علوم قرآن

فهرست کتاب

مرجع ضمیر

مرجع ضمیر

همان‌طوری که از تعریف دانسته می‌شود، ضمیر بر سه گونه است:

ضمیر متکلم، ضمیر مخاطب و ضمیر غائب.

ضمیر متکلم و مخاطب احتیاج به مرجع لفظی ندارند زیرا مرجع آنها در حالت گفتگو مشاهد و محسوس است.

اما ضمیر غایب احتیاج به مرجع لفظی دارد زیرا بدون مرجع، مقصود از آن مشخص نمی‌شود. و در اینجا فقط در مورد مرجع ضمیر غایب بحث می‌کنیم. اصل در مرجع ضمیر آن است که در رتبه و در لفظ متقدم بر لفظ ضمیر باشد. که از این حالت، سه حالت دیگر نیز منشعب می‌گردد که دو تای آن جائز و یکی ناجائز است.

الف ـ ممکن است مرجع ضمیر در رتبه متقدم ولی در لفظ متأخر باشد، مانند:

﴿فَأَوۡجَسَ فِي نَفۡسِهِۦ خِيفَةٗ مُّوسَىٰ٦٧[طه: ۶۷].

«پس موسى در دل خود احساس ترس کرد.»

چنانکه می‌بینیم ضمیر (ها) در نفسه به لفظ موسی برمی‌گردد که بعد از آن قرار دارد لکن فاعل بودن کلمه‌ی موسی برای فعل أوجس سبب شده در رتبه‌ی قبل از ضمیر باشد، و این امر به اتفاق جائز است.

ب ـ ممکن است مرجع ضمیر در لفظ متقدم و در رتبه متأخر باشد. مثل:

﴿۞وَإِذِ ٱبۡتَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِ‍ۧمَ رَبُّهُۥ بِكَلِمَٰتٖ فَأَتَمَّهُنَّۖ[البقرة: ۱۲۴].

«(و به خاطر بیاورد) هنگامى که خداوند ابراهیم را به وسایل گوناگون آزمود.»

چنانکه می‌بینیم مرجع ضمیر (ها) در رتبه کلمه‌ی ابراهیم است که از نظر لفظ قبل از آن واقع شده، اما از جهت ترتیب جمله به علت مفعول بودن در رتبه‌ی ما بعد ضمیر مذکور است که مضاف‌الیه‌ی فاعل باشد.

ج ـ و ممکن است مرجع ضمیر هم از جهت رتبه و هم از جهت لفظ متأخر باشد، و این نوع، به اتفاق علماء جائز نبوده، و کلامی که این نوع عیب در آن باشد غیر فضیح خواهد بود، و در قرآن این نوع ارجاع وجود ندارد لذا برای مثال به بیتی از (حسان بن ثابت) اشاره می‌کنیم که علماء نیز بر آن خورده گرفته‌اند:

ولو أن مجداً أخلد الدهر واحداً
من الناس أبقی مجده الدهر مطعما

که ضمیر (ها) در مجده که مضاف‌الیه فاعل است به مطعم برمی‌گردد که از جهت لفظ بعد از آن قرار دارد و از جهت رتبه نیز چون نقش مفعولی دارد بعد از آن قرار گرفته است. این حالت فقط می‌تواند در مورد ضمائر شأن رخ دهد که در آنجا این حالت واجب است. زیرا قصد از ضمیر شأن جلب توجه شنونده و بعد توضیح مقام است. مانند:

﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١[الإخلاص: ۱].

«بگو خداوند یکتا و یگانه است.‏»

و ﴿وَٱقۡتَرَبَ ٱلۡوَعۡدُ ٱلۡحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَٰخِصَةٌ أَبۡصَٰرُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ[الأنبياء: ۹۷].

«وعده حق (قیامت) نزدیک شده پس در آن هنگام چشمهاى آنان که کافر شده‏اند خیره شود.»

و ﴿شَهِدَ ٱللَّهُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ[آل عمران: ۱۸].

«خداوند، (با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستى،) گواهى مى‏دهد که معبودى جز او نیست.»