اسباب نزول
خداوند عزوجل قرآن را برای هدایت و راهنمائی بشر نازل فرموده است و این خود سببی برای نزول قرآن است. اما مقصود ما از این عنوان این معنا نیست، بلکه حوادث خاصی است که بعضی از آیات قرآن پس از وقوع آنها برای بیان و توضیح احکام آنها یا برای تعیین روش در نحوه برخورد با آنها بر رسولالله جنازل میشده است.
لذا اکثر آیات قرآن بدون این اسباب نازل شده است اما اطلاع از حوادث مزبور که سبب نزول بعضی از آیات قرآن است، فوائد فراوانی در بردارد که علمای اسلام را بر آن داشته تا بدانها توجه نمایند و به بررسی و تحقیق در مورد آنها بپردازند.
اولین کسی که در این مورد قدم برداشته (علی ابن المدینی) شیخ امام بخاری است، و بعد از او (واحدی نیشابوری) از علمای قرن پنجم هجری و بعد از او (جعبری) از علمای قرن هشتم که اسباب نزول واحدی را خلاصه کرده، و سیوطی در این باره گوید: او اسنادهای کتاب واحدی را حذف کرده اما چیزی بر آن نیافزوده است و بنابر روایت سیوطی (ابن حجر عسقلانی) نیز به تألیف کتابی در اسباب نزول مشغول شده اما آنرا به پایان نرسانده است. و جامعترین کتاب در این باب کتاب (لباب النقول في اسباب النزول) تألیف خود جلالالدین سیوطی است که درباره کتاب خود میگوید: کسی مانند آن تألیف نکرده است.
غالب اسباب نزول با سند صحیح روایت نشدهاند لذا کسی که میخواهد براساس این موارد، کتاب خدا را تفسیر کند لازم است به تحقیق و بررسی بپردازد تا در صورت صحت سبب روایت شده، آیهی موردنظر را مبتنی بر آن فهم کند و برای دیگران توضیح دهد و گرنه چیزی از خدا نقل خواهد کرد که خدا آن را نفرموده است، و گاهی دروغ واضح است. مثلا: در سبب نزول آیهی:
﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ أَن يُذۡكَرَ فِيهَا ٱسۡمُهُۥ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَآۚ أُوْلَٰٓئِكَ مَا كَانَ لَهُمۡ أَن يَدۡخُلُوهَآ إِلَّا خَآئِفِينَۚ﴾[البقرة: ۱۱۴].
«و چه کسى ستمکارتر از کسى است که [مردم را] از مسجدهاى خدا از [بیم] آنکه نام خدا در آنها یاد شود، باز دارد و در ویرانى آنها بکوشد؟ این گروه را نسزد که جز هراسان به مساجد در آیند. آنان در دنیا خفّت [و خوارى] و در آخرت عذابى بزرگ [در پیش] دارند.»
گفتهاند: مقصود نصاری هستند که با کمکدادن به (بخت نصر) بیتالمقدس را خراب کردند. در اینجا دو نقد مهم بر این مثال وارد میشود.
۱- اگر مقصود آیه، چنین باشد ممکن نیست این واقعه سبب نزول باشد: زیرا فاصله زمانی زیادی بین این واقعه و نزول قرآن است.
۲- در صورتی که این گفته را سبب نزول فرض کنیم چیزی در آن ادعا شده که از نظر تاریخی محال است و آن (همکاری نصاری با بخت نصر است) زیرا بخت نصر حدود شش قرن و نیم قبل از میلاد مسیح به بیت المقدس حمله کرده و در آن زمان مسلم است که نصاری وجود نداشتهاند تا با او همکاری کنند.
لذا بر شخصی که قصد تفسیر قرآن را دارد و میخواهد آیه را طبق سببش تفسیر کند لازم است پیش از هر چیز یقین کند که روایت آن سبب، صحیح است یا خیر؟