باب آنچه در خصوص تصویر گران (مجسمه سازان) آمده است
از ابوهریوهسروایت شده است [۴۰۵]که گفت: رسول خدا صفرمودند: خداوند متعال فرموده است:
چه کسی ظالمتر و ستمگرتر از آن کسی است که میرود تا همانند من خلق کند (اگر میتواند وراست میگوید) پس ذره یا دانه گیاه یا دانه جویی را خلق کند. مسلم و بخاری این حدیث را آوردهاند. [۴۰۶]
مسلم و بخاری از عایشهلنیز روایت کردهاند: رسول خداصفرمودند: بدترین عذاب در روز قیامت عذاب کسانی است که با مخلوقات خداوند شبیه سازی میکنند [۴۰۷](یعنی چیزهای را میسازند و آن را به ساختههای خداوند شبیه و مانند میکنند).
(همچنین) مسلم و بخاری از ابن عباس روایت کردهاند که گفت: از رسول خداصشنیدم که میفرمود: هر تصویرگر(مجسمه سازی) در آتش خواهد افتاد، هر تصویر (مجسمه ای)که درست کرده است برای او در ان نَفَس قرارداده میشود تا به وسیله آن در جهنم عذاب داده شود.
مسلم و بخاری به صورت مرفوع از ابن عباس آوردهاند که هرکس صورت (مجسمهای) را در دنیا بسازد مجبور میشود تا در آن روح بدمد، (آن را زنده کند) در حالی که قادر به دمیدن روح در آن نیست. [۴۰۸]
مصنف /این باب را با آنچه در خصوص تصویر گردان آمده است «آغاز نموده است».
و مقصود از آنچه آمده است یعنی: عقوبت و عذاب شدیدی که در خصوص این افراد در شریعت مطرح شده است پیامبر صعلت در پی داشتن چنین عقوبتی را خود بیان کرده است و آنهم مشابهت و همانند سازی با خلقت خداوند است. زیرا خلق و امر از آن خداوند است، او پروردگار و صاحب اختیار هر چیزی است و او خالق همه چیز است، اوست که تمامی مخلوقات را شکل و صورت بخشیده است و در آنها نفسهایی دمیده است که به وسیله آن زندگی و حیاتشان حاصل گشته است. همانگونه که خداوند فرموده است: ﴿ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥۖ وَبَدَأَ خَلۡقَ ٱلۡإِنسَٰنِ مِن طِينٖ٧ ثُمَّ جَعَلَ نَسۡلَهُۥ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ٨ ثُمَّ سَوَّىٰهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِۦۖ وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ٩﴾[السجدة: ۷-۹].
یعنی: «آن کسی است که هر چه را آفریده، نیکو آفرید. و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد. سپس خداوند ذریه او را از عصاره آب ضعیف و ناچیزی پدیدآورد، آنگاه اندامهای او را تکمیل و آراسته کرد و از روح خود در او دمید و برای شما گوشها و چشمها و دلها آفرید اما شما کمتر شکر او را بجای میآورید».
تصویرگر هنگامی که شکل و صورتی را به شکل مخلوق خداوند مثل انسان یا چهار پا و حیوان درست میکند در واقع با خلقت خداوند همانند سازی و شبیه سازی کرده است. لذا آنچه را که درست کرده است روز قیامت مایه عذاب او خواهد بود. و در آن روز مکلف میشود که در آن روح بدمد و به آن حیات و زندگی بخشید ولی قادر به چنین کاری نیست. به دلیل اینکه گناه او بزرگترین گناه است، عذاب و عقاب او نیز شدیدترین عذاب خواهد بود.
بنابراین هنگامیکه حال و وضع صورتگری که به زعم خود مثل مخلوق خدا و شبیه آن را ساخته است اینگونه باشد، حال وضع کسی که مخلوق خداوند را در برابری وهمسانی خداوند قرار میدهد چگونه خواهد بود؟! خداوند را به مخلوقش شبیه و مانند میکند و عبادتی را که مأمور شده است تنها به خداوند اختصاص دهد، برای آن مخلوق انجام میدهد.
