توحید عبادت

فهرست کتاب

‬تفأل [۱۱۱]مستحسن و ممدوح است

‬تفأل [۱۱۱]مستحسن و ممدوح است

‬ ‫انسان باید در زندگانی متفأل بوده و نسبت به آینده‬ ‫اعتماد به خداوند داشته باشد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬ رسول اکرمصمی‌‌فرماید:

«لا طِیرَةَ وَأُحِبُّ الْفَأْلَ الصَّالِحَ» [۱۱۲]

«تطیُّری نیست، و فال نیکو را دوست می‌‌دارم».

شکی و‬ ‫شبهه‌ای نیست که پیغمبرصفال نیکو را دوست می‌‌داشت و‬ ‫مدح آن را با ابطال تطیُّر، و فال بد مقارن فرمود؛ چنانکه در‬ ‫حدیث صحیح دیگر است که رسول‌خداصمی‌‌فرماید:‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ «لا طِیرَةَ، وَخَیرُهَا الْفَأْلُ. قَالَوا: وَمَا الْفَأْلُ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: الْكَلِمَةُ الصَّالِحَةُ یَسْمَعُهَا أَحَدُكُمْ» [۱۱۳]

«تطیُّر حقیقت ندارد و بهترین اقسام آن فال نیک است. عرض کردند که آن چیست؟ فرمود: کلمه و سخن خوبی است که یکی از شما می‌‌شنود».

پس نخست‬ ‫تشائم و طیره را باطل فرمود تا تصور طیره به رسول‬ ‫اکرمصنشود، و پس از آن فال نیکو را تأیید کرد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬ ‬در اعجاب به فال نیکو و تفأل زدن به هیچ‌وجه تصور‬ ‫شرک نمی‌‌شود بلکه از طبیعت انسانی و فطرت آدمیزاد‬ ‫است که به آنچه ملایم طبیعت و موافق فطرت اوست‬ ‫تمایل دارد؛ چنانکه در بعضی آثار است که رسول اکرمصاز‬ ‫شکوفۀ حنا و حلوا و عسل و آب شیرین سرد خوشش‬ ‫می‌آمد. قرآن را با صوت نیکو دوست می‌‌داشت و گوش‬ ‫می‌داد، و معالیِ [بزرگواری] اخلاق و مکارم شیَم [اخلاق نیک] و خلاصه هر کمال و‬ ‫خیر آنچه که انسان را به آن برساند دوست‬ ‫می‌داشت.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ حق‌تعالی در غرایز بشر به ودیعه گذارده است که به‬ ‫شنیدن اسم نیکو خوشحال و مسرور می‌‌گردد، مانند اسم‬ ‫نیکوکاری و رستگاری و ظفر و کامیابی و شادمانی و کمک‬ ‫و توانگری و امثال آنها. وقتی که این اسم‌ها به گوش‬ ‫انسانی برخورد، قلبش روشن می‌‌شود، روحش خوش‬ ‫می‌گردد، اراده‌اش قوت پیدا می‌‌کند، ولی وقتی اضداد آنها‬ ‫را شنید، متأثر و محزون می‌‌گردد، در او ترس و گرفتگی پیدا می‌‌کند. بنابراین، تطیُّر پر از ضرر دنیوی و سبب نقصان‬ ‫ایمان به خدا و در نتیجه، موجب شرک به او خواهد بود.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫این خوش آمدن مردم از اسماء مبارک و نیکو و سخنان‬ ‫زیبا نظیر همان حس غریزی آنان است که به اعجاب و تحسین‬ ‫در مقابل مناظر زیبای طبیعت، باغ‌های قشنگ، آب‌های صاف‬ ‫و گوارا و رنگ‌های زیبا، بوی‌های خوش و غذاهای لذیذ‬ ‫وادار‌شان می‌‌کند، و ممتنع است که نفوس بشر از آنها‬ ‫منزجر و منصرف گردد. پس تفأل برای شخص، نافع و‬ ‫مفید است، نفس را خوشحال می‌‌کند، و روح را نشاط‬ ‫می‌دهد، و به توحید هم ضرری نمی‌‌رساند.‬ ‫اگرچه فال و طیره مأخذ‌شان یکى است، اما‬ ‫مقاصد‌شان مختلف است و فرقشان هم از این لحاظ‬ ‫است: یعنی به آنچه محبوب و نیکوست تفأل می‌‌زنند و‬ ‫خود ممدوح و مستحسن است، ولی به آنچه که تنفّرآور ‫مکروه و قبیح و مشئوم است، تشائُم می‌زنند و خود مکروه‬ ‫است.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫عرب را چنین مرسوم بود که اسماء را تغییر می‌‌داد و‬ ‫به جای اسم بد، اسمی خوب می‌‌گذاشت و آن را به فال نیکو‬ ‫می ‌گرفت؛ مثلاً مارگزیده را «سلیم» می‌‌نامید و تفأل به‬ ‫سلامت می‌‌زد، تشنه را «ناهل» می‌‌گفت به تفائل اینکه به زودی سیراب می‌‌شود، بیابان را «مفازه» می‌‌نامید به تفأل‬ ‫اینکه امید است به فوز و رستگاری برسد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ پس از این بیانات‬ ‫واضح می‌‌گردد که تفأل و تیمُّن از عناصر مهم تکوین‬ ‫شخصیت انسانی است؛ باید به همه چیز خوش‌بین بود و دنیا‬ ‫را به دیدۀ مبارک نگاه کرد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

