شرح حال و زندگی اصحاب کتب سته

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

اَلْحَمْدُ للّهِ وَالصَّلاَةُ عَلَى سَيَّدنا محمدٍ وَآلِهِ وَأَصْحَابِهِ وَأَتْباعِه إِلِى يِوْمِ الدّيْنِ.

در عهد فرخنده حضرت رسول اکرم محمد مصطفی جمردم برای حل مسائل و مطالب یومیۀ خود به رسول خدا مراجعه می‌کردند و نتایج خواسته‌های خود را از حضور پرسعادت او دریافت می‌داشتند و در همین عصر صحابه به حفظ و احیاناً نوشتن حدیث از پیغمبر خدا اقدام می‌کردند.

صحابۀ کرام پیروی و اطاعت از فرمان خدا و رسول را مایۀ سعادت و پیروزی دو جهانی می‌دانستند و با این ایمان و اطاعت و اعتقاد هدف بزرگ و معنوی خود را تقویت می‌نمودند.

* در عصر صحابۀ کرام و در بدو خلافت حضرت ابوبکر صدیقسروش حضرت صدیقساین بود که اول از قرآن و حدیث درک مسائل را می‌نمود و بعد با کبار صحابه در مورد مسائلی که درست از قرآن و حدیث استنباط نمی‌شد مشورت می‌کرد؛ و رأی اجماع صحابه بر مصداق حدیث نبوی: «لا تَجْتَمعُ أُمَّتِيْ عَلَى الْخَطَأ» [۱]، در این خصوص حجت بود.

* حضرت عمر فاروقسنیز این روش را داشت و رأی دسته جمعی صحابه به عنوان قانون الهی و حکم ثابت به مسلمین اعلام می‌شد. بنابراین، مصدر تشریع به ۱- قرآن، ۲- حدیث، ۳- اجماع معین شد.

یکی از تأسیسات بسیار مهم اسلام برای مقابله با اوضاع و احوال جدید، اجتهاد با کوشش در راه استخراج و استنباط احکام فقهیه است، پیغمبر اکرم جهنگامی که معاذ بن جبلس [۲]را به یمن فرستاد، پرسید: «به چه چیز حکم می‌کنی؟» گفت: به کتاب خدا، فرمود: «اگر نیابی؟» گفت: به سنت رسول خدا، باز حضرت سؤال نمود: «فَاِنْ لَمْ تَجِدْ» جواب داد: «أَجْتَهِدُ رَأْيِي» اجتهاد به رأی می‌کنم، آنگاه پیغمبر جفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَفَّقَ رَسُولَ رَسُولِهِ لِمَا يَرْضَاهُ» [۳].

* جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هندوستان در کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» [۴]در عظمت پیغمبر اسلام و اسلام می‌گوید: «محمد در شهر مدینه پیامی برای حکمرانان و پادشاهان جهان فرستاد [۵]، از فرستادن همین پیام‌ها می‌توان تصور کرد که محمد چه اعتماد و ایمانی را در مردم کشورش نیز به وجود آورد، به طوری که آن مردمان بیابان‌گرد توانستند بر نیمی از جهان معلوم آن زمان مسلط گردند، ایمان و اعتماد به نفس چیز بزرگی است و این ثمرات عالی را، با پیام برابری و برادری بوجود آورد. محمد ده سال پس از هجرت درگذشت، در حالی که ملتی را ساخته بود که در راه یک هدف بزرگ و عالی پیش می‌رفتند، پس از او ابوبکر یکی از اعضاء خانواده اش، دو سال و سپس عمر ده سال خلافت کرد، ابوبکر و عمر مردان بزرگی بودند که بنیان و عظمت حکومت اسلامی را استوار ساختند، آن‌ها به عنوان خلیفه، مقام ریاست روحانی و سیاسی را به عهده داشتند، یعنی هم پادشاه و رئیس سیاسی و هم پیشوا و رهبر مذهبی شمرده می‌شدند، در نظر آن‌ها دمکراسی اسلام، یک چیز واقعی و زنده بود» [۶].

آلفرد گییوم مدیر دانشکدۀ کولهام و استاد سابق ألسنة شرقی دانشگاه دورهام در مقدمۀ کتاب «میراث اسلام» یا «آنچه مغرب زمین به ملل اسلامی مدیون است» [۷]گوید: کتاب میراث اسلام در جستجوی آن دسته از اصول علمی و صنعتی و فرهنگی و معنوی اروپا است که از دنیای اسلامی اخذ شده و از جهان عربی سرچشمه گرفته، ولی نباید تصور نمود علوم مورد بحث مخصوص مذهب اسلام و ساکنین شبه جزیرۀ عربستان بوده، بلکه آنچه از این سرچشمۀ فیاض نصیب مغرب گشته از مللی بوده است که مذهب اسلام را پذیرفته‌اند، همین مذهب اسلامی و امپراطوری بزرگ اسلامی بوده است که علوم و صنایع ملل گوناگون را با یکدیگر ترکیب نموده و آن را به صورت کامل و زیبائی به جهان علم و صنعت اهدا کرده است.