اعمالی را که تنها شایسته است برای خداوند انجام شود و تنها خداوند آن را از بنده میپذیرد و بدان خشنود و راضی میشود برای غیر خداوند انجام میدهد، پس وضعیت چنین فرد و یا افرادی چگونه خواهد بود؟
تساوی و همسان قرار دادن مخلوق با خالق با به جاآوردن حقی که هیچ مخلوقی شایستگی و استحقاق آن را ندارد و شریک قرار دادن آن مخلوق برای خداوند پاک و بلند مرتبه با انجام چیزی که تنها ویژه خداوند است، بزرگترین گناهی است که خداوند بوسیله آن نافرمانی میشود. به همین سبب پیامبران خود را گسیل داشت و کتابهایش را نازل کرد، برای بیان چنین شرکی، برای بازداشتن از آن و خالص گردانیدن عبادت با انواع گوناگونش برای خداوند متعال، بنابراین خداوند متعال فرستادگان خود و کسانی را که از آنان اطاعت کردهاند نجات خواهد داد و هرکس را که توحید را انکار کرده و بر شرک و همتا قراردادن برای خداوند استمرار ورزند هلاک خواهد ساخت چرا که هیچ گناهی بزرگتر از آن نیست به همین سبب خداوند فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُۚ وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِيمًا٤٨﴾[النساء: ۴۸].
یعنی: «خداوند شریک قرار دادن برای خود را نمیبخشد و غیر از آن را برای هرکس که بخواهد میبخشد». یا در جای دیگر فرموده است: ﴿وَمَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَتَخۡطَفُهُ ٱلطَّيۡرُ أَوۡ تَهۡوِي بِهِ ٱلرِّيحُ فِي مَكَانٖ سَحِيقٖ٣١﴾[الحج: ۳۱].
یعنی: «کسی که برای خدا انبازی قرار دهد، انگار از آسمان فرو افتاده است و پرندگان او را میربایند یا اینکه تند باد او را به مکان دوری پرتاب میکند».
مسلم از ابو الهیاج روایت کرده است که گفت: علی سبه من گفت: آیا ترا بدآنچه که رسول خدا صمرا بدان فرستاده (مأمور کرده)نفرستم؟ اینکه هر تصویری را که برخوردی خراب کنی و هر قبر بلندی که میبینی با خاک یکسان نمایی. [۴۰۹]
مصنف در اینجا به روایتی که مسلم از ابو الهیاج روایت کرده، استناد نموده است که گفت: علیسبه من گفت: آیا ترا بدآنچه که رسول خداصمرا بدان فرستاده (مأمور کرده) نفرستم؟ اینکه هر تصویری را که برخوردی خراب کنی و هر قبر بلندی که میبینی با خاک یکسان نمایی.
این حدیث تصریح دارد که پیامبرصعلی را به همین منظور گسیل داشته و مأمور ساخته است.
تخریب و نابود ساختن تصاویر به دلیل مشابهت آنها با مخلوقات خداوند بوده است ولی یکسان بودن قبرها با زمین به منظور پیشگیری از وقوع در شرک و جلوگیری از اسباب و ابزاری که منجر به آن میشوند. از این رو خوف فتنه تعظیم قبور و ارباب قرار دادن آنها وجود دارد. مصروف کردن همت و توان خود برای اینگونه امور و امثال آنها از مصالح، مقاصد و واجبات دین هرگاه مورد تساهل و کوتاهی قرار گرفته، آنچه محذور و ممنوع بوده اتفاق افتاده است و فتنه ارباب قبرها بالا گرفته و قبر پرستی فزونی پیدا کرده است و قبرستان جایگاهی برای تعظیمکنندگان و پرستندگان قبرها شده و به همین منظور به آنجا سفر میکنند و عبادات اصلی و مهم را برای قبرها انجام میدهند عباداتی مثل دعا، طلب یاری و کمک کردن، تضرع نمودن، قربانی و نذور انجام دادن و سایر اعمال مشرکانهای که از آنها بر حذر داشته شدهاند.
علامه ابن قیم/میگوید: هرکس سنت رسول خدا صرا در خصوص قبرها و آنچه در این خصوص امر کرده و آنچه از آن نهی نموده و آنچه اصحاب وی بر آن بودند در کنار رفتار و عقیده مردم امروز قرار دهد، در خواهد یافت که یکی ضد دیگری و مناقض آن است به طوری که این دو هر گز با همدیگر جمع نخواهند شد.
