۳- افراد و جمع
و همچنین از مقاصد مهم زبان، اِفراد و جمع است، و هنگامی که از این زاویه به بررسی کلمات قرآن میپردازیم بطور خلاصه نتایج زیر بدست میآید:
الف ـ در قرآن کلماتی وجود دارند که در هیچ موردی به صورت مفرد استفاده نشدهاند، و اگر مناسبتی پیش آمده باشد که مفرد آنها مورد استعمال قرار بگیرد بجای آنها کلمهی دیگری بکار رفته است.
مثل: کلمهی «الباب» که مفرد آن «لب» است، لکن بجای آن مثلاً کلمهی «قلب» بکار رفته است مانند:
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ٣٧﴾[ق: ۳۷].
«در این تذکرى است براى آن کس که عقل دارد، یا گوش فرا دهد و حضور یابد.»
ب ـ همچنین کلماتی وجود دارند که فقط به صورت مفرد استفاده شدهاند، حتی اگر نیازیی به جمع آنها پیش آمده از تعبیر بدانها عدول شده است مثل: کلمهی «الارض» که همه جاب به صورت مفرد آمده است، و در جایی که مناسب بوده جمع بسته شود جمع آن بکار گرفته نشده چنانکه در این آیه میبینیم.
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ﴾[الطلاق: ۱۲].
«خداوندى که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز همانند آن را.»
که قرآن به علت اشمئزاری که در صدای «أراضی» و «أرضین» وجود دارد از استعمال آن خودداری کرده است.
ج ـ بعضی کلمات گاهی جمع و گاهی مفرد استعمال میشوند: مثل کلمهی «السماء» که اگر قصد از آن جهت بالا بوده به صورت مفرد مورد استعمال قرار گرفته است مثل:
﴿ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فِرَٰشٗا وَٱلسَّمَآءَ بِنَآءٗ وَأَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ﴾[البقرة: ۲۲].
«آن کس که زمین را بستر شما قرار داد و آسمان (جو زمین) را همچون سقفى بر بالاى سر شما، و از آسمان آبى فرو فرستاد.»
و مثل:
﴿ءَأَمِنتُم مَّن فِي ٱلسَّمَآءِ أَن يَخۡسِفَ بِكُمُ ٱلۡأَرۡضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ١٦﴾[الملك: ۱۶].
«آیا از آن کس که در آسمان است ایمن شدهاید که شما را در زمین فروبرد، پس بناگاه [زمین] به تپیدن افتد.»
و اگر قصد وسعت و عظمت و بیان قدرت خداوند عزوجل بوده به صورت جمع بکار رفته است، و مثل:
﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١﴾[الحديد: ۱].
«آنچه در آسمانها و زمین است، خدا را به پاکى مىستایند، و اوست ارجمند حکیم.»
و مثل:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾[فاطر: ۱].
«سپاس خداى را که پدیدآورنده آسمان و زمین است.»
و مثل:
﴿ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ﴾[الملك: ۳].
«همان که هفت آسمان را طبقه طبقه بیافرید.»
و مانند کلمهی «الریح» که گاهی به صورت جمع و گایه به صورت مفرد آمده است مثلاً هرگاه قصد بیان انعام خدا عزوجل بوده جمع بسته شده است مثل:
﴿وَأَرۡسَلۡنَا ٱلرِّيَٰحَ لَوَٰقِحَ﴾[الحجر: ۲۲].
«و بادها را باردارکننده فرستادیم.»
و مانند:
﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَن يُرۡسِلَ ٱلرِّيَاحَ مُبَشِّرَٰتٖ﴾[الروم: ۴۶].
«و از نشانههاى او این است که بادهاى بشارتآور را مىفرستد.»
و هرگاه قصد تعذیب بوده است به صورت مفرد آمده است مثل:
﴿وَفِي عَادٍ إِذۡ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمُ ٱلرِّيحَ ٱلۡعَقِيمَ٤١﴾[الذاريات: ۴۱].
«و در [ماجراى] عاد [نیز]، چون بر [سر] آنها آن بادِ مُهلک را فرستادیم.»
استفاده از این کلمه بر هر دو صورت مفرد و جمع شاید به این دلیل باشد که بادهایی که نعمتهای خدا را به بندگان بشارت میدهند متنوعند و برعکس همدیگر نیز میوزند تا ابر بوجود آید، یا ابرها به این طرف و آن طرف حرکت کنند و باران همه جا فرا گیرد. اما وقتی که برای عذاب میآید باید باد از یک سو باشد تا در عذاب شدهگان کارگر افتد.
و گاهی ممکن است برای نعمت نیز این کلمه به صورت مفرد استعمال شود، و آن در مواردی است که بادهای متعدد، نعمت موردنظر را بوجود نمیآورند مانند:
﴿وَجَرَيۡنَ بِهِم بِرِيحٖ طَيِّبَةٖ﴾[يونس: ۲۲].
که در مورد کشتی است و باید جهت باد یکی باشد تا کشتی بتواند حرکت کند.
و مانند کلمهی «سبیل» و «صراط» که هرگاه برای تعبیر از راه حق مورد استعمال قرار گرفته به صورت مفرد استعمال شده است زیرا راه حق یکی است و هر جا برای تعبیر از راههای باطل بکار رفته جمع بسته شده زیرا باطل متعدد است.
مثل:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ﴾[النحل: ۱۲۵].
«با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن.»
و مثل:
﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ﴾[الأنعام: ۱۵۳].
«و آنکه راه راست من این است، پس از آن پیروى کنید و از راههاى [دیگر] پیروى مکنید که شما را از راه او [خدا] جدا کنند.»
و موارد متعدد دیگر که علاقهمندان میتوانند با بررسی آیات قرآن آنها را دریابند.