ثالثا: اعجاز قانونگذاری
همانطوری که پیشتر گذشت خداوند عزوجل افراد بشر را اجتماعی خلق کرده و این امر مستلزم قوانینی است که آنها را منظم گرداند تا بتوانند هر چه بهتر با هم زندگی کنند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند.
عقلای بشر از گذشته تا امروز به این فکر بوده و هستند که چه قانونی باید بر جامعه حکمفرما باشد تا سعادت بیشتری بوجود آورد ولی با وجود تغییرات و تحولات فراوانی که در قوانین خود بوجود آوردهاند.
هنوز نتوانستهاند به هدف خود نائل گردند و علت اساسی این امر عدم شناخت کافی نسبت به خواستههایی است که خداوند در نهاد بشر به ودیعه گذاشته است. لذا زمانی قانونی را به تصویب میرسانند اما پس از مدتی آن را زائد میدانند و به قانون دیگری روی میآورند. بنابراین کسی باید برای این موجود دست به قانونگذاری بزند که اطلاع کاملی از خواستهها و توانائیهای او را داشته باشد، و این کار جز از جانب خدا عزوجل نمیتواند صادر شود، و راهی جز قرآن که به واسطهی رسولالله جتفسیر و بیان میشود نمیتواند وجود داشته باشد.
در اینجا نیازی نمیبینیم تکتک قوانین اجتماعی اسلام را که در قرآن آمده و سنت رسولالله جآن را توضیح داده است با تکتک قانونهای وضعی مقایسه کنیم تا وجه اعجاز از آن روشن گردد بلکه به این مطلب اکتفا میکنیم که زمانی که تعالیم قرآن در بین مسلمانان اجرا میشد افرادی تربیت میشدند که مسیر تاریخ را عوض میکردند، و باید دانست بشریت بدون برگشت به قرآن نمیتواند آن دوران طلایی را در تاریخ خود تکرار کند.