به جهان خُرَّم از آنم که جهان خُرَّم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫دنیا مانند آیینه‌ای است که اگر در آن عبوس نظر کردی‬ ‫عبوس جلوه خواهد کرد، و اگر به دیدۀ خوش نگاه کردی‬ ‫خوش و خرم جلوه خواهد کرد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

پیش ترک آیینه را خوش رنگی است
پیش زنگی آینه هم زنگی است [۱۱۴]

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫باید در هر پیشامد زندگی فال نیکو زده و عادت کنیم‬ ‫که همیشه نظر‌مان به امور و کار‌ها به چشم امیدواری و‬ ‫رحمت باشد، نه به چشم ناامیدی و یأس.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫شخص متفأل نسبت به گذشتۀ خود راضی و خشنود‬ ‫است، چه خیر باشد، و چه شر، وثوق [اعتماد] به خدا دارد، به آیندۀ‬ ‫خود امیدوار است، ادای واجب می‌‌کند، دنبال وظیفۀ خود‬ ‫می‌رود، تسبیب [سبب ساختن] اسباب می‌‌کند و نتیجه را از خداوند متعال‬ ‫می‌خواهد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ تشائُم ناشی از ضعف نشاط و ضعف قوۀ عصبی و‬ ‫سستی قوۀ عقلی است، در این‌ حالت شخص در زمین‌های‬ ‫پست و بلند از اوهام و خرافات حرکت و در جو تاریک‬ ‫وساوس [وسوسه‌ها] جَوَلان می‌کند، تا به جایی می‌رسد که در آسمان‬ ‫عقلش ابرهای تاریک و دودهای متراکم از تطیُّر و تشائُم و‬ ‫بدبینی پیدا می‌شود که روح را خاموش می‌کند، نفس را‬ ‫کسالت می‌بخشد، اراده را ضعیف می‌کند و افکار را دگرگون‬ ‫می‌سازد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫اما تفأل عقل را بیدار می‌کند، به آدم نشاط می‌دهد،‬ ‫و او را در کارها شجاع می‌گرداند، نفس را از بدبختی‌ها نجات می‌دهد، و روح را از زنجیرهای وساوس و بدبینی ‫آزاد می‌کند.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬ ‫در خاتمۀ کلام، درود بر روان پاک خاتم پیغمبران باد که‬ ‫امت مرحومه را از بدبختی‌ها نجات داد، لباس سعادت و‬ ‫خوشبختی بر اندام مسلمانان پوشانید، خرافات را ریشه‌کن‬ ‫کرد و موهومات را از دماغ مردم خارج نمود.‫ ‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

وَصَلَّى اللَّـهُ عَلَى سَیدِنَا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.

[۱۱۱] تفأل را به فارسی سره «مُروا» می‌‌نامند. [۱۱۲] «مكارم الأخلاق»، شیخ رضی الدین الفضل بن الحسن الطبرسی (ط۴، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۱۲هـ)، ص۳۵۰، و مجلسی در «بحار الأنوار» (۹۲/ ۲- ۳) بصورت مرسل و بدون سند از وی نقل کرده است. و اصل در مصادر أهل سنت می‌باشد، نگا: صحیح مسلم ح(۵۹۳۶) مسند احمد ح(۵۰۷) به روایت أبوهریره. [مُصحح] [۱۱۳] صحیح بخاری، ح (۵۴۲۲) و صحیح مسلم، ح(۲۲۲۳). [مُصحح] [۱۱۴] مثنوی معنوی مولانا.