امثال قرآن
خداوند عزوجل میفرماید:
﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖۚ﴾[الروم: ۵۸].
«و به راستى در این قرآن براى مردم از هر گونه مَثَلى آوردیم، و چون براى ایشان آیهاى بیاورى، آنان که کفر ورزیدهاند حتماً خواهند گفت: «شما جز بر باطل نیستید.»»
و ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓۚ﴾[الحج: ۷۳].
«اى مردم، مَثَلى زده شد. پس بدان گوش فرا دهید.»
چنانکه از این آیات و آیات مشابه آنها برمیآید، خداوند عزوجل مقدار قابل ملاحظهای از قرآن را به شکل مثل آورده است که غالب این مثلها برای عبرتآموزی و گاهی برای تقریر حال آمده است.
مثل یا مثال از بهترین روش تعلیم و تعلم است و همانگونه که میدانیم میتوان بواسطهی مثل معنویات را به صورت محسوسات و اشیاء خفیه را به صورت اشیاء جلیه درآورد و امور دور از فهم را قابل فهم گرداند تا موضوع موردنظر هر چه زودتر و سریعتر فهم شود، و حکماء، فضلاء و دانشمندان برای تفهیم مقاصد خود از مثل استفاده میکنند زیرا فوائد مثل فراوان است، و از آن جمله موارد زیر است:
۱- تصور شیء معقول به صورت محسوس:
مانند:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَٱلۡأَذَىٰ كَٱلَّذِي يُنفِقُ مَالَهُۥ رِئَآءَ ٱلنَّاسِ وَلَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ فَمَثَلُهُۥ كَمَثَلِ صَفۡوَانٍ عَلَيۡهِ تُرَابٞ فَأَصَابَهُۥ وَابِلٞ فَتَرَكَهُۥ صَلۡدٗاۖ لَّا يَقۡدِرُونَ عَلَىٰ شَيۡءٖ مِّمَّا كَسَبُواْۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٢٦٤﴾[البقرة: ۲۶۴].
«اى کسانى که ایمان آوردهاید، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق مىکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَلِ او همچون مَثَلِ سنگ خارایى است که بر روى آن، خاکى [نشسته] است، و رگبارى به آن رسیده و آن [سنگ] را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آنان [ریاکاران] نیز از آنچه به دست آوردهاند، بهرهاى نمىبرند و خداوند، گروه کافران را هدایت نمىکند.»
چنانکه در این آیه میبینیم حالت مرائی به حالت سنگ سخت و صاف و چربی تشبیه شده که غبار روی آن فرا گرفته است و به واسطهی باران سخت غبارها از روی آن زائل میگردد و چیزی بر آن باقی نمیماند.
۲- تصور معنایی محبوب به صورت شیئی محبوب و مورد علاقه به قصد ترغیب در انجام آن، مانند:
﴿مَّثَلُ ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنۢبَتَتۡ سَبۡعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنۢبُلَةٖ مِّاْئَةُ حَبَّةٖۗ وَٱللَّهُ يُضَٰعِفُ لِمَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ٢٦١﴾[البقرة: ۲۶۱].
«مَثَل [صدقاتِ] کسانى که اموالِ خود را در راه خدا انفاق مىکنند همانند دانهاى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشهاى صد دانه باشد و خداوند براى هر کس که بخواهد [آن را] چند برابر مىکند، و خداوند گشایشگر داناست.»
۳- تصور یک حالت به صورت محبوبی به قصد تکریم صاحب آن، مانند:
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطَۡٔهُۥ فََٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ﴾[الفتح: ۲۹].
«محمّد جرسول خداست و کسانى که با اویند بر کافران سختگیر و در میان خود مهربانند. آنان را در حال رکوع و سجده مىبینى که از خداوند فضل و خشنودى مىجویند. نشانه [درستکارى] آنان از اثر سجده در چهرههایشان پیداست. این وصف آنان در تورات و وصفشان در انجیل است. مانند کشتى هستند که جوانهاش را بر آورد آن گاه آن را تنومند ساخت آن گاه ستبر شد، سپس بر ساقههایش ایستاد کشاورزان را شگفت زده مىسازد تا از [دیدن] آنان کافران را به خشم آورد.»
۴- تصور شیء قبیح به صورتی قبیح تا نفس از آن نفرت گیرد، مانند:
﴿وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا﴾[الحجرات: ۱۲].
«و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد.»