پیامبرصاز نماز گزاردن به سوی قبرها نهی کرده است ولی اینان به سوی آن و در کنار آن نماز میخوانند.
پیامبرصاز برگزیدن قبرها به عنوان مساجد منع کرده است ولی اینان بناهایی را بر آنها میسازند و آنها را همانند خانههای خدا بارگاه مینامند.
پیامبرصاز روشن کردن چراغ بر قبر نهی کرده است ولی اینان به منظور روشن کردن شمع و چراغ بر آنها چه وقفها که نمیکنند! پیامبرصنهی کرده است که قبرها عید واقع شوند ولی اینان چه اعیاد و مناسکی که در آن انجام نمیدهند، در قبرستانها مانند گردهمایی برای عید یا بیشتر از آن گردهم میآیند و اجتماع تشکیل میدهند.
پیامبرصبه همسطح بودن قبرها با زمین فرمان داده است. [۴۱۰]همانطوری که مسلم در صحیح خود از ابو الهیاج اسدی که در این باب مطرح شده روایت کرده است. همچنین حدیث ثمامة بن شفی که مسلم آورده است وی گفت: ما به همراه فَضالة بن عبید در رودس در سرزمین روم بودیم یکی از همراهان ما در گذشت فضالة دستور داد که قبرش همسطح زمین باشد. سپس گفت: از رسول خدا صشنیدم که به هموار و همسطح بودن قبرها فرمان دادند.
اینان در مخالفت با این حدیث زیاده روی میکنند، قبر را همانند خانه از زمین بالا میبرند و بر آن ضریح و گنبد بر پا میکنند.
پیامبرصاز گچکاری و ساختمان سازی بر قبر نهی فرموده است، همانطوری که مسلم در صحیح خود [۴۱۱]از جابرسروایت کرده است که گفت: رسول خداصاز گچکاری قبر و ستون و بنا قرار دادن بر آن نهی کرده است.
از نوشتن بر قبر نهی کرده است همانطوری که ابو داود در سنن خود از جابر روایت کرده است که رسول خداصاز گچکاری و نوشتن قبرها نهی فرمودند. [۴۱۲]ترمذی میگوید: حدیث حسن صحیح است در حالیکه اینان تخته سنگهایی بر روی قبرها قرار داده و بر آن قرآن چیزهای دیگری مینویسند.
رسول خدا صاز اینکه غیر از خاک قبر بر قبر اضافه شود نهی کرده است، همانطوری که ابو داود [۴۱۳]مثل حدیث قبل از جابر روایت کرده است که رسول خدا صاز گچکاری، نوشتن، و اضافه کردن بر قبرها را نهی فرمودند در حالیکه اینان آجر و گچ و سنگ را به قبر میافزایند و اضافه میکنند. ابراهیم نخعی میگوید: آنان (یاران پیامبر ص) از آجر قرار دادن بر قبرهایشان کراهت داشتند. مقصود اینکه تعظیم کنندگان قبرها، کسانی که قبرها را به عنوان عید برگزیدهاند بر آنها چراغ روشن کرده مسجد و گنبد به آنچه پیامبرصبدان فرمان داده مخالفت میورزند و با آنچه آورده است میجنگند و بزرگتر از همه اینکه قبرها را مسجد بر میگزینند و بر آنها چراغ روشن میکنند و این کار از گناهان کبیره است. فقها اعم از پیروان احمد و دیگران به تحریم این کار تصریح کردهاند.
ابو محمد مقدسی میگوید: اگر روشن کردن چراغ بر قبرها مباح بود انجام دهنده آن نفرین نمیشد. چرا که این کار هدر دادن بیهوده مال و زیاده روی در تعظیم و بزرگداشت قبرهاست که بسیار به تعظیم بتها شبیه است. در ادامه میگوید: به دلیی این خبر، مسجد برگزیدن قبرها جایز نیست، چرا که پیامبرصفرمودند: خداوند یهود و نصاری را به دلیل اینکه قبرهای انبیا و صالحان را مسجد قرار دادند نفرین و لعن کرده است و از آنچه آنان انجام دادهاند برحذر داشته است. این حدیث به صورت متفق علیه روایت شده است. [۴۱۴]زیرا گچکاری کردن قبرها و نماز گزاردن در نزد آنها به بزرگداشت و تعظیم برای تنها به طریق سجده کردن برای آنها و تقرب جستن به آنها شبیه است چنانچه روایت کردیم که سرآغاز پرستش بتها تعظیم مردهها از طریق ساختن تصویر و مجسمه صاحبان آنها و مسح کردن بر آنها و نماز گزاردن در کنار آنها بود. پایان.
