نمازخوف
اسلام به انسان مسلمان دستور داده است که در همه حال به خصوص در ساعات و او قات شدت و سختی به پروردگارش پناه ببرد و از وی کمک و یاری بطلبد. بدین خاطر نماز را در حال پیکار و مبارزه با دشمن قرار داده است به شکلهایی که انسان مسلمان را در ادای عبادت و ادامۀ پیکار یاری دهد. البته در اسلام جنگ و مبارزه نیست و چنین پیکاری جهاد در راه خداست.
س: نماز خوف بر چند نوع است؟ هر یک را توضیح دهید؟
ج: نماز خوف بر چهار نوع است:
۱- دشمن در جهت قبله باشد و مانعی بین دشمن و مسلمانان نباشد؛ یعنی، دشمن در دیدرس مسلمانان باشد و مسلمانان آن قدر فراوان باشند که گروهی به سجده رفته و گروهی دیگر نگهبانی دهند. در این صورت امام، نماز گزاران را به دو صف تقسیم کرده و با همۀ آنان نماز میخواند و زمانی که به اعتدال رکعت اول رسیدند، یکی از صفها همراه امام به سجده رفته و دو سجده را با امام انجام میدهند و صف دیگر ایستاده و نگهبانی میدهند. وقتی که امام همراه آن صف از سجده بر خیزند و به حالت قیام در آیند، آنگاه آن صف دیگر خود به سجده میروند و پس از سجده به امام در قیام ملحق میشوند و هرگاه امام خواست به سجده برود، آن صف که ابتدا نگهبانی دادند، همراه امام به سجده میروند و آن صف که در رکعت اول با امام به سجده رفته بودند، ایستاده میمانند و نگهبانی میدهند. وقتی که امام و آن صف ازسجده سر بر داشتند، آن صف نگهبان نیز به سجده میروند و آن وقت هر دو صف همراه امام تشهد خوانده و سلام میدهند. این همان کیفیت نماز خوافی است که پیامبرصدر «عسفان» [۱۲]خواند.
۲- دشمن در غیر جهت قبله قرار گرفته و مسلمانان زیاد هستند و از مکر و حیلۀ دشمن میترسند. در این صورت امام، نماز گزاران را به دو گروه تقسیم میکند: یک دفعه باگروهی نماز میخواندو گروهی دیگر نگهبانی میدهند، هرگاه نمازش با گروه اول تمام شد، آن گروه برای نگهبانی میروند و گروهی دیگر که نگهبانی میدادند، میآیند و با امام نمازشان را میخوانند؛ یعنی، در این از نماز خوف، امام با هر دو گروه نماز میخواند که نماز دوم برای امام، نافله و سنت محسوب میشود. این کیفیت نماز پیامبرصدر «بطن نخل» [۱۳]است که بخاری و مسلم آن روایت کردهاند.
۳- صورتی دیگر از نماز خوف در حالت دوم است؛ یعنی، دشمن در غیر جهت قبله قرار گرفته و مسلمانان زیاد هستند و از مکر و حیلۀ دشمن میترسند. در این صورت امام، نماز گزاران را به دو گروه تقسیم میکند: یک گروه در برابر دشمن ایستاده و گروه دیگر همراه امام نماز را شروع میکنند در جاییکه تیر دشمن به آنان نرسد. اگر نماز، نماز صبح یا نماز شکسته باشد، امام با آنان یک رکعت میخواند و زمانی که برای رکعت دوم برخاستند، این گروه نیت جدایی از امام میکنند و خودشان بدون امام نماز را تمام میکنند و میروند تا در برابر دشمن بایستند و نگهبانی دهند. (برای این گروه مستحب است که رکعت دوم را سریع بخوانند و برای امام مستحب است که رکعت اول را طولانی کند). آن وقت که هنوز امام در قیام رکعت دوم است، گروه دوم میآیند و در رکعت دوم به امام اقتدا مینمایند که امام قرائت را طول میدهد تا به وی ملحق شوند. آنگاه رکعت دوم را با آنان میخواند. هنگامی که امام برای تشهد نشست، آنان بر میخیزند و رکعت دوم را میخوانند. (در این حال این گروه از امام جدا نیستند؛ بلکه از نظر حکم در حال اقتدا به وی هستند) و امام هنوز سلام نداده و در تشهد منتظر شان است تا با آنان سلام دهد.این همان کیفیت نماز خوفی است که پیامبرصدر «ذات الرقاع» [۱۴]خواند و بخاری و مسلم آن را روایت کردهاند.
