مسأله تقریب بین اهل سنت و شیعه

فهرست کتاب

د) آن‌ها همچنین برخی از آیات وارده درباره‌ی نماز را به ائمه و امامت تاویل می‌کنند

د) آن‌ها همچنین برخی از آیات وارده درباره‌ی نماز را به ائمه و امامت تاویل می‌کنند

١- زراره از عبدالرحمن بن کثیر و وی از ابو عبدالله ÷ روایت می‌کند که در آیه‌ی: ﴿حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ٢٣٨ [البقرة: ٢٣٨]. «در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى (نماز ظهر) کوشا باشید! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخیزید».

مراد از صلوات؛ پیامبر ص، امیرالمؤمنین، حسن و حسین هستند، و مراد از صلاه وسطی امیرالمؤمنین است و ﴿وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ یعنی از ائمه اطاعت کنید[٦٩٨].

٢- از ابوجعفر درباره‌ی تفسیر آیه‌ی: ﴿وَلَا تَجۡهَرۡ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا [الإسراء: ١١٠]. «و نمازت ‏را زیاد بلند، یا خیلى آهسته نخوان».

آمده است که یعنی ولایت و امامت علی و شرف و افتخاری را که نصیب وی کرده‌ام. تا زمانی که تو را دستور نداده‌ام آشکار نکن. ﴿وَلَا تُخَافِتۡ بِهَا یعنی: آن را از خود علی پنهان نکن و از افتخار و شرفی که نصیب وی کرده‌ام خبرش کن»[٦٩٩].

در روایت دیگری از ابو جعفر تفسیر آیه‌ی فوق به همین صورت آمده، و در آن علاوه بر این آمده است که ﴿وَٱبۡتَغِ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا [الإسراء: ١١٠] و میان این و آن، راهی میانه اختیار کن، یعنی تو خواهان آن بودی که امامت علی را اعلام کنی، پس آن را در غدیر خم اعلام کن[٧٠٠].

٣- از ابو عبدالله در تفسیر آیه‌ی: ﴿وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ [الأعراف: ٢٩]. «و توجه خویش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او کنید».

روایت شده است که مراد از آن ائمه هستند[٧٠١].

این‌ها بودند برخی از تأویلات آن‌ها از آیه‌های نماز. مثالی که پیش از این درباره‌ی تأویل تمام اعمال صالح به امامت در آیه‌ی ﴿فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا [الكهف: ١١٠] گذشت که در آن گفته بودند مراد از اعمال صالح معرفت امام است، ما را از ذکر مثال و شواهد درباره‌ی سایر اعمال، مثل تأویل برخی از آیه‌های حج چون: ﴿ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ [الحج: ٢٩]. «سپس، باید آلودگی‌هایشان را برطرف سازند».

به این که مراد از تفث، دیدار امام است[٧٠٢] و تأویلات مشابه دیگر که ضیق مقام اجازه‌ی عرضه‌ی تمام آن‌ها را نمی‌دهد، بی‌نیاز می‌کند، بگونه‌ای که مجلسی در بحار بابی تحت عنوان باب درباره‌ی این که مراد از نماز، زکات، حج، روزه و سایر عبادات در بطن (معنای باطنی قرآن) ائمه هستند، و مراد از فواحش و معاصی دشمنان آن‌ها هستند بسته است)[٧٠٣].

هـ) آن‌ها هر آنچه را در کتاب الله درباره‌ی مؤمنان، ولات امر، اهل ذکر، آیات و نشانه‌های کونی مخلوقات خدا، نعمت‌های خدا و غیره آمده است. به ائمه اثنا عشر تاویل می‌کنند. از جمله:

١- آن‌ها اوصافی را که برای عموم مؤمنان است خاص امامان قرار می‌دهند.

أ) از ابن اذینه از برید بن معاویه عجلی روایت شده است که ابو جعفر را از آیه‌ی: ﴿ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ [التوبة: ١١٩]. «از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید».

سوال کردم ایشان گفت: «مراد از صادق ما هستیم». از ابو الحسن الرضا روایت شده است که ایشان را از آیه‌ی ﴿ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ سوال کردم گفت: مراد از صادقان ائمه هستند، و مراد از صدیقان پیروان آن‌ها هستند»[٧٠٤].

ب) از ابو ولاد روایت شده است که می‌گوید: ابو عبدالله ÷ را از آیه‌ی: ﴿ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَتۡلُونَهُۥ حَقَّ تِلَاوَتِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡمِنُونَ بِهِۦۗ [البقرة: ١٢١]. «کسانى که کتاب آسمانى به آن‌ها داده‏ایم (یهود و نصارى) آن را چنان که شایسته آن است مى‏خوانند؛ آن‌ها به پیامبر اسلام ایمان مى‏آورند».

سوال کردم ایشان گفتند: مراد از آن ائمه  هستند[٧٠٥].