گمراهی این مشرکان گمراه به جایی رسیده است که برای قبرها مراسم حج تشریع کردهاند و مناسک و آدابی برای آن قرار دادهاند تا جایی که برخی از تندروانشان در این زمینه کتاب تالیف کرده و آن را «مناسک حج المشاهد نامیده است».
یعنی: آداب حج بارگاهها تا زیارت این قبرها را به خانه خدا (بیت الحرام) همانند و تشبیه کنند. پنهان و پوشیده نیست که چنین کاری جدایی از دین اسلام و وارد شدن در دین بت پرستان است به این تعارض و ضدیت بزرگی که میان آنچه پیامبرصتشریع کرده و مقصود وی از نهی در خصوص قبرها که قبلا گذشت بوده است و آنچه اینان وضع کرده و مقصودشان بوده است بنگر. بیتردید مفاسد این کار آنها بیشمار است.
از جمله مفاسد عملکرد آنان؛ بزرگداشت یک مکان و دچار فتنه و گمراه شدن به وسیله آن، برگرفتن جاهای خاص به عنوان عید که همیشه بدانجا مراجعه میکنند و اداب خاصی را در آن جا انجام میدهند، بار سفر بستن برای آن مکانها، مشابهت عملکرد آنان با اعمال بت پرستان با انجام اعمالی نظیر اعتکاف بر آن قبرها و ایستادن و ماندن در جوار آنها، آویختن ستر و پوشش بر آنها و نگهبانی دادن بر آنها به طوری که پرستندگان آن قبرها یا مکانها، مجاورت در نزد آنها را بر مجاورت مسجد الحرام ترجیح میدهند و نگهبانی آن را بالاتر و برتر از خدمت به مساجد میدانند، از نظر آنان بسیار شنیع و ناپسند است برای کسی که نگهبان و قیم آنجاست از اینکه در یک شب شمعی که در آن مکان آویخته شده، خاموش شود؛ وای به حال او اگر چنین چیزی صورت گیرد، از جمله اعمال دیگری که انجام میدهند نذر و قربانی برای آن و نگهبانان و متولیان آن است. اعتقاد چنین مشرکانی این است که بوسیله آن مکان یا شخص بلا رفع شده و بر دشمنان خود پیروز میشوند، باران فرو میریزد و گرفتاریها رفع میگردند، نیازها پایان یافته و مظلوم یاری داده میشود وکسی که میترسد، در پنهاه آنها در امن و امان است. از جمله مفاسد دیگری که این اعمال آنها دارد این است که مشمول نفرین و لعنت خدا و رسول خدا میشود. چرا که بر قبرها مسجد قرار داده و بر آنها چراغ روشن کردهاند. در کنار قبرها دچار شرک اکبر شدهاند با این اعمال خود صاحب آن قبرها را آزار و اذیت میکنند. زیرا آنان از این کار به شدت کراهت دارند و آن را ناپسند میشمارند. همانگونه که مسیح ÷ناپسند میدارد آنچه را که در کنار قبر او انجام میدهند. به همین ترتیب انبیاء، اولیاء و مشایخ با عملی که همانند آن مسیحیت انجام میدهند اذیت میشوند و مایه رنجش خاطر آنان است. در روز قیامت از این مشرکان تبری میجویند همانگونه که خداوند میفرماید:
﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَقُولُ ءَأَنتُمۡ أَضۡلَلۡتُمۡ عِبَادِي هَٰٓؤُلَآءِ أَمۡ هُمۡ ضَلُّواْ ٱلسَّبِيلَ١٧ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ مَا كَانَ يَنۢبَغِي لَنَآ أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ وَلَٰكِن مَّتَّعۡتَهُمۡ وَءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ نَسُواْ ٱلذِّكۡرَ وَكَانُواْ قَوۡمَۢا بُورٗا١٨﴾[الفرقان: ۱۷-۱۸].
