الف- خوف و خشیه
خوف از صفات نقص است و بر اثر حصول وحشت از چیزی به انسان دست میدهد و بیانگر ضعف انسان است و غالباً در موارد طبیعی بکار میرود.
اما خشیه بر اثر تعظیم طرف مقابل به انسان دست میدهد و نه تنها دال بر ضعف انسان نیست بلکه صفتی از صفات کمال به حساب میآید، لذا در قرآن غالباً در مورد خدا عزوجل بکار میرود، اما خوف بطور عموم استعمال میشود چه در مقابل خدا و چه در مقابل کسان دیگر.
مثال:
﴿ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَٰلَٰتِ ٱللَّهِ وَيَخۡشَوۡنَهُۥ وَلَا يَخۡشَوۡنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَۗ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا٣٩﴾[الأحزاب: ۳۹].
«همان کسانى که پیامهاى خدا را ابلاغ مىکنند و از او مىترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند. و خدا براى حسابرسى کفایت مىکند.»
و مانند:
﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ٢٨﴾[فاطر: ۲۸].
«جز این نیست که از خداوند، بندگان عالمش بیم دارند.»
و مثل:
﴿إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ يُخَوِّفُ أَوۡلِيَآءَهُۥ فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ١٧٥﴾[آل عمران: ۱۷۵].
«این فقط شیطان است که [شما را] از دوستانش مىترساند. پس اگر مؤمنید از آنان مترسید و از من بترسید.»