شرح حال و زندگی اصحاب کتب سته

فهرست کتاب

وفات بخاری

وفات بخاری

هنگامی که خالد بن احمد والی بخارا که خلیفۀ ابن طاهر بود، امر به اخراج بخاری از بخارا کرد، شیخ به قریۀ خرتنگ از دهات سمرقند (دو فرسخی سمرقند) رفت [۱۳۵]و در حدود دو فرسخ از بخارا دور شد، و در آنجا به خانۀ بستگانش رفت، شبی در دعای خود می‌گفت: «اللهم ضاقت عليَّ الأرض بما رحبت فاقبضني إليك» زمین با وسعتی که دارد بر من تنگ شده خداوندا مرا به سوی خودت قبض کن، هنوز یک ماه نرفته بود دعای او مستجاب شد.

محمد بن حاتم وراق گوید [۱۳۶]: از غالب بن جبرئیل که امام بخاری در خرتنگ به منزل او رفته بود، شنیدم، گفت: در این جا چند روز اقامت را اختیار کرد، سپس مریض شد، تا این که فرستاده‌ای از سمرقند رسید، از او درخواست کرده بودند که به سمرقند تشریف‌فرما شود، دعوت آن‌ها را پذیرفت آمادۀ حرکت و رکوب گردید، خف را پوشید و عمامه بر سر نهاد، وقتی که بیست قدم یا بیشتر رفت، من بازوی او را گرفتم و مردی دیگر مرکوب را می‌کشید تا سوار شود، او خدا رحمتش کند گفت: مرا رها کنید ضعیف شده‌ام «فَقَالَ: أَرْسِلوني فَقَدْ ضَعَفْتُ فَأَرْسلناهُ» ما او را وا گذاشتیم دعائی را خواند، سپس با حالت اضطجاع و درازکشیدن امر خدائی را به جای آورد، خدا او را رحمت کند.

ابوحسان کرمانی گوید: بخاری در خانه‌ای بود، وقتی که ما صبح او را یافتیم فوت کرده بود، بعد برحسب وصیت او، او را در سه کفن بدون قمیص و عمامه پوشاندیم نماز بر او خواندیم، هنگامی که او را در قریۀ «خرتنگ» دفن کردیم بوی بسیار خوش و معطری از خاک قبر او استشمام می‌شد، و ایامی طول کشید و مردم همه روز به سر قبر او می‌آمدند و از خاک معطر قبر او می‌بردند تا این که قبرش ظاهر گردید و ما قدرت حراست قبرا را نداشتیم، عاقبت چوب‌های مشبکی را برآن نصب کردیم تا دیگر دسترس به آن نداشته باشند.

بیکندی گوید: اگر قدرت می‌داشتم که به وسیلۀ عُمْر بخاری را زیاد کنم این کار را می‌کردم، فوت من فوت مرد واحدی بود، اما فوت محمد بن اسماعیل ذهاب علم است، علو مقام و کرامت او پس از او بر بعضی از مخالفینش ظاهر گردید و بر آرامگاه او وارد شدند اظهار توبه و انابت کردند.

غالب بن جبرئیل هم پس از او جز مدت کمی زندگی نکرد او هم در جوار قبر بخاری دفن گردید.

مهیب بن سلیم گوید [۱۳۷]: وفات بخاری در شب شنبه شب عید فطر در سال دویست و پنجاه و شش اتفاق افتاد، مدت عمر او شصت و دو سال سیزده روز کم بود.

رَحِمَهُ اللّهَ وَإِيَّانا وَجَمِيْعَ المؤمنين.

[۱۳۵] این مطلب را یقیناً از کتابی نقل کرده ام اما منقول عنه را فراموش کرده‌ام. [۱۳۶] مقدمۀ صحیح بخاری، ادارة الطباعة المنیریه، چاپ مصر، صفحۀ ۴۷. [۱۳۷] مقدمۀ صحیح بخاری، إدارة الطباعة المنیریه، چاپ مصر، صفحۀ ۴۷.