مسأله تقریب بین اهل سنت و شیعه

فهرست کتاب

٤- دیدگاه یا «راهکار» چهارم

٤- دیدگاه یا «راهکار» چهارم

صاحبان این رویکرد می‌گویند که روش درست تقارب استدلال به کتاب خدا و به احادیث و روایاتی است که فریقین بر صحت آن اتفاق‌نظر دارند.

استاد سعید افغانی[١٩٣٦] می‌گوید: «هر دو فرقه‌ی شیعه و اهل سنت بر استناد و استدلال به قرآن کریم اتفاق‌نظر دارند، اما در رابطه با اخبار و روایات اختلاف‌نظر دارند. احادیث و روایت‌هایی در باب فضایل صحابه و جنگ‌های فیمابین آن‌ها وجود دارد که شیعه‌ها آن‌ها را نمی‌پذیرند و شیعیان نیز روایت‌ها و احادیثی دارند که اهل سنت آن‌ها را موضوع می‌دانند، اما در این میان احادیث و روایت‌هایی نیز وجود دارد که فریقین بر صحت آن‌ها اتفاق‌نظر دارند.

اگر ما به استدلال و استناد به کتاب الله و احادیث و روایت‌هایی که مورد اتفاق‌اند بسنده کنیم و احادیث و روایت‌های دیگری را که مورد اختلافند رها کنیم (به شرطی که مربوط به اصول اعتقادی نباشند و ثمره‌ی عملی‌ای نیز در پی نداشته باشند) تمام اختلافات موجود میان طرفین از بین خواهد رفت. و به این تفرقه‌ی بی‌فایده‌ای که مدت‌های مدیدی بر آن گذشته است، پایان خواهیم داد»[١٩٣٧].

آقای محسن امین، از علما و مراجع شیعه نیز همین نظر را دارد. وی می‌گوید: و آنچه را همه بر آن اتفاق نموده‌اند و اخبار و روایات طرفین بر آن متفق‌اند و کتاب خدا و سنتی که نزد همه صحیح و ثابت است آن را تأیید می‌کند[١٩٣٨].

دارالتقریب قاهره نیز همین دیدگاه را تأیید نموده می‌گوید: دارالتقریب بین مذاهب اسلامی می‌خواهد به پروژه‌ی علمی اسلامی بسیار مهمی اقدام کند و آن این که احادیث و روایاتی را که فریقین در ابواب مختلف ایمان، عمل، اخبار، اخلاق و ابواب دیگر سنت مطهر بر آن اتفاق دارند، گردآوری کند. ما می‌خواهیم احادیث متفق علیه را در بابی جمع نموده منبع آن را از کتاب‌های اهل سنت و اهل تشیع ذکر کرده و درجه‌ی آن را نزد هر یکی از آن‌ها بیان کنیم.

این پروژه را می‌توان به تدریج و بخش‌بخش به چاپ و نشر رساند و در آن صورت مسلمانان مرجعی متفق علیه خواهند داشت که به آن استناد کنند و به هنگام اختلاف به آن مراجعه کنند[١٩٣٩].

این مشروع اعلام شده‌ی دارالتقریب هیچگاه پا به عرصه‌ی وجود نگذاشت.

نقد و بررسی این دیدگاه:

این دیدگاه بر اصول نادرست استوار است:

١- این رویکرد بر آن است که روافض نظر مساعدی نسبت به کتاب الله دارند، در حالی که چنانکه ما پیش از این بیان کردیم، این برخلاف واقعیت است.

٢- این دیدگاه فرض را بر آن گذاشته است که مفهوم سنت نزد هر دو فریق یکسان است و تنها در میان برخی از اخبار و روایات در میان آن‌ها اختلاف است، در حالی که این نیز چنانکه بیان کردیم، درست نیست.

٣- این دیدگاه مبنی بر آن است که بین اهل سنت و اهل تشیع در امور اعتقادی و اساسی اختلافی وجود ندارد، اما - متأسفانه - این هم برخلاف واقعیت است.

٤- این دیدگاه ترک احادیث غیرمتفق علیه طرفین را در بر دارد که فکر نمی‌کنم از سوی همه مورد موافقت قرار گیرد.

٥- افزون بر این راهکار عملی هم نیست، چرا که روافض بر صحت افسانه‌ها و اساطیرشان که نقشی منفی برای صحابه قایلند، اجماع کرده‌اند و مرویات صحابه را رد می‌کنند و از اهل سنت نیز می‌خواهند تا از آیه‌ها و روایاتی که در کتاب الله و سنت پیامبر ص آمده و از صحابه تعریف و تمجید می‌کند، دست بردارند.

در رابطه با اصول دیگر نیز چنین است و اتفاق بر آن‌ها ممکن نیست. اما هدف روافض از این پیشنهاد آن است که از طریق احادیث ضعیف و موضوع روایت شده از طریق اهل سنت و یا احادیثی که آن‌ها را نادرست تأویل می‌کنند. در جهت مذهب شاذ و انحرافی‌شان استفاده کنند، و این چیز از مسلک و روش کارشان در کتاب‌هایی که برای دفاع از مذهب‌شان و یا تبلیغ برای آن تألیف کرده‌اند، به خوبی روشن است.

[١٩٣٦]- استاد زبان عربى در دانشكده آداب دانشگاه دمشق و رئیس قسم زبان و آداب آن، از آثار او: عائشه والسیاسة، الاسلام والمرأة، فی اصول النحو، و غیره.

[١٩٣٧]- «عائشه والسیاسة»، ص ٣٣٩.

[١٩٣٨]- همان، ص ٣٣٨.

[١٩٣٩]- «رسالة ‌الاسلام»، (١٣/٢١٩-٢٢٠) و ر. ک به: مجله‌ی «العرفان»، (١/١٢٨)، ربیع‌الاول ١٣٨٦هـ (از اهل تشیع).