ج) از سالم روایت شده است که ابو جعفر ÷ را از آیه‌ی: ﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَاۖ فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ [فاطر: ٣٢].

«سپس این کتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم؛ (اما) از میان آن‌ها عده‏اى بر خود ستم کردند، و عده‏اى میانه رو بودند، و گروهى به اذن خدا در نیکی‌ها (از همه) پیشى گرفتند».

سوال کردم. گفت: سابق بالخیرات امام است «مقتصد» کسی است که از امام شناخت دارد و «ظالم لنفسه» کسی است که از امام شناخت ندارد[٧٠٦]. در این باب روایات زیاد دیگر هم وجود دارد.

٢- مراد از «اهل ذکر» و ﴿وَٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِو﴿ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَائمه هستند.

أ) از عبدالله بن عجلان روایت شده است که ابو جعفر درباره‌ی آیه‌ی: ﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ [النحل: ٤٣]. «اگر نمى‏دانید، از آگاهان بپرسید».

گفتند: که رسول خدا ص فرمودند: ذکر من هستم و اهل ذکر امامان هستند. همچنین گفته است که ابو جعفر درباره‌ی آیه‌ی: ﴿وَإِنَّهُۥ لَذِكۡرٞ لَّكَ وَلِقَوۡمِكَۖ وَسَوۡفَ تُسۡ‍َٔلُونَ٤٤ [الزخرف: ٤٤]. «و این مایه یادآورى (و عظمت) تو و قوم تو است و بزودى سؤال خواهید شد».

گفت که قوم ایشان ما هستیم و از ما سوال خواهد شد[٧٠٧].

(ب) از ابو عبدالله ÷ درباره‌ی آیه‌ی: ﴿وَمَا يَعۡلَمُ تَأۡوِيلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُۗ وَٱلرَّٰسِخُونَ فِي ٱلۡعِلۡمِ [آل عمران: ٧]. «در حالى که تفسیر آن‌ها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى‏دانند».

روایت شده است که مراد از راسخان در علم ما هستیم، و ما تأویل آن را می‌دانیم. و بنا به روایت دیگری از وی، راسخان فی العلم امیر المؤمنین ÷ و امامان پس از او هستند[٧٠٨].

ج) هارون بن حمزه می‌گوید: و از ابو عبدالله ÷ شنیدم که می‌گفت مراد از ﴿أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَۚ در آیه‌ی: ﴿بَلۡ هُوَ ءَايَٰتُۢ بَيِّنَٰتٞ فِي صُدُورِ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَۚ [العنكبوت: ٤٩]. «ولى این آیات روشنى است که در سینه دانشوران جاى دارد».

تنها امامان هستند[٧٠٩].

کلینی در تفسیر آیه‌ی فوق چهار روایت دیگر نیز آورده است که همگی آن را به صورت فوق تاویل کرده‌اند.

﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَيَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ٩ [الزمر: ٩].

[٦٩٨]- تفسیر العیاشی (١/١٢٨) و ر. ک. تفسیر البرهان (١/٢٣١) البحار (٧/١٥٤).

[٦٩٩]- تفسیر العیاشی (٢/٣١٩) تفسیر الصافی (١/٩٩٩) تفسیر البرهان (٢/٤٥٢) تفسیر الثقلین (٣/٢٣٥).

[٧٠٠]- تفسیر العیاشی (٢/٣٢٠) تفسیر الصافی (١/٩٩) البرهان (٢/٤٥٢) تفسیر الثقلین (٣/٢٣٥-٢٣٦).

[٧٠١]- تفسیر العیاشی (٢/١٢) البرهان (٢/٨) البحار (٧/٦٩) تفسیر نور الثقلین (٢/١٧).

[٧٠٢]- این مطلب را طوسی در تهذیب روایت کرده است. ر. ک. «الوافی» ابواب الزیارات و شهود المشاهد جلد دوم (٢/١٩٣) و ر. ک. نفسیر نور الثقلین (٣/٤٩٢).

[٧٠٣]- البحار مجلسی (٢٤/٢٨٦، ٣٠٤).

[٧٠٤]- «الکافی» کتاب الحجة باب ما فرض الله عزوجل و رسوله ص و آیه من الکون مع الائمة (١/٢٠٨).

[٧٠٥]- «الکافی» کتاب الحجة، باب فی أن من اصطفاه الله من عباده واورثهم کتابه هم الائمة ﻹ (١/٢١٥).

[٧٠٦]- «مصدر سابق» (١/٢١٤).

[٧٠٧]- «الکافی» کتاب الحجة، باب أن اهل الذکر الذین امر الله الخلق بسوالهم هم الائمه ﻹ (١/٢١٠).

[٧٠٨]- «الکافی» کتاب الحجة باب أن الراسخین فی العلم هم الائمه ﻹ (١/٢١٣).

[٧٠٩]- «الکافی» کتاب الحجة باب أن الائمة قد او توا العلم وأثبت فی صدورهم (١/٢١٤).