یعنی: «روزی که خداوند همه مشرکان را به همراه همه کسانی که بجز خدا میپرستیدند گرد میآورد و میگوید: آیا شما این بندگان مرا گمراه کردهاید یا اینکه خودشان گمراه گشتهاند، آنان میگویند تو منزه و بدور هستی. ما را نسزد که جز تو سرپرستانی برای خود برگزینیم و لکن آنان و پدران و نیاکانشان را برخوردار نمودهای تا آنجا که یاد ترا فراموش کردهاند و مردمانی تباهی شده و هلاک گشتهاند».
خداوند به مشرکان میفرماید: ﴿فَقَدۡ كَذَّبُوكُم بِمَا تَقُولُونَ﴾[الفرقان: ۱۹] یعنی: «آنچه میگویید شما را تکذیب میکنند و دورغگو میشمارند».
در جایی دیگر فرموده است: ﴿وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ يَٰعِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَيۡسَ لِي بِحَقٍّۚ﴾[المائدة: ۱۱۶].
یعنی: «و (آنگاه را به یادآور که) خداوند میگوید: ای عیسی پسر مریم آیا تو به مردم گفتهای که بجز الله من و مادرم را هم دو معبود دیگر بدانید؟ عیسی میگوید ترا منزه از آن میدانم که دارای شریک و انباز باشی، سزاوار من نیست که چیزی به ناحق بگویم»و فرموده است:
﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ يَقُولُ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ أَهَٰٓؤُلَآءِ إِيَّاكُمۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ٤٠ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِمۖ بَلۡ كَانُواْ يَعۡبُدُونَ ٱلۡجِنَّۖ أَكۡثَرُهُم بِهِم مُّؤۡمِنُونَ٤١﴾[سبأ: ۴۰-۴۱].
از مفاسد دیگر آن از بین بردن سنتها وزنده کردن بدعتها، برتری دادن این قبرها و مکانها بر مکانهایی که بهترند و در نزد خداوند دوست داشتنیترند. قبر پرستان مقصودشان از این اعمال تعظیم و احترام و فروتنی و لطافت قلب و با تمام وجود معتکف شدن بر مردگان است. همان کارهایی که در مساجد انجام نمیدهند و آن حالتها با نظیر وشبیه آنها در مساجد برای آنان حاصل نمیشود، آنچه پیامبرصدر خصوص زیارت قبرها تشریع نموده و بدان اجازه داده است، صرفاً به منظور یاد آوری آخرت و نیکی در حق صاحب قبر از طریق دعا کردن و رحمت فرستادن بر او، طلب مغفرت برای او و درخواست عافیت و بخشش برای او بوده است. که با این کار زیارت کننده هم به خود و هم به مرده نیکی میکند. ولی این مشرکان مساله را دگرگون ساخته و دین را وارونه کردهاند. هدف زیارت را شریک خدا قرار دادن مرده تلقی کردهاند از او یا بوسیله او میخواهند و نیازهایشان را از او درخواست میکنند. نزول برکت را از او طلب میکنند و از او میخواهند به آنان بر دشمنانشان نصرت و یاری برساند و کارهایی از این دست در واقع هم به خودشان بدی میکنند و هم به مرده مذکور.
رسول خدا صمردم را به منظور سد ذریعه (پیشگیری از اسبابی که منجربه شرک میشوند) از زیارت قبرها بازداشت. هنگامی که توحید در دلهایشان جایگزین گشت، به شیوهای که خود تشریع نموده است به آنان اجازه زیارت قبور را داد. و آنها را از اینکه بیهوده گویی کنند و زشت بگویند نهی کرده است و بزرگترین زشتگویی شرک گفتاری و رفتاری در کنار قبرهاست.
در صحیح مسلم [۴۱۵]از ابو هریره روایت شده است که رسول خدا صفرمودند: قبرها را زیارت کنید که آنها مرگ رابرای شما یادآور میشوند.
