تحلل و انواع آن
تحلل؛ یعنی، فارغ شدن از اعمال حج و عمره و خارج شدن از احرام با اسبابی که ذکر شد.
تحلل بر چهار نوع است:
۱- اینکه با انجام دادن تمام اعمال حج و عمره باشد؛ پس هرگاه شخص عمره کننده تمام اعمال عمره را انجام دهد، تحلل برایش حاصل شده است و از عمره فارغ و از احرام خارج میشود و هرگاه شخص حاجی تمام اعمال حج را انجام دهد، تحلل برایش حاصل شده است، از حج فارغ و از احرام خارج میشود.
شخصی که قبل از ماههای حج برای حج احرام بسته و تمام اعمال عمره را انجام دهد، تحلل برایش حاصل میشود و کسیکه اعمال و مناسکی راکه قبلا فاسد کرده، تمام بکند، تحلل برایش حاصل میشود؛ اگرچه قضای آن اعمال و مناسک بر او واجب است.
تمام کردن اعمال حج و عمره یعنی در روز عید قربان، رمی جمره عقبه، قدوم نباشد و کندی حداقل سه مو از سر، انجام گیرد. اگر شخص دو کار را انجام دهد؛ به اینکه رمی و طواف کند و سرش را نتراشد، یا رمی و حلق نماید و طواف نکند، یا طواف و حلق نماید و رمی نکند، آنچه در حال احرام بر او حرام بود، حلال میشود جز نکاح و اگر هر سه مورد را انجام دهد، تمام آنچه در حال احرام بر او حرام بود، برایش حلال میشود.
۲- اینکه شخص در ماههای حج برای احرام ببندد و وقوف در صحرای عرفات را از دست داده باشد، در نتیجه اعمال حج را بدون وقوف در صحرای عرفات و بدون رمی جمرات سهگانه و بدون ماندن در مزدلفه و منی تمام کند؛ یعنی، فقط طواف و سعی و حلق را انجام دهد، چنین شخصی باید به خاطر انجام ندادن بعضی از اعمال حج و از دست رفتن آنها، گوسفندی را ذبح نماید و در سال آیند آن اعمال حج را قضا نماید.
۳- اینکه شخص به هنگام احرام بستن شرط نماید که هنگام عارضهای مثل بیماری یا تمام شدن نفقه یا گم کردن راه، از احرام در آید، در این صورت چنین شخصی هنگام روی دادن آن عارضهها از احرام خارج میشود، اگرچه بعد از وقوف در صحرای عرفات هم باشد. پس اگربگوید: «برای حج و عمره احرام میبندم به شرطی که هرگاه بیمار شدم از احرام خارج شوم»، در این صورت به محض بیماری از احرام خارج میشود. بخاری و مسلم از حضرت عائشهلروایت کردهاند که ایشان فرمودند: «پیامبرص«ضباعه»، دختر زبیر را دید و به وی گفت: آیا میخواهی حج کنی؟ «ضباعه» گفت: به خدا قسم چیزی را در خود نمییابم مگر احساس دردی، پیامبر صگفت: حج کن و در آن شرط قرار ده و بگو: خدایا! در صودتی که مریض شدم از احرام خارج میشوم.
۴- اینکه به خاطر «احصار» و منع شخص محرم از اعمال حج و عمره تو سط کسی دیگر، تحلل صورت گیرد. پس هرگاه زن احرام ببندد و شوهرش وی را از رفتن به حج باز دارد، آن زن با ذبح گوسفندی که برای قربانی مناسب باشد، قصد تحلل و در آمدن از احرام مینماید و آنگاه مویسرش را کوتاه میکند. پس هرگاه با قصد تحلل و در آمدن از احرام، گوسفندی را ذبح کند و سپس مویسرش را کوتاهکند، از احرام خارج میشود.
احصار و منع شخص محرم از اعمال حج و عمره با این چیزها حاصل میشود:
۱- دشمن، محرم را منع نماید. ۲- پدر، فرزندش را منع کند. ۳- شوهر، زنش را منع نماید. ۴- طلبکار، بدهکارش را که از اثبات اعسار و تنگدستیاش ناتوان باشد، منع نماید، تمام این افراد با ذبح گوسفندی وتراشیدن یا کوتاه کردن موی سر، قصد تحلل و در آمدن از احرام را مینماید.
هرگاه پدر به فرزندش، یا شوهر به زنش و یا طلبکار به بدهکارش اجازه حج را بدهد، در این صورت زمانی که احرام میبندند، پدر و شوهر و طلبکار نمیتوانند آنان را از انجام دادن اعمال حج و عمره باز دارند.