مختصری در فقه امام شافعی رحمه الله

فهرست کتاب

بخش دهم: چگونگی ذبح شرعی حیوانات

بخش دهم: چگونگی ذبح شرعی حیوانات

ذبح شرعی حیوانات خشکی حلال گوشتی که حیات مستقره دارد، با بریدن گلوگاه و مری آن به وسیله هر چیز تیز و برنده‌ای مانند چاقو، نی و سنگ حاصل می‌شود. ذبح حیوانات به وسیله ستخوان، دندان، ناخن و کارد کند و فرسوده جایز نیست.

کشتن حیوانی که انسانی توانایی ذبح آن را ندارد مانند حیوانی که انسان قصد شکار آن را دارد و شتری که قرار کرده است، برای اینکه انسان از گوشت آن بخورد، به دو طریق حاصل می‌شود:

اول: ایجاد کردن زخمی کشنده در هر جایی از بدنش یا زدن آن با چیزی که مانع حرکتش شود؛ مانند زدن آن با تفنگ.

دوم: فرستادن سگ تعلیم یافته یا پرنده تعلیم یافته مانند شاهین، برای شکار آن. علامت و نشانه تعلیم یافتن سگ یا پرنده این است:

۱- هرگاه برای شکار فرستاده شود، برود.

۲- هرگاه از شکار باز داشته شود، باز ایستد و آن حیوان را شکار نکند.

۳- شکار را بگیرد و از گوشت آن نخورد.

۴- چند بار این کارها را تکرار نماید تا اینکه انسان خیالش آسوده شود و گمان کند که تعلیم یافته است. اگر این حیوان از گوشت شکار بخورد، آن‌گوشت حرام می‌گردد. همچنین در صورتی‌که تمام شرایط فوق تحقق پیدا نکند، خوردن‌گوشت حیوان شکار جایز نیست؛ یعنی، بایستی تمامی شرایط بالا در حیوان تعلیم یافته تحقق پیدا کند، تا گوشت شکار حلال باشد.

سنت است که شتر ایستاده و در حالی‌که زاوی راستش بسته شده است، ذبح شود. و سنت است که گاو و گوسفند و بز بر پهلوی راست خوابانده شود و دست و پاهایش جز پای راستش بسته شود و آن‌گاه ذبح شود. همچنین سنت است که همراه باگلو و مری حیوان، دو رگ گردنش هم قطع شود.

مستحب است که قبل از ذبح، آب و علف به حیوان داده شود وقبل از اینکه برای ذبح آورده شود، چاقو و آلت ذبح تیز شود. و مستحب است که حیوان را رو به قبله کند وهنگام ذبح، نام خداوند را ببرد.

برای ذبح کننده و شکار کننده و زخم کننده و زننده حیوان غیر مقدور، شرط است که مسلمان یا اهل کتاب (یهودی و مسیحی که نکاح بازنانشان باری مسلمانان جایزاست) باشد.

مکروه است که انسان نابینا و مست بچه‌ای که به سن تمییز نرسیده است، حیوان را ذبح نماید. و برای کشتن شتری که فرار کرده وانسان نمی‌تواند آن را ذبح کند، شرط است که انسان بینایی آن را بزند و یا زخمی نماید؛ درست نیست که انسان نابینایی چنین کاری را بکند.

توضیح بعضی از کلمات:

حلقوم، محل تنفس و مری، محل دخول غذاست.

ود جان، دو رگ است که در دو طرف گردن حیوان قرار دارد. و در انسان هنگام خشم بلند بر می‌آید. حیات مستقره با حرکت حیوان قبل از ذبح و انفجار خون بعد از آن دانسته مشود.

غیرالمقدور، حیوانی ای که فرار کند به گونه ای که امکان دستری به آن نباشد مگر با زخمی کردن و زدن آن باچیزی که مانع حرکتس شود (مانند زدن آن با تفنگ)، در این صورت اگر انسان به آن رسید و آن حیوان هنوز زند باشد، باید آن را ذبح نماید و اگر زنده نباشد، گوشش حلال است.

اگر حیوان مریض یا‌گرسنه باشد و آن را ذبح کند در حالی‌که باقی جان در آن باشد، گوشتن حلال است.