علوم قرآن

فهرست کتاب

تکرار اسم

تکرار اسم

هرگاه اسمی دوبار یا بیشتر تکرار شود یکی از چهار حالت زیر را دارد:

۱- ممکن است هر دو نکره باشند، در این حالت غالباً دومی غیر اولی است مثل:

﴿۞ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعۡفٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ ضَعۡفٖ قُوَّةٗ ثُمَّ جَعَلَ مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٖ ضَعۡفٗا وَشَيۡبَةٗۚ[الروم: ۵۴].

«خداست آن کس که شما را ابتدا ناتوان آفرید، آن گاه پس از ناتوانى قوّت بخشید، سپس بعد از قوّت، ناتوانى و پیرى داد.»

ضعف اولی مقصود از آن حالت نطفگی و ضعف دوم حالت بچگی است، و قوت اول ابتدای جوانی و قوت دوم کمال جوانی و ضعف سوم پیری است.

۲- ممکن است هر دو معرفه باشند، در این صورت در غالب احوال دومی همان اولی است. مثل:

﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ[الفاتحة: ۶-۷].

«ما را به راه راست هدایت کن (۶) راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى.‏»

و در آیه‌ی زیر مثال هر دو مورد جمع است.

﴿فَإِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرًا٥ إِنَّ مَعَ ٱلۡعُسۡرِ يُسۡرٗا٦[الشرح: ۵-۶].

«به یقین با (هر) سختى آسانى است! (۵) (آرى) مسلّماً با (هر) سختى آسانى است.»

ابن عباسبدر مورد این آیه گفت: «لن یغلب عسر یسرین».

۳- ممکن است اولی نکره و دومی معرفه باشد، در این صورت دومی همان اولی است، مثل:

﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ رَسُولٗا شَٰهِدًا عَلَيۡكُمۡ كَمَآ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ رَسُولٗا١٥ فَعَصَىٰ فِرۡعَوۡنُ ٱلرَّسُولَ فَأَخَذۡنَٰهُ أَخۡذٗا وَبِيلٗا١٦[المزمل: ۱۵-۱۶].

«ما پیامبرى به سوى شما فرستادیم که گواه بر شماست، همان گونه که به سوى فرعون رسولى فرستادیم! (۱۵) (ولى) فرعون به مخالفت و نافرمانى آن رسول برخاست، و ما او را سخت مجازات کردیم.»‏

۴- ممکن است اولی معرفه و دومی نکره باشد، در این صورت متوقف بر قرینه است.

ممکن است قرینه دلالت بر مغایرت دهد، مثل:

﴿وَيَوۡمَ تَقُومُ ٱلسَّاعَةُ يُقۡسِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ مَا لَبِثُواْ غَيۡرَ سَاعَةٖۚ كَذَٰلِكَ كَانُواْ يُؤۡفَكُونَ٥٥[الروم: ۵۵].

«و روزى که رستاخیز برپا شود، مجرمان سوگند یاد مى‏کنند که جز ساعتى [بیش‏] درنگ نکرده‏اند [در دنیا هم‏] این گونه به دروغ کشانیده مى‏شدند.»

و ممکن است قرینه دلالت بر اتحاد دهد، مثل:

﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ٢٧ قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ٢٨[الزمر: ۲۷-۲۸].

«و در این قرآن از هر گونه مَثَلى براى مردم آوردیم، باشد که آنان پندگیرند. (۲۷) قرآنى عربى، بى‏هیچ کژى باشد که آنان راه تقوا پویند.»