از ابن عباسبروایت شده است گفت: رسول خدا صبر قبور مدینه گذر کرد پس رو به آنها نمود و فرمود: سلام بر شما ای اهل قبور، خداوند ما و شما را بیامورزد. شما پیشتر از ما رفتید و ما نیز به دنبالتان خواهیم آمد. احمد و ترمذی این حدیث را روایت کردهاند که ترمذی آن را حسن تلقی کرده است. [۴۱۶]
این همان زیارتی است که پیامبر صبرای امت خود تشریع نموده و به آنان تعلیم داده است. آیا چیزی از آنچه اهل شرک و بدعت بدان اعتماد و تکیه میکنند وجود دارد؟ یا اینکه آن را از هر جهت در تضاد با آن چیزی میبینند که آنها انجام میدهند و برآن هستند؟ چه نیکوست سخن مالک بن انس که میگوید: پایان این امت جز با آنچه که ابتدای آن اصلاح شده اصلاح نخواهد شد. هر میزان تمسک امتها به عهدی که با پیامبران بستهاند ضعیف شده و ایمانشان کاهش یافت در عوض آن شرک و بدعت در میان آنان فزونی پیدا کرد.
سلف صالح توحید خود را سره و خالص گردانید و از حریم آن دفاع کرد و رعایت نمود. به طوری که هرگاه یکی از آنان به پیامبرصسلام میداد سپس قصد دعا داشت رویش را به سوی قبله میچرخاند.
و پشت خود را به دیوار قبر کرده سپس دعا میکرد. از امامان چهارگانها اهل سنت نص وارد شده است که در هنگام دعا رو به قبله میایستادند و حتی در نزدیکی و جوار قبر دعا نمیکردند. زیرا دعا کردن عبادت است. ترمذی و دیگران روایت کردهاند که دعا همان عبادت است [۴۱۷]سلف عبادت را تنها به خداوند اختصاص میدادند و برای او خالص میکردند و آن را در نزد قبرها انجام نمیدادند مگر آنچه که پیامبرصبدان اجازه داده بود، نظیر دعا برای صاحبان قبرها و طلب مغفرت و بخشش برای آنان.
ابو داود از ابوهریره [۴۱۸]آورده است که گفت: رسول خداصفرمودند منازل خود را قبر قرار ندهید قبر مرا عید قرار ندهید، برمن صلوات بفرستید هر جا که باشید صلوات شما به من میرسد. سند این روایت جید و راویان آن موثق و مشهورند.
مقصود از منازلتان را قبر قرار ندهید یعنی اینکه نماز، دعا، قرائت قرآن را در آن تعطیل نکنید که به منزله قبرها شوند پیامبرصبه اختصاص دادن نافله در منازل دستور داده و از اختصاص آن به قبرها نهی فرموده است و این برخلاف و ضد عملکر مشرکان یهودی و مسیحی و نظایر آنهاست.
مفاسد بسیار بزرگی در تعظیم قبرها و برگزیدن آنها به عنوان عید وجود دارد که فقط خداوند از آن آگاه است. خداوند به سبب آن بر کسی که در قلب آن وقار خداوند و غیرت توحید و نکوهش شرک باشد خشمگین نمیشود. از جمله مفاسد قبرها عبارتند از: عید برگزیدن آنها، نماز گزاردن در آنها، طواف کردن بر آنها، بوسیدن و لمس کردن آنها، پاشیدن خاک آنها بر چهره، پرستش صاحبان آنها، طلب کمک و یاری از آنها، در خواست پیروزی، رزق، عافیت و پرداخت دین از آنها، گشایش گرفتاریها، در خواست رفع اندوه و غم از آنها و انواع در خواستهایی که بت پرستان از بتهای خود تقاضا میکردند. اگر به اغراق کنندگانی که قبرها را عید میگیرند بنگری، هنگامی که قبرهای مورد نظر خود را از دور میبینند از زین شترها و چهارپایان سواری خود پایان آمده، پیشانی خود را بر زمین گذاشته و زمین را میبوسند، دستارهایشان را برداشته، داد و فریادشان بلند میشود، به حدی گریه میکنند که هق هق گریه آنان شنیده میشود، از کسی طلب یاری و کمک میکنند نه جهان را آغاز میکند و نه چیزی را بر میگرداند، فریاد زدهاند ولی از مکانی بسیار دور، هنگامی که به قبر نزدیک میشوند دو رکعت نماز بجا میآورند. میپندارند که به اجر و