در این کتاب در فصل اصول جامعۀ اسلامی گوید: شریعت وضع برادری و برابری و اجتماع ایمان‌آورندگان و فرمانروائی خداوند، اصول قوانین را تشکیل می‌دهد اطاعت محض به این قانون هم یک وظیفۀ اجتماعی و هم یک عقیدۀ ایمانی است.

و باز به نقل از «رنان» [۸]گوید: اسلام مذهب انسان است، اسلام می‌خواهد فعالیت‌های انسان را به حد اعلا برساند، در اینصورت می‌توانیم با فقهای اسلام هم‌عقیده شویم و بگوئیم اساس واقعی قانون اسلام، آزادی است.

در مورد خلفا می‌نویسد: خلافت به عقیدۀ فقها یک برنامه سیاسی اسلامی است، چهار نفر از جانشینان پیغمبر در عصر طلائی اسلامی خلافت کردند، اطاعت از خلیفه جزو واجبات حتمیه بود: از رئیس خود اطاعت کن اگر وی غلام سیاهی هم باشد.

* ژان ژاک روسو فیلسوف شهیر فرانسوی در کتاب قرارداد اجتماعی می‌گوید: «پیغمبر اسلام تنها کسی بود که دین و سیاست را توأم و متحد ساخت»، حضرت محمد، پیغمبر اسلام نظریۀ بهتری داشت و توانست سیستم سیاسی خود را به خوبی متحد سازد، تا وقتی که حکومت او در دست جانشینان و خلفای او (خلفای راشدین) باقی ماند، دارای یک حکومت خوب و واحد بودند [۹]. و مذهب و سیاست به یک معنی اداره می‌شد، در آن زمان نظر به این که جامعۀ مذهبی و نظامی اسلام مشترکاً دوشادوش هم گسترش یافتند، امرا و فرماندهان جیش علاوه بر مسئولیت‌های نظامی انجام وظایف پیش نمازی و امامت جماعت را نیز به عهدا داشتند و گاهی هم به کار قضاوت و داوری می‌پرداختند.

* فرید وجدی [۱۰]در دائرة المعارف خود در مورد فقه گوید: فقه در اصطلاح اسلامی علمی است که شامل باشد بر عبادات و معاملات [۱۱]، پیغمبر اکرم جاحکام فقه را از قرآن اخذ می‌کرد و آن را شرح می‌داد، مردم آن را یاد می‌گرفتند و حفظ می‌کردند و به آن عمل می‌نمودند، هنگامی که پیغمبر خدا از دنیا رفت ابوبکرسجانشین او شد و عمل می‌کرد به آنچه که از قرآن می‌دید و از آنچه که از پیغمبر می‌شنید و اگر موضوع را از قرآن و سنت نمی‌یافت، از دیگران که از پیغمبر شنیده باشند سؤال می‌کرد، عمر، عثمان و علی نیز این روش را داشتند.

* شیخ ابواسحاق شیرازی در طبقات الفقهاء تحت عنوان «ذکر فقهاء صحابه» ابتدا به ذکر خلفاء راشدین می‌پردازد. بنابراین، ما هم مختصر در بارۀ زندگی آنان بحث می‌کنیم.

[۱] در بعضی روایات: «لا تَجْتَمعُ أُمَّتِي عَلَى الضَّلالِ». [۲] متوفی به سال ۱۷ یا ۸۱. [۳] صحیح الترمذی جلد ۳ صحفۀ ۱۱۶ موافق با این مضمون تأئید کرده است. [۴] ترجمۀ محمود تفضلی جلد ۱ صفحۀ ۲۹۲ – موافق با مندرجات جمع الجوامع ولب الأصول و ضمناً شقوقی که در کتاب‌های اصول زیاد شده از متفرعات مصادر تشریع بالا هستند، مصادر تشریع: کتاب، سنت، اجماع، قیاس. (تاریخ الفقه الإسلامی دکتر یوسف موسی) صفحۀ ۱۵. [۵] و آن‌ها را به قبول خدای یگانه و رسولش دعوت کرد. [۶] نگاهی به تاریخ جهان، تألیف جواهر لعل نهرو – ترجمه محمود تفضلی جلد ۱ صفحۀ ۲۹۲ و ۲۹۳ – مطابق با ۶۳۲ میلادی. [۷] تألیف سیزده نفر از مستسرقین و استادان دانشگاه انگلستان، ترجمۀ مصطفی علم. [۸] ارنست ژوزف رنان نویسنده و دانشمند فرانسوی. [۹] قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو، ترجمۀ عنایت الله شکیبا صفحۀ ۱۳۸. [۱۰] دائرة المعارف فرید وجدی مطبعۀ دائرة المعارف قرن عشرین جلد ۷ صفحۀ ۳۵۷ و ۳۵۸. [۱۱] و احکام.