محزون نمیشوید».و نیز از زبان ابلیس دربارۀ آنان میفرماید:
﴿لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ ٨٢ إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ ٨٣﴾[ص: ۸۲-۸۳]
«همه مردم را جز آنان که بندگان مخلص تو اند گمراه خواهم کرد».
و در آیه دیگر بشارت و مژدۀ مطلق را مخصوص بندگان حقیقی و عاقل خود گردانیده است:
﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥ﴾[الزمر: ۱۸]
«بشارت بده بندگان مرا که سخن را میشنوند و نیکوترش را پیروی میکنند».
خلاصه، همۀ مخلوقات بندگان قهر و عبید ربوبیت حقاند، اما اهل خدا و اهل اطاعت بندگان الوهیتش هستند.
جهت تقسیم عبودیت به خاص و عام و قهر و ارادی، این است که اصل لفظِ عبادت، به معنی «ذل و خضوع» است. هنگامی که راه زیر گامهای مردم خوار و مستوی [هموار] شده باشد، عرب میگوید «طریق معبّد»، و میگوید: «فلان عبّده الحب» وقتی که بالنسبه به دوست خوار و ذلیل باشد، و این معنی اعم از ارادی و غیر ارادی است؛ ولی دوستان خدا در مقابل او به اختیار و ارادۀ خود خاضع و خوارند و مطیع کامل اوامر او هستند؛ در حالیکه دشمنان خدا خضوع و خواریشان بر خلاف میل و ارادۀ ایشان است.