پاداشی دست یافتهاند حال آنکه بر کسی که به دو قبله نماز میخواند پاداشی نیست، میبینی در اطراف قبر سجده و رکوع میکنند و از مرده فضل و رضوان میطلبند حال آنکه دستان خود را از پیشیمانی و حسرت پر میکنند. پس اشکهایی که در اینجا ریخته میشود برای غیر خدا – حتی برای شیطان – است. صداهایی که بلند میشوند نیز برای غیر خداست. از مرده نیازها طلب میشود و رهایی از مشکلات درخواست میگردد. رفع اندوه و بینیازی از صاحب قدرتان و سلامت عافیت از بیماریها و بلاها را از آنان میخواهند. پس شروع به طواف کردن و چرخیدن به دور قبر میکنند. در واقع با این کار آن قبر را به بیت الحرام که خداوند آن را مبارک و هدایت گر عالمیان قرار داده است، تشبیه میکنند. سپس شروع به بوسیدن و لمس کردن آن قبر میکنند. آیا حجر الاسود را دیدهای که زیارت کنندگان خانه خدا با آن چکار میکنند ؟ گروه مشرکان با قبرها چنان اعمالی و حتی بیشتر از آن انجام میدهند چنان که پیشانی و صورتشان را بدان میمالند، به طوری که برای خداوند و در پیشگاه اوسجده نمیکنند و پیشانی به زمین نمیمالند. سپس مناسک حج قبر را با کوتاه کردن موی سر و تراشیدن ریش کامل میکنند. بهره خود را از آن بت میگیرند لذا هیچگونه بهره و نصیبی در نزد خداوند ندارند. قربانی کنندگان برای آن بت قربانی میکنند. که نماز، مناسک و قربانیهای آنان برای غیر خداوند که پروردگار جهانیان است، انجام میگیرد. اگر به آنان بنگری میبینی برخی از آنان به برخی دیگر تهنیت و شاد باش میگویند. و به یکدیگر میگویند، خداوند به شما و ما پاداش کامل و بهره کافی عطا کند هنگامی که از زیارت و حج قبر بر میگردند کسانی که با آنان به آن مناسک نرفتند و هم فکر آنان هستند، از آنان میخواهند تا ثواب حج قبر را به همان بهای کسی که به حج بیت الحرام نرفتهاند عوض کنند. میگویند: خیر، با حج تمام سالهای بیت الحرام قابل برابری و معاوضه نیست. (یعنی ثواب زیارت آن قبور و انجام مناسک یک بار آن را بیشتر از چندها بار مکه و بیت الحرام میدانند) و الله اعلم.
این تمام آن چیزهای نیست که از آنان حکایت کردیم و تمامی بدعتها و گمرهیهای آنان را بر نشمردهایم. چرا که گمراهیها و بدعتهای آنان بیش از آن است که بخاطر برسد و در خیال بگنجد. منشاء و سر آغاز پرستش بتها در میان قوم نوح – همان گونه که قبلا گذشت – این گونه بود. هرکس کمترین بویی از علم و درک برده باشد میداند که از مهمترین مسائل جلوگیری از اسبابی است که منجر به چنان حرام و محظوری میشود و صاحب شریعت خود آگاهتر است به عاقبت و سرانجام آنچه که از آن نهی میکند و آنچه که این مسائل منجر به آن میشوند. و خود در نهی از آن و عذابی که در پی آن میآید حاکمتر و قاضیتر است. میداند که خیر و هدایت در اتباع و اطاعت ودر همان چیزی است که او گفته است و شر و گمراهی درنافرمانی از شریعت او و مخالفت با آن است.
این سخن ابومحمد مقدسی /علیه بود.
از جمله مسائلی که در این باب مطرح گردید عبارتند از:
نخست: سخت گیری شدید بر تصویر گران (مجسمه سازان).
دوم: تذکر و یاد آوری علت سخت گیری فوق و آن هم به علت ترک ادب با خداست به دلیل این گفته خداوند که از طریق حدیث قدسی وارد شده است که فرموده است: کیست ظالمتر از آن کسی که میرود تا همچون مخلوق من را خلق کند.
سوم: هشدار و یادآوری قدرت خداوند و ناتوانی تصویرگران به دلیل این فرموده خداوند که اگر میتوانند خلق کنند پس یک ذره یا دانه گیاه یا دانه جو را خلق کنند.
