علم حدیث
چنان که قبلاً گفته شد در زمان پیغمبر اکرم جصحابۀ حدیث را از رسول خدا نظر به مثل مشهور «خُذُوا الْعِلْمَ مِنْ أَفْواهِ الرِّجَالْ» حفظ میکردند و گاهی مینوشتند و حدیث نبوی بعد از قرآن مورد اهمیت و در ضبط و صحت آن اهتمام میکردند.
در زمان خلفاء راشدین بطور احتیاط احادیث را تحدید میکردند، و از کثرت روایت جلوگیری مینمودند، مگر به وسیلۀ بینه و نقل ثقه. در زمان پیغمبر خدا که منافقان میخواستند سوء استفاده کنند احادیثی را جعل مینمودند، تا این که پیغمبر جفرمود: «مَنْ كَذَبَ عَلَىَّ مُتَعَمِّدًا، فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ» [۶۰]در تذکرۀ الحفاظ ذهبی آمده است: از مراسیل ابن ملیکه نقل است که ابوبکر صدیقسبعد از وفات پیغمبر مردم را جمع کرد و گفت: شما از رسول خدا جاحادیثی را روایت میکنید که خودتان درآن اختلاف دارید، و مردم هم بعد از شما در این زمینه اختلاف بیشتر پیدا میکنند. بنابراین، بدون دقت از رسول خدا جحدیث را روایت نکنید و تحدیث ننمایید، کسی که از شما سؤال کرد بگوئید که در بین ما و بین شما کتاب الله «قرآن» وجود دارد هرچه را آن حلال کرده، حلال است و هرچه را حرام کرده، حرام.
عمر بن خطابسدر زمان خلافت نیز جنبۀ احتیاط را مرعی میداشت و احادیث را در حدود قطع به صحت محدود میساخت.
حضرت علیسفرمود: «قَالَ النَّبِىُّ ج: لاَ تَكْذِبُوا عَلَىَّ، فَإِنَّهُ مَنْ كَذَبَ عَلَىَّ فَلْيَلِجِ النَّارَ» [۶۱].
سفیان از اعمش از ابراهیم تمیمی از پدرش از علی بن ابی طالب نقل میکند که گفت: از رسول خدا جننوشتیم، مگر قرآن و آنچه در این صحیفه است. به همین جهت خلفاء از اختلاط حدیث و خوف جعل و کثرت روایت که تبعاً ایجاد اختلاف میکند جلوگیری میکردند و هر حدیثی را که قبول میکردند مشروط به نقل ثقه و یا بینه بر اثبات و صحت آن بود.
در قرن دوم دانشمندان اسلامی بیشتر به این امر توجه کردند و در قرن سوم عصر طلائی تدوین حدیث در عهد خلفای عباسی که مشهور به عصر طلائی تمدن اسلامی نیز میباشد، چون از طرف مخالفین اسلام و یا اهمال مردم و یا اغراض شخصی اخبار و اقوالی که به نام حدیث جعل میشد و در افواه مردم میافتاد و بیشتر با قرآن و حدیث نبوی و سیرت او تطبیق نمیکرد – اکابر مشایخ و علماء حدیث به جرح و تعدیل و تصحیح و تطبیق احادیث نبوی پرداختند و احادیث را جمع و تدوین کردند، بطوری که از دخالت و جعل اخبار بیگانه، احادیث نبوی محفوظ و مصون بماند، بزرگترین کتابها در حدیث نزد اهل سنت و جماعت که به «صحاح سته» مشهورند عبارتند از:
۱- صحیح بخاری (الجامع الصحیح).
۲- صحیح مسلم.
۳- صحیح ابی داوود (السنن).
۴- صحیح ترمذی (الجامع الصحیح).
۵- صحیح نسائی (المجتبی یا السنن).
۶- صحیح ابن ماجه (السنن).
که بعد به ذکر مؤلفین آنها مورد بحث ما است میپردازیم.
[۶۰] رواه الترمذی جلد پنجم صفحۀ ۳۵ و باز در صحیح ترمذی آمده که پیغمبر جفرمود: «لاَ تَكْذِبُوا عَلَىَّ، فَإِنَّهُ مَنْ كَذَبَ عَلَىَّ فَلْيَلِجِ النَّارَ». [۶۱] رواه البخاری.