٦) صاحب تحفه یکی دیگر از روشها و شگردهایشان را این گونه شرح میدهد.
آنها با نام بردن از برخی از عالمان معتزله و زیدیه و غیره امثال زمخشری، نویسنده کشاف که یک معتزلی تفضیلی است و اخطب خوارزمی که یک زیدی افراطی است و ابن قتیبه نویسندهی «المعارف» که یک رافضی متعصب و افراطی است و ابن ابیالحدید شارح «نهج البلاغه» که بنا به قولی از غلات و بنا به قولی دیگر از معتزله است و هشام کلبی که از غلات و افراطیان است و همچنین مسعودی نویسندهی «مروج الذّهب» و ابوالفرج اصفهانی نویسندهی کتاب «الاغانی» و غیره، آنها را عالمان متعصب و افراطی سنی معرفی کرده، از نوشتهها و گفتههایشان در جهت ردّ مذهب اهل سنت، و تأیید مذهب شیعه اثناعشریه، و ترویج عقاید فاسد خویش و الزام اهل سنت به اقوال آنان - علی رغم معلوم الحال بودنِ این افراد - استفاده میکنند[٢٠٥].
همچنین آنها از نوشته و اقوال برخی از صوفیان که گرچه رسماً پیرو یکی از مذاهب فقهی چهارگانهی اهل سنت به حساب میآیند، امّا در اعتقاد از مسلک روافض پیروی میکنند، علیه اهل سنت استفاده میکنند (برخی از افراد منتسب به یکی از مذاهب چهارگانهی اهل سنت در باطن رافضیاند)[٢٠٦] به طور مثال از «سلیمان حنفی نقشبندی» که این حدیث مسلم را که «این امر به پایان نمیرسد مادامی که دوازده خلیفه که تمام آنان از قریشاند، نیامده باشند»[٢٠٧] به امامان دوازدهگانه تأویل میکند.
آقای «محمد حسین الزین شیعی» نیز در کتاب خویش «الشیعه فی التاریخ» جهت تأیید مذهب و اعتقاد خویش از گفتهی این سنّی حنفی استفاده میکند[٢٠٨].
اما واقعیت این است که همان گونه که دکتر مصطفی کامل شیبی (از عالمان شیعه) اعتراف میکند و اهل سنت دخالت و نقشی در این تأیید و توثیق ندارند، بلکه صوفیان تشیع که نقشبندی نیز از آنهاست، چنین اظهار نظر کردهاند[٢٠٩].
[٢٠٥]- «مختصر تحفه»، ص ٣٣.
[٢٠٦]- «منهاج السنة» (٢/١٧٩) چاپ خانهی امیدیه.
[٢٠٧]- «صحیح مسلم»، کتاب الامارة، باب الناس تبع قریش والخلافة فی قریش ٦/٣.
[٢٠٨]- «الشیعه فی التاریخ»، ص ١١٨.
[٢٠٩]- «الصّلة بین التصوف والتشیع»، ص ١١٠.