چهارم:تصریح به اینکه تصویرگران(مجسمه سازان) از همه مردم بیشتر عذاب خواهند دید.
پنجم: خداوند به تعداد هر مجسمهای یک نفر را خلق میکند تا صورتگر (مجسمه ساز) به وسیله او عذاب داده شود.
ششم: خداوند مجسمه ساز را مکلف میکند که در آنچه شکل داده و خلق کرده است روح و حیات بدمد.
هفتم:دستور شریعت مبنی بر نابودی مجسمهها در صورت یافت شدن آنها.
[۴۰۵] بخاری: کتاب اللباس (۵۹۵۳)باب نقض الصور و مسلم: کتاب الباس و الزینة (۲۱۱۱)(۱۰۱) باب تحریم صورة الحیوان. [۴۰۶] بخاری: کتاب الباس (۵۹۵۴) باب ماوطی من التصاویر، مسلم: کتاب الباس و الزینه (۲۱۰۶)(۹۲) باب تخریم تصویر صورة الحیوان. [۴۰۷] بخاری به روش خود آن را آورده است کتاب البیوع (۲۲۲۵) باب بیع التصاویر التی لیس فیها روح، مسلم: کتاب اللباس و الزینة (۲۱۱۰)(۱۰۰) باب تحریم تصویر صورة الحیوان. [۴۰۸] بخاری: کتاب الباس (۵۹۶۳) باب من صور صورة کلف أن ینفخ فیها و لیس بنافخ، مسلم: کتاب الباس و الزینه (۲۱۱۰)(۱۰۰)باب تحریم تصویر الحیوان. [۴۰۹] مسلم: کتاب الجنائز (۹۶۹)(۹۳) باب الامربتسویة القبر. [۴۱۰] مسلم: کتاب الجنائز (۹۶۹)(۹۲) باب الامر بالتسویة القبر. [۴۱۱] تخریج آن در شماره {۱۷۱}گذشت. [۴۱۲] صحیح است: ابو داود: کتاب الجنائز (۳۲۲۵) باب فی البناء علی القبر با لفظ «نهی أن یقید علی القبر و أن یجصص و یبنی علیه: ترمذی کتاب الجنائز (۱۰۵۲) با لفظ «نهی النبی صلى الله عليه وسلم أن تجصص القبور وأن یكتب علیها وأن یبنی علیه وأن توطا، البانی در احکام الخبائز (ص ۲۰۴) آن را صحیح دانسته است». [۴۱۳] صحیح است: ابو داود: کتاب الجنائز (۳۲۲۵)باب فی النباء علی القبر، البانی با روشهای خود در احکام الجنائز (ص۲۰۴) آن را صحیح قلمداد کرده است. [۴۱۴] تخریج آن در شماره (۱۶۶) قبلا گذشت. [۴۱۵] قسمتی از حدیث ابو هریره که مسلم آن را آورده است: کتاب الجنائز (۹۷۶)(۱۰۸) باب استئذان النبی ص و ربهﻷفی زیارة قبرامه که تخریج آن در شماره {۱۸۰} گذشت. [۴۱۶] ترمذی: کتاب الجنائز (۱۰۵۳) باب ما یقول الرجل إذا دخل المقابر.البانی آن را در احکام الجنائز ص (۱۹۷) و ضعیف الجامع (۳۳۷۱) تضعیف کرده است این حدیث را آنگونه که مؤلف گفته است احمد روایت نکرده است. [۴۱۷] صحیح است: ابو داود: کتاب الصلاة (۱۴۷۹)باب الدعا، ترمذی کتاب الدعوات (۳۳۷۲) باب فی فضل الدعا، نسائی در الکبری: همچنین در تحفة الاشراف (۹/۳)ابن ماجه کتاب الدعا (۳۸۲۸) باب فضل الدعا احمد (۴/۲۶۷) از حدیث نعمان بن بشیرسترمذی و ابن حبان (۲۳۹۶) و حاکم (۱/۴۹۰، ۴۹۱) آن را صحیح دانسته و ذهبی نیز موافقت کرده است، البانی در صحیح الجامع (۳۴۰۱) و ارناؤوط در تخریج شرح السنة (۱۳۸۴) آن را صحیح تلقی کردهاند. [۴۱۸] تخریج آن در شماره (۱۹۵) گذشت.