چرا بخاری احادیث معلقه را ذکر کرده است؟
مراد به احادیث معلقه و تعلیق این است [۱۲۵]که از اول اسناد آن یک نفر یا زیادتر حذف شده باشد، علت ایراد حدیث معلق ضیق مخرج حدیث بوده است و از قاعدۀ بخاری بوده که تکرار را نمیکرده، مگر این که یک فایده در آن منظور باشد و اگر مخرج گنجایش نداشته و حدیث شامل بر احکام بوده، حدیث را بر سبیل اقتصار و احتراز از تطویل ذکر کرده، دیگر از ذکر تمام حدیث و متن و اسناد آن استغنا حاصل کرده است.
امام دارقطنی بر بعضی از احادیث بخاری انتقاد کرده است – این احادیث صد و ده حدیث میباشد – و در سی و دو حدیث از آن شیخین (مسلم و بخاری) اشتراک دارند و هفتاد و هشت حدیث از آن مخصوص به اخراج بخاری میباشد. میگوییم: شکی نیست که بخاری و مسلم در این قسمت تقدم داشتهاند، بر سایرین اهل عصر و آشنائی کامل به صحیح و معلل داشتهاند، و کسی هم اختلاف ندارد و منکر نیست از این که علی بن مدینی عالمترین اقرانش به علل حدیث بوده و بخاری بیشتر این احادیث را از او اخذ کرده است.
البته احادیثی که مورد انتقاد قرار میگیرند، شش قسم اند:
۱- این که روات اختلاف زیاده و نقصان را در رجال اسناد داشته باشند [۱۲۶].
۲- روات اختلاف پیدا کنند به تغییر بعضی از رجال اسناد.
۳- بعضی از روات منفرد به زیاده باشند بر کسی که اهل ضبطتر از آنها باشد.
۴- کسی که متفرد به روایت ضعیف باشد و بخاری در این قسم به جز دو حدیث ندارد.
۵- حکم بر رجال آن برحسب وهم.
۶- آنچه که متن در آن اختلاف داشته، تغییری که در آن حاصل شده باشد.
البته بخاری برای هرکدام از این انتقادات علیحده جواب داده است و از ذکر هر قسمی یک نظری داشته، او در این قسم با شرف سبقت اعلم بوده و مسلّماً اختلاف در بین هر گروهی برحسب غریزۀ بشری به عمل میآید والا مقام بخاری بالاتر از آن است که مورد انتقاد قرار گیرد، و از این که کسانی بر بعضی از شیوخ او و رجال مأخوذ منه شیخین ایراد وارد کردهاند و آنان را مورد عیب قرار دادهاند، چنانکه قبلاً گفتیم شیخین هر حدیثی را که اخذ کردهاند تا در صحت آن اطمینان حاصل نکرده باشند آن حدیث را نیاوردهاند، و جرح دیگران موجب نقص شیخین نیست و ممکن است چنین جرحی بر بعضی از مشایخ شیخین نظر به اختلاف عقاید یا نظرهای شخصی باشد.
[۱۲۵] مقدمۀ صحیح بخاری، إدارة الطباعة المنیریه، چاپ مصر، صفحۀ ۳۳. [۱۲۶] مقدمۀ صحیح بخاری، إدارة الطباعة المنیریه، چاپ مصر، صفحۀ ۳۴.