نماز کسوف و خسوف (نماز خورشید گرفتکی و ماه گرفتکی)
س: نماز کسوف و خسوف چگونه است؟
ج: نماز کسوف و خسوف دو رکعت است، اما هر رکعت دو قیام و دو رکوع دارد. کیفیت آن بدین گونه است: با قصد نماز کسوف یا خسوف باگفتن «الله اکبر» احرام بسته میشود و بعد از آن دعای «استفتاح» خوانده میشود. آنگاه سورۀ فاتحه و بعد از آن سورهای از قرآن یا چند آیه خوانده میشود. سپس به رکوع رفته و بعد از رکوع، دوباره سورۀ فاتحه و بعد از آن سورهای از قرآن یا چند آیه خوانده میشود و دوباره به رکوع رفته و پس از آن از رکوع بلند شده و آنگاه دو سجده را انجام داده و در بین آن دو سجده، باید نشست. این یک رکعت است و رکعت دوم به این تریب خوانده میشود. پس از سلام نماز، خطیب دو خطبه را همانند خطبۀ جمعه میخواند.
در نماز کسوف و خسوف شرط خاصی و جود دارد و آن اینکه باید سبب نماز، گرفتگی خورشید و یا گرفتگی ماه باشد. و این گرفتگی خورشید یا ماه در حال نماز موجود باشد؛ یعنی، اگر این سبب از بین رفت، نماز قضا نمیشود.
نماز کسوف آفتاب (خور شید گرفتگی) به صورت سری خوانده میشود؛ زیرا در روز است و نماز خسوف ماه (ماه گرفتگی) به صورت جهری خوانده میشود؛ زیرا در شب است.
س: شروط و ارکان و آداب و سنتهای نماز کسوف و خسوف کدامند؟
ج: شروط و ارکان آن، همان شروط و ارکان نمازهای فرض است که قبلا ذکر شد. ارکان و شروط خطبۀ آن، همان ارکان و شروط خطبۀ جمعه است با این تفاوت که در اینجا عدد شرط نیست.
آداب و سنتهای آن، همان آداب و سنتهای ذکر شده در نماز عید میباشد.
س: دلیل سنت بودن نماز کسوف و خسوق چیست؟
ج: دلیل آن، عمل خود پیامبرصاست که در کتابهای حدیث، صحیح و ثابت شده است: هنگامی که در روز وفات ابراهیم، پسر پیامبرصخورشید گرفته شد، بعضی از مردم خیال کردند که این امر به سبب فوت ابراهیم بوده است، پیامبرصنماز کسوف را خواند و بعد از آن دو خطبه را ایراد نمود که از آن جمله در خطبه فرمود:
«اِنَّ الشَّمسَ و القَمَرَ آیَتانِ مِن آیاتِ اللهِ لا تَنکَسِفَانِ لِمَوتِ أحَدٍ و لا لِحَیَاتِهِ»
«همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای خداست و به خاطر مرگ و حیات کسی گرفته نمیشود»
س: حکمت نماز در هنگام گرفتگی خورشید و ماه چیست؟
ج: متوجه کردن مردم به اینکه تمام هستی، مخلوق و آفریدۀ خداست و تمام قوانین و سنتهای حاکم بر آن از طرف خداست، بنابراین باید تنها رو به سوی خدا نمود و تنها به وی توکل کرد. انسان مسلمان تمامی امور را در تقدیر خداوند میبیند، پس خورشید و ماه و دیگر مخلوقات، هیچ اثر ذاتی ندارند و مؤثر و اثربخش حقیقی و واقعی فقط خداست و این هستی اسبابی برای جاری شدن مقدرات خداوند میباشد و تمام مخلوقات هستی زیر دستور و فرمان خدا و در تخیر وی میباشد. فرمودۀ پیامبرصکه از پیش گذشت، اشاره به این امر دارد. از دیگر جکمتهای آن، تشویق و ترغیب مردم برصدقه دادن به فقرا و نیازمندان، آشتی نمودن با همدیگد، اصلاح درونها و تعاون و همکاری برنیکی و تقوی میباشد. همانا در جمع شدن مردم بر کار خیر، خوشبختی و آسایش و پیشرفت و موفقیتشان نهفته است. هرگاه مردم بر تعاون و یاری نمودن همدیگر در کار خیر اتفاق کردند، گرفتگی آفتاب و ماه به آنها هیچ ضرری نمیرساند، همچنانکه پیامبرصمیفرماید: «تَرَکتُم علی المحجة البَیضاءِ لَیلُهَا کَنَهارِها....»
«شما را بر راه راست و روشن ترک کردم که شب آن همانند روزش، روشن میباشد».