این سه نوع نماز از لحاظ جماعت و یکی بودن امام مستحب است؛ نه واجب. پس اگر مسلمانان به صورت انفرادی بخوانند یا به صورت گروهی بدون امام بخوانند یا امام تمام نماز را با بعضی از آنان بخواند و بقیه با مامی دیگر نماز بخوانند، جایز است.
هرگاه امام، نماز مغرب را با آنان بخواند، بهتر است که باگروه اول دو رکعت و با گروه دیگر یک رکعت بخواند و در قیام رکعت دوم منتظر گروه دوم باشد. زمانی که برای تشهد آخر نشست، این گروه بر میخیزند و نمازشان را تمام میکنند و امام در تشهد آخر منتظرشان میماند تا همراه با آنان سلام بدهد؛ پس در این صورت امام، تشهد اول را باگروه اول و تشهد آخر را باگروه دوم میخواند.
اگر نماز، چهار رکعتی باشد، در این صورت امام، نماز گزاران را به دو گروه تقسیم میکند و با هر گروه دو رکعت میخواند. کسیکه در حال اقتدا به امام سهو کند، امام متحمل آن میشود و لازم نیست که سهو کننده آن را جبران نماید و سهو و اشتباه امام به همگی ملحق میشود جز سهو امام بعد از جدایی گروه اول، که در این صورت سهو امام به گروه اول ملحق نمیشود.
۴- نماز در حال شدت خوف و ترس؛ اگر مبارزه و پیکار شروع شده باشد، یا خوق و ترس شدت یابد و مسلمانان از دشمنان در امان نباشند و اگر دشمنان نزدیک شوند هر لحظه ممکن است که بر مسلمانان غلبه پیدا کنند، یا مسلمانان از همدیگر جدا شده باشند، در این صورت جایز نیست که آنان نمازشان را به تأخیر بیندازند؛ بلکه بایستی به هر گونه که ممکن باشد: سوارهی پیاده، در جهت قبله یا رو به غیر قبله، نماز خود را بخوانند. در این حالت نماز گزاران میتوانند به خاطر عجز و ناتوانی قبله را ترک نمایند و رو به غیر قبله نمازشان را بخوانند. درست است که به یکدیگر اقتدا نمایند اگر چه جهتشان مختلف باشد. اگر نماگزاران از رکوع و سجود عاجز باشند، با اشاره، رکوع و سجود خود را انجام میدهند و اشارۀ سجود باید کمی پایینتر از اشارۀ رکوع باشد. فریاد، نماز شان را باطل میکند ولی زدن در صورت نیاز آن را باطل نمیکند. و باید درحال نماز اسلحهای که نجس و آلوده به خون شده است، بیندازد مگر اینکه به خاطر اضطرار و ناچاری آن را حمل کند که در این صورت باید بعد از قتال و مبارزه، نمازش را قضا نماید.
هرگاه خوق و ترس به خاطر هجوم و حملۀ دشمن شدت یابد، یا شخص از زندان فرار مباحی کند و یا مستحق عقو بتی باشد که امید بخشش وی هست، یا از دست دشمن و به خاطر سیل و از ترس حیوانات درنده فرار کند، در این حالتها به هرگونه که ممکن باشد، میتواند نمازش را بخواند. و در حرکت و فعل زیاد و ترک قبله وسواره نماز خواندن و اشاره کردن برای رکوع و سجود، معذور است و لازم نیست که بعداً نمازش را قضا نماید.
در حالت دنبال کردن دشمن و به خاطر از دست نرفتن و قوف در صحران عرفات، میتوان نماز را به تأخیر انداخت.
[۱۲] «عسفان» دهی است نزدیک «خلیص» که تا مکه شانزده قرسخ با پیاده راه دارد. [۱۳] «بطن نخل» مکانی است که در «تجد» در سرزمین «غطفان» واقع شده است. [۱۴] «ذات الرقاع» محلی است واقع در «نجد» در سرزمین «غطفان». و چون در آنجا یاران پیامبرصبر پای خود خرقه و پارچههای کهنه بسته بودند و پایشن در اثر راه رفتن زخمی شده بود، آن محل را